اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

چطور در معامله ام موفق شدم؟

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • چطور در معامله ام موفق شدم؟

    تاپیک قبلی در مورد علت های شکست بود ولی خوب خیلی ها شاید بیشتر دوست دارند علت موفقیت در یک معاملشون رو به اشتراک بزارن تا علت شکستشون

    ما هم این تاپیک را اینجا راه اندازی میکنیم تا در این مورد هم صحبت کنیم و هر کس هر ترید موفقی انجام می ده اینجا نتیجش رو بزاره و بگه چه عواملی در موفقیت اون معامله بیشترین تاثیر رو داشته

  • #2
    سلام و خسته نباشید خدمت همه
    باید بگم که موفقیت به دلار نیست / به پیپی است که در میارید و مهم این است .
    من شاید خیلی زیاد پول در نیارم ولی برای من که اول کارم خیلی خوبه که بتونم روزی 100 پیپ بدست بیارم و اگر هم بیشتر شد که چه بهتر.
    و باید این رو بگم که اگر از اول کار مثل من بایک پلن خوب شروع کنید و همین طور مدریت سرمایه رو رعایت کنید شما هم یکی از بهترین تریدر ها خواهید شد.

    نظر


    • #3
      کجای کار هستیم؟

      سلام
      من به شخصه بعد از کلاس های استاد عزیز , بعضی از نقاط ضعف خویش را ترمیم نمودم , اگر چه تازه در ابتدای راهی سخت و پر مشقت هستیم ولی با هر کلام استاد بایستی نیرویی جدید در رگ و خون خویش ایجاد کنیم تا در این راه سخت از موانع نهراسیم و بر مشکلات غلبه نماییم .
      من بعد از هر کلاس دوباره همان درس را مرور میکنم و تا مطمئا نشوم که هر چه مقصود استاد بود را درک نمودم جلوتر نمیروم.
      من مدتها تعداد زیادی روش و سیستم را از معتبرترین فوروم های دنیا پیگیری کردم ولی به جرات میگویم هیچکدام باندازه یک ساعت کلاس آقای آزادی مفید فایده نبود. در اینجا جا دارد از مبتکر راه اندازی این کلاسها جناب مدیرعامل بروکر و زحمات زیاد جناب آقای مهندس آزادی تشکر کنم .
      [IMG][/IMG]

      [IMG][/IMG]
      ارادتمند
      اولین و کارآمد ترین و موثر ترین روش جهت ورود به بازار ، ورود در بالای خطوط حمایت و در زیر خطوط مقاومت می باشد. این اولین ، مهمترین و پر کاربرد ترین درسی است که یک تریدر باید بیاموزد.

      نظر


      • #4
        دوستان اگه لطف کننددرمورد معاملات استاپ خوردشون هم بگن بد نیست البته میدونم که به اسم تاپیک نمیخوره ولی خوبه که ما هردوروی سکه روببینیم
        حتی اگه گاو هم باشی ، در صورتی که در جای مناسب قرار بگیری ، کسانی پیدا می شوند که تو را بپرستند!!


        لطفا کروکدیل باشید!!!!!!!!!!!!!!!

        نظر


        • #5
          خرس بزرگ وال استریت


          عامل زمان. یک تحلیلگر باید بتواند زمان درست ورود و خروج از یک ترید را درست تشخیص دهد تا موفق شود.





