اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

چند قدم از گذشته برای ترید بهتر آینده...

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • آموزش: چند قدم از گذشته برای ترید بهتر آینده...

    جند وقتی بود میخواستم این مطلب رو شروع کنم. مشغله کاری فرصت نمیداد. حالا شروع کردیم تا ببینیم تا کجا میتونیم ادامه بدیم.

    متاسفانه چون آموزش آکادمیک در این زمینه در مملکتمون وجود نداره. بیشتر ما آنچه آموختیم خود بدست آورده ایم. درست و غلط بودنش را هم با تجربیت تلخ و شیرینمان متوجه شدیم. کلاسهای آموزشی هم توسط کسانی بوده که با تجربه آنچه را که به ما آموختن را بدست آورده اند.

    آنچه را که بنده قصد دارم در این تاپیک بگویم همه ما به نوعی میدانیم. اما با تشریح آن شاید بتوانبم استفاده بهتری از دانش خود داشته باشیم. و بتوانیم قدمی در مسیر حرفه ای شدن برداریم.
    من هیچ عجله ای برای پولدار شدن ندارم...

  • #2
    درود...

    اشتباها این تاپیک رو بابت درج سیگنال فرض نکنید. یه اشتباهی موقع درج تاپیک که بزودی درست میشه....


    و اما مطلب

    کلا ما وارد این شغل شدیم که بتونیم درآمد داشته باشیم. و از این فرومها یا سایتهای مختلف استفاده میکنیم تا راهی یا راه بهتری برای معاملات خود پیدا کنیم.

    نمیخوام زیاد برگردم به عقب که معامله یعنی چی؟ اما برای یک معامله موئلفه هایی لازم هست. که هرکدوم از ما از یک سری از این موئلفه ها استفاده میکنیم.

    توی این بازار من نتونستم تعریف کلاسیکی برای خیلی چیزها پیدا کنم. یجورایی با اینکه حتی در خارج از این مملکت مقاطع تحصیلی آکادمیک داره. ولی اونجا هم تعریف به نوعی سلیقه ای هست.
    من هم اینجا قصد ندارم قانون مطلق تفسیر کنم. دوست دارم باهم برآیند مثبتی داشته باشیم.

    اولین چیزی که ما توی این بازار با اون روبرو میشیم چیزی نیست جز قیمت....

    اما قیمت چی هست و چه معنی برای چه کسانی داره؟

    توی یک تعریف کلی میشه قیمت رو به ضریب نرخ عرضه و تقاضا, و عوامل سیاسی و اقتصادی یک جامعه برای یک موضوع مصرفی تشریح کرد. تمام این اتفاقات رو ما میتونیم در نمودار اون موضوع ببینیم.

    شاید قیمت برای یک زن هنگام خرید قدرت بدست آوردن اون کالا رو داشته باشه در صورتی که برای یک مرد تعریف ارزش اون کالا رو داره...

    اما قیمت برای یک بازاری تعریف درصد سودی آیدی از اون محصول رو داره....

    و قیمت برای ما به چه معنی هست؟

    قیمت برای ما یک تعریف تحلیلی داره. که این قیمت کجاست و چه عواملی این قیمت رو به اینجا رسونده و چه عواملی قرار اون رو به کجا برسونه...

    شاید قیمت برای یک مبتدی این بازار خیلی ساده باشه در صورتی که برای یک متبهر این بازار نشان دهنده خیلی از مطالب هست. اما چرا این اتفاق وجود داره چرا بعضی از ما قیمت رو بهتر از بعضی دیگه میبینند.

    این موضوع بک, نوع درک برمیگرده. نمیدونم دقت کردید یا نه کسانی که نمودار رو با یک نگاه تعریف میکنند تریدرهای بلند مدت هستند. نمیشه گفت همه این درک رو دارند. اما میشه بدست آورد.
    ویرایش توسط SAMADALDIN : https://www.traderha.com/member/4114-samadaldin در ساعت 08-19-2013, 06:08 PM
    من هیچ عجله ای برای پولدار شدن ندارم...

