اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

تفاوت تحلیل گری و معامله گری

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • سوالات: تفاوت تحلیل گری و معامله گری

    سلام
    توی این چند وقتی که با فارکس دست و پنجه نرم میکنم چندین بار ( شایدم بیشتر!! ) از با تجربه های بازار شنیدم که
    باید دست از تحلیل گری برداری و در عوض معامله گر باشی
    باید ذهن تحلیل گر خودت رو سرکوب کنی تا بتونی سود کنی و جملاتی با مفهوم مشابه
    اما هیچوقت دقیقا برام روشن نشده که واقعا فرق این دو تا چیه
    فکر میکنم این سوال خیلی از دوستان مبتدی یا حتی قدیمی باشه که منظور از این حرف دقیقا چیه
    بنابراین از بزرگان و باتجربه های بازار استدعا دارم که این تفاوت رو برای امثال من کم تجربه جا بندازن ( بی معنی )

    با احترام
    علی

    هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

    -----------------------------------------------------------------------------------------------
    معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------
    «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
    هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------

  • #2
    سلام، استاد نیستم ولی دوست دارم از تجربه خودم در این مورد بگم،اول از همه بابت ایجاد این تاپیک از شما تشکر میکنم و امیدوارم اساتید گرانقدر با مطالب مفید و در اختیار قرار دادن تجربیاتشون باعث هر چه پربارتر شدن این مبحث بشن، به نظرم عمده فرق معامله گری و تحلیل گری به احساس ترس و استرس در هنگام معامله برمیگرده، مثلا وقتی یک تحلیلگر با یک روند صعودی مواجه میشه شاید با توجه به مقاومتهای پیش رو انتظار ریزش قیمت رو در یک سطح مقاومتی داشته باشه و به معامله نپردازه اما ریزشی اتفاق نیفته و روند همچنان در مسیر صعود قرار داشته باشه و همین احساس ترس در سطوح مختلف مقاومتی و حمایتی از معامله خوب جلوگیری کنه، در فازهای اصلاحی هم ممکنه با تشخیص اشتباه از سود معاملات دیگه جا بمونه، مثلا در اصلاحات چند گانه با اتمام یک الگو دست به معامله بزنه در صورتی که امکان داره این اصلاح دوگانه و یا سه گانه باشه و همین باعث سرخوردگی و احساس بد در تحلیلگر میشه و در آخر با این احساس بد هیچ وقت موفق نخواهد بود، اما یک معامله گر خوب با پذیرش این بخش قضیه که هر معامله میتونه سود ده و یا زیان ده باشه با آرامش ذهنی و قدرت تصمیم گیری بالا به معامله میپردازه، اینها میدونن که اگر در معامله ای اشتباه کردن خیلی زود و با ضرر کم میتونن از اون خارج بشن و در یک معامله خوب این ضرر رو جبران کنن و به سود مناسب برسن، به نظرم مهمترین نکته اینجاست که بالاخره باید یک جا معامله کرد، پس اگر به تشخیصم اطمینان دارم از ضرر نترسم و به معامله بپردازم، حالا اگه اشتباه کردم خیلی زود از اون خارج بشم و با یه معامله خوب جبرانش کنم، باید پذیرفت که قرار نیست تمام معاملات ما با سوددهی به پایان برسه، مهم اینه که تعداد معاملات اشتباهمون کم باشه و برآیند کار مثبت باشه، متاسفانه تمام کسانی که از تحلیل ناپذیر بودن یک بازار صحبت میکنن از گروه تحلیلگران ناموفق هستند که به دلیل عدم توفیق خودشون دیگران رو هم از لذت معامله با تکنیکال محروم میکنن، به هرحال برای معامله گر موفق شدن باید اینها رو مد نظر قرار بدیم : تمرین زیاد، نترسیدن، اجرای تصمیمات

    نظر


    • #3
      روندیاب عزیز زدی اساتید بگن آدم جرات نمیکنه پست بزنه

      ما که ته بار حساب میشیم ولی تو ذهنم اینجور جا افتاده که : تحلیلگر میگه بازار مقاومت پیش رو رو میشکنه بعد تا اینجا میره بالا و بعدش باید بریزه!!! ولی یک معامله گر میگه من که نمیدونم کجا میره ولی اگر مقاومت پیش رو رو شکست وارد میشم. البته حرفم کلی است نه فقط در مورد مقاومت. تحلیلگر انتظار داره بازار طبق الگوهای مشخص و معلوم و طبق انتظار پیش بره ولی معامله گر قبول کرده که بازار رو نمتونه پیش بینی کنه و فقط می تونه همراهیش کنه پس هیچ تصمیمی جلوتر از بازار نمیگیره.

