اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

دانسته های عمومی اقتصاد

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • دانسته های عمومی اقتصاد

    با سلام

    ایام عید نوروز یک کتاب در نمایشگاه کتاب پارک ساحلی بندر لنگه مشاهده نمودم با موضوع دانسته های عمومی که یک قسمت مربوط به اقتصاد بود.

    بنده هم به عنوان هدیه برای یکی از دوستانم تهیه کردم منتهی از قسمت اقتصادی آن یک سری عکس گرفتم که در اینجا به اشتراک بزارم.

    لینک دانلود - حجم ( 23.3 MB ) سپس روی Download this media کلیک کنید

    یه خورده تیره در اومده ببخشید شب بود ! منتهی با کیفیت HD گرفته شده و زوم کنید راحت بخونید !

    یکی از دوستان هم لطف کنه و متون رو تایپ کنه و در اینجا درج کنه کار بسیار ارزشمندی انجام داده است !
    آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

    چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق



  • #2
    کسی این قسمت رو مطالعه کرده قصد تایپش نداره؟
    آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

    چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


    نظر


    • #3
      شاخص TED Spread چیست؟

      امروزه شاخص های متعددی برای تعیین وضعیت ریسک بازار (ریسک گریزی risk aversionو ریسک پذیریRisk appetite) وجود دارد که یکی از آنها TED Spread می باشد.در این مقاله من به تشریح و نحوه استفاده ازاین شاخص می پردازم.
      ابتدا واژه TED در این شاخص را من به دو بخش تقسیم می کنم : T و ED
      حرف T اشاره به کلمه Treasury Bill که در اصل اوراق خزانه سه ماهه امریکا می باشد و کلمه ED از کلمه EuroDollar futures contract که قرارداد دلار اروپایی در بورس کالای شیکاگو می باشد مشتق شده است. و واژه Spread نیز تفاوت این دو ابزار مالی می باشد.
      توضیح اینکه دلار اروپایی بر اساس لایبور (LIBOR)سه ماهه تعیین می شود.
      بنابراین شاخص TED Spread عبارت است از تفاوت بین بازده اوراق خزانه سه ماه (T-Bill) و دلار اروپایی (لایبور سه ماه) که اوراق خزانه امریکا یک ابزار بدون ریسک و لایبور دارایی ریسک می باشد.
      مثال:اگر ارزش دلار اروپایی (لایبور سه ماهه) ۴ درصد باشد و بازده اوراق خزانه سه ماهه ۲.۵ درصد باشد TED Spread می شود۱.۵ درصد یا ۱۵۰ پوینت (۱.۵=۲.۵-۴)



      ازTED Spreadچگونه استفاده كنيم:

      زمانيكه TED Spread در حال افزايش است ریسک اعتبارات افزایش یافته است (بعلت بحران مالی احتمال سوخت شدن وام زیاد شده است) بنابراین بانک ها برای جبران ریسک نرخ بهره (منظور لایبور)بیشتری را از وام گیرنده (بانک دیگر) مطالبه می کنند و یا اینکه سرمایه گذاران از بازار سهام به خرید اوراق خزانه هجوم برده اند.بطور کلی افزایش این شاخص نشان از کسادی اقتصاد دارد.

      زمانیکه TED Spread در حال کاهش است ریسک اعتبارات کاهش یافته است (بعلت بهبود شرایط مالی احتمال سوخت شدن وام کم شده است) و بانکها صرف کمتری را برای جبران سوخت وامی که داده اند مطالبه می کنند و یا اینکه سرمایه گذاران بعلت اینکه بازار سهام سود آوری بیشتر دارد اقدام به فروش اوراق خزانه خود می کنند. بطور کلی کاهش این شاخص نشانه بالقوه از رونق اقتصادی می باشد.

      برای مشاهده این شاخص اینجا کلیک کنید.

      آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

      چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


      نظر


      • #4
        ﯾﮑﯽ از ﺷﯿﻮهﻫﺎي اﺻﻠﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞﮔﺮان ﻣﺎﻟﯽ در ارزﯾﺎﺑﯽ ﺷﺮﮐﺘﻬﺎ، اﺳﺘﻔﺎده از ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﻟﯽ آﻧﻬﺎﺳﺖ. ﺗﺤﻠﯿﻞﮔﺮان ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ را ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ و ﺑﺎ اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ اﻗﺪام ﺑﻪ ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ آﻧﻬﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.

        در ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺮﮐﺘﻬﺎ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﺷﻮد وﺿﻌﯿﺖ ﺳﻮد آوري، رﯾﺴﮏ ﻣﺎﻟﯽ، وﺿﻌﯿﺖ ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﻓﺮوش ، وﺿﻌﯿﺖ ﺑﺪﻫﯽ و ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺳﻮد ﺷﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺮرﺳﯽ ﮔﺮدد.

        ذﯾﻨﻔﻌﺎن ﺷﺮﮐﺖ اﻋﻢ از ﺳﻬﺎﻣﺪاران، ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎران و اﻓﺮاد ﻃﺮف ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞﻫﺎي اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﺑﺮ روي ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﺧﻮد را در وﺿﻌﯿﺖ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺎ آن ﻗﺮار دﻫﻨﺪ.

        اﮔﺮ رﯾﺴﮏ ﻣﺎﻟﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎﻻ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ اﻗﺪام ﺑﻪ ﻓﺮوش ﺳﻬﺎم ﺧﻮد ﮐﻨﻨﺪ و ﯾﺎ ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎران ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ اﻋﺘﺒﺎر ﮐﻤﺘﺮي ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺪﻫﻨﺪ و ﯾﺎ در ﻣﻘﺎﺑﻞ وﺿﻌﯿﺖ ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎري ﺧﻮد ﺑﺎزدﻫﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮي را ﻃﻠﺐ ﮐﻨﻨﺪ.

        اﻧﻮاع ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﻟﯽ

        ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ دو ﮔﺮوه ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻓﻘﯽ و ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﻤﻮدي ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽﺷﻮد.

        اﻟﻒ)
        ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻓﻘﯽ:
        اﯾﻦ ﻧﻮع ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ، اﻃﻼﻋﺎت ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﻟﯽ را ﺑﺮاي ﭼﻨﺪ دوره ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي اﻃﻼﻋﺎت ﺳﺎل ﭘﺎﯾﻪ ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ در ﻫﺮ دوره ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺎ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺳﻨﻮات ﻗﺒﻞ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯽﺷﻮد و ﺧﻮد ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﻟﯽ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪاي و ﺑﺮرﺳﯽ روﻧﺪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽﺷﻮد .

