اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

ذهن ثروت ساز

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • #16
    ویرایش توسط FundTrader : https://www.traderha.com/member/3510-fundtrader در ساعت 11-07-2015, 03:53 PM

    نظر


    • #17
      هرکس که مطالب را خوانده یه تشکر زیر این پست بزنه.

      نظر


      • #18
        سلام آقای موسوی عزیز

        من و همسرم یک سال هست که ازدواج کردیم و بعد از کلی سختی موفق شدیم یک وام 10میلیونی میگیریم...

        میخواستم ببینم امکانش هست که شما برای ما مدیدیت سرمایش در بازار تبادلات ارزی رو در دست بگیرید تا پولمون بیشتر بشه که در نهایت بتونیم یک خونه بخریم؟

        [/b]
        ----------------------------------------------------------------------------------

        مورد دوم


        سلام جناب اقای موسوی

        راستش من لیسانس دارم و بیکار و 8ماه ازدواج کردم و همسرم به خاطره بیکاریم داره از من جدا میشه از طرفی کتفهای دستم هرزه و کارهای سنگین نمیتونم انجام بدم وگرنه شده کارگری هم میکردم

        با بازار تبادلات ارزی اشنایی دارم کلاس هم رفتم 7 ساله قبل دستا پا شکسته پیگیر بودم میخوام با 2 3 هزارتا که تنها پولمه شروع کنم شاید بتونم زندگیمو حفظ کنم

        اگر براتون مقدوره ی سیستم که بهش پایبند باشم و بتونم سود بگیرم رو به من معرفی کنید شرایطه واقعا بدی دارم وگرنه مزاحمتون نمیشدم

        اگر حرفامم رو هم باور نمیکنید از رو پرونده طلاق عکس مگیرم می فرستم واقع نابود دارم میشم

        ممنونم


        ================================================== ==================================

        که بنده به کلیه درخواستهائی که برای تقبل مدیریت سرمایه هست جواب منفی میدهم الان هم با فونت بزرگ مینویسم که عزیزان از بنده چنین مسولیتی نخواهید ، بگذارید رفاقتمون پایدار باشه

        ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


        مهندس عزیز و بزرگوار ، باید تا اندازه ای به خلقیات حقیر اشنا باشید ، برای بنده تعریف و تائید مطالب دوستان خیلی خیلی راحتتره تا بخواهم مطلب عزیزی را نقد کنم ، و شاید این اولین بار در طول زمان حضورم در این فوروم باشه ، و صد البته نقد موضوع بهیچ وجه نقد شخصیت و بزرگواری حضرتعالی نیست ، و مهمتر اینکه باعث شده از این مطلب انتقاد کنم ، شخصیت انتقاد پذیر جنابعالی هست که تاکنون ندیده ام در قبال انتقاد دوستان جبهه بگیرید

        و اما موضوع بر میگرده به ارزش دانستن ثروت و تروت اندوزی ،، اگر بیادتون باشه بنده تا همین دو روز قبل در امضای خود به ارزش فقر با قنا ( نه فقر با گدائی ) اشاره کرده بودم ، و حتی تعدادی شعر از شعرای بزرگ در شماتت ثروت اندوزی گذاشتم ، البته این فقط شما نیستید که ثروت را یک ارزش قلمداد فرمودید دوستان دیگر هم مخصوصا در این اواخر در نوشته هایشان به ان اشاره کرده اند

        جناب مهندس فکر میکنید تعداد افرادی جون دو مورد فوق که همین دو سه روزه با بنده درد دل کرده اند ( اگر موارد مربوط به یکسال قبل را میگذاشتم چند صفحه پر میشد ) در چامعه بحران زده امروز چه تعداد هستند؟؟ انهائی که با مدرک فوق لیسانس در لرستان بعنوان رفتگر استخدام شدند تازه خوش شانس ترین ها هستند

        اگر این مطلب 40 سال پیش ارائه میشد که زمینه کسب ثروت بصورت سالم ( نه با دزدی و قاچاق و مخضوضا اختلاس ) ضمن ایچاد زمینه رقابت سالم در جامعه ؛ به راحتی امکان پذیر بود بنده صمن تائید ، پیشونی مردانه تون را هم میبوسیدم ، ولی در شرایط فعلی ایا داشتن چنین تفکری ، ما را بیمار نخواهد کرد ؟؟