          الگوي تكنيكال ليورمور براي بورس بازي

          جس ليورمور (۱۹۴۰-۱۸۷۷)قطعاً يكي از بزرگترين تريدرهاي تاريخ است. او از سن ۱۴ سالگي به عنوان پادو در يكي از كارگزاري هاي بوستون شروع به كار كرد. استعداد فوق العاده او در رياضيات باعث شد كه او به وجود «الگوهايي» در نوسانات قيمت ها پي ببرد و اين زماني بود كه اكثر مردم نوسانات قيمت را تصادفي مي دانسته و روي سهام قمار مي كردند. او نخستين تريد خودش را با خريد ۵ دلار از سهمي آغاز كرد كه سيستمش سيگنال خريد داده بود و دو روز بعد سهم را با ۱۵/۳ دلار سود نقد كرد. در آن روزها مغازه هايي براي قمار روي نوسانات زنده بازار وجود داشت و جس با سيستمش آنقدر در اين مغازه ها موفق عمل كرد كه تمام اين مغازه ها ورود جس را به محل كسبشان ممنوع كردند. جس كه در سني حدود ۲۰ سال توانسته بود ده هزار دلار پول نقد داشته باشد براي خريد و فروش به وال استريت رفت. يكي از مهمترين درس هايي كه او در ۵ سال اول تريدش گرفته بود اين بود كه وقتي شروع به استفاده از يك سيستم مطمئن كرد با رعايت كامل ديسيپلين، هرگز خارج از سيگنال هاي سيستم تريد نكند، درسي كه برايش به قيمت چند هزار دلار تمام شده بود. جس به سرعت در وال استريت ورشكست شد و به بوستون باز گشت. جس شروع كرد به بررسي دلايل شكستش در وال استريت و متوجه شد كه سيستم او يك سيستم بي نقص اسكالپينگ (ناخنك زني) است كه بر مبناي قيمت زنده عمل مي كند و به سرعت و با چند پوينت سود خارج مي شود. در حالي كه در وال استريت تا رسيد خريد شما از كارگزار نرسد، شما نمي توانيد متوجه شويد كه نماد مورد نظر را به چه قيمتي خريده ايد. جس به سرعت و با چند تريد موفق در مغازه ها پولش را به دست آورد و شروع كرد به تدوين سيستمي براي خريد در وال استريت. بازگشت جس به وال استريت در ۱۹۰۱ با ۵ برابر شدن سرمايه اش همراه بود: ۵۰ هزار دلار نقد. پولي كه بازهم با درسي ديگر از دست رفت. جس درست ۲ روز صاحب ۵۰ هزار دلار نقد بود. درس ۵۰ هزار دلاري كه جس را بار ديگر ورشكست كرد، اين بود: به توصيه هاي ديگران توجه نكن. روزي ليورمور با يكي از دوستان قديمي خود در كارگزاري صحبت مي كردند كه شخصي به دوست ليورمور گفت: سهم الف را بفروش، پايين مي آيد. دوست جس مي گويد: اما بازار گاو (صعودي) است. و اينجا بود كه جس در مي يابد كه او در تمام اين سال ها بيشتر به نوسانات (swing) كوچك نظر داشته تا حركت هاي بزرگ. با تمركز بيشتر روي حركات بزرگ و طراحي يك سيستم خوب، ليورمور شروع به كسب درآمد از بورس مي كند. او مي گويد: فكر كردن من را پولدار نكرد، صبر كردن برايم سودآور بود. يك درس گران قيمت ديگر: جس پي مي برد كه بازار به قله رسيده و زمان سقوط فرارسيده. او شروع به فروش مي كند اما قيمت ها هر روز بالاتر مي روند تا اينكه او با ضرر هنگفت از بازار خارج مي شود. چندي بعد از اين زيان بزرگ، تغيير روند قيمت ها آغاز مي شود و پيش بيني جس درست از آب در مي آيد. اينجا بود كه جس درس بزرگ ديگري گرفت: عامل زمان. يك تحليلگر بايد بتواند زمان درست ورود و خروج از يك تريد را درست تشخيص دهد تا موفق شود. ليورمور زمان برگشت بزرگ ۱۹۰۷ را چنان درست تشخيص مي دهد كه تنها در روز ۲۴ اكتبر ۱۹۰۷ سه ميليون دلار سود مي كند. اين فروش هاي او چنان موثر عمل كردند كه مورگان (از كساني كه چند سال قبل از اين سقوط با دادن ۲۰ ميليون دلار به وال استريت آن را از ورشكستگي نجات داد) شخصاً از جس مي خواهد كه فروش را متوقف كند والا به تنهايي بازار را نابود مي كند. بعد از اين روز او به خرس بزرگ وال استريت مشهور شد. يكي از مهمترين دستاوردهاي ليورمور در تريد تشخيص محدوده هاي مقاومت و حمايت توسط اوست. اصل ديگري كه تقريباً همه بزرگان بازار بعد از او هم رعايت مي كنند، خريد پله اي است. ليورمور هميشه به صورت پله اي به معاملات وارد مي شد با رعايت اين نكته كه در خريد هميشه قيمت خريد در پله دوم بالاتر از اول بود، قيمت خريد در پله سوم بالاتر از دوم و.... در فروش هم به عكس. او هميشه قبل از ورود به يك تريد محاسبه مي كرد كه چه تعداد سهم خواهد خريد و هميشه حدود ۲۰درصد سرمايه اي كه براي اين تريد را كنار گذاشته بود درگير مي كرد. اگر قيمت در جهت ميلش پيش مي رفت در پله هاي بعدي بقيه سرمايه را رد مي كرد والا با ضرر كمي خارج مي شد.ليورمور معتقد بود كه پايين بخر و بالا بفروش غلط است و بايد بالا خريد و بالاتر فروخت.ليورمور براي هر معامله يك عامل زمان هم قائل بود و پيش از ورود مي دانست كه اين تريد تا چه زماني باز است و به عبارت ديگر او نقطه خروج با ضرر زماني هم داشت.نكات اصلي روش او بدين ترتيب بود:


