اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

تحلیل بین بازاری

بستن
این موضوع بسته شده است
X
این تاپیک ، یک تاپیک مهم است .
X
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • #31
    ارزهای منطقه ای ( رابطه یورو با ارزهای کشورهای اسکاندیناوی )

    دو ارز کرون سوئد sek و کرون نروژ nok بسیار تحت تاثیر یورو هستند با این حال آنها نیز در دوره هایی ریسک متفاوت (ریسک نامنظم یا غیرسیتماتیک ) و درنتیجه رفتاری متفاوت را نسبت به یورو در مقابل ارزهای دیگر نشان می دهند.

    به طور مثال : مهمترین شرایطی ریسکی که کرون سوئد و کرون نروژ رفتاری متفاوت با یورو دارند مربوط به زمانی است که سیاست های پولی و مالی آنها دستخوش تغییر از انبساطی به انقباضی یا انقباضی به انبساطی می شود. در نتیجه این ارزها حتی در دوره هایی که سیاست های انبساطی و انقباضی دستخوش تغییر می شود ولی این تغییر در راستای همان حالت انبساطی یا انقباضی سابق است و روند آن تغییر پیدا نکرده است مبستگی نزدیک خود با یورو را حفظ می کنند.

    نکته پایانی: دقت داشته باشید روابط منطقه ای و جغرافیایی نزدیک دیگری بین ارزها در دنیای امروز مانند روابط ارزهای کشورهای آمریکای لاتین با یکدیگر یا روابط بین ارزهای کشورهای جنوب شرق آسیا با یکدیگر وجود دارد اما به دلیل اینکه حجم عرضه و تقاضا و ریسک های این گونه ارزها برای اغلب سوداگران و معامله گران غیر محلی نامشخص و ناشناخته است و امکان زیان و خارج شدن از مسیر همبستگی به دلیل ریسک های داخلی و نامشخص برای آنها وجود دارد از توضیح و اشاره به آنها را صرف نظر می کنیم

    نظر


    • #32
      بازدهی

      در پست های گذشته اشاره شد که ارزها در چه شرایطی همبستگی نزدیکی را نشان می دهند اما برای آنکه این مقدار همبستگی نزدیک مورد سنجش و بررسی عددی قرار بگیرد نیاز است که همبستگی به وسیله بازدهی و روابطی که برای به دست آوردن نرخ های ارزها متقاطع استفاده می شود .

      توضیحاتی پیرامون بازدهی

      بازدهی
      :بازدهی در بازار ارز به دامنه نوسان و جابجایی هر ارز و نه هر جفت ارز در بازه زمانی گوناگون گفته میشود .

      کاربرد: یکی از بهترین راه کارها برای بدست اوردن دارایی و یا جفت ارز مناسب و جهت مناسب، جدول بازدهی است . علی الخصوص در دوره های میان مدت در شرایطی که ریسک بازار عوض نشود می تواند مناسب باشد.
      فرمول:
      مقدار جابه جایی = قیمت پایانی دوره قبل - قیمت پایانی دوره فعلی

      درصد بازدهی = ( مقدار جابه جایی * 100 ) / قیمت پایانی فعلی
      نکته1: اگر در ردیف ارز ، ارز پایه باشد ، باید اعداد مثبت را به منفی و بلعکس تبدیل کنیم. به طور مثال دلار به ین ژاپن اگر منفی بود آن را مثبت میکنیم و بلعکس

      نکته2: آن ارزی که بیشترین عرضه را در جدول دارد تمامی اعداد رو به روی آن مثبت هستند و آن ارزی که بیشترین اعداد منفی رو به روی آن هست بیشترین تقاضا را در بازار به خود اختصاص میدهد.

      نکته3: برای تاییدیه گرفتن از اینکه بازدهی تمام ارزها درست حساب شده است یا خیر ، آن ارزی که تمامی اعداد ردیف جلویش مثبت هست نسبت به آن ارزی که تمامی اعداد ردیف رو به روی آن منفی است حتما می بایست بزرگترین عدد بازدهی بین دو این ارز وجود داشته باشد

      نکته4: با توجه به جدول بازدهی آن ارزی که رتبه دوم تقاضا را دارد یا رتبه دوم عرضه را دارد ، میتوان در بازه زمانی پیش رو در جهت عرضه و تقاضای که نشان می دهد مبادله کرد.

      نکته5: جدول بازدهی فقط جفت ارز مناسب جهت معامله و جهت حرکت را نمایش می دهد و به هیچ عنوان قیمت را نشان نمی دهد.

      نکته6: ان جفت ارزی که بیشترین بازدهی را داشته به شرط اینکه ریسک بازار عوض نشود (اخباری منتشر نشود ، بیانه ای بیرون نیاید ، بحرانی اتفاق نیافتد ..) در بازه زمانی پیش رو حداقل نیمی از بازدهی قبل خود را تکرار میکند.