        ب)
        ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﻤﻮدي:
        در ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﻤﻮدي ﺗﻤﺎم اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻨﺪرج در ﯾﮏ ﺻﻮرت ﻣﺎﻟﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ارﻗﺎم ﻫﻤﺎن ﺻﻮرت ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯽﺷﻮد و ﺑﻪ دو ﮔﺮوه ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﻟﯽ اﺳﺘﺎﻧﺪارد و ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﺴﺒﺖﻫﺎي ﻣﺎﻟﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽﺷﻮد .
        آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

        چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


        نظر


        • #5
          انواع بحران

          بحران ها به شرایطی گفته می شود که روال عادی زندگی در یک کشور یا محدوده تغییر پیدا کند.در بازار ارز بحران هایی تاثیر گذار است که شرایط و عوامل اقتصادی را دستخوش تغییر کند بحران ها یا اخباری که تاثیر اقتصادی نداشته باشند تاثیر خاصی بر نرخ ارز کشور مربوطه نمیگذارند.

          بحران ها به چهار دسته تقسیم بندی می شوند:

          1. بحران اقتصادی: بحرانی که بر اساس نامساعد شدن شرایط اقتصادی بر روی یکی از سه رکن اقتصادی که عبارتند از رشد اقتصادی ، تورم و یا استغال شکل می گیرد. این بحران بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی به لحاظ کوتاه مدت یا بلند مدت بودن رفاه اقتصادی کل افراد جامعه را کم می کند. این بحران به شدت می تواند بر روی نرخ ارز تاثیر گذار باشد. یکی از نمونه های اخیر بحران در سال 2008 در ایالات متحده آمریکا و در بخش اعتبارات بوجود آمد که کاملا بر روی دیگر بخش های اقتصادی تاثیر عمیقی داشت و حتی این تاثیر منجر به انتشار بحران به دیگران نقاط جهان نیز شد.

          2. بحران طبیعی: این بحران بر حسب شرایط طبیعی بوجود می آید. نمونه های زلزله ، سیل ، آتشفشان ، سونامی و غیره نمونه های بارزی هستند که در سالهای اخیر از این دست بحران بوجود آمده و بر نرخ ارز کشورهای درگیر بحران تاثیر گذاشته است. این بحران در کوتاه مدت معمولا منجر به تضعیف ارز محلی می شود اما در میان مدت با برطرف شدن شرایط بحرانی تضعیف ارز محلی ادامه نخواهد داشت و چه بسا تقویت ارز محلی به دو دلیل زیر ایجاد می شود

          الف) جریان سرمایه جدید به کشور درگیر بحران: در شرایطی که بحران طبیعی در کشوری ایجاد می شود جریان سرمایه خارجی به سوی کشور مورد نظر می اید و تقاضا برای ارز محلی را در مقابل ارزهای خارجی بالا می برد. سرمایه مورد نظر یا بوسیله کمک های بین المللی از طرف کشورها یا سازمان های بین المللی وارد می شوند و یا به دنبال سرمایه ناشی از بیمه های بین المللی که برای پوشش ریسک وارد می شوند ارز محلی تقویت می شود

          ب) دلیل دوم تقویت ارز محلی بالا رفتن میزان استغال ، سرمایه گذاری های جدید و ایجاد بازارهای جدید در کشور مورد نظر است. این دو موضوع در کنار یکدیگر منجر به جلوگیری از روند تضعیف و در بسیاری موارد تقویت ارز محلی تقویت می شود

          3. بحران های احتماعی – سیاسی : اینگونه بحران ها باید از دیدگاه اقتصادی و اثرات آن بر روی شرایط اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد. به دلیل آنکه این بحران ها در کشورهای صنعتی و پیشرفته چندان دامنه دار و وسیع نمی باشد اثر بسیار اندکی در بازار ارز ایجاد می کنند

          4. جنگ و تهدیدات تروریستی: کلیه جنگ ها و تهدیدات تروریستی که در یک دوره کوتاه مدت مثلا در کمتر از یک ماه یا حداکثر سه ماه به اتمام برسند نه تنها تضعیف ارز محلی را به وجود نمی آورند بلکه تقویت ارز محلی را به همراه دارند. کلیه جنگ ها و تهدیدات تروریستی که بیشتر از سه ماه طول بکشند کاملا منجر به تضعیف ارز محلی می شوند
          آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

          چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


          نظر


          • #6
            جنگ ارزی

            این موضوع چنان نقل محافل شده که رییس صندوق بین المللی پول و نیز بانک جهانی هم هشداری در مورد ریسک و خطرات چنین جنگی را گوشزد کردند.

            با توجه به اینکه برای مدتی مانند موضوع یونان در حشر و نشر با این به اصطلاح جنگ خواهیم بود و نیز بزودی شاهد سرازیر شدن سیل انالیزهای رنگارنگ از سوی بزرگان و اسامی مشهور و اقتصاد دانان معروف خواهیم شد پس بهتر است از الان امادگی ذهنی برای برخورد با این مسئله داشته باشیم.

            حالا ببینیم این جنگ چه معنایی دارد ؟طرفین این جنگ چه کسانی هستند؟ هدف این جنگ چیست؟....برای پاسخ به این سئوالات چرا و چگونه و کی و چه زمانی و چه کسی بهتر است ابتدا نظری به اغاز این بحث داشته باشیم.

            بدون شک مداخله بانک مرکزی ژاپن در بازار ارز برای کاهش ارزش ین نقشی مهم در بروز این موضوع داشت هر چند این مداخله اگر ادامه نیابد میتوان گفت با شکست روبرو شده اما بهانه خوبی برای اعتراض بسیاری از کشورها در زمینه مانیپولاسیون و مداخله به بازار ازاد بدست داد از طرف دیگر چنین امری مداخلات مانیپولاتیو و پایین نگه داشتن ارزش یوان چین را که بشکل سیستماتیک و کاملا اشکار از سوی بانک مرکزی چین اجرا میگردید را بحق نشان میداد و بهمین علت امریکایی ها بیشترین واکنش را نشان دادند.

            اما هدف این کار چیست؟منظور از جنگ ارزی کاهش مصنوعی و عمدی ارزش پول یک کشور در برابر کشورهای دیگر بمنظور حفظ قدرت رقابت و افزایش صادرات است.

            طبیعی است که اگر در یک زمان کشورهای زیادی اقدام به چنین کاری کنند موجب ایجاد رقابت غیرعادلانه تجاری و تولید مشکلات جدی مانند افزایش بیکاری و کاهش درامد ملی برای رقبای تجاری خود خواهند شد که چنین امری باعث اعتراض و اقدامات تلافی جویانه و حتی انتقام جویانه این رقبا خواهد شد حتی امکان تبدیل چنین مسائلی به یک جنگ واقعی نیز وجود دارد.

