در اين تاپيك مي خواهم خلاصه برداشتي كه از مطالعه مبحثي مبتني بر Bolliger bands داشتم را در اختيار ديگران قرار دهم.
در اين روش ٦ بار انديكاتور فوق را روي چارت Load مي كنيم با اين تفاوت كه در قسمت تنظيمات هر بار ١ واحد به deviation اضافه مي كنيم يعني بار اول با تنظيم ١ تا بار ششم با تنظيم ٦.
تنظيم اصلي انديكاتور مي تواند هر عددي باشد كه مي بايست با توجه به چارت كاليبره شده و بهترين گزينه انتخاب شود. براي مثال من اين عدد را روي ٥٥ تنظيم نمودم.
هر بار قيمت با كندل قوي باندهاي بولينگر را قطع كند آن عدد در آينده نقش مقاومت يا حمايت خواهد داشت، در مثال ها واكنش قيمت به اين سطوح را خواهيم ديد.
تريد با استفاده از اين خطوط:
ابتدا بايد جهت ترند را پيدا كنيم و فقط در همان جهت پوزيشن مي گيريم.
بهتر است با استفاده از ابزار زمان سيكل كف و سقف ها را پيدا كنيم و در سقف دنبال موقعيت فروش و در كف ها در جستجوي موقعيت هاي خريد باشيم.
بطور مثال در حدود زمان سقف پس از گرفتن تريگر ( مي تواند شكست خط روند يا هر مورد ديگر باشد) نقطه اولين برخورد قيمت و يكي از باندهاي بولينگر ( هر باندي) را مبنا قرار داده و پوزيشن را بشكل زير تنظيم مي كنيم:
نوع معامله : Sell (بدليل اينكه در سقف هستيم)
Tp: سه باند بولينگر پايين تر از نقطه برخورد قيمت و بولينگر( براي sell)
Sl: دو باند بولينگر بالاتر از نقطه مذكور ( براي sell)
حال در كف بدنبال خريد هستيم
نوع معامله : Buy برعكسSell
نكته: مواقعي كه بولينگر جمع مي شود يعني انرژي بالايي در خود ذخيره كرده و احتمالا قيمت پرش خواهد كرد در اين مواقع تارگت ٣ باند بالاتر يا پايين تر ناچيز خواهد بود و لازم است پوزيشن در تايم فريم بالاتر گرفته شود.
جالب: اگر هيچ تحليلي نداشته باشيم و در هر برخورد قيمت به هر باند ٢ پوزيشن معكوس همزمان با شروط فوق تعريف كنيم بخاطر ريسك به ريوارد ٢ به ٣ بازدهي نهايي مثبت خواهد بود !
در اين روش ٦ بار انديكاتور فوق را روي چارت Load مي كنيم با اين تفاوت كه در قسمت تنظيمات هر بار ١ واحد به deviation اضافه مي كنيم يعني بار اول با تنظيم ١ تا بار ششم با تنظيم ٦.
تنظيم اصلي انديكاتور مي تواند هر عددي باشد كه مي بايست با توجه به چارت كاليبره شده و بهترين گزينه انتخاب شود. براي مثال من اين عدد را روي ٥٥ تنظيم نمودم.
هر بار قيمت با كندل قوي باندهاي بولينگر را قطع كند آن عدد در آينده نقش مقاومت يا حمايت خواهد داشت، در مثال ها واكنش قيمت به اين سطوح را خواهيم ديد.
تريد با استفاده از اين خطوط:
ابتدا بايد جهت ترند را پيدا كنيم و فقط در همان جهت پوزيشن مي گيريم.
بهتر است با استفاده از ابزار زمان سيكل كف و سقف ها را پيدا كنيم و در سقف دنبال موقعيت فروش و در كف ها در جستجوي موقعيت هاي خريد باشيم.
بطور مثال در حدود زمان سقف پس از گرفتن تريگر ( مي تواند شكست خط روند يا هر مورد ديگر باشد) نقطه اولين برخورد قيمت و يكي از باندهاي بولينگر ( هر باندي) را مبنا قرار داده و پوزيشن را بشكل زير تنظيم مي كنيم:
نوع معامله : Sell (بدليل اينكه در سقف هستيم)
Tp: سه باند بولينگر پايين تر از نقطه برخورد قيمت و بولينگر( براي sell)
Sl: دو باند بولينگر بالاتر از نقطه مذكور ( براي sell)
حال در كف بدنبال خريد هستيم
نوع معامله : Buy برعكسSell
نكته: مواقعي كه بولينگر جمع مي شود يعني انرژي بالايي در خود ذخيره كرده و احتمالا قيمت پرش خواهد كرد در اين مواقع تارگت ٣ باند بالاتر يا پايين تر ناچيز خواهد بود و لازم است پوزيشن در تايم فريم بالاتر گرفته شود.
جالب: اگر هيچ تحليلي نداشته باشيم و در هر برخورد قيمت به هر باند ٢ پوزيشن معكوس همزمان با شروط فوق تعريف كنيم بخاطر ريسك به ريوارد ٢ به ٣ بازدهي نهايي مثبت خواهد بود !
نظر