      نکته7: در صورتی که جفت ارزی را که بیشترین بازدهی را داشته در بازه زمانی قبل، بازدهی اش در بازه زمانی جاری به کمتر از نیمی از بازدهی زمان قبلی برسد میتوان انتظار داشت که این جفت ارز دیگر برای مبادله برای معامله نیست ( بیش خرید و بیش فروش)

      نکته8: متوسط بازدهی در طول هفته 2.5 تا 3 درصد است

      نکته9: بازدهی بیشتر از 5 درصد حتما نشانه ای از عامل بنیادی بسیار قوی در بازار می باشد، حتما گسترش پیدا خواهد کرد برای یک الی دو هفته ، حداقل به اندازه نیمی از بازدهی قبلی !

      نکته10: اگر بزرگترین عدد بازدهی در جدول زیر 3.2 باشد نشان میدهد که در بازار های ارز ثبات وجود دارد ( قیمت رنج میشود)

      نکته11: اگر در هفته ای جفت ارزی بالاترین بازدهی و یا رتبه دوم جدول را نشان میداد ولی همان جفت ارز در هفته قبلش بازدهی مخالف را نشان میدهد این جفت ارز مناسب برای معامله نیست .

      نکته12: ترجیحا بر روی ارزهایی که بازدهی انها در مقابل دیگر ارزها زیر دو درصد است از استراتژی بازار های جانبی (مثل نفت ، طلا ) استفاده میکنیم .

      نکته13: اگر ارزی در بازار پیش بینی کردید که تقویت یا تضعیف می شود حتما میبایست ریسک و خطر بازار در نظر گرفته شود. و ریسک و بازده ارزهای متقاطع را از همبستگی هرکدام از این ارزها در مقابل دلار نیز مورد سنجش قرار میدهیم.

      نکته14: بازدهی دلار در مقابل ارزها سریعا عوض نمیشود پس ریسک کمتری داراست

      نکته15: ارزهایی که با هم همبستگی شدید دارند اگر در دوره هایی رفتار مخالف هم نشان بدهند به صورت واضح نشان دهنده تغییرات اقتصادی در داخل کشورهای انها می باشد. اما اگر ارزهایی که با هم همبستگی ندارند و یا همبستگی معکوس دارند در جدول بازدهی تغییرات شدیدی را نشان بدهند این موضوع نشان دهنده تغییرات در شرایط جهانی است

      نکته16: ارز هایی که به صورت مستمر و پی در پی بازده هایی که بیشتر از 3% داشته باشند ، اعتبار و اهمیت بازدهی انها کاهش پیدا می کند. (بیش خرید و بیش فروش پیش آمده و از تعادل خارج شده است)



      برای استفاده از اندیکاتور : ردیف قرمز بیشترین تقاضا و ردیف ابی بیشترین عرضه ، ستون ابی بیشترین تقاضا و ستون قرمز بیشترین عرضه میباشد

      لینک دانلود اندیکاتور: http://pcmbrokers.org/pcmfileupload/...pcmbazdehi.rar
      توضیحاتی پیرامون جفت ارزهای متقاطع
      برابری غیر دلاری (متقاطع) :در سطح منطقه ای تبادلات تجاری بین دو کشور همسایه ممکن است بر اساس نرخ های مبادله پول های محلی آنها انجام گیرد، مانند انگلستان و اروپا .پس برابری (جفت ارزهای) که در آن دلار قرار ندارند ارزهای عیر دلاری یا زوج ارزهای متقاطع ( Cross Rate ) میگویند.مانند EURGBP

      در ارزهای متقاطع بالا رفتن نرخ مبادله نمیتواند به به معنی تقویت مطلق ارز پایه و تضعیف ارز متقاطع باشد بلکه باید مفهوم نسبی مورد توجه قرار بگیرد.

      مثال
      : جفت ارز EURGBP در نظر بگیرید که در حال صعود می باشد ، به طور مطلق نمیتوان گفت که یورو تقویت و پوند تضعیف شده است. بلکه حالت های متفاوتی می تواند روی داده باشد. در این وضعیت ممکن است یورو در برابر پوند به طور نسبی تقویت شده باشد.

      تفسیرهای متفاوت در جدول زیر آمده است :



      در واقع تغییرات ارز متقاطع با توجه به تغییرات هر کدام از پول های خارجی در برابر دلار معنی می دهند.

      محاسبه نرخ ارز متقاطع
      :هرچند ارز متقاطع دارایی غیر دلاری به شمار میروند با این وجود محاسبه آنها بر مبنای نرخ ارزهای است که بر حسب دلار ایالات متحده سنجیده می شوند. برحسب تقسیم و ضرب زوج ارزهای پایه دلاری محاسبه میشوند

      مثال
      : برای محاسبه یورو به پوند از تقسیم نرخ مبادله eurusd بر gbpusd بدست می آید
      نکته کلیدی: درک شرایط روابط ارزها بدون در نظر گرفتن شرایط ارزهای متقاطع و بدون در نظر گرفتن نکات و توصیه های مربوط به بازدهی کاملا بی فایده است.