            با نگاهی موشکافانه به تاریخ جنگهای جهان خواهید دید که تقریبا تمامی جنگها ریشه اقتصادی دارند.جنگها یا به خاطر کسب خاک بیشتر و یا کنترل راه های تجاری و یا بدست اوردن منابع و معادن و یا افزودن بر خراجگذاران و مالیات دهندگان و حتی برای نیروی کار بیشتر و نیز مانند جنگهای دنیای مدرن برای خروج از رکود اقتصادی و...برای مثال جنگهای داخلی امریکا بیشتر از اینکه برای لغو برده داری باشد برای تامین نیروی کار ارزان جهت صنایع شمال بود.کارگر ارزان که همان سیاهپوستان بودند در مزارع جنوب بکار گرفته میشدند و امریکای در حال صنعتی شدن نیاز مبرمی به این نیروی کار ارزان داشت.حتی جنگهای دینی مانند جنگهای صلیبی برای خروج از بحران رکود اقتصادی قرون وسطی بود.

            حالا زیاد از موضوع اصلی دور نشویم و برگردیم به بحث خودمان.متاسفانه امروزه استفاده از سلاح ارزی مبدل به سلاح استاندارد جنگهای اقتصادی شده کشورهایی که قدرت و یا تجربه چنین کاری را دارند بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم سعی در استفاده از این سلاح خطرناک دارند امروزه نه تنها چین و یا در این اواخر ژاپن و برخی کشورهای دیگر بلکه خود امریکا توسط سیاستهای مالی و پولی بانکهای مرکزی ارزش پول خود را در برابر ارزهای دیگر کاهش داده اند.

            شکی نیست که چین بزرگترین و عمده ترین مداخله کننده در کاهش ارزش پول خود محسوب میشود و از این راه امتیازات تجاری باور نکردنی بدست اورده و هرگاه فشارهای بین المللی و صدای اعتراض بر علیه این سیاست برخاسته صرفا با وعده و وعیدهایی از قبیل "حتما و صد در صد و یا بزودی این کار را انجام خواهیم داد و یا با افزایش کاذب و فرمالیته ارزش یوان " تلاش در کاستن فشارهای بین المللی نموده ولی روشن است که ارزش یوان باید بسیار بیشتر از این افزایش یابد تا حداقل تعادلی نسبی و حتی گذرا در رقابت و تجارت جهانی بوجود اید

            ادامه دارد...
            آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

            چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


            نظر


            • #7
              ادامه جنگ ارزی

              پس از بروز بحران در سال 2008 امریکا با اتخاذ سیاست پمپاژ پول به سیستم سعی در جلوگیری از رشد هرچه بیشتر بحران نمود ولی بازهم قادر به انچه در نظر داشت نشد و یکی از علل مهم این امر هم سیاستهای چین و بعضی کشورهای دیگر در مورد ارزش پول خودشان بود.

              اما امروز وضع بگونه ای دیگر است اگر یادتان باشد در اخرین گردهمایی بانکهای مرکزی بزرگ در امریکا قرار براین شد تا تمامی بانکهای مرکزی با هماهنگی و اتخاذ سیاستهای مشترک برای خروج از بحران همکاری کنند اما دیری نگذشت که فد راهی دیگر در پیش گرفت و جدا از دیگران کار خود را ادامه داد.

              بدون شک تلاش در تحلیل و انالیز وضعیت موجود توسط چارت و حرکتهای روزانه کاری ساده انگارانه و بیشتر در سطح چارتیستها و تکنیکالیست ها میباشد و اگر کسی واقعا نیاز به دانستن پشت پرده وقایع است مجبور به ترک چنین مسائل سطحی و روزمره و ورود به دنیای پر رمز و راز سیاست و اقتصاد بین المللی است.

              میدانید که در کوتاه مدت ارزش یورو به دلار از 1.26 به بالاتر از سطح 1.39 رسید چنین افزایشی یک حرکت معمولی و ساده در بازار ازاد ارز بنظر نمیرسد و تنها میتوان ریشه چنین حرکاتی را در عملیات مشترک فد و خزانه داری جستجو نمود.

              افزایش کسری بودجه امریکا از 600 میلیارد دلار در اغاز بحران و رسیدن ان به 1.6 تریلیون دلار به اندازه کافی خزانه داری را با مشکلات جدی روبرو ساخت و تامین مالی چنین رقم بزرگی تنها توسط بدهی های جدید مقدور است اما از سوی دیگر تنها منبعی که بتواند چنین ارقام نجومی را برای دولت امریکا تهیه کند فد است.

              بدین ترتیب فد با خرید اوراق قرضه طویل المدت خزانه داری این کسری بزرگ را تامین خواهد کرد و از سوی دیگر به جهت نرخ بهره نزدیک به صفر موجب هدایت سرمایه گذاران به اوراق شرکتها و بخش خصوصی خواهد شد که این امر هم سرمایه جدیدی را برای شرکتها فراهم نموده و باعث افزایش استخدام و تولید در امریکا خواهد شد

              .بسیار خوب ایا این عملیات یک سورپریز و یک برنامه جدید و غیرمنتظره بود؟جواب نه.زیرا مشابه همین عملیات در دوران ریاست جمهوری کندی انجام شده بود و کسانی که با تاریخ اقتصادی امریکا اشنا باشند شاید به خاطر داشته باشند(با وجود اینکه کل عملیات در خاطرم بود اما هرچه کردم نام ان بیادم نیافتاد و به زحمت پس از کلی جستجو در اینترنت پیدا کردم اما نکته جالبتر اینکه در هیچیک از نوشته های جدید نه نام و نه اشاره ای یافتم!)در سال 1960 در اثر کسری های بودجه که از سال 1951 شروع شده بود اقتصاد امریکا وارد دوران رکود گردید و عملیات فد که (operation twist)
              نام گرفت بمرحله اجرا درامد و فد برخلاف روال بجای خرید اوراق کوتاه مدت خزانه داری شروع به خرید و جمع اوری قرضه های بلند مدت نمود و بدین طریق تفاضل و تفاوت بین بهره کوتاه مدت و بهره بلند مدت را به حداقل ممکنه کاهش داد تا شاید بتواند از این راه سرمایه گذاران را تشویق به سرمایه گذاری در صنایع و بخش خصوصی نماید.

              البته شکی نیست که بین پیچ و تاب
              (operation twist) پنجاه سال قبل و امروز تفاوتهای بسیاری وجود دارد اما هدف و منطق و روش کار همان است.

              در درجه اول باید هزینه های سرمایه ای را که بخش خصوصی میبایستی استفاده کند را کاهش داد و اینکار توسط باز پس گیری قرضه های دولتی توسط فد انجام میشود و در نتیجه این عمل قیمت اوراق قرضه افزایش یافته و بازده کاهش میابد که در اینصورت کشش و جذابیتی برای سرمایه گذاران نخواهد داشت(افزایش قیمت بوند همواره دلیل بر ترس و فرار از ریسک نیست!!) و بجای خرید اوراق دولتی بسوی اوراق شرکتها و بخش خصوصی خواهند رفت و همین امر سرمایه لازم برای جان بخشیدن به اقتصاد را فراهم خواهد کرد.