    نظر


    • #3
      درود...

      زمانی که قیمت برای ما چرایی پیدا میکند نگاه ما به قیمت عوض میشود.

      نکته اینجاست که این چرایی برای ما به چه معنا هست؟ و در اصل باید به چه معنا باشد؟

      برای فردی این چرایی قیمت, معنای گرفتن یک پوزیشن را دارد. عمال نقطه ورود یا خروج.
      برای فردی دیگر چرایی تحلیلی بودن دارد.

      متاسفانه بسیاری از ما جز دسته اول هستیم. ما به قیمت با دید معامله نگاه میکنیم. به این نگاه نمیتوان ایراد گرفت و نه میتوان آنرا تایید کرد. چون در جای مناسبی قرار ندارد.

      اگر ما نگاه معامله گرایانه را در زمان مناسب داشته باشیم. کار اصولی انجام داده ایم.

      یعنی چه؟

      ما به عنوان تریدر آموخته ایم از ابزاری برای چرایی قیمت بهره ببریم و با علائمی وارد معامله ای بشویم. ولی آیا ما از ابزار درست در جای درست استفاده میکنیم. آیا فلسفه ابزاری را که از آن استفاده میکنیم را میدانیم. و حتی آیا نیاز به دانستن آن هست؟

      این موضوع زمانی اهمیت دارد که ما میخواهیم پلن معاملاتی خود را تهیه کنیم. شاید همه ما پلن معاملاتی خود را تهیه کرده ایم. و خود را موظف به اجرای آن دانسته ایم. اما بعد از مدتی پر کردن این فرمهایی که خود تهیه کرده ایم دست و پاگیر میشود. و جلوی معاملات به موقع ما را میگیرد. و آخر ناخواسته بی آنکه خود متوجه شویم به آرامی پلن را از حفظ اجرا میکنیم. و بنا بر تجربیاتی که بدست میآوریم آنرا تغییر میدهیم. بی آنکه متوجه شویم.

      و بعد از ضرر ایراد از ما نیست و از پلن است چون ما از قوانین پلن استفاده کرده ایم.

      این بحص مفصل است بماند تا در زمانش به آن برسیم.

      حال کمی با قیمت آشنا شدیم. و شک کرده ایم که شاید نگاهمان به قیمت درست نیست. باید کمی پیش برویم تا از این تردید فارغ شویم.

      موضوع بعدی که در ادامه به آن خواهیم پرداخت موضوع زمان است. تا بتوانیم تعریفی اجمالی بر آن نیز داشته باشیم...
      من هیچ عجله ای برای پولدار شدن ندارم...

      نظر


      • #4
        درود...

        اما زمان...
        از تعاریف فلسفی و منطقی راجب بعد زمان و مکان و چگونگی پدید آمدن زمان میگذریم...

        زمان برای ما در بازار چگونه است. ما برای تحلیل های خود به نوعی از تایم فریمهای مختلف استفاده میکنیم. در بسیار از مواقع جهت حرکت در دو یا چند تایم فریم مختلف عکس همدیگر هست. اما تایم فریمی که ما از آن استفاده میکنیم چیست. و چرا از آن استفاده میکنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

        زمان در بازار ما طول مدت فاصله حرکت کوچکترین واحد قیمتی در موضوع مورد نظر هست. اصطلاحا همان پیپ یا پوینت.

        نمیدانم تا بحال از نمودار تیکچارت استفاده کرده اید یا نه. آنجا زمان تعریف ندارد. و فقط حرکت ضبط میشود. یا نمودار نقط ضربدر. شاید فاصله حرکتی یک پیپ 10دقیقه طول بکشد ولی در پیپ بعدی در کمتر از ثانیه گپی 10 پیپی هم داشته باشیم.