      نکته کلیدی: بهترین حالت همبستگی بین دو ارز، کالا یا شاخص در حالتی است که دامنه حرکتی آنها بسیار نزدیک به یکدیگر باشد اما کاملا یکسان نباشد بدین معنا که نسبت به یکدیگر تقدم و تاخر زمانی داشته باشند.این موضوع نشان می دهد عرضه و تقاضای حقیقی بین آن دو نوع گزینه معاملاتی وجود دارد و حالت انحصاری عرضه و تقاضا در خرید و فروش آنها وجود ندارد در نتیجه تقدم و تاخر زمانی در مکانیسم عرضه و تقاضای آنها باعث می شود فرصت های تحلیل گری و در نتیجه فرصت های معامله گری در آنها ایجاد شود و در واقع آربیتراژ شکل بگیرد. گرچه این فرصت ها در دنیای مالی امروزه بسیار نایاب و اندک است اما تحلیل بین بازاری این فرصت را می دهد که شرایطی را کشف کنیم که صحت و دقت تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال بوسیله تحلیل بین بازاری بالا برود و حتی در دل خود تحلیل بین بازاری فرصت معامله گری خلق شود.

      نظر


      • #33
        رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه بازار کالاها با بازار تبادلات ارزی )

        ما در پست های گذشته به رابطه دارایی های درون بازار ارز پرداختیم که اصطلاحاً شاخه درون بازاری از این سبک تحلیلی گفته میشود یعنی اینکه چه ارزهایی با یکدیگر ارتباط دارند و این ارتباط ها تحت تاثیر چه عوامل و ریسک های می تواند گسسته شود.

        قابل یادآوری است که روابط در هر بازاری یک سمت قضیه است که تحلیل گر بین بازاری باید این روابط را درک کند و بوسیله تحلیل تکنیکی یا بنیادی از این روابط بهره ببرد اما نکته مهمتر این است که تحلیل گر بین بازاری بیاموزد چه زمانی روابط بین ارزها، شاخص ها و بازارها برقرار نیست و دلایلی که برای عدم برقراری روابط ایجاد می شود تحت تاثیر چه مسائلی است. چرا که شناسایی عامل باعث میشود ما برآوردی از ادامه دار بودن تاثیرات این عامل انجام دهیم و در این راستا برنامه ریزی کنیم.به عبارتی این بخش از کار در واقع جلوی تحلیل های نادرست و اشتباه را می گیرد و از زیان های احتمالی معامله گری جلوگیری می کند.
        نکته ای را بیان کنم که در ابتدای این تاپیک اموزشی بیان شد و اینکه دو شرط در استفاده از تحلیل بین بازاری لازم میباشد ، عبارتند از:

        1- اشراف به تحلیل و مفاهیم پایه تکنیکی و بنیادی
        2- در نظر داشتن شرایط متناقض تحلیل بین بازاری

        در این پست و پست های آتی به رابطه بازار تبادلات ارزی با بازار کالاها Commodity می پردازیم.

        به طور کلی کالاها به دو دسته تقسیم بندی می شوند که عبارتند از:

        1- کالاهای ثانویه : کالاهایی هستند که بوسیله استفاده از سایر کالاها و معمولا با کمک تکنولوژی، نیروی انسانی و فناوری تولید شده اند.

        2- کالاهای اولیه : کالاهایی هستند که برای تولید سایر کالاها استفاده می شوند و عرضه تقاضای بالایی در سطح جهانی دارند.

        این کالاها به سه دسته خود تقسیم بندی میشوند:

        الف ) کالاهای سخت یا فاسد نشدنی
        ب ) کالاهای نرم یا فاسد شدنی
        ج ) انرژی،

        نکته کلیدی: کالاهای ثانویه به دلیل اینکه دارای عرضه و تقاضای محدود نسبت به کالاهای اولیه در سطح جهانی هستند برای تحلیل بین بازارها مورد استفاده قرار نمی گیرد

        نظر


        • #34
          رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه بازار کالاها با بازار تبادلات ارزی )


          مهمترین شاخصی که در بازار کالا برای تحلیل بین بازاری مورد استفاده قرار می گیرد شاخص CRB است( در تحلیل بازار کالا از کالاهای اولیه و شاخص های مربوطه بهره میبرند )

          این شاخص تشکیل شده از 21 کالای اولیه که بیشترین ارزش پولی عرضه و تقاضای خارجی برای ایالات متحده و کشورهای صنعتی را دارند تشکیل شده است.

          هر کدام از این دسته ها بر روی ارزهای خاصی بصورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیرگذار هستند.