              البته این نکته را نیز در نظر داشته باشید که اگر فد شروع به جمع اوری اوراق نماید و بانکها علاقه خاصی برای خرید این اوراق نشان ندهند مقدار بوندهای موجود در بازار کاهش خواهد یافت و با عطف به مکانیسم عرضه و تقاضا کاهش اوراق باعث افزایش بیشتر قیمت و افت بازده خواهد شد که این خود عاملی دیگر برای روی اوردن سرمایه گذاران محتاط به اوراق بازده بالا خواهد شد.البته ممکن است این وضعیت چندان برای بانکهای خصوصی خوشایند نباشد زیرا بانکها با ندادن وام و اعتبار به بخش خصوصی پول ارزان و در واقع مفتی که از فد تامین میکردند را در خارج از کشور و بیشتر در بازارهای درحال رشد و یا اوراق با بازده بالای خارجی سرمایه گذاری میکردند(این بانکها از فد با بهره 0.1% قرض میگیرند و با بهره 3.5% تا 10
              % به خلق الله وام مصرف و خرید میدهند و یا در بورسهای خارجی مشغول بورس بازی هستند.شما کجا چنین پول مفت و باداورده ای دیده اید انهم تریلیون دلاری؟!!!)

              (حتم دارم افزایش زیاد شاخصهای بورس در کشورهای در حال رشد و بالندگی را از نزدیک تعقیب میکنید؟) و امکان دارد این بانکها با نفوذ و قدرتی که دارند بطریقی مانع از اجرای موفقیت امیز این عملیات شوند و یا بنحوی چوب لای چرخ فد و خزانه داری بگذارند.ولی در اینجا موضوع دیگری برای این بانکها مطرح میشود و اینکه با خروج سریع دلار از امریکا و سرازیر شدن ان در کشورهای دیگر ارزش دلار بسیار کاهش یافته و این کاهش ارزش دلار موجب کاهش فشار ناشی از کسری بودجه و باعث تامین مقداری از این کسری میشود.همچنین کاهش ارزش دلار باعث افزایش صادرات و در نتیجه افزایش استخدام و رشد درامد ملی خواهد شد که این موضوع را فکر میکنم تا پیش از پایان سال در ارقام صادرات و
              GDP خواهیم دید.تنها مشکلی که در این مورد وجود دارد ارزش دلار نسبت به یوان است که با وجود تلاشهای بسیار هنوز امریکا موفق به افزایش قابل قبول در ارزش یوان نسبت به دلار نگردیده و با توجه به اینکه بزرگترین حجم تجارت امریکا با چین است اهمیت این مسئله بیش از پیش روشن است


              ادامه دارد...
              آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

              چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


              نظر


              • #8
                ادامه جنگ ارزی

                میدانید که کشور امریکا بتنهایی بیش نیمی از تجارت جهانی و رشد اقتصادی دنیا را در دست خود دارد.در مثلث امریکا و اروپا و اسیا چهار ارز مهم وجود دارد که عبارتند از دلار امریکا و یورو و ین و یوان در اسیا.

                خوب حالا چه کسی علیه چه کسی و یا کسانی اعلان جنگ کرده و یا در حال جنگ است؟ چندی پیش قبل وزیر خزانه داری امریکا سفری به چین در مورد افزایش ارزش یوان داشت و ژاپن با عرضه ین در مقادیر بسیار بالا تلاش در کاهش ارزش ین دارد و چین هم که خیلی وقت است ارزش یوان را به دلار پگ نموده یعنی ارزش یوان را وابسته به دلار کرده.

                وب حالا برگردیم سر موضوع جنگ ارزی.باید به کسانیکه امروز درباره احتمال جنگ ارزی و یا شروع ان نطق پردازی میکنند صبح بخیر گفت چرا که جنگ ارزی مدتهاست شروع شده ولی بقول معروف همه را اب میبره این تحلیلگران را خواب.ارزش دلار در عرض مدت کوتاهی بیش از 10% کاهش یافته و ژاپن کار مداخله بانک مرکزیش را تمام کرده و رویش دولیوان اب هم خورده و نخست وزیر چین در اروپا چندین قرارداد مامانی را امضاء کرده و در جیبش گذاشته(بعضی از این قراردادها را برایتان نقل کنم:در تجارت بین ترکیه و چین از یوان و لیر استفاده خواهد شد.اوراق یونان را چین خواهد خرید.روسیه و چین توسط یوان و روبل تجارت خواهند کرد. و با چند کشور ریز و درشت دیگر نیز قراردادهایی مشابه بسته اند.) بعد شما بیایید بگوید که اقا ممکنه چنین چی بشود؟

                رییس صندوق پول و بانک جهانی هشدار دادند!!!.روبینی تو بلومبرگ گفت و کروگر در نیویورک تایمز نوشت.واقعا شب بخیر!.دوستان بیکاری که مطالعاتی روی تاریخچه ارز دارند میدانند که در پایان جنگ جهانی دوم توسط معاهده برتون وودز ارزش دلار به ارزش طلا پگ شده یعنی ثابت شده بود و تا 1971 که نیکسون انرا لغو کرد ادامه داشت(شایع است که ژنرال دوگل دو هواپیمای بزرگ باری را پر از دلار نموده و به امریکا میفرست و از انان تقاضای طلا معادل دلارها میکند اما امریکایی ها سر باز میزنند و بدین ترتیب کلک برتون وودز کنده میشود و دوران ارز فیات یعنی پول کاغذی بدون پشتوانه فیزیکی به میمنت اغاز میشود) با این کار بار دیگر راه حلی برای مشکلات خود یافت اما اینبار در طول زمان ژاپن و ین بمنصه ظهور رسید و امروز شاهد جایگزین شدن چین به جای ژاپن هستیم.