          ۱- او صبر مي كرد تا بازار جهت دار شود.
          ۲- صنايع پيشرو در جهت بازار را بررسي كرده و سهام پيشرو در آنها را شناسايي مي كرد.
          ۳- حجم يكي از اركان اصلي سيستم او بود.
          ۴- آنقدر صبر مي كرد تا نماد مورد نظر سيگنال بدهد و سپس با اطمينان و بدون تجديد نظر وارد مي شد.
          ۵- به محض حركت سهم در جهت دلخواه، خريد پله اي را شروع مي كرد.
          ۶- صبور با سهم همراه مي شد و به نوسانات كوچك قانع نمي شد.


          يكي از زيباترين ترفندهاي او را در زير مي خوانيد:زماني او ده ميليون پيمانه (واحد آتيه غلات) ذرت و ۱۰ ميليون پيمانه جو فروخته بود. ناگهان يكي از بزرگان بازار (آقاي الف) شروع به خريد ذرت و جو مي كند. جس مي دانست كه اگر بخواهد پوزيشن هاي فروشش را به قيمت بازار ببندد، خودكشي كرده است (او خيلي كم به قيمت بازار وارد مي شد و هميشه نقطه ورود داشت. اهميت اين نكته در گريز از لورج بازار است). او به دنبال راهي بود كه بتواند با حداقل ضرر پوزيشن هاي زيان ده اش را ببندد. او فكر كرد حالا كه نمي تواند از آقاي الف ذرت و جو با قيمت كم بخرد، بهتر است از ديگران بخرد. از آنجايي كه مي دانست آقاي الف كمتر به جو نظر دارد، از طمع و احساسات تريدرها بهترين استفاده را كرد و در يك روز ۴ دستور خريد ۵۰۰ هزار پيمانه اي ذرت به ۴ كارگزار بزرگ آتيه مي دهد و همزمان ۴ دستور فروش ۵۰ هزار پيمانه اي جو. با فعال شدن ۴ دستور فروش جو، قيمت جو شروع به افت مي كند و تريدرهاي بازار احساس مي كنند كه اتفاقي براي آقاي الف افتاده و چون مي دانستند او مقدار زيادي ذرت دارد، پيش بيني مي كنند كه افت بعدي متعلق به ذرت است. پس ناگهان بازار شروع به فروش ذرت كرده و ليورمور در فرصت مناسب تمام ۱۰ ميليون پيمانه ذرتش را خريده و سپس به سرعت پوزيشن هاي جو را هم با تنها ۳۰۰۰ دلار ضرر مي بندد. جالب اينجاست كه قيمت به سرعت به روند صعودي خود برگشته و ۲۵ سنت بالا مي رود كه مي توانست به معناي ورشكستگي ديگري براي او باشد. از ديگر تجربيات او تست بازار بود (اهميت حجم). زماني كه او مي خواست حجم بالايي از سرمايه را وارد كند، ابتدا با مقدار كم در جهت عكس وارد مي شد و براساس توانايي بازار در جذب اين سرمايه، وارد تريد مي شد. او بازهم سقوط بزرگ ۱۹۲۹ بازار را درست پيش بيني كرد و در زمان سقوط او فقط پوزيشن فروش داشت. اين بار نام او تيتر اول نيويورك تايمز شد. بسياري او را مقصر اين سقوط قلمداد كردند و سيل نامه هاي تهديدآميز به سويش روان شد. ليورمور در سال ۱۹۴۰ كتابي چاپ كرد كه ركود شديد بازار مانع از فروش خوب آن شد. او نهايتاً در افسردگي شديد ناشي از شكست در زندگي خصوصي در ۲۸ نوامبر ۱۹۴۰ با شليك گلوله اي پوزيشن ۶۳ساله زندگي اش را بست.
          با افتتاح حساب live نزد بروکر pcm از طریق لینک زیر میتوانید تحلیلهای رایگان را در گروه اختصاصی تلگرام دریافت کنیدو همچنین درصدی از کارمزد معاملات.