        حال ما در حال استفاده از تایم فریمهایی هستیم که میتوانیم بگوییم یک نوع قرار داد فرضی برای برسی چگونگی حرکت در بازه های مختلف زمانی هست. یعنی برسی بازه زمانی یک ماه یک کالا, تلرانس بیشتری دارد پس ما میتوانیم از تایم مثلا 4ساعته برای نگاهی نسبتا دقیق استفاده کنیم.

        اما نقطه آغاز این زمان مثلا 4ساعته شاید در برخی موارد مهم باشد. قدیمی های بازار یادشون هست. زمانی که بروکرodl فعال بود نمودار تایم فریم 4ساعتش با بقیه بروکرها فرق داشت. چون زمان باز شدن بازارش با خیلی از بروکرها فرق میکرد. کرلکشن کارها هم یک استراتژی باهاش داشتن.
        یا بروکر فیبو یا آلپری یک زمانی در تایم فریم روزانش اول هفته یه کندل 2ساعته داشت. که خیلی وقتها خط رونداش فرق داشت.

        زمانی که در نموداری نقطه آغاز یک کندل با نقط آغاز نمودار دیگری فرق داشته باشه خود نمودار هم فرق پیدا میکنه. البته این فرق زیاد محسوس نیست. در کفها و سقفهای اصلی هیچ مشکلی نیست. اما در استفاده در بعضی اندیکاتورها سیگنالهای خرید و فروش در دو نمودار در یک زمان اتفاق نمیوفته....

        این موضوع, زمانی برای من خیلی مهم شد که در سیستم گن داشتم روی حرکت ماه تحقیق میکردم. ماه هر 4دقیقه یک درجه حرکت میکنه. پس من به یک نمودار 4دقیقه ای احتیاج داشتم که با اندیکاتوری اون بدست آوردم. اما زمان تغییر درجه من در دقیقه دوم کندل 4دقیقه ای من بود. مجبور شدم از تایم فریم یک دقیقه خروجی برای اکسل بگیرم و از زمان آغازی که میخوام یک خوروجی دوباره برای نرم افزار گرفتم.

        پس ما از زمانی داریم استفاده میکنیم که یک فرارداد فرضی بیشتر نیست. خیلی از ما شاید دنبال یک تایم فریم خوب برای ترید هستیم. و بعضی از استراتژی ها روی تایم فریم خاصی طراحی شده است.

        بنا به تعاریفی که کردیم و تجربه شخصی این موضوع برام صادق هست که هر بازار واحدی مانند یک جفت ارز و یا یک کالا در بازه زمانی حرکت متعارفی نسبت به زمان دارد. و در بازه زمانی دیگر رفتار نامتعارفی دارد. و این موضوع قابلیت این را ندارد که بفهمیم در چه زمانی آغاز میشود و در چه زمانی پایان می یابد. همین موضوع باعث میشه که ما در دوره ای روی بازاری با یک استراتژی سوده خوبی بگیریم. ولی در بازه زمانی دیگه با همون استراتژی ضرر هم میدیم.

        حالا اگر بخواهیم کمی حرفه ای به موضوع نگاه کنیم. داشتن یک تایم فریم ثابت برای معاملات یکمی دور از انتظاره...
        و این موضوع بر میگرده به مباحث مولتی تایم که به وقتش به اونهم خواهیم رسید...
        من هیچ عجله ای برای پولدار شدن ندارم...

        نظر


        • #5
          درود...

          حال خیلی سطحی نگاهی دوباره به قیمت و زمان داشته ایم.

          اما سومین موضوعی که نیاز به شناخت دوباره هست. ابزار است. منظور از ابزار هر موئلفه ای است که ما به کمک آن به تحلیل و ترید میپردازیم. اعم از اندیکاتورها (ایندیکیتور) ابزارهای ترسیمی مثل خط روند, فیبو و... و پترنهای هارمونیک و کلاسیک و حتی اخبار یا همون فاندامنتال...