        من یک خاطره از خودم بعرضتون برسونم ، ماه اول بعد از اینکه در سال 56 از پزشگی فارغ التحصیل شدیم ، روزی نبود که از یک وزارت خانه و یا ارتش و یا هواپیمائی و یا شرکت نفت ؛ و ...... نامه ای میامد که ضمن تبریک فارغ التحصیلی ، شرایط ایده ال خودشون را بصورت یک تا مثلا ده مورد مینوشتند و درخواست اینکه با بهترین امکانات به استخدامشون در بیائیم ، الان یک پزشک که فارغ التحصیل میشه ، فکر میکنه در کدوم مسیر بصورت در بست مسافر کشی بکنه ،

        خوب عزیز برادر در جنین شرایطی ایا تجویز کسب ثروت و ارزش دانستن ان ، دردی بر دردهای این بدبخت بیچاره ها اضافه نمیکنه ؟؟؟، این تجویز فقط زمانی از دید بنده مورد قبول خواهد بود که راه کسب ثروت را هم به انها نشان دهیم ، اگر نه ، ایا غیر از قاجاق و دزدی و اختلاس راه دیگری میماند ، وضع این بازار را هم خودتان بهتر از بنده میدانید که هیچ شخصی نیست که سود منجر به ثروت بکنه ( منظورم سود 5 تا ده در صد نیست )

        فرصت را غنیمت دانسته و عرص میکنم که اگر مشاهده میکنید بنده گاهی در امضای خود خلاف اب شنا میکنم بدون باشید که زمینه محکمی برای نوشته و توصیه خود دارم ، هر چند مثل ارزش دانستن فقر با قنا ، مقدار زیادی با عرف جامعه همسو نباشه ، ولی حداقل یک تسکینی برای قلب جریحه دار اشخاصی خواهد شد که داشته و نداشته خود را از دست داده ( شاید در همین بازار ) و در فکر خودکشی هستند

        مورد اخر اینکه بنطرم این یک برداشت یا ترجمه از مقاله غربی باشه که در جامعه انها قابل پذیرشه


        ارادتمند موسوی
        ویرایش توسط مهدی موسوی : https://www.traderha.com/member/3099-مهدی-موسوی در ساعت 11-08-2015, 06:21 PM
        تحلیل طلا در بازه های زمانی گوناگون در کانال https://t.me/sofitahlil
        قابل استفاده برای تریدر های مبتدی

        نظر


        • #19
          سلام مچدد


          مهندس عزیز مطمنا اگر فزصت ویرایش داشتم موضوع زیر را که برداشت شخصی بنده از پست های اخیر چنابعالی هست را به انتهای پست قبلی می افزودم از اینکه اجبارا پست دیگری میزنم عذر میخوام


          مهندس جان از محتوی پست های اخیر چنابعالی بنده چنین برداشت کرده ام که خدا را هزار مرتبه شکر مدتی است در مسیر صعودی زندگیتان قرار گرفته اید که برای بنده باعث خوشحالی است

          ولی مهندس عزیز فکر میکنید چند در صد از جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی که از خیلی جهات در رتبه شما بودند تونستند چنین رشدی بکنند ؟؟ بنده مطمنم تعدادشون انگشت شمار نیست

          از بنده بپرسید میگویم علتش اینه که در زمان درست در مکان درست واقع شدید و مهمتر تونستید تصمیم درست بگیرید ، شاید در ان لحظه اگر از کوچه بغلی میرفتید کلا سرنوشتتون فرق میکرد

          منطور از این نوشته اینه که یک مورد را عرض کنم و شاید خیلی ها به این دیگاه بنده خنده شون بگیره و اون " پیشانی نوشت " هست ، که هیچ ربطی به زرنگی و نوع اندیشه افراد نداره ، عزیزان بنده این مورد را با پوست و گوشت خود لمس کرده ام امیدوارم از من بپذیرید چون طبق عادت به اتفاقات روی داده جند بار نگاه میکنم انهم از جند جهت ، و موردی که دستگیرم شد یک جمله بیش نیست اینکه ( نه از موفقیت هایمان غره شویم و نه در سختیهایمان اظهار عجز کنیم ] چون هیچ یک پایدار نیست همانگونه که خود انسان نیست


          موفق باشید و همواره در حال پیشرفت
          ویرایش توسط مهدی موسوی : https://www.traderha.com/member/3099-مهدی-موسوی در ساعت 11-08-2015, 07:32 PM
          تحلیل طلا در بازه های زمانی گوناگون در کانال https://t.me/sofitahlil
          قابل استفاده برای تریدر های مبتدی