      یه تفاوت دیگه هم دارند اینه که معامله گر شدیدا به سیستم معامله گریش متعهده و اما و اگرها و تحلیل های دیگران روش تاثیر نمیذاره ولی یک تحلیل گر همواره هزارتا اما و اگر رو همراه خودش میکشه. مثلا وقتی سیستمش میگه بای جرات بای کردن نداره چون انتظارات دیگه و علم قبلی اش میاد سراغش. یعنی معامله گر میتونه مثل ماشین هر وقت شروط آ و ب برقرار بود معامله کنه ولی تحلیلگر بیشتر از حسش کمک میگیره تا منطقش. تحلیل شبیه هنر است و معامله شبیه علم سفت و سخت میباشد. شاید هزار نفر هزار تحلیل الیوت متفاوت از هم داشته باشند ولی خیلی کم پیدا میشه که سیستم های تریدری اینقدر سلیقه ای پیش بروند.

      ببخشید روده درازی کردم

      ارادتمند------------امیر
      تحلیلهای عددی TwiMm

      قشنگتر از صد هزار تحلیل

      چون گردنم از مو باریکتره و زورم به روند نمی رسه فقط در جهت روند معامله می کنم

      نظر


      • #4
        سلام
        امیر جان و میلاد عزیز ممنون از همراهیتون
        منظورم از با تجربه ها و اساتید بازار این بود که این دوستان هم افتخار بدن و راهنمایی کنن وگرنه اگه بخوایم مقایسه کنیم همه شماها از من خیلی بیشتر میدونین
        امیدوارم همه دوستان توی بحث شرکت کنن و نظرشون رو در این مورد بگن، شاید این وسط منم یه چیزی یاد گرفتم
        ارادت

        هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

        -----------------------------------------------------------------------------------------------
        معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
        -----------------------------------------------------------------------------------------------
        «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
        هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
        -----------------------------------------------------------------------------------------------

        نظر


        • #5
          یکی از افراد موفق که از زمانیکه برای اولین بار قراردادهای بازار ارز در بازار سهام آمریکا عرضه شده معامله گر بود ((رندی مک کی)) بوده که شاید نزدیک به 50 سال یعنی نیم قرن تجربه معامله گری داره توصیه های جالبی به معامله گران میکنه



          هنوز هم باید هماهنگ با روند معامله کرد چرا که در چنین حالتی معامله به نفع شماست.اما باید توجه کنید که کی وارد بازار می شوید و کی از آن خارج می شوید.

          بخش عمده یک حرکت ((آغاز)) حرکت نرخ است معمولا چیز سختی است. چرا که نمیدانید جهت درست را حدس زده اید یا نه؟

          و ((پایان)) حرکت سخت است- چونکه معامله گران دارند معاملات را میبندند و سودشان را میگیرند و بازار بسیار ناپایدار میشود

          بخش میانی حرکت همان بخش ((آسان)) حرکت است

          در دهه ی هفتاد- 90 درصد کار پیش بینی بود و 10 درصد آن انجام معامله


          در حالیکه حالا 25 درصد پش بینی است و 75 درصد انجام معامله
          اگه دقت کنی یک دنیا حرف توی این جملات هست..........مثلا همین بخش آخری ببین چقدر زیبا میگه که در زمان گذشته تحلیلگران بازار سودهای عالی کسب میکردند.........و در زمان حال معامله گران سود های عالی کسب می کنند
          به عبارت بهتر برای موفقیت نه تنها باید الان تحلیلگری خوبی بود بلکه باید معامله گر خوبی هم بود.در گذشته برگشت ها اینقدر سریع در بازار اتفاق نمی افتاد ولی الان برگشتهای روند بسیار سریع رخ میده و اگه نتونی خودت رو هماهنگ با جهت بازار کنی به قول معروف کلاهت پس معرکه است.
          یعنی سی سال پیش شما پیش بینی میکردید که روند موجود در یک شاخص قرار هست ادامه پیدا کنه و همین قضیه برای سودآوری کفایت میکرد و حتی اگه ورود خوبی هم نداشته بودید باز هم سود میکردید و بازار روندهای بلند مدت میزد.....ولی الان بازار خیلی کارآمدتر شده و برگشتها بسیار سریع رخ میده و بازار پر از حرکات رفت و برگشتی و سووینگ است...یعنی اگه شما سالهای دور رو در بازار بررسی کنید می بینید که وقتی یک کف یا سقف در بازار رخ داده مدت زمان زیادی رو بازار در وضعیت رنج قرار میگره و به اصطلاح قفل میشه ولی الان اگه سقف و کف های بازار رو نگاه کنید پر از سقف و کف هایی که قیمت هیچگونه مکثی در اون نداشته است...در واقع بازار فرصت ایجاد نشانه های بازگشتی رو مثل قبل نمیده...که همین قضیه باعث شده که توصیه بشه معامله گر خوب بودن بسیار الان مهمتر از تحلیلگر خوب بودنه
          چون معامله گر خوب میدونی دقیقا نقطه ورودش کجاست و نقطه خروجش رو باید با چه مولفه هایی از بازار استخراج کنه و مثل گذشته نیست که بگه بذار بازار بره بعد در مورد خروج تصمیم میگرم.
          معامله گر یک نقشه راه در دست داره که مطابق اون الگوهای از پیش تعریف شده که از گذشته بازار استخراج کرده در بازار وارد یا خارج میشه ولی تحلیلگر همیشه درگیر اما و اگرهای ورود و خروج از معامله است
          در واقع همون حرف امیر عزیزه