                ژاپنی که تا اوایل دهه 90 میلادی هر سال 10% رشد اقتصادی داشت و درامد سرانه ان در حال رسیدن به درامد سرانه امریکا بود ولی هر افسانه ای پایانی دارد و این چین است که سامورایی ها را بکنار میراند و بر تخت انها مینشیند.باری دوباره برگردیم به موضوع عملیات تویست که در پست قبلی شرح دادیم .مرحله اول این عملیات از لحاظ امریکا موفقیت امیز بوده و با یک تیر چندان نشان را زد.امریکا هم در اقتصاد خود زیرساخت لازم برای جریان افتادن فاندها و سرمایه ها بسوی بخش خصوصی اماده ساخت و هم زهر چشم خوبی از کشورهایی که خیال کاهش مصنوعی ارزش پول خود را داشتند گرفت انهم در حالتیکه خود بزرگترین دستکاری را در ارزش دلار انجام میداد البته موضوع کمی پیچیده تر از این است بخصوص در مورد دلار زیرا هنوز هم دلار موقعیت خاص خود در دنیا را حفظ نموده و هنوز هم بیشتر کالاها و خدمات بر اساس دلار قیمت گذاری و معامله میشوند و نیز عمده ترین ارز ذخیره تمامی بانکهای مرکزی است و نیز مقادیر بسیار عطیمی از بدهی های دولت امریکا بشکل اوراق قرضه در دست مردم و دولتهای جهان قرار دارد.البته اطلاق جنگ به این موضوع چندان صحیح نیست بلکه این نتیجه مستقیم این عملیات است ولی از چشم کشورهای دیگر مانند جنگ مینماید.اگر اتفاق خاصی نیافتد بزودی شاهد رشد مجدداقتصاد امریکا در سایه دلار کم ارزش و رشد صادرات و بهبود امار اقتصادی خواهیم بود
                آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

                چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


                نظر


                • #9
                  اندیکاتورهای میزان مشارکت

                  بعضی از بورس ها و آژانس های دولتی میزان مشارکت در خرید و فروش توسط گروه های مختلف سرمایه گذاران و معاملگران را جمع آوری می کنند و سپس خلاصه این گزارش را که بیانگر میزان مشارکت گروه های مختلف معاملگران هر بخش می باشد را منتشر می کنند

                  بهتر است همیشه هم جهت معاملگران بزرگ و خوش سلیقه و برخلاف معاملگران کوچک و ضعیف وارد بازار شویم

                  برای مثال کمیسیون معاملات آتی کالا ( CFTC )خرید و فروش شرکت های تجاری و معاملگران بزرگ را گزارش می کند. شرکت های تجاری تولید کننده و مصرف کننده بازار کالا در زمره موفق ترین بازیگران و معاملگران بازارهای فیوچرز هستند
                  کمیسیون بورس اوراق بهادار ( SEC ) نیز خرید و فروش هایی که اعضای یک شرکت روی سهم آن شرکت انجام می دهند را گزارش میکند .اعضا و کارمندان یک شرکت سهامی عام می دانند که چه زمانی سهم شرکت خود را باید بخرند یا بفروشند. بورس سهام نیویورک تعداد سهامی را که توسط اعضای آن شرکت و معامله گران خرده پا خرید و فروش می رسد را اعلام میکند معمولا اعضای یک شرکت به خاطر اطلاعات داخلی و اشراف به وضعیت شرکت عملکرد بهتر و موفق تری نسبت به معامله گران معمولی دارند

                  الزام معاملگران

                  وقتی معاملگران به سطوح خاصی می رسند ملزم می شوند که تمام معاملات خود را به CFTC گزارش کنند که به این سطح اصطلاحا "سطوح گزارش دهی" میگویند.کارگزارن موظفند معاملات معامله گرانی را که به سطح گزارش دهی رسیده اند به CFTC گزارش دهند

                  CFTC همچنین حداکثر تهداد مجاز قراردادهایی را که یک معاملگر اجازه دارد در هر بازار معامله کند را تحت عنوان " سقف معاملات" مشخص و اعلام می دارد.این محدودیت برای این وضع شده است که معامله گران شخصی که سرمایه بالا دارند با انجام معاملاتی با حجم بسیار بالا در یک زمان باعث افزایش کاذب قیمت در یک بازار نشوند

                  CFTC تمام بازیگران و معاملگران را به سه گروه تقسیم می کند:
                  شرکت های تجاری ، معاملگران شخصی کوچک و معاملگران شخصی بزرگ

                  شرکت های تجاری که اصطلاحا به آنها Hedger نیز گفته می شود افراد یا شرکت هایی هستند که کار اصلی آنها معاملات کالا به صورت فیزیکی است و در واقع برای کاهش ریس کار خود در بازار فیوچرز نیز اقدام به معامله می کنند.


                  ادامه دارد...
                  آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

                  چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


                  نظر


                  • #10
                    ادامه اندیکاتورهای میزان مشارکت

                    برای مثال یک بانک برای اینکه خود را در برابر تغییرات احتمالی نرخ بهره حغظ کند تا از ناحیه وام هایی که با نرخ بهره قبلی پرداخت کرده ، دچار خسارت نشود ، اقدام به معاملخ نرخ بهره در بازار فیوچرز (آتی) میکند یا یک شرکت تولید مواد غدایی وقتی اقدام به خرید علات برای مصرف کارخانه خود میکند در بازار فیوچرز نیز اقدام به معامله گندم میکند تا از توسانات قیمت گندم در آینده خسارتی به شرکت وارد نکند و با این کار ریسک شرکت از نوسانات آتی قیمت به حداقل برسد

                    شرکت های تجاری برای خرید و فروش در بازار فیوچرز به سرمایه کمتری نسبت به معاملگران شخصی نیاز دارند و قانون سقف معاملات نیز شامل آنها نمی شود و می توانند به هر مقدار که نیاز دارند در بازار معامله کنند.

                    معامله گران شخصی بزرگ معامله گرانی هستند که معاملات انها به سطح گزارش دهی رسیده باشد . Cftc خرید و فروش هایی را که شرکت های تجاری و معامله گران بزرگ در بازار انجام می دهند را گزارش می دهد. برای دست آوردن تعداد معاملاتی که توسط معامله گران کوچک انجام می شود کافی است تعداد معاملات شرکت های تجاری و معاملگران بزرگ را از تعداد معاملات باز در هر بازار کم کنید

                    گاهی تقسیم معامله گران بازار به سه گروه شرکت های تجاری ، معامله گران بزرگ و معامله گران کوچک تا اندازه ای غیر واقعی است. معامله گران کوچک باهوش و ذکاوت تبدیل به معامله گران بزرگ می شوند و معامله گران بزرگ کم خرد تبدیل به معامله گران کوچک می شوند و بسیاری از شرکت های تجاری نیز به قصد سود افدام به معامله در بازار می کنند

                    بعضی از دست اندرکاران بازار کارهایی انجام می دهند که گزارشات cftc دچار انحراف می شود و با اقدامات خود باعث تحریف آن می شوند


                    ادامه دارد...
                    آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

                    چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


                    نظر


                    • #11
                      هزینه فرصت


                      یکی از اصول اساسی اقتصاددانان این است که منابع کمیاب می باشند. این بدان معناست که هرگاه ما تصمیم به استفاده از یک منبع می گیریم، در واقع ما از فرصت استفاده کردن از آن منبع در جایی دیگر و به شکلی دیگر، چشم پوشی کرده ایم. این موضوع به کرات در زندگی روزمرهٔ ما قابل مشاهده است، جایی که ما دائماً در حال تصمیم گیری هستیم که با درآمد و زمان محدود خودمان چه کاری انجام دهیم. آیا باید به سینما برویم و یا برای امتحان هفتهٔ آینده خود مطالعه کنیم؟ آیا باید به شهر x سفر کنیم یا یک ماشین بخریم؟ آیا باید ادامهٔ تحصیل بدهیم یا بلافاصله بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه وارد بازار کار شویم؟ در هر کدام از این موارد، در واقع هر انتخاب فرصت انجام دادن کار دیگر را از ما می.گیرد.