          نظر


          • #20
            نوشته اصلی توسط مهدی موسوی نمایش پست ها
            سلام مچدد مهندس عزیز مطمنا اگر فزصت ویرایش داشتم موضوع زیر را که برداشت شخصی بنده از پست های اخیر چنابعالی هست را به انتهای پست قبلی می افزودم از اینکه اجبارا پست دیگری میزنم عذر میخوام مهندس جان از محتوی پست های اخیر چنابعالی بنده چنین برداشت کرده ام که خدا را هزار مرتبه شکر مدتی است در مسیر صعودی زندگیتان قرار گرفته اید که برای بنده باعث خوشحالی است ولی مهندس عزیز فکر میکنید چند در صد از جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی که از خیلی جهات در رتبه شما بودند تونستند چنین رشدی بکنند ؟؟ بنده مطمنم تعدادشون انگشت شمار نیست از بنده بپرسید میگویم علتش اینه که در زمان درست در مکان درست واقع شدید و مهمتر تونستید تصمیم درست بگیرید ، شاید در ان لحظه اگر از کوچه بغلی میرفتید کلا سرنوشتتون فرق میکرد منطور از این نوشته اینه که یک مورد را عرض کنم و شاید خیلی ها به این دیگاه بنده خنده شون بگیره و اون " پیشانی نوشت " هست ، که هیچ ربطی به زرنگی و نوع اندیشه افراد نداره ، عزیزان بنده این مورد را با پوست و گوشت خود لمس کرده ام امیدوارم از من بپذیرید چون طبق عادت به اتفاقات روی داده جند بار نگاه میکنم انهم از جند جهت ، و موردی که دستگیرم شد یک جمله بیش نیست اینکه ( نه از موفقیت هایمان غره شویم و نه در سختیهایمان اظهار عجز کنیم ] چون هیچ یک پایدار نیست همانگونه که خود انسان نیست موفق باشید و همواره در حال پیشرفت
            نه دکتر جان همش به شانس و پیشونی نیست . ذهن دارای انرژی مثبت و ریسک پذیری میطلبه که انسان به درجه مساعد نائل گردد. افرادی در تهرآن میشناسم که در همین رده سنی خودم میلیاردرند و در زمینه خرید و فروش مواد اولیه پتروشیمی فعالیت دارند . اول اینکه در خانواده ای در این زمینه رشد کردند و همانطور که در پست ها بیان شد این خود 50 درصد راه را اتومات پیموده ... این مباحث مطرح شده حقایق هست . ما همه یه ورودی های ذهنی داریم که از بچگی وارد ما شده و اکثریت این تفکر را داریم که پول پول می آورد و تا اینکه سرمایه عظیمی نداشته باشیم قادر به شروع کاری نیستیم و فکر میکنیم ثروتمندان از ازل ثروتمند بودند . ما خالق وضعیت موجود هستیم . خیلی ها می بایست حتما در شهر محل سکونت خود گسترش یابند و حاضر به هیچ نوع ریسکی نیستند. نگاه من خیلی وقته آواره غربتم به دلیل پیشرفت در امورات هست. حال به دنبال خرید یک زمین سه هزار متری در عسلویه برای راه اندازی یک شرکت چند منظوره هستم آیا این از آسمان به ذهنم خطور کرد یا شانسی به این شرکت و امورات متمرکز شدم یا نه تلاش و فعالیت نمودم و دریافتم چنین اموراتی سودآور هست ؟ یا اصلا استخدامی من در یک کارگزار بین المللی به نظرتون اتفاقی بوده یا اینکه رزومه قوی و مستند قابل ارائه وجود داشته و سپس مصاحبه و مراحل استخدامی را طی نمودم ؟ بخدا هیچ یک از کارهای مت اتفاقی و شانسی نبوده و عذرمیخوام عذرمیخوام مثل الاغ تلاش و زحمت کشیدم. الانم از وضعیت موجودم راضی ام و از همه وضعیت هایم راضی بودم چون میدانم نتیجه امروزم حاصل تلاش دیروزم هست. انتظار نبایست داشت بنشینیم تو خونه و به دلیل تحصیلات آکادمیک استخدام جای شویم. اتفاقا تحصیلات دانشگاهی ام از کارشناسی تا ارشد هیچ دخلی به تجارت ها و کارهایم نداشته و هیچ استفاده ای از این تحصیلات در زندگانی ام نداشته ام جز ایمکه از یک آدم بیسواد به مهندس تغییر درجه داده و برای سلام و احوال پرسی کاربرد پیدا کرده است. در زمینه بازار هم بهتر اطلاع دارید شانس چیزی را به جای نمیبرد و این علم و کاربرد صحیح آن هست که باعث موفقیت میشود. ممنونم از نظرات خوبتان دکتر جان

            نظر


            • #21
              ذهن ناخودآگاه ما در اثر اطلاعاتی که طی سالیان گذشته دریافت کرده ، برنامه ریزی یا به اصطلاح شرطی شده است.