          https://cabin.pcmfa.co/fa/ref/MTE1NDc4Ng==

          پس از افتتاح حساب لطفا اسم و شماره اکانت خود را در پیغام خصوصی و یا از طریق آیدی زیر اعلام نمایید.

          https://t.me/Mostafatrader


          نمونه تحلیل و نتایج را می توانید در تاپیک زیر مشاهده کنید :

          https://www.traderha.com/forum/مباحث...�ی-مصطفی

          کانال تحلیلی جفت ارزها :

          https://t.me/signalhha

          نظر


          • #6
            عوامل روانی در معاملات: طمع و ناامیدی

            عوامل روانی در معاملات: طمع و ناامیدی
            شرايط توصیف شده در زير، بسياري مواقع و براي اكثر تريدرها بوجود مي آيد. لطفا مطالب را بخوانيد و ببينيد آيا شما نيز مبتلا به آنها هستيد:
            شما با جديت و ايمان به برنامه کاری و قوانين تريد خود عمل مي كنيد. در حال حاضر با رعايت كليه قواعد و قوانين تريدتان، در معامله اي هستيد كه چندان خوب به نظر نمي رسد. اتفاقا همزمان مشاهده مي كنيد كه با پياده كردن همان شيوه تريد در يك بازار يا ابزار مالي[جفت ارز] ديگر، يك حركت خيلي خوب را از دست داده ايد و مي توانستيد آنجا سود بسيار خوبي بکنید.

            يعني در حال حاضر در يك تريد نامناسب هستيد و ضمنا فرصت يك تريد خيلي خوب را هم از دست داده ايد. پيش خود فكر ميكنيد كه "پس شيوه تريدم چندان هم خوب نيست". فكر ميكنيد كه بايد يك متدولوژي بهتر وجود داشته باشد كه جلوي مشكلات جاري شما را بگيرد. فكر ميكنيد: "بله! راهش را پيدا كردم. بايد روش تريدم را اصلاح كنم". بعد يك قانون جديد به برنامه معاملات خود اضافه مي كنيد، يا يك قانون قديمي را تغيير مي دهيد، تا دفعه بعد، طبق قوانين جديد بتوانيد از تريد بدي كه الان در آن هستيد خودداري نموده، و تريد خوبي را كه از دست داده ايد، بگيريد.

            آيا شما هم مرتکب این كار اشتباه شده ايد؟

            جور ديگري كه مي تواند اتفاق بيافتد به اينصورت است: شما در يك معامله هستيد و قوانين شما باعث مي شود كه استاپ شما بخورد و از بازار خارج شويد، يا اینکه بدون سود يا با سود خيلي كمي، خارج شويد. كمي پس از اينكه طبق قوانين معاملاتي تان از بازار خارج شديد، قيمت بر مي گردد و به جايي مي رود كه تحليل شما مي گفت، يعني جايي كه مي توانستيد سود خوبي داشته باشید. اين حركت باعث مي شود شما خارج بازار بنشينيد و به حماقت خود بخنديد! فكر مي كنيد دليل اين موضوع اين است كه روش معاملاتتان ايراد دارد. قوانين تریدتان، برنامه کاری تان، يا هر دو ايراد دارند و درست نيستند. بنابراين آنچه را كه مي كرديد، تغيير مي دهيد يا يك قانون جديد مي سازيد كه وقتي در آينده چنين اتفاقي مثل امروز، افتاد شما از قافله عقب نمانيد و بتوانيد سود كنيد.شما با انجام اين كار، دقيقا كل زحمات گذشته خود را زيرپا گذاشته ايد. زحماتی را كه ضامن تريد سودمند شما در بازار هستند. با اینکار از كل آموزش و مطالعات خود چشم پوشي كرده ايد. شما هوشي را كه داريد و شما را قادر مي سازد يك تريد با سود مناسب و هميشگي باشيد را به باد داده ايد. شما در همان لحظه شروع به معامله كردن "روي گذشته" كرده ايد، در حاليكه شما بايد رو به جلو و به سوی آينده قيمت(سمت راست چارت) تريد كنيد و نه به سمت چپ(گذشته). يعني روي آنچه "اتفاق افتاده" تريد مي كنيد، نه آنچه كه "اتفاق خواهد افتاد". با قصد اينكه از قافله جا نمانيد، داريد كمك مي كنيد تا براي هميشه از بازار خداحافظي كنيد.