          نظر


          • #6
            امکانش هست با مثال این تفاوت رو توضیح بدین؟
            مثلا یه موقعیت روی چارت که بگیم یک تحلیل گر در اینجا این افکار توی سرش هست و نهایتا منجر به این رفتار یا رفتار های احتمالی میشه
            اما یک معامله گر در اینجا این افکار توی ذهنش هست و بنابراین رفتارش چنین و چنان میشه؟

            اگه با مثال بشه توضیح داد خیلی عالی میشه

            هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

            -----------------------------------------------------------------------------------------------
            معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
            -----------------------------------------------------------------------------------------------
            «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
            هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
            -----------------------------------------------------------------------------------------------

            نظر


            • #7
              تحلیل گری که شجاعت داشته باشه و ترس رو از خودش دور کنه به یک معامله گر خوب تبدیل خواهد شد
              یعنی اینکه وقتی تحلیل می زنه براساس تحلیل وارد بازار بشه و ریسک رو قبول کنه و هرجا تحلیلش فیلد شد اینقدر جسارت داشته باشه که اشتباهش رو بپذیره و از معامله خارج بشه
              من خودم هنوز تا این مرحله خیلی فاصله دارم

              $$$ The Best Indicator = PRICE

              نظر


              • #8
                نوشته اصلی توسط روند یاب نمایش پست ها
                امکانش هست با مثال این تفاوت رو توضیح بدین؟
                مثلا یه موقعیت روی چارت که بگیم یک تحلیل گر در اینجا این افکار توی سرش هست و نهایتا منجر به این رفتار یا رفتار های احتمالی میشه
                اما یک معامله گر در اینجا این افکار توی ذهنش هست و بنابراین رفتارش چنین و چنان میشه؟

                اگه با مثال بشه توضیح داد خیلی عالی میشه
                یک تحلیلگر و یک معامله گر با یک سیستم یکسان...

                تحلیلگر روند رو صعودی شناسایی میکنه و پس از رسیدن بازار به سطح 61.8 فیبو و صدور سیگنال توسط نوسانگر وارد میشود و با این دید که چون برگشت از تراز 61,8 % انجام شده، تا 161,8 % ادامه مي يابد.ولی بازار برای رسیدن به اون سطح پس از یک ریزش چند صد پیپی بعد از یک ماه در نهایت به اون نقطه میرسد که حساب معاملاتی تحلیلیگر با امیدهای بیخودی که به خودش روی این سیگنال میدهد از بین میره



                معامله گری هم که بر اساس سطوح فیبو معامله می کند همین واکنش بازار رو نسبت به لول فیبو میبینه و پس از سیگنال نوسانگر وارد میشود به این امید که تا 161.8بازار پیشروی میکند اما پس از حرکت یک تناقض در نوع حرکت نوسانگر و قیمت(واگرایی) رخ میدهد.و چون با بررسی گذشته بازار روی اون شاخص از قدرت واگرایی ها با خبر بوده معامله رو میبنده و یا در بدبینانه ترین حالت معامله رو ریسک فری میکنه.
                در واقع نسبت به خروج برنامه دقیق از پیش تعریف شده ایی داره