          افراد مختلف با دانش و تجربیات مختلف ابزاری رو کشف و ثبت کرده اند که بعضی از آنها حتی شکل استاندارد هم دارد. اما این ابزار چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟

          ابزار وسیله ای است که ما به کمک آن میتوانیم جزئیات حرکت قیمت را در بازه ای از زمان را بدست بیاوریم.

          و این موضوع دلیلی برای سیگنال خرید و یا فروش نیست. چراکه تحلیل جزئیات دلیلی برای حرکت بعدی نیست. سعید حاج حیدری مطلبی را به من آموخت که ارزش بسیاری در جهت فکری من داشت. گفت ما با تمام سواد و تجربیاتمان فقط میتوانیم احتمال یک درصد تغییر جهت بازار را حدس بزنیم.

          یعنی الان که به بازار نگاه میکنیم بدون هیچ تحلیلی احتمال اینکه بازار در جهت حرکت فعلی یا عکس آن حرکت کند %50 %50 است. حال ما با تحلیل یا تجربه خود فقط میتوانیم حدس بزنیم که احتمال دارد 51 درصد در جهت حدس ما و 49درصد در جهت عکس آن حرکت کند. و ما روی این حدس 1درصدی اقدام به معامله میکنیم.

          تا قبل از این, شکل فکری من برای تحلیلهای خود بنوعی درصد قدرت میدادم که حتما در این جهت حرکت میکند. اما واقعا این طور نبود. خیلی وقتها برعکس میشد. چون نگاه من به بازار نگاه معامله گرایانه بود.

          این شکل فکر و نگاه مارا مجبور میکند از ابزار برای دریافت سیگنال استفاده کنیم. و این جایی است که ما را از ترید سالم عقب نگاه میدارد. ابزاری مثل rsi (شاخص قدرت نسبی بازار ) نمایه ای برای درک میانگین سود و ضرر بازار است. این ابزار به تنهایی ابزار سیگنال خرید یا فروش نیست. قرار گیری آن در خط بالا 70 نشاندهنده اشباع قیمت است ولی برای بازگشت قیمت نیاز به واگرایی هم دارد.

          بسیاری از ما ندانسته از چگونگی تهیه بعضی از ابزار در حال استفاده صحیح از آن هستیم. اما با دانستن فلسفه آن صد در صد میتوانیم درکی از آنچه که انجام میدهیم داشته باشیم. من باچند تریدر خارجی صحبت کردم. که تمامشون از این راه امرار معاش میکردند. جالب بود که برای معاملاتشون اصلا احتیاجی به استفاده از الیوت یا فیبو یا گن یا خیلی چیزهای دیگر نمیدیدند. فقط از اخبار برای جهت حرکت. و rsi,macd,sc,cci برای سیگنال خرید و فروش استفاده میکردند.

          نمیخواهم بگویم کاری که ما میکنیم غلط است. ولی کاری که ما میکنیم صحیح هم نیست. چرا که از ابزار در جای خودش استفاده نمیکنیم. الیوت برای ترید نیست. برای تحلیل بازار است. برای ترید در الیوت نیازمند ابزار دیگری برای تایید و سیگنال معامله هستیم. کسی مثل ماینر از الیوت برای تحلیل و برای سیگنال از اندیکاتور طراحی شود خود dt استفاده میکند. که حاصل چند اندیکاتور است.

          خیلی از ابزار هایی که ما از آن استفاده میکنیم پیش نیازها و پس نیازهایی دارند که بعلت اعدم آگاهی از آنها بی بهره هستیم.

          اما با تغییر نگاه از شکل معامله گرایانه به شکل تحلیلی و کسب دانش راجب ابزار مورد استفاده میتوانیم به ابعاد مختلف تحلیل خود بپردازیم.

          اینکه ما بتوانیم نظار گر بازار باشیم و تحلیل مستمر از حرکت بازار داشته باشیم و در صورت بوجود آمدن سیگنال اقدام به معامله بکنیم. خیلی با اینکه بازار را تحلیل کنیم برای بدست آوردن یک سیگنال خرید یا فروش متفاوت است.