            اگر شما افكاري مشابه مطالب بالا داريد، مطمئن باشيد كه يك مشكل اساسي با "طمع" داريد. مي دانيد چرا؟ چون "طمع" هيچگاه تمامي ندارد و هيچوقت راضي نمي شود. نمي توانيد "طمع" را ارضا كنيد. "طمع" بيشتر و بيشتر طلب مي كند، و باز هم بيشتر!

            شما نمیتوانید همیشه برنده باشید و لازم هم نیست. لازم نيست همه معاملات مثل ساعت كار كنند. شما بايد به گرفتن سود از تعداد معقولي تريد سودده راضي باشيد. بعضي از معاملات شما، معاملات عالي هستند، بعضي ها خوبند و يك درصد مشخصي نیز به ناچار معاملات بد و نامناسب خواهند بود. راهي براي جلوگيري از اين موضوع نيست!

            هر تريد "خوب" اي، تريد "عالي" نمي شود. وقتي شما براساس قواعد و قوانين تان وارد يك معامله مي شويد، نمي توانيد پيش بيني كنيد كه آن یک معامله چجور تريدي خواهد شد، آيا عالي است، خوب است يا بد. واقعيت تريد همين است، شما حداكثر سعيتان را مي كنيد و نمي توانيد بدانيد كه در آينده چه اتفاقي ممكن است بيافتد.
            هر وقت كه موج بزرگي را از دست مي دهيد و بعدش دنبال پترن، اينديكيتور، منطق بهتر يا اصلاحي جدید براي شيوه تريد خود مي گرديد تا "موج بزرگ بعدي" را از دست ندهيد، بدانيد كه اين يك دام است. تله اي است هميشگي كه باعث گشتن شما بدنبال "طلسم موفقیت"[1] مي شود. راهي كه پايان ندارد.

            عجب اشتباه بزرگي است، اگر به خود اجازه انجام اين كار را بدهيد. سودكردن شما بعنوان يك معامله گر، تشكيل شده از گرفتن تعدادي سود كم و تعدادي سود بيشتر بصورت دائمي. پرواضح است كه تعدادي ضرر نيز خواهيم داشت. مطمئنا ما بطور مرتب دقت مي كنيم كه ضررها كوچك باشند، ولي هر چند وقت يكبار هم یك تريد از دستمان در مي رود و ضرري بزرگتر از آنچه كه دوست داريم مي شود.

            اگر سختي و ضررهاي معاملات باعث نااميدي شما مي شود، بنابراين بايد حتما در طرز فكر و شيوه تريد خود بازنگري كنيد. برنامه شما بايد قابلیت انعطاف قبول ضرر را داشته باشد و اجازه ناراحتي هاي ناشي از ضرر را به شما بدهد.
            بايد به آنچه انجام مي دهيد اعتقاد داشته باشيد، و براساس علم و دانشي تريد كنيد كه بدانيد با عمل كردن به قوانين معاملاتي تان، بالاخره به سود نهايي از تريد خواهيد رسيد. وقتي شما بخاطر ضرر يا از دست دادن فرصت، ناراحت و ناراضي مي شويد و شروع به ايجاد قوانين جديد يا تغيير قواعد قديمي تان مي كنيد، خود را دقيقا در راه شكست و سقوط قرار مي دهيد. بدترين چيزي كه براي يك تريدر ممكن است اتفاق بيافتد یعنی شهامت و اعتقاد خود را از دست مي دهيد. بدون اين اعتقاد شما دیگر هيچ اطميناني نداريد كه تريد كنيد.