          نکته کلیدی
          : در تاپیک آموزش بنیادی به صورت مبسوط به این شاخص و محتویات آن پرداختیم چرا که تورم جهانی را به نوعی به نمایش میگذارد

          رابطه بازار کالا با بازار ارزها به صورت کلی عبارت است از :

          1- رابطه مستقیم با ارزهای پرریسک و پربازده : به دلیل اینکه اغلب ارزهای پربازده اصلی مربوط به کشورهای است که ( همانند دلار استرالیا ، کانادا و... ) شرایطی را دارند که صادر کننده کالاهای اولیه هستند هرچه قیمت کالاها و انرژی در سطح جهانی افزایش پیدا کند به دلیل بهبود تراز پرداخت های این کشورها تقاضا برای این ارزها افزایش پیدا می کند و در نتیجه قیمت این ارزها بالا می رود

          2- رابطه معکوس با ارزهای کم ریسک و کم بازده : از آنجا بیش از 70 درصد انرژی مصرفی در ایالات متحده و 90 درصد انرژی مصرفی در ژاپن و سوئیس بوسیله واردات کالاهای مربوط به انرژی انجام می شود این ارزها رابطه ای معکوس با ارزش کالاها دارند و هرچه قیمت کالاها در سطح جهانی و مقدار تورم افزایش پیدا کند ارزش این ارزها در مقابل ارزهای پربازده کاهش پیدا می کند. (خاصیت ضد تورمی که در دروس بنیادی به انها اشاره شد)


          در نتیجه : اثر دو طرفه که قیمت کالاها بر ارزهای پربازده و کم بازده دارد باعث می شود با نوسانات بازار کالاهای جهانی شاهد جابجایی های مهم و طولانی مدت بین ارزهای پربازده و کم بازده باشیم.

          پ.ن: برای اینکه این روابط را بیشتر بشکافیم، میبایست به صورت گزینه ای به هر کدام از دسته کالاهای مهم و رابطه آنها با تک تک ارزها بپردازیم که در پست های آتی چنین خواهد بود

          نظر


          • #35
            رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه طلا "اونس جهاتی" با دلار ایالات متحده آمریکا )


            هر زمان که تقاضای معاملاتی و سوداگری برای دلار افزایش پیدا می کند ارزش طلا به عنوان دارایی ذخیره ارزش کاهش پیدا می کند در نتیجه در دوره هایی که ارزش دلار افزایش پیدا می کند ارزش طلا کم می شود یا در شرایط معکوس هر زمان که از ارزش دلار کاسته می شود و شرایط تورمی ایجاد می شود ارزش طلا افزایش پیدا می کند. مهمترین علت این موضوع ، اثر جایگزینی طلا نسبت به دلار در بازارهای جهانی است.

            از دیرباز طلا با دلار رابطه ای خلاف جهت داشته اندو اغلب مردم این دو دارایی را جایگزین یکدیگر می دانند.
            دلار به عنوان مهمترین ارز جهانی که 90 درصد مبادلات ارزی و کالایی در سطح جهان بر اساس آن محاسبه می شود جایگاه ویژه ای را به این ارز پایه بین المللی داده است در نتیجه تقویت یا تضعیف این ارز منجر به جابجایی شرایط تورمی در سطح جهانی می شود.

            نکته کلیدی: تقویت دلار باعث شرایط ضد تورمی میشود یعنی اینکه باعث ثابت ماندن یا کاهش ارزش قیمت کالاها خواهد شد و در نقطه مقابل شرایط تورمی ، افزایش ارزش و قیمت کالاها را به همراه دارد

            نکته کلیدی
            : اثر کالاهای جایگزین نسبت به یکدیگر منجر به رابطه معکوس آنها می شود. اگر شاخص دلار و اونس جهانی مورد بررسی قرار بگیرد در اغلب شرایط این دو دارایی رابطه ای مخالف با یکدیگر داشته اند.


            حالت استثنا: قبل از مطالعه این حالت لازم به ذکر است که برای درک بهتر موضوعات ، مطالب دوره های اقتصادی و تاثیر چرخه های اقتصادی بر عرضه و تقاضای دارایی های مالی را مطالعه کنید ، برای این منظور میتوانید به تاپیک آموزش بنیادی و مجموعه مولتی مدیاهای آموزش بنیادی رجوع کنید.