                      تعریف هزینهٔ فرصت

                      اگر یک فرد و یا یک بنگاه، از میان چندین انتخاب متفاوت یکی را برگزیند، هزینهٔ فرصت این فرد یا بنگاه، معادل است با هزینه مرتبط با بهترین انتخاب ممکن از بین سایر انتخاب.های باقی مانده که از آن صرف نظر شده است. البته بیشتر اوقات در اقتصاد هزینهٔ فرصت در پروژه های اقتصادی مطرح می گردد و هدف اصلی از طرح آن نیز بررسی تخصیص بهینه منابع موجود است. مفهوم هزینهٔ فرصت نقش مهمی را در تضمین اینکه منابع کمیاب به صورت کارا مورد استفاده قرار گرفته.اند یا نه، بازی می کند. بنابراین محدود به هزینه های پولی و یا مالی نمی شود و هر چیزی که دارای ارزش باشد و از آن صرف نظر شده باشد، می.تواند به عنوان هزینهٔ فرصت تلقی شود. از آن جمله می توان به هزینهٔ واقعی محصول صرف نظر شده، زمان و یا لذت از دست رفته اشاره کرد.

                      مثال هایی برای هزینهٔ فرصت


                      • فرض کنید شخصی که ۱۰۰۰۰ تومان دارد، می تواند یا یک کتاب بخرد و یا یک لباس اگر او کتاب بخرد، هزینهٔ فرصت او لباس خواهد بود و اگر او لباس را بخرد، هزینهٔ فرصت او کتاب خواهد بود. اگر تعداد انتخاب های ممکن برای این شخص بیشتر از ۲ مورد باشد و او یکی را انتخاب کند، هزینهٔ فرصت او، بهترین انتخاب از بین انتخاب های باقی مانده خواهد بود.
                      • فرض کنید شما تصمیم می گیرید برای ادامهٔ تحصیل وارد دانشگاه شوید. در این صورت فرض کنید که هزینه های شما اعم از هزینهٔ رفت وآمد و خرید کتابها و… معادل با ۱،۴۰۰،۰۰۰ تومان باشد. آیا هزینهٔ فرصت رفتن شما به دانشگاه همین مقدار خواهد بود؟ مسلماً اینطور نیست. شما همچنین باید هزینهٔ فرصتِ مدت زمانی را که صرف مطالعه کردن و رفتن به کلاس درس کرده اید، در نظر بگیرید. تصور کنید که اگر شما زمان خود را به جای ادامهٔ تحصیل، صرف یک کار تمام وقت می.کردید، می توانستید درآمدی معادل با ۱،۶۰۰،۰۰۰ تومان داشته باشید. اگر شما هزینهٔ واقعیِ تحصیل و درآمدی که از آن صرف نظر کرده اید را جمع کنید (یعنی ۳،۰۰۰،۰۰۰ تومان)، این مقدار معادل خواهد بود با هزینهٔ فرصت تحصیل شما در دانشگاه.


                      طبقه بندی هزینه ها با دیدگاه نقدی یا غیرنقدی بودن آنها


                      هزینهٔ ضمنی (Implicit Costs): اگر هزینه ای که بنگاه متحمل می شود به صورت پرداخت غیر نقدی باشد، به آن هزینهٔ ضمنی گفته می شود.

                      هزینهٔ واضح (Explicit Costs): اگر هزینه ای که بنگاه متحمل می شود به صورت نقدی باشد، به آن هزینهٔ واضح گفته می شود.

                      تمایز بین هزینه های ضمنی و آشکار، یک تفاوت کلیدی در چگونگی آنالیز یک فعالیت توسط یک اقتصاددان و یک حسابدار را آشکار می سازد. اقتصاددانان علاقه مند به مطالعة این موضوع هستند که بنگاه ها، چگونه تولید کرده و چگونه در مورد تعیین قیمت محصول خود تصمیم گیری می کنند. از آنجائیکه این تصمیم گیری ها بر پایة هزینه های واضح و ضمنی می باشند، لذا اقتصاددانان به هنگام اندازه گیری هزینه های یک بنگاه، هر دو نوعِ این هزینه ها را در نظر می گیرند. در نقطة مقابل، حسابداران وظیفة کنترل جریان ورود و خروج پول نقد به بنگاه ها را بر عهده دارند و در نتیجه آنها فقط هزینه های واضح را در نظر می گیرند. برای روشن شدن این مطلب به مثال های زیر توجه کنید:

                      • شخصی را در نظر بگیرید که صاحب یک رستوران می باشد. این شخص مسلط به کار با رایانه بوده و در صورتی که به عنوان یک برنامه نویس فعالیت کند، می.تواند به ازای هر ساعت کار درآمدی معادل با ۵۰۰۰ تومان کسب نماید. حال اگر این شخص به جای کار کردن به عنوان یک برنامه نویس، در رستورانش مشغول به کار شود، حسابدار این رستوران این ۵۰۰۰ تومان در ساعت را به عنوان هزینهٔ تهیهٔ غذا در نظر نخواهد گرفت. در واقع اینجا، هزینهٔ از دست دادن ۵۰۰۰ تومان در ساعت در عوض یک ساعت کار کردن در رستوران، یک هزینهٔ ضمنی می باشد. در واقع اگر شخص در رستوران کار کند، هیچ ۵۰۰۰ تومانی را پرداخت نخواهد کرد. اما یک اقتصاددان این ۵۰۰۰ تومان که از آن صرف نظر شده است را هم جزء هزینه ها در نظر می گیرد، چرا که این ۵۰۰۰ تومان در ساعت هم بر روی تصمیم گیری شخص در مورد فعالیت رستورانش تأثیرگذار خواهد بود. برای مثال اگر این میزان دستمزد، از ۵۰۰۰ تومان به ۱۵۰۰۰ تومان در ساعت افزایش پیدا کند، ممکن است شخص به این نتیجه برسد که رستوران خود را تعطیل کرده و به عنوان یک برنامه نویس تمام وقت شروع به فعالیت کند.
                      • یک هزینهٔ ضمنی بسیاری از فعالیت ها، هزینهٔ فرصت سرمایه مالیای است که در آن فعالیت سرمایه گذاری شده است. برای مثال فرض کنید که شخصی ۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان از پس اندازش را صرف خرید یک سوپر مارکت کرده است. اگر این شخص به جای خرید سوپر مارکت، پولش را در حساب بانکیاش قرار می داد و از نرخ سود سالیانهٔ ۱۵ درصد بهره مند می شد، آنگاه به ازای هر سال، سودی معادل با ۱۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان بدست می آورد. بنابراین این شخص با خرید این سوپر مارکت، از این ۱۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان صرف نظر کرده است. در واقع این ۱۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان یکی از هزینه های ضمنی این شخص برای خرید سوپرمارکت است.