            بخاطر همين است كه ما شما را تشويق مي كنيد تا دلايل و منطق تك تك معاملاتتان را بنويسيد، حتي اگر لازم مي دانيد، بعد از انجام معامله به نوشتن آن مبادرت كنيد. شما بايد عادت كنيد و ببينيد كه آنها تريدهاي "شما" هستند. حتی تریدهای بد. هر روز برنامه كاري خود را بنويسيد و هر تريدي را كه مي خواهيد انجام دهيد بنويسيد. اگر وقت نداشتيد كه براي همه تريدهايتان برنامه كاريتان را پياده كنيد، حداقل تريدهاي بدون قاعده تان را مشخص كنيد تا بعدا بتوانيد برگرديد و تريدهاي با برنامه و بدون برنامه تان را مرور كرده و بفهميد "كي" و "كجا" موفق و سودمند بوده ايد.
            بايد منظم و ضابطه مند باشيد و بتوانيد عاداتي كه شما را به يك تريدر خوب تبديل مي كند در خود به پرورش دهید. اگر سرتان به قدری شلوغ است که نميتوانيد مرتب و منظم باشيد، بنابراين سرتان براي تريد خوب كردن هم خيلي شلوغ است و هيچوقت به آن نخواهيد رسيد.نویسنده : Joe Ross
            آنکس که بینای عیب خویش باشد و چشمان خویش را برای عیب دیگران بکار نیندازد , خردمند ترین مردم است (حضرت امیر(ع))
            گر بر سر نفس خود امیری مردی / گر بر دگری خرده نگیری مردی
            آن دانش که ز لطف خود بر تو داد / گر بر دگری دریغ نکردی مردی
            پی دی اف زیگ زاگ : دانلود
            پی دی اف شبانه : دانلود

            پاور پوینت پترن 123 : دانلود
            پرسش و پاسخ تحلیل ها: تاپیک پرسش و پاسخ آنجمن تحلیلهای یزدی

            نظر


            • #7
              قسمت آخر داستان جناب مور جالب بود . اشتراک داشتم و خواستم پوزیشن 23 ساله رو ببندم که باز هم صبر میکنم.

              یکی از دلایل سوددهی خودم صبور بودن هست که جناب مور اشاره کردند

              دومین عامل نظم در پیاده ساری استراتژی و اعتماد به سیستم و تحلیلم هست

              در آخر زیرکانه و منطقی عمل کردن نسبت به عوامل فاندامنتال و دیتاها...

              تحقیق و پژوهش مداوم روی ابزارهای مورد کاربرد و جدید در بازار برای بهبود دهی به سیستم معاملاتی.

              و در آخر داشتن دید منطقی نسبت به ریسک و بازده.

              موفق باشید

              نظر


              • #8
                چه جالب. هورا. همه دارن سود میبرن. کمتر سیلی بزن که صورت زیادی سرخ نشه

                نظر


                • #9
                  نوشته اصلی توسط mina نمایش پست ها
                  چه جالب. هورا. همه دارن سود میبرن. کمتر سیلی بزن که صورت زیادی سرخ نشه
                  دوست عزیز مخاطب حرفت مشخص کن.

                  اگر منظورت منم نیازی به سیلی زدن نیست.تنها مدیریم که پوزیشن هاش همراه با تحلیلهاش به اشتراک میزاره !

                  و اینکارو دقیقا انجام دادم واسه چشم های شما !

                  حرفی واسه گفتن در زمینه تاپیک ایجاد شده دارید لطفا بیان کنید فقط !

                  به ضرر رسیدید تاپیک بزنید تا افراد بتونن روی استراتژی شما کار کنن و بهینه کنند.اگر هم سود میکنید دلیل سوددهی و اینکه به این درجه رسیدید عنوان کنید.

                  نظر


                  • #10
                    صبر مي کنم تا بازار جهت دار شود.تعداد پوزیشن کمی باز می کنم.

                    نظر


                    • #11
                      نکته ای رو میخواستم عنوان کنم که به ظاهر ساده اما بسیار تاثیر گذار هست. و اون حجم هر معامله هست. در بعضی مواقع تشخیص میدم که cp(=confidence percentage) من نسبت به direction بالاست و اطمینان زیادی نسبت به جهت دارم بنابراین حجم معامله رو بالا میبرم . این کار چند حسن داره. یکی اینکه حداکثر استفاده رو از پوزیشنم میبرم و بالانس رو بیشتر ارتقا میدم. و اینکه این پوزیشن ضررهای پوزیشنهای منفی رو پوشش میده . ولی هیچگاه نباید اینکار رو چشم بسته انجام داد چون ممکنه کاملا نتیجه عکس بده.
                      خودتو بذار جای قیمت!

                      sigpic

                      نظر

                      پردازش ...
                      X