            بر خلاف دلار که عرضه آن بوسیله بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا Fed انجام می شود و در دوره های سیاست های پولی انبساطی سطح دسترسی به دلار و پایه پولی افزایش پیدا می کند و بانک مرکزی از افزایش نقدینگی در دوره های رکود واهمه ای ندارد و افزایش عرضه را انجام می دهد در مورد طلا این افزایش عرضه وابستگی اندکی به شرایط دارد. به طور معمول عرضه طلا در سطح جهانی سالانه 2500 هزار تن است. این مقدار عرضه نسبتا ثابت فقط تحت تاثیر افزایش قیمت طلا توجیه اندکی برای افزایش سطح استخراج طلا ایجاد می کند که آن هم در کوتاه مدت موجب افزایش سطح عرضه نمی شود ولی سطح تقاضای طلا در سطح جهانی در دوره های مختلف رکود و رونق اقتصادی بسیار دستخوش تغییر می شود. در دوره های رکود اقتصادی که فضای ناامنی اقتصادی و رکود ایجاب می کند دارایی های ایمن تقاضا شوند طلا به عنوان یک کالای با ارزش که دارای عرضه محدودی است با سطح تقاضای بسیار بالایی روبرو می شود در نتیجه ارزش این فلز گرانبها در این دوره ها به شدت افزایش پیدا می کند یا در مثالی دیگر در دوره هایی که شرایط تورمی شدید در اقتصاد جهانی ایجاد می شود تقاضا برای طلا به عنوان کالایی ضد تورمی که عرضه محدودی دارد بالا می رود در نتیجه ارزش آن افزایش پیدا می کند. این شرایط باعث می شود به طور تاریخی به دلیل عرضه کمتر طلا نسبت به عرضه کمتر دلار قیمت طلا در بلند جهت صعودی و افزایشی داشته باشد با این حال نمی توان در دوره های رکود به رونق اقتصادی و دوره های رونق به رکود از نقش متقابل این دو نسبت به یکدیگر گذشت و در این دوره ها طلا و دلار کاملا در مقابل یکدیگر هستند.

            نظر


            • #36
              رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه طلا "اونس جهاتی" با فرانک سوئیس )


              این موضوع از دو دیدگاه قابل بررسی است:

              1- طلا به عنوان کالای ایمن و فرانک سوئیس به عنوان یک ارز ایمن و کم ریسک شناخته می شود پس این دو در وضعیتی که شرایط ریسک پذیری و گریزی وجود داشته باشد در کنار یکدیگر در مقابل سایر ارزها و مخصوصا دلار تقویت یا تضعیف می شوند

              نکته کلیدی: اینکه فرانک مانند دلار آمریکا رفتار معکوس ندارد به دلیل این است که فرانک مانند دلار حجم عرضه و تقاضای معاملاتی و سوداگری شدیدی در عرصه بین المللی ندارد و در نتیجه عرضه فرانک مانند دلار حجم بالایی را در شرایط رکود و رونق ایجاد نمی کند که منجر به تقویت یا تضعیف این کالا شود.

              2- رابطه مستقیم فرانک و طلا به دلیل حجم طلای نگه داری شده در سیستم بانکی کشور سوئیس نسبت به تولید ناخالص داخلی این کشور بزرگترین مقدار بین تمامی کشورهای جهان است از این رو با افزایش یا کاهش ارزش طلا فرانک سوئیس که به پشتوانه سیستم بانک داری و ذخایر طلا در بین ارزهای اصلی جایگاه ویژه ای دارد دستخوش تغییر می شود.

              نکته کلیدی
              : بیشتر فرانک تحت تاثیر حرکات طلا قرار دارد و با افزایش یا کاهش ارزش طلا، فرانک نیز فشار تقویتی یا تضعیفی شدیدی را نشان می دهد.

              نظر


              • #37
                رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه طلا "اونس جهاتی" با دلار استرالیا )

                ارزش طلا و در کل کالاها به دلیل اینکه بر تراز پرداخت های کشور استرالیا اثری بسیار شدید دارد ارزش ارز این کشور را دستخوش تغییر می کند.

                کشور استرالیا به عنوان دومین تولید کننده طلای جهانی با حدود 207 هزار تن تولید طلا در سال یکی از کشورهایی است که تغییر قیمت این فلز گرانبها تاثیر بسیار شدیدی بر ارزش ارز آن می گذراد.
                از این رو در دوره هایی که ارزش طلا بالا می رود ارزش دلار استرالیا در مقابل سایر ارزها و مخصوصا دلار افزایش پیدا می کند و در دوره هایی که ارزش طلا کاهش پیدا می کند ارزش دلار استرالیا در مقابل سایر ارزها شدیدا کاهش پیدا می کند.

                نکته کلیدی: این روند ارتباط چندانی با دوره های رونق و رکود ندارد و شرایط تورمی جهانی بیشترین تاثیر را بر آن دارد.

                نظر


                • #38
                  رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه شاخص کالا ها CRB با دلار آمریکا USD )


                  یکی از مهمترین روابطی که بین بازار کالا و بازار ارز وجود دارد بین شاخص کالاهای اولیه و دلار است.