                      هزینه های فرصت در مصرف


                      هزینه فرصت نه تنها برای اصطلاحات مادی و مالی به کار نمی رود بلکه اصطلاحی است برای هر چیز دارای ارزش به عنوان مثال شخصی که تمایل دارد هر دو برنامه تلویزیونی را که همزمان پخش می.شود نگاه کند می تواند فقط یکی از آن برنامه ها را نگاه کند بنابراین هزینه فرصت تماشای "دلاس" نمی تواند باعث لذت از دیگر برنامه های موردعلاقه اش شود(همچون برنامهٔ سلسله). اگر شخصی یکی از برنامه ها را ضبط کند وقتی که برنامهٔ دیگر را نگاه می کند هزینه فرصت می تواند مدت زمانی باشد که فرد برای تماشای برنامه در مقابل برنامه های دیگر می گذارد. در موقعیت رستوران هزینه فرصت می تواند آزمایش غذای ماهی باشد. هزینه فرصت هزینهٔ سفارش هردو غذا می تواند دوگانه باشد. بیش از۲۰ دلار برای خرید غذای دوم: یک خانواده ممکن است تصمیم بگیرد که دورهٔ تعطیلی کوتاه مدت را برای سفر به " دایسنیلند" استفاده کند بیش از آنکه به کارهای خانه رسیدگی کند. هزینه فرصت داشتن فرزندان شادتر می تواند یک حمام تعمیر شده باشد. در حفاظت محیطی هزینه فرصت همچنین قابل اجراست این مطب می تواند در قانون اثبات شود که باید بوی سرطانزای بنزین به طور کامل از بین برود. متأسفانه این مسئله نیازمند پالایشگاه هایی است که تجهیزاتی با قیمت میلیون ها دلار را نصب کند و هزینه را به عهدهٔ مصرف کننده ها بگذارد. تعداد قابل توجهی از موارد سرطانی مربوط به بنزین است. اگرچه کم است اما چند مورد را در سال می توان در کشور ایالات متحده تخمین زد. بنابراین تصمیم کاهش بوها به خاطر هزینه فرصت مورد انتقاد قرار گرفته است. صدها میلیون دلار که برای این طرح صرف شده می توانست در مورد دیگری که بسیار سودمندتر است همچون کاهش مرگ و میر از طریق سرطان و اتومبیل مصرف شود. این اعمال (یا صریح تر یکی از بهترین آنها) هزینه فرصت کاهش بوی بنزین هستند


                      پ.ن
                      : حالا شما فرصت را در مارکت و ترید بیاندیشید و ربط دهید !


                      ارادتمند - خلیل
                      آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

                      چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


                      نظر


                      • #12
                        ساختار بازار


                        در علم اقتصاد، منظور از ساختار بازار، تعداد شرکت هایی است که در حال تولید محصول یکسانی هستند. انواع حالت های ساختار بازار به صورت زیر است:

                        • ساختار رقابت کامل (Competitive market): در این حالت، تعداد زیادی خریدار و تعداد زیادی فروشنده در بازار وجود دارند.
                        • ساختار رقابت انحصاری (Monopolistic competition): در این حالت نیز تعداد زیادی فروشنده یک نوع محصول خاص و تعداد زیادی خریدار وجود دارند، ولی فروشندگان از طریق ایجاد تمایز در محصولات خود مانند تغییر بسته بندی، ارتقای کیفیت و . . . به رقابت می پردازند.
                        • ساختار انحصار چندجانبه (Oligapoly): در این حالت، تعداد کمی فروشنده و تعداد زیادی خریدار وجود دارد. در حالت خاصی که تنها دو فروشنده در بازار وجود دارند را Duapoly می نامند.
                        • ساختار انحصار کامل (Monopoly): این حالت، زمانی است که فقط یک فروشنده و تعداد زیادی خریدار در بازار وجود داشته باشد.
                        • ساختار انحصارکامل در طرف تقاضا (Monopsony): هنگامی که تنها یک خریدار و تعداد زیادی عرضه کننده در بازار وجود داشته باشند.
                        • ساختار انحصار چندجانبه در طرف تقاضا (Oligopsony): در این حالت، تعداد فروشندگان محصول در بازار بسیاز زیاد است، ولی تعداد کمی خریدار در بازار وجود دارد.


                        چهار قسم اول، مربوط به طرف عرضه اقتصاد و دو قسم آخر مربوط به طرف تقاضای اقتصاد است. در واقع عناصر اصلی ساختار بازار، تعداد و اندازه بنگاه ها در بازار، شرایط ورود و گستردگی تمایزات در بازار محصول یا کالایی خاص است. هر کدام از موارد فوق، دارای شرایط و ویژگی.هایی هستند که در میان آنها، ساختار رقابت کامل، مفیدترین است. زیرا در آن حالت، تقاضای واقعی مشتریان آشکار شده و تمامی عرضه کنندگان محصولات خود را در سطح قیمت و کیفیتی عرضه خواهند کرد که خریداران می.خواهند، در صورتی که هزینه.های فروشنده نیز تأمین بشود. به عبارت دیگر، رقابت کامل موجب می شود علایق تولیدکنندگان و مصرف کنندگان با یکدیگر تراز شده و باعث می شود که فروشندگان هزینه های واقعی خود را آشکار کنند..

                        به طور خلاصه در جدول زیر، حالت.های مختلف ساختار بازار بیان گردیده.است:




                        اراداتمد - خلیل
                        ویرایش توسط عبدالرحمان : https://www.traderha.com/member/7755-عبدالرحمان در ساعت 08-05-2013, 03:28 PM
                        آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

                        چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


                        نظر


                        • #13
                          تعادل اقتصادی


                          درعلم اقتصاد، تعادل اقتصادی در یک کشور از جهان جایی است که بردار ها متعادل هستند و در غیاب اثرات برونی(تعادل) ارزش متغیر های اقتصادی تغییر نخواهد کرد.این نقطه ایست که مقدار تقاضا ومقدار عرضه برابرند.تعادل بازار، برای مثال، برگشت به شرایطی که قیمت بازار تصدیق شده از طریق رقابت بین مقدار کالاها و خدمات خریداران که برابر با مقدار کالاها وخدمات تولیدی فروشندگان است.این قیمت خیلی اوقات نامیده میشود قیمت تعادلی یا قیمت تسویه ی بازارو تمایل نداشتن به تغییر مگر تغییر تقاضا و عرضه.