          اینکه بدانیم ابزاری که از آن استفاده میکنیم چیست و در نموداری که ما در حال تحلیل آن هستیم چگونه باید تَنظیم شود. ودر در کجا باید استفاده باشد. نکاتی است که ما میتوانیم معاملاتی سالم داشته باشیم. و تعداد معاملات سوده خود را از تعداد معاملات ضرر ده خود بیشتر کنیم. و بگوییم ما یک حرفه ای این بازار هستیم....
          من هیچ عجله ای برای پولدار شدن ندارم...

          نظر


          • #6
            درود...

            خوب شاید تا الان نگاهمون به بازار کمی تغییر کرده باشد. یعنی نوعی آغاز مجدد. قصد من از درج این مطالب حرکت به سمت حرفه ای بودن است. و اینکه بتوانیم به این تریدها نگاه امرارمعاشانه داشته باشیم.

            شاید خیلی ها باشند که یک حساب 100 دلاری را بتوانند بکنند 10000 دلار. اما من نمیتوانم این کار را بکنم. و بهتر بگویم اصلا اگر توانایی این کار را داشته باشم باز هم درسدد انجام آن نخواهم بود.

            نگاه ما به این بازار کمی اغرار آمیز است. و با اینکه سطح سواد این جامعه مشغول ترید بالا رفته هنوز بعضی از تفکرت از بین نرفته...

            آنچه را که میخواهم بگویم همه میدانیم اما عمل به آن شرط است.

            شما یک دکتر را در نظر بگیرید. درآمد بالایی دارد. اما این در آمد محصول سالیان تحصیل دانش اوست. و یا یک مکانیک تجربی او هم درآمدش بابت تجربه ای است که سالیان دراز در شاگردی خود بدست آورده...

            بازاریان به خود بازار میگویند دانشگاه. میگویند بازار خیلی از دانشگاه قویتر است. و آنچه شما در اینجا می آموزید در هیچ کجای دنیا نمیآموزید. برای همین حقوق یک شاگرد بازاری هنوز که هنوز است با این همه تورم بیشتر از 300-400 هزار تومن نیست. شما در حال آموزش کاسبی هستید.

            مطلب جالب دیگری که میگویند این است که بازار مانند روده میماند. اگر سالم باشی خوب پخته شده باشی خوش طعم باشی خوب جویده میشوی و هضم میشوی. و اگر کوچکترین خطایی داشته باشی این معده تورا پس خواهد داد. و دیگر کسی مایل به دیدن تو هم نیست...


            اما گفتن همه این صحبتها برای چیست؟ برای حد انتظار ما از سود آیدی این بازار است. ما با هدف کسب سود وارد این بازار شده ایم. اما میزان سود برای هر کدام ما یک معنی دارد.مقدار سود چه در یک پوزیشن چه در کل...

            اما سود چیست و چقدر باید باشد؟ کسب مازاد انرژی مصرفی سود نام دارد. و مقدار آن به خیلی از عوامل بستگی دارد که در هر موضوع متفاوت و متغیر است.

            در بازار ما قدرت خرید در قیمت کمتر و فروش در قیمت بالاتر سود محسوب میشود. و مقدار آن نامشخص...

            شاید این گونه فکر کنیم که هر کس توانست سود بیشتری بدست آورد ناز شصتش...

            اما اینگونه فکر برای یک حرفه ای بازار نیست. در این بازار مهمتر از کسب سود باقی ماندن در آن است. سود خودش بدست می آید. شاید این جمله کمی مبالغه آمیز باشد. اما واقعیت است. اگر ما از اصول پیروی کنیم. خود به خود سود میکنیم...

            اما میشود استانداردی برای سود تعریف کرد؟ خیلی سخت است. هر کس بسته به نیازهایش و آرزوهایش تعریفی از درآمد خود دارد. ولی میشود کمی مقایسه کرد...