                  این رابطه به شرایط ذاتی دلار به عنوان ارز پایه بین المللی ارتباط دارد. دوره های رونق اقتصادی و بهبود شرایط کسب و کار، تورم به دلیل سیاست های انبساطی ایجاد می شود از این رو ارزش دلار در ادامه سیاست های انبساطی کاسته می شود. کاسته شدن ارزش دلار و خارج شدن بازار پول از تعادل بدون شک موجب افزایش تورم و افزایش ارزش شاخص کالاها می شود. همچنین در دوره هایی که عدم تعادل در بازار کالا و خدمات وجود دارد ارزش دلار به دلیل تقاضای بالای آن برای هدف های احتیاطی و سوداگری افزایش پیدا می کند. در چنین دوره هایی شاخص کالاها به دلیل کاهش تقاضا در بازارهای ایالات متحده و جهانی با افت روبرو می شوند و در نتیجه ارزش دلار افزایش پیدا می کند.

                  این اثر آنچنان شدید است که کاهش نرخ بهره نیزمنجر به جلوگیری از رشد ارزش دلار نمی شود.

                  چگونه از این رابطه در تحلیل استفاده کنیم؟

                  برای بررسی این رابطه معمولا در مورد دلار به شاخص دلار usdix و برای بازار کالا به شاخص crb توجه می شود. هر دو این شاخص ها مبنای خوبی برای در نظر گرفتن رابطه آنها با شاخص روبرویشان هستند و اثر شدیدی بر یکدیگر می گذارند با این حال رابطه بین شاخص دلار و شاخص قیمت کالاها همیشه با تقدم و تاخر از طرف یکی از این شاخص ها همراه نیست در دوره هایی شاخص دلار ابتدا شرایط تقویت و تضعیف را نشان می دهد و سپس پس از دلار نوبت به شاخص قیمت کالاها می رسد و در دوره هایی خاص دیگری این رابطه معکوس می شود و ابتدا شاخص قیمت کالاها جابجا می شود.
                  نکته کلیدی: به دلیل اینکه امکان معامله بر روی شاخص دلار و شاخص قیمت کالاها به راحتی وجود ندارد برای استفاده از این رابطه معمولا برای ارزش دلار به قیمت یورو به دلار اشاره می شود و از نرخ یورو به دلار به عنوان مبنایی که ارزش دلار رابطه معکوس با قیمت کالاها دارد بهره برده می شود که کاملا در طول شرایط تاریخی این رابطه استوار و درست بوده است این موضوع از این جهت نیز که نرخ برابری یورو به دلار بیشترین مقدار وزن جابجایی را در شاخص قیمت دلار به خود اختصاص می دهد نیز قابل توجیه است.

                  نکته کلیدی: برای جایگزینی شاخص قیمت کالاها از قیمت نفت خام استفاده می شود. به طور کلی قیمت اغلام انرژی در بین کالاها از اهمیت ویژه ای برخوردار است این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که جابجایی یا استفاده از سایر کالاها بدون قید و شرط تحت تاثیر قیمت انرژی است در نتیجه با جابجایی قیمت محصولات انرژی قیمت سایر کالاها نیز جابجا می شود. به همین دلیل کالاهایی که در دسته بندی انرژی قرار دارند اثری مستقیم و مقدم نسبت به شاخص کالاها دارند و در بین محصولات دسته بندی انرژی نیز نفت خام از جایگاه ویژه ای به دلایل شرایط انتقال و کارایی آن برخوردار است. همچنین به طور تاریخی دیده شده است که قیمت نفت خام نسبت به سایر کالاها از حالت پیشرو و مقدم برخوردار است بدین معنا که اگر نگوییم نفت خام از شاخص قیمت کالاها دیرتر شروع به حرکت و جابجایی می کند می توان گفت مثال های بسیار نادر و اندکی وجود دارد که حرکت قیمت نفت را عقبتر از شاخص قیمت کالاها دیده باشیم.
                  با توجه به دو نکته بالا برای رابطه بین دلار و شاخص کالاها در بحث تکنیکی عموما از نرخ برابری یورو به دلار و تغییرات قیمت نفت استفاده می شود. در هر دوره ای که قیمت نفت افزایش پیدا کند می توان انتظار داشت نرخ برابری یورو به دلار نیز صعودی باشد و در هر دوره ای که قیمت نفت کاهش پیدا کند نرخ برابری یورو به دلار نیز کاهشی باشد.

                  نکته کلیدی: این رابطه برای دوره هایی برقرار است که شرایط تورمی باعث حرکت قیمت نفت یا نرخ برابری یورو به دلار شود. در نتیجه در دوره هایی که به عنوان مثال نرخ یورو به دلار تحت تاثیر شرایط بحران اقتصادی در اروپا یا شرایط جابجایی رشد اقتصادی در ایالات متحده و اروپا وجود دارد این رابطه دستخوش تغییرمی شود و دیگر با قیمت نفت برقرار نیست. در آن سو برای قیمت نفت نیز در دوره هایی که عرضه آن به دنبال بحران های تولید یا تقاضای آن بر حسب شرایط فصلی، دستخوش تغییر می شود شرایطی بدون ارتباط با ارزش دلار محتمل است. با این حال این ارتباط یکی از قوی ترین ارتباطات بین بازارهای مختلف است.