                البته این مثال بر اساس سطوح فیبو زده شد ولی برای سطوح حمایت یا مقاومت هم طبق همون چیزی که (امیر)گفت میشه این قضیه رو بسط داد....یعنی تحلیلگر میگه یک سطح مقاومتی پیش روی بازار است پس به محض رسیدن قیمت به اون با توجه به اینکه چندین بار قبل بازار بهش عکس العمل نشون داده وارد معامله فروش میشم.....ولی معامله گر صبر میکنه تا مطابق الگوهایی که در ذهنش از گذشته بازار استخراج کرده روی چارت نمایان بشه و بعد وارد بشه.....تا نقطه ورود و حد ضرر رو که مشابه الگوهای گذشته چارت دیده روی اون پوزیشن ست کنه
                ویرایش توسط ناظرسایت : https://www.traderha.com/member/5564-ناظرسایت در ساعت 11-27-2013, 12:06 AM

                نظر


                • #9
                  نوشته اصلی توسط burix نمایش پست ها

                  من خودم هنوز تا این مرحله خیلی فاصله دارم
                  سلام اقا احسان امید وارم حالت خوب باشه
                  ابتدا حا داره یه تشکر ازت بکنم که از تمامی زحماتت که داری کماکان برای امثال ما بچه ها میکشی و در ضمن
                  چسارت منا ببخش
                  احسان حان نمام پستهایت را زیر نطر دارم خیلی دوست دارم ازت بیاموزم اما نمی دونم چرا با این علم که داری باز هم احساس کمبودی میکنی
                  شما یکی از اشحاصی هستی که من دوست دارم از نزدیک ببینمت احسان حان دوست دارم بیشتر از خودت برا مون بگی
                  هر جور که را حتی باهامون بحرف از خودت زیاد تر واسمون بگو
                  ارادت مند
                  (( هرچه پیش از این بوده بعد از این هم خواهد بود))

                  نظر


                  • #10
                    نوشته اصلی توسط kingofblack نمایش پست ها
                    یک تحلیلگر و یک معامله گر با یک سیستم یکسان...

                    تحلیلگر روند رو صعودی شناسایی میکنه و پس از رسیدن بازار به سطح 61.8 فیبو و صدور سیگنال توسط نوسانگر وارد میشود و با این دید که چون برگشت از تراز 61,8 % انجام شده، تا 161,8 % ادامه مي يابد.ولی بازار برای رسیدن به اون سطح پس از یک ریزش چند صد پیپی بعد از یک ماه در نهایت به اون نقطه میرسد که حساب معاملاتی تحلیلیگر با امیدهای بیخودی که به خودش روی این سیگنال میدهد از بین میره



                    معامله گری هم که بر اساس سطوح فیبو معامله می کند همین واکنش بازار رو نسبت به لول فیبو میبینه و پس از سیگنال نوسانگر وارد میشود به این امید که تا 161.8بازار پیشروی میکند اما پس از حرکت یک تناقض در نوع حرکت نوسانگر و قیمت(واگرایی) رخ میدهد.و چون با بررسی گذشته بازار روی اون شاخص از قدرت واگرایی ها با خبر بوده معامله رو میبنده و یا در بدبینانه ترین حالت معامله رو ریسک فری میکنه.
                    در واقع نسبت به خروج برنامه دقیق از پیش تعریف شده ایی داره



                    البته این مثال بر اساس سطوح فیبو زده شد ولی برای سطوح حمایت یا مقاومت هم طبق همون چیزی که (امیر)گفت میشه این قضیه رو بسط داد....یعنی تحلیلگر میگه یک سطح مقاومتی پیش روی بازار است پس به محض رسیدن قیمت به اون با توجه به اینکه چندین بار قبل بازار بهش عکس العمل نشون داده وارد معامله فروش میشم.....ولی معامله گر صبر میکنه تا مطابق الگوهایی که در ذهنش از گذشته بازار استخراج کرده روی چارت نمایان بشه و بعد وارد بشه.....تا نقطه ورود و حد ضرر رو که مشابه الگوهای گذشته چارت دیده روی اون پوزیشن ست کنه
                    kingofblack عزیز
                    تشکر ویژه بابت ارائه مثال
                    من کلا استراتژی یادگیریم بدون مثال لنگ میزنه
                    ولی الان که این مثال رو دیدم توضیحات دوستان در پستهای قبلش هم برام روشن تر شد
                    سپاسگزارم
                    علی
                    ویرایش توسط ناظرسایت : https://www.traderha.com/member/5564-ناظرسایت در ساعت 11-27-2013, 12:07 AM