            بانک را در نظر بگیریم. در تمام جهان سود بانکی بیشتر از 4-5درصد نداریم. اما در کشور خودمان 20تا30درصد است.
            بازار سود 3تا6درصدی ماهیانه دارد. تولید هم پیشنیازهایی دارد.

            حال ما با گذراندن چند دوره آموزشی و آموختن چند استراتژی منسوخ شده آمده ایم تا با 2000دلار اجاره خانه, شهریه دانشگاه, هزینه لباس, هزینه تفریح و غیره را بدست بیاوریم.

            برای همین وقتی بازار را تحلیل میکنیم انتظار داریم در شدوی کندل کف ماژور بای کنیم و در شدوی کندل سقف ماژور بعدی کلوز تازه در حرکتهای میانی هم باید چند ترید ریز داشته باشیم.

            بد نیست کمی از دور با خود نگاه کنیم. نه قیمت را آنگونه که باید میشناسیم. نه درک صحیح از زمان داریم. نه آنطور که باید میدانیم از ابزار چگونه استفاده کنیم. به قول سدکریم دوزار دادی میخوای جمیله جلوت برقصه...

            ما اگر بتوانیم 2000دلار را در یک سال بکنیم 3000دلار یعنی 50% سود کردیم. و این یعنی ما یک تریدر موفق هستیم.

            این بحث سود دادمه دارد...
            من هیچ عجله ای برای پولدار شدن ندارم...

            نظر


            • #7
              درود....

              اما ما از این سود آیدی چه انتظاری داریم؟

              بر فرض مثال ما با یک حساب 2000دلاری وارده بازار شده ایم و بنا بر استراتژی و پلن خود معاملاتی انجام میدهیم با حداقل لات سایز یعنی یک دهم...
              خوب حالا استرتتژی ما درست بوده و ما طی زمانی حساب خود را به 2500 دلار رسانده ایم. یعنی ما 500دلار سود داریم که به اصل مارجینمان افضوده شده است.

              حالا ما میتوانیم مارجین خود را 2500دلار در نظر گرفته و بنا بر استرتژی خود کمی لات سایز حداقلی خود را بالا ببریم. پس ما داریم سود حاصل را جز مارجین خود قرار میدهیم.
              آیا این کار درست است؟

              شاید نتوان جوابی برای این سوال یافت.
              کسی که به پول احتیاج دارد باید سود خود را برداشت کرده و مصرف کند و دباره با 2000دلار ادامه دهد. و اگر بازار این بار واکنش معکوس به استراتزی نشان داد چه میشود؟

              کسی که به سود احتیاجی ندارد آنرا افضوده مارجین خود دانسته و با لات سایز بالاتری معاملات خود را انجام میدهد. و این بار هم اگر بازار واکنش معکوس نسبت به استراتژی داشت چه میشود؟


              این تجربه را داشته ایم و یا دیده ایم که افرادی حسابی کوچک را چند برابر کرده اند و دوره ای دیگر آن حساب را صفر کرده اند.


              دلیل این کار دقیقا همین موضوع عدم رعایت حد تعادل در استفاده از میزان سود حاصل میباشد.


              و این موضوع بر میگردد به مدیریت سرمایه که میخواهیم کمی به آن بپردازیم.

              شاید همیشه این جمله را شنیده اید که میگویند در مدیریت سرمایه نباید هیچ گاه بیشتر از 3 یا 5 یا 10 درصد از سرمایه خود را درگیر معاملات کنیم. این موضوع کاملا صحیح است.
              ولی این مدیریت سرمایه فقط جلوی ضرر ندادن شمارا میگیرد. ولی دلیلی برای سود کردن شما ندارد.

              در ادامه و کم شدن مشغله خودم کمی به مدیریت سرمایه از دید حرفه ای نگاه خواهیم کرد.
              من هیچ عجله ای برای پولدار شدن ندارم...

              نظر

              پردازش ...
              X