                  نظر


                  • #39
                    رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه شاخص کالا ها crb با ین ژاپن jpy )

                    ین ژاپن نیز رابطه ای بسیار نزدیک و معکوس با ارزش کالاها و تورم در سطح جهانی دارد.

                    از آنجا که کشور ژاپن بیش از 07 درصد انرژی مورد نیاز خود را بوسیله واردات تامین می کند و قسمت عمده ای از کالاهای اولیه مورد نیاز خود را بوسیله واردات تامین می کند هرچه قیمت کالاهای اولیه افزایش پیدا کند تراز تجاری این کشور عدد منفی بزرگتری پیدا می کند و در نتیجه از ارزش ین که وابستگی شدیدی بین ارزش آن با تراز پرداخت ها وجود دارد کاسته می شود.

                    تفسیر: اینگونه میتوان گفت که با افزایش قیمت کالاهای اولیه مقدار ارزش پولی واردات در کشور ژاپن افزایش پیدا می کند. از سوی دیگر افزایش قیمت کالاهای اولیه منجر به افزایش قیمت کالاهای ثانویه تولیدی کشور ژاپن می شود و این افزایش قیمت کالاهای ثانویه می تواند منجر به کاهش مقدار پولی صادرات این کشور شود. در نتیجه تراز تجاری و در کل تراز پرداخت های این کشور به سمت شرایط منفی گرایش پیدا می کند و از این رو کاهش ارزش ین انتظار می رود.

                    نکته کلیدی
                    : رابطه معکوس ارزش ین با شاخص کالاها یا نفت معمولا از رابطه معکوس ارزش دلار و شاخص کالاها یا قیمت نفت همبستگی بیشتری دارد و ین ژاپن تحت تاثیر این رابطه دامنه تغییرات نزدیک تری را نشان می دهد.

                    نظر


                    • #40
                      رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه شاخص کالا ها crb با ارزهای کالایی )

                      ارزهای کالایی که در معاملات بهره میبریم و جزوء ارزهای اصلی محسوب میشوند عبارت اند از : دلار کانادا CAD ، دلار استرالیا AUD و دلار نیوزلند NZD

                      غیر از ارزهایی که در بالا نام بردیم ارزهای دیگری نیز وجود دارند که رابطه مستقیم با شاخص قیمت کالاها دارند. این ارزها که معمولا جزو ارزهای پربازده هستند تحت تاثیر تراز تجاری و تراز پرداخت های خود قرار دارند.

                      هر سه این ارزها به دلیل اینکه در تراز بازرگانی آنها مقدار صادرات کالاهای اولیه بیشتر از مقدار واردات این کالاها است با افزایش قیمت کالاهای اولیه تراز تجاری و در نتیجه تراز پرداخت هایشان مثبت می شود. از این رو با افزایش قیمت شاخص کالاها تقاضا برای این ارزها افزایش پیدا کرده و ارزش این ارزها بیشتر می شود.

                      نظر


                      • #41
                        رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه نفت با ارزهای مرتبط پوند، دلار کانادا و غیره )

                        حال وقت آن رسیده که ارزهایی را بررسی کنیم که به طور خاص با یک کالا رابطه دارند. بلفرض مثال در بین ارزهایی که نه تنها با شاخص قیمت کالاها رابطه دارند بلکه با یک کالای خاص مانند نفت رابطه ای نزدیکتر دارند.

                        در بین ارزهای اصلی پوند و دلار کانادا بیشتر از سایر ارزها رابطه مستقیم و نزدیک با قیمت نفت دارند.

                        1- دلار کانادا به خاطر تولید و صادرات نفت که بر تراز پرداخت های این کشور که مخصوصا با ایالات متحده دارد بسیار تحت تاثیر قیمت نفت است

                        2- پوند انگلستان به دلیل اینکه نزدیک به 20 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور به نفت و صنایع پتروشیمی است رابطه ای بسیار نزدیک و مستقیم با قیمت نفت دارند.