                    هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                    -----------------------------------------------------------------------------------------------
                    معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                    -----------------------------------------------------------------------------------------------
                    «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                    هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                    -----------------------------------------------------------------------------------------------

                    نظر


                    • #11
                      نوشته اصلی توسط k1332 نمایش پست ها
                      سلام اقا احسان امید وارم حالت خوب باشه
                      ابتدا حا داره یه تشکر ازت بکنم که از تمامی زحماتت که داری کماکان برای امثال ما بچه ها میکشی و در ضمن
                      چسارت منا ببخش
                      احسان حان نمام پستهایت را زیر نطر دارم خیلی دوست دارم ازت بیاموزم اما نمی دونم چرا با این علم که داری باز هم احساس کمبودی میکنی
                      شما یکی از اشحاصی هستی که من دوست دارم از نزدیک ببینمت احسان حان دوست دارم بیشتر از خودت برا مون بگی
                      هر جور که را حتی باهامون بحرف از خودت زیاد تر واسمون بگو
                      ارادت مند

                      سلام دوست من . خواهش می کنم . نظر لطف شماست و مایه خوشحالی بنده
                      انسان وقتی کمبودی احساس نکنه اونجا نقطه پایانش خواهد بود . چون دیگه تلاشی برای تکامل نخواهد کرد .
                      هیچ چیز کامل نیست و ما اگر شناخت درست از خودمون پیدا نکنیم به بیراهه می ریم . این چیزها رو بیشتر برای یادآوری خودم گفتم .
                      مسیری که علم طی می کنه تا تبدیل به عمل بشه مسیر طولانی و دشواری هست این همون مرز بین تحلیل گری تا تریدری هست که تریدر موفق باید طی کنه . و بنده هم از این قانون مستثنی نیستم
                      ان شا اله هر وقت دوست داشتید که بیشتر براتون تعریف کنم تاپیک خودم که آدرس دارید اونجا در خدمتتون هستم هر چه می خواهد دل تنگت بگو

                      علی آقا روندیاب می بخشید از بابت شلوغ کاری

                      $$$ The Best Indicator = PRICE

                      نظر


                      • #12
                        سلام

                        تحلیل گری بر خلاف آنچه همه تصور میکنیم اصلا کار ساده ای نیست و خیلی پیچیده ست ... چرا که یک تحلیل گر خوب میتونه یک تریدر خوب باشه ( میتونه تریدر خوبی هم نباشه ) . اینکه هنگام تحلیل گوش به فرمان بازار باشیم و از بازار بخواهیم تا روندشو به ما بگه و از روی عادت به چندتا الگو و ... تحلیل نکنیم بسیار سخته .

                        تحلیل گر بیشتر مسئولیت Planning داره و برنامه ریزی میکنه یه همچین حرکتی در بازار امکان رخ دادن داره با این شروط ... تریدر یا معامله گر یا Dealer وظیفه استفاده بهینه از تحلیل و دید تحلیلگر داره ... ممکنه از یک حرکت 200 پیپی که تحلیل گر انتظار داشته و به وقوع پیوسته ، یک تریدر 100 پیپ مفید بگیره تریدر دیگه 300 پیپ ! این برمیگرده به تبحر معامله گر

                        بنظرم تحلیل و ترجمه بازار بصورت کاربردی خیلی مهمه ( با فرض تسلط بر مدیریت سرمایه و ریسک و روانشناسی و ... )

                        - برای تحلیل باید ویژگیهای اصطلاحا asset class ( کلاس دارایی ) مورد نظر رو بدونیم ؛ سهام ، ارز و ...

                        - نوع تحلیل خیلی مهمه ؛ فاندامنتال ، تکنیکال و ...

                        - از نظر زمانی باید بدونیم چه محدودیت هایی داریم

                        - نحوه استفاده از ابزارها رو بدونیم ؛ موردی که اکثرا درش مشکل داریم ... عموما" استفاده های من درآوردی میکنیم و به نفع دید خودمون ( یا شایدم پوزیشنی که دلخواهیم بگیریم ) تحلیل میکنیم !

                        و ... خیلی موارد دیگه که اساتید بهتر باهاش برخورد کردن
                        پیامبر اسلام فرمودند: آنکه بدون علم به عمل برخیزد، پیش از آنکه اصلاح کند باعث تباهی می شود.