              برنامه ریزی قبلی ذهن ناخودآگاه ، نوع افکاری را که به ذهن خودآگاه وارد میشود کنترل مینماید.

              افکار و تصاویر ذهنی ، احساس ما را بوجود می آورند و احساس ، همان کلید اصلی قانون جذب است.

              احساس مصبب اصلی رفتارها و عملکردهای ماست .

              احساس انرژی است که وقایع خوب و بد را به سوی ما میکشاند.

              به قول رابینز " ترس " و " لذت " کنترل کننده های اصلی زندگی یک فرد عادی هستند.

              اما احساسی به نام " اشتیاق " مهمترین عامل موفقیت فردیست که " هدف" ش را دنبال میکند.

              بدون اشتیاق شما گامهای مؤثری برنخواهید داشت و جهان پیرامون شما سیگنال قدرتمندی از سوی شما دریافت نخواهد کرد.

              برعکس این قضیه هم صادق است، در قبال مسایل منفی و آنچه که نمی خواهید ، احساس زیادی خرج نکنید تا با آنها در گیر نشوید و جذب زندگیتان نشوند.

              احساس "نفرت " از هر چیز ، آن چیز را به شدت به سوی شما می کشاند .

              پس به جای ترس از بی پولی و ورشکستگی ، به ثروت فکر کنید .

              این فقط یک گام اولیه است و نه همه فرایند ثروتمند شدن .

              پس از احساس ، اقدام است که مهم است .

              عملکرد ها و رفتار های ما هستند که نتایج بیرونی را می سازند.

              فرمول

              برنامه ریزی ⬅ افکار ⬅ احساس⬅ اعمال ⬅ نتایج ⬅ تکرارافکار ⬅....

              پس برنامه ریزی مجدد ، کلید تغییر در این چرخه است.

              در پست بعدی نحوه برنامه ریزی را بررسی خواهیم کرد

              نظر


              • #22
                لطفا عمیق و با دقت مطالعه بفرمایید.

                "در نبرد بین اراده و تخیل، ، همواره این تخیل است که پیروز است"

                برخی افراد به این " اعتقاد " می رسند که میتوانند و باید ثروتمند شوند.
                باید موفقیت و خوشبختی را در آغوش بکشند.
                باید نیرومند و سلامت باشند، باید تغییر کنند و ..... سپس
                " اراده" میکنید برای تغییر .

                اما به زودی متوجه می شوند که تغییر ، چندان ساده نیست و گویی فقط خودشان را فریب داده بودند.

                پاسخ اینجاست :

                مهم نیست شما به چه چیزی معتقد شده اید و یا اراده شما بر چه چیزی است ،
                مهم این است که ضمیر ناخوآگاه شما چه می گوید .

                "عقاید " جدید شما وقتی می توانند تغییری بوجود آورند که به" باور" های جدید تبدیل شوند .

                در نبرد میان احساس عمیق شما و منطقتان ، احساس شما پیروز می شود.

                نظر


                • #23
                  برنامه ریزی دوباره ضمیر ناخودآگاه (شرطی سازی مجدد ذهن )

                  ریشه بیشترین مشکلات ما با پول ، در دوران کودکی و نوجوانی ماست . در رفتارهای اقتصادی والدین و اطرافیان ما
                  - در آنچه که در باره پول می شنیدیم.
                  - در آنچه که می دیدیم .
                  - و در آنچه که خود ، انجام میدادیم .

                  همه اینها ذهن ما را در مورد " پول " شرطی کرده اند.

                  کمی در خودتان عمیق شوید.
                  آیا با واژه " پول " احساس راحتی میکنید؟
                  یا کمی همراه با احساس گناه یا ترس است؟ شاید هم همراه با نگرانی ، یأس ، یا هر احساس منفی دیگر.گاهی هم ترکیبی از احساسهای مثبت و منفی.

                  پیش از آنکه ادامه متن را بخوانید دقایقی را صرف اکتشاف در عمیق ترین احساس های خود نسبت به " پول" کنید................