                        پس هر زمان که قیمت نفت افزایش پیدا می کند ارزش این ارزها بالا می رود و هر زمان که قیمت نفت کاهش پیدا می کند از ارزش این ارزها کاسته می شود. این رابطه زمانی بیشتر به تحلیل کمک می کند که با جابجایی قیمت نفت یک ارز را مانند پوند انگلستان یا دلار کانادا در مقابل ارزی که رابطه معکوس مقابل نفت دارد مانند ین یا دلار ایالات متحده بررسی شود. با این حال در شرایطی که حرکات این ارزها بدون توجه به قیمت نفت تحت تاثیر شرایط داخلی آنها جابجا می شود این رابطه نمی تواند مفید باشد.( منظور ریسک های نامنظم و غیر سیتماتیک هست )

                        نکته تکمیلی : تا اینجا مهمترین رابطه های بین بازار کالا و نرخ ارزهای مختلف را بررسی کردیم. این رابطه ها می تواند برای سایر ارزهای غیر اصلی و برای سایر کالاها نیز تعمیم و ارتباط پیدا کند. هر کشوری که صادر کننده کالایی باشد به دلیل بالا رفتن تراز پرداخت هایش تقویت ارز آن انتظار می رود و هر کشوری که وارد کننده بزرگ کالایی پایه ای باشد با بالا رفتن قیمت آن کالا در بازارهای جهانی به دلیل نامناسب شدن مقدار ترازپرداخت هایش از ارزش ارز آن کشور کاسته می شود.

                        نظر


                        • #42
                          رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه بازار ارز با بازار اوراق قرضه Bond Market )




                          تعریف : اوراق قرضه برگه های بهاداری است که از طرف مرجع صادر کننده آنها، تضمین تسویه اصل موجودی آن و بازدهی تضمینی قید شده در آن داده شده است. بازدهی تضمینی اوراق قرضه را کوپن یا بهره آن می نامند که اصطلاحا به آن (Yields) گفته می شود.

                          نکته کلیدی: از مهمترین خصوصیات بازار اوراق قرضه این است که بر خلاف بازار کالا و بازار سهام، دارای نوسانات محدودتری است با این حال این بازار تاثیر بسیاری بر روی بازار تبادلات ارز دارد.

                          مهمترین ارجحیت در اوراق قرضه بازپرداخت آن می باشد. از این رو مهمترین نکته برای بازیگران این بازار این موضوع است که مرجع صادر کننده این اوراق توانایی و اعتبار کافی برای تسویه آنها را داشته باشد در نتیجه نرخ بهره یا بازدهی این اوراق معمولا از نرخ بهره یا بازدهی سهام و دیگر دارایی ها که دارای ریسک بالاتر هستند کمتر است.

                          مثال: اگر یک شرکت سهامی عام اوراق قرضه و برگه های بهادارسهام منتشر کرده باشد در صورتی که مشکلی که منجر به ورشکستگی آن موسسه شود رخ بدهد به لحاظ قانونی ابتدا از دارایی های شرکت اوراق قرضه شرکت که حکم بدهی مجموعه را داشته است مورد تسویه قرار می گیرد و سپس از دارایی های باقی مانده با سهام داران که در واقع جزو شرکای شرکت هستند تسویه انجام می شود.

                          مشاهده می شود که در مثال فوق ریسک اوراق قرضه شرکت مورد مثال، نسبت به ریسک برگه های سهام کمتر است با این حال بطور معمول بازدهی و بهره ای که به اوراق قرضه پرداخت می شود بسیار کمتر از بهره ای است که به برگه های سهام یا شیوه های دیگر سرمایه گذاری پرداخت می شود. از این رو دارایی های مورد مبادله در بازار اوراق قرضه را دارایی های با ریسک پایین و مطمئن به لحاظ سرمایه گذاری می شناسند.

                          مرجع صادر اوراق قرضه می تواند جایگاه های مختلفی باشد با این حال مهم ترین مراجع صادر کننده این اوراق عبارتند از :

                          1- دولت ها
                          2- شهرداری ها
                          3- صندوق های تضمینی مدیریت سرمایه
                          4- شرکت ها
                          5- وام های وابسته به مسکن و دارایی های حمایتی


                          نکته کلیدی: از اوراق قرضه فوق آنچه که برای یک تحلیل گر بازار ارز نسبت به اتفاقات بازار اوراق قرضه مهم است؛ اوراق قرضه دولتی می باشد.با اینکه اوراق قرضه سایر دسته هایی که در بالا اشاره شد نیز در بازار خودشان دارای اهمیت است اما اعتبار آنها برای وابستگی با بازار ارز چندان حائز اهمیت نیست مگر آنکه با ورشکستگی یا عدم تسویه آنها، در بازار خودشان باعث ایجاد بحران شوند که در این صورت اثر بحران آنها می تواند در بازار ارز تاثیرگذار باشد.

                          در نتیحه: اینکه تحلیل گر بازار ارز باید نسبت به تغییرات اوراق قرضه در بخش دولتی آگاه باشد.


                          پ.ن: برای کسب اطلاعات بیشتر از نهادهای مالی میتوانید به این تاپیک رجوع کنید
                          ویرایش توسط FundTrader : https://www.traderha.com/member/3510-fundtrader در ساعت 05-26-2015, 07:05 PM

                          نظر


                          • #43
                            رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه بازار ارز با بازار اوراق قرضه Bond Market )


                            در بازار اوراق قرضه رابطه ای معکوس بین بازدهی ( Yields ) یا کوپن اوراق قرضه با ارزش اوراق