                          ادامه دارد...
                          آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

                          چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


                          نظر


                          • #14
                            ویژگی تعادل

                            وقتی قیمت بالا تراز نقاط متساوی الاضلاع از تعادل اقتصادی است.در بیشتر داستان های ساده در اقتصاد خرد از عرضه و تقاضا در یک بازار که تعادل ایستا مشاهده میشود در یک بازار; اگر چه، تعادل اقتصادی در رابطه ی غیر بازاری می تواند وجود داشته باشد و پویا باشد.

                            تعادل در بازار ممکن است چند گذری یا عمومی باشد، که هدایت می کند به تعادل جزیی از یک بازار تک در اقتصاد، دوره تعادل اشاره می کند به حالتی از تعادل بین بردار عرضه و بردار تقاضا

                            برای مثال، افزایش در عرضه تعادل را به هم می ریزد، قیمت را به سمت پایین هدایت می کند.سرانجام، یک تعادل جدید در بیشتر بازارها به دست خواهد آمد.

                            تغییر بوجود نخواهد آمد در قیمت یا مقدار واحد تولید خریداران و فروشندگان و تغییر مسیر می دهد به بیرون عرضه و تقاضا را (مثل تغییر در تکنولوژی یا سلیقه ) و بردار قیمت و مقدار را به سمت درون هدایت نمیکند.

                            همه ی تعادل اقتصادی پایدار نیست. برای یک تعادل پایدار، یک انحراف کوچک از تعادل بردارهای اقتصاد را هدایت می کند تا برگردد به یک خرده سیستم اقتصادی در مقابل تعادل اصلی

                            برای مثال، اگر حرکت بیرونی عرضه/تقاضا را هدایت کند به یک اضافه عرضه (عرضه بیش از تقاضا) که وادار می کند قیمت را کاهش دهد تا بازار برگردد به وضعیتی که مقدار تقاضا برابر با مقدار عرضه است.

                            اگر منحنی های عرضه وتقاضا بیش از یک بار تقاطع یابند دو تعادل پایدار و ناپایدار ایجاد می کنند. بیشتر اقتصاد به بیان پل ساموئلسون احتیاط در برابر الصاق اصولی (ارزش داوری) مفهوم تعادل قیمت است.

                            برای مثال، شاید بازارهای غذا زمانی در تعادل است که مردم در حال انبار کردن (زیرا آنها نمیتوانند برای تهیه پرداخت کنند بالاتر از قیمت تعادلی) حقیقتاً این اتفاق افتاده در طول قحطی طولانی در ایرلند در سال ۱۸۵۲-۱۸۴۵، تا جاییکه غذا صادر می کرد اگرچه مردمش در حال انبار کردن بودند، ناشی می شد سود فروشش به انگلیس بزرگتر شود که قیمت تعادلی برای سیب زمینی ایرلند-بریتانیا بالاتر از قیمتی که کشاورزان ایرلندی می توانستند تهیه کنند، بدین معنی که انبار کنند.

                            پ.ن: چون مفاهیم از سایت های مختلف از جمله ویکی پدیا گرفته میشه ممکن هست فعل... در جای مناسب نباشد اما در کل مفهوم واضح هست

                            ادامه دارد...
                            آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

                            چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


                            نظر


                            • #15
                              تعادل اقتصادی: تفاسیر


                              در تفاسیر بیشتر، اقتصاددان های کلاسیک مثل آدام اسمیت حمایت می کنداز تمایل به بازار آزاد در تعادل اقتصادی آینده به واسطه ی مکانیزم قیمتی.

                              یعنی، هر اضافه عرضه (عرضه های بازار یا عرضه بیش از تقاضا) تمایل تمایل دارد سوق دهد شکاف قیمتی را، که کاهش دهد مقدار عرضه (توسط کاهش انگیزه ی تولید و فروش تولید) و افزایش در مقدار تقاضا(توسط ارایه ی مذاکرات مصرف کننده ها) به طور خودکار از میان می برد عرضه ی بیش از تقاضا را.همانند، غیر پایبند بودن بازار، هر اضافه تقاضا (یا کمبود) تمایل به سوق دادن افزایش قیمت، کاهش مقدار تقاضا (مشتری هایی هستند که قیمتشان خارج از بازاراست)و افزایش در مقدار عرضه (موجب می شود تولید و فروش تولید بالا رود). قبل از عدم تعادل (در اینجا کسری) ظاهر نمی.شود.

                              از بین بردن اتو ماتیک غیر تسویه ای بازار وضعیت تفکیک بازار ها از برنامه ریزی طرح ها، که خیلی اوقات برای گیرنده ی قیمتی مشکله تحمل کند پا فشاری در برابر کمبود کالاها و خدمات. این نشان می دهد مبادرت پایین به این دو دید گاه. نقاط مسیر اصلی اقتصاد مدرن به موردی اشاره می کند به مواردی که تعادل برابر نیست با تسویه بازار (اما در عوض بیکارند)، چنان چه با فرض اینکه دستمزد موثر کارگر اقتصادی است.

                              در راهها یی همزمان اثر طبیعی پدیدهاای که از سهمیه اعتباراتی که بانک ها نگه می دارند در مقابل نرخ پایین که ایجاد می کند اضافه تقاضا برای قرض گرفتن، بنا براین آنها می توا نند انتخاب کنند سهمیه برای کسانی که به انها وام بدهند.

                              مجدداً، تعادل اقتصادی می تواند رابطه داشته باشه با انحصار، جاییکه بنگاه انحصارگر با حمایت کوتاه مصنویی قیمت را بالا نگه می دارد و سود را حداکثر می کند.

                              سر انجام نقاط راهنمای اقتصاد کلان استخدام بالاتر از تعادل، جاییکه عرضه نیروی کار (به معنی بیکاری چرخشی) موجود است برای یک مدت طولانی یا کوتاه از تقاضای کل.

                              در دست دیگر، مدرسه ی استرا لیایی و ژوزف شومپیتر حمایت کردند که دوره ی تعادل کوتاه است هرگز نمی رسدهر کسی همیشه تا بدست بیاورد مزیت از سیستم قیمت گذاری و بنابراین همیشه پویا در سیستم .

                              در بازار آزاد توانایی ندارند تا خلق کنند یک تعادل ساکن یا عمومی اما در عوض منابع آلی توانایی شخص را می خواهد تا کشف کند بهترین روش ها را تا حمل کند اقتصاد را به جلو.
                              آموزش مالتی مدیا تحلیل فاندامنتال ( بنیادی )

                              چه فرقی می کند یا من از این طوفان...به ساحل می رسم یا موج یا قایق


                              نظر

                              پردازش ...
                              X