                  اکنون ادامه راه
                  اولین مرحله ی برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه:

                  - گام اول : (شناسایی )
                  مانع ذهنی ثروتمند شدن خود را پیدا کنید.

                  به عمیق ترین احساس خود نسبت به پول فکر کنید . اگر با پول راحت نیستید پس ناخودآگاه شما توان لازم برای به دست اوردن و یا نگاه داری پول را نخواهد داشت.

                  - گام دوم : ( ریشه یابی)
                  ریشه این احساس منفی را پیدا کنید .
                  آیا از شنیده ها و دیده ها و تجربیات زمان کودکی و نوجوانی شماست ؟
                  هر چه که هست به گذشته ها تعلق دارد و شما دیگر به آن نیازی ندارید.

                  نکته : آموخته ها و مطالعات شما ملاک نیست بلکه آن چیزی که ناخودآگاه شما با آن در تماس بوده ملاک است .

                  - گام سوم : (قطع ارتباط)
                  با آن فکر و احساس که مانع رسیدن شما به ثروت شده قطع ارتباط کنید و آن را کنار بگذارید.

                  - گام چهارم : (جایگزینی )
                  اکنون باید خودتان انتخاب کنید که چگونه فردی باشید.
                  اکنون باید ذهن خود را در راستای شخصیت جدیدتان دوباره برنامه ریزی کنید.

                  شما یک ثروتمند هستید پس یادتان نرود همواره تکرار کنید :

                  من ذهن بک میلیاردر را دارم

                  در ادامه ، راهکارهای مراحل بالا ارائه خواهد شد

                  نظر


                  • #24
                    در پست قبلی گفتیم اولین گام در رفع موانع ذهنی ، شناختن آنهاست است.

                    این موانع در واقع یک سری برنامه هستند ، برنامه هایی ناکارآمد که مانند ویروس تلاش شخص را برای موفقیت خنثی می نمایند . این برنامه ها به مرور زمان ذهن ناخودآگاه را شرطی نموده و به " الگوهای ذهنی " تبدیل می شوند .

                    * شناخت برنامه های ناکارآمد ذهنی ( انواع الگوهای ذهنی ناکارآمد)

                    الگوی 1- پول بد است ، پول کثیف است ، پولدار ها دزد و گناهکار هستند و...

                    الگوی 2 - پول به سختی به دست می آید. پول درآوردن کار بسیار مشکلی است.

                    الگوی3 - پول به دست می آید اما نمی ماند . چاله پول از قبل کنده شده .

                    الگوی 4 - پول گاهی هست و گاهی نیست.

                    الگوی 5- از راه درست نمی توان پول زیاد به دست آورد.

                    الگوی 6 - پول برای روز مبادا است نه لذت بردن( احساس عدم امنیت )

                    الگوی 7 - با شرایطی که من دارم بیشتر از این نمی توانم رشد کنم و پولدار تر شوم .

                    ممکن است شما در مورد خودتان و اطرافیانتان بتوانید الگوهای بیشتری شناسایی کنید.

                    - توضیح :

                    الگوی اول - ما ممکن است در عمیق ترین احساسات خود از پولدارها متنفر باشیم و هر چند لبخند می زنیم اما از شنیدن خبر موفقیت اطرافیان ، به خود می لرزیم .

                    الگوی دوم - ما یاد گرفته ایم که باید زیاد کار کنیم و سخت کوشی را با تقلا اشتباه می گیریم سخت کوشی همراه با احساس خوب و " اشتیاق" است و تقلا همراه با "خستگی " و زدگی .

                    الگوی سوم - گاه با ولخرجی پول را از دست می دهیم و یا عادت کرده ایم که تا پولی به دست می آوریم چاله آن هم کنده شود و البته برخی هم با سرمایه گذاری غلط پول خود را از دست می دهند.

                    الگوهای چهار و پنج و شش کاملا واضح بوده و نیاز به توضیح ندارند .

                    الگوی هفتم - می توان به افرادی اشاره کرد که تحصیلات یا مهارتهای خود را برای پیشتر رفتن ناکافی می دانند و یا آنها که نداشتن سرمایه اولیه را مانع می دانند و معتقدند که " پول ، پول را می آورد "

                    شاید الگوهای بیشتری بتوان نام برد اما شما باید خودتان الگوی شرطی شده ذهن خود را پیدا کنید و آن را ریشه یابی کرده و سپس کنار بگذارید.

                    نظر

                    پردازش ...
                    X