                        نظر


                        • #13
                          سلام احسان جان
                          خواهش میکنم
                          خوشحال میشم افتخار بدی اینجا هم تجربیاتت رو به اشتراک بذاری
                          تاپیک خودتونه،

                          من برم چایی بیارم

                          هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                          -----------------------------------------------------------------------------------------------
                          معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                          -----------------------------------------------------------------------------------------------
                          «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                          هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                          -----------------------------------------------------------------------------------------------

                          نظر


                          • #14
                            تحلیلگر ترید میکنه بدون استاپ
                            چون نقطه ورود رو نمیتونه تشخیص بده والا استاپ میزاشت
                            تحلیلکر براش مهمه که طبق تحلیلش پوزیشن بگیره یهنی اگر روند رو صعودی تشخیص بده فقط خریداره حالا قیمت بیاد پایین هم میخره و میگه تو کف خریدم
                            اما تریدر واسش فرقی نمیکنه قیمت کجا میره رفت بالا میخره رفت پایین میفروشه پس هیچوقت تو کف نمیخره
                            نکته اخر تریدر= تحلیگری سابقی بوده که تحلیلگری رو گذاشته کنار

                            ارادتمند تریدر متا
                            ویرایش توسط hdtrader : https://www.traderha.com/member/7025-hdtrader در ساعت 11-27-2013, 03:40 AM

                            نظر


                            • #15
                              سلام بر همه عزیزان

                              توضیحات تمام سروران را مطالعه نمودم و میشه گفت که به اکثر نکات اشاره و توضیح دادند.

                              بیایم خود را در هر گرو به صورت مجزا ببینیم.

                              تحلیلگر: یک چارت روبروی ما واقع شده است. بر اساس دیتاهای که مارکت در اختیارمان گذاشته است ، دو سناریو حداقل پایه ریزی میکنیم. مهم نیست کدامین اتفاق بیافتد چرا که بر اساس یک سری پیش شرط ها ، حرکت بعدی را تحلیل کرده ایم.هیچ استرسی بر ما وارد نیست چرا که سرمایه ای درگیر تحلیل کردن نیست. به همین علت برخی افراد بالای 70% مواقع تحلیل هایشان درست از آب در میاد اما در مواقع بهره برداری از آنها ،چیزی خلاف انتظار آنها پیش می آید.یک تحلیلگر نیازمند موفقیت در تحلیل را داراست ، چرا که اگر در چندین چارت به اشتباه تحلیل نماید دچار افسردگی و عدم اعتماد به نفس میشود و چه بسا که اغلب تحلیلگران سرشناس نیازمند درآمد حاصل از این تحلیل ها از طریق فروش آنها به کلاینت ها می باشد و این برای صورت آنها مناسب نمی باشد . پس تا آنجایی که میتواند چند سناریو برای نمودار تعریف میکند.


                              تریدر یا معامله گر: یک معامله گر برای اجرای دستورات خود در پلتفرم ها نیاز به نقاط ورود و خروج دقیق دارند و چند سناریو بودن چارت برای انها جنبه کاربردی نخواهد داشت چرا که باید بر اساس یک لبه "فروش یا خرید" درخواست خود را به کارگزار تسلیم نماید. یک معامله گر توام درگیر یک سری عوامل روانی است که سرچشمه از پول حقیقی میگیرد. شخص خودم وقتی یک معامله ست میکنم که در آرامش کامل باشم و هر لحظه که ذهن مشغولی داشته باشم ، اردرها و معاملات را در سود یا ضرر میبندم چرا که میدانم اگر این امر صورت نگیرد به دلیل نداشتن ذهن آماده ، خسارت به حساب و دپوزیت اولیه وارد میکنم.

                              وقتی یک تحلیل را انجام میدهیم ، برای وارد کردن تحلیل در پروسه تریدری نیاز داریم که لبه سنگین تر "سناریو محتمل تر" را برای اینکار ، اختیار کنیم.به همین علت معمولا تحلیلگران زرنگ بعد از حرکت بازار به سمت راست ، لبه ای که با پیش شرط ذکر کرده بود را ، بولد تر خواهد کرد. فرق دیگر این دو طبقه در قسمت مدیریت ریسک و سرمایه می باشد که بی شک تحلیلگر نه به عوامل روانشناسی و نه قسمت مدیریت ریسک و سرمایه نیاز ندارد. از دیدگاه شخص خودم یعنی 66% عوامل تریدری را کنار گذاشته است"ابتدای تاپیک آموزش بنیادی پست اول رجوع نمایید"

                              تشکر
                              ویرایش توسط FundTrader : https://www.traderha.com/member/3510-fundtrader در ساعت 11-27-2013, 04:01 AM

                              نظر

                              پردازش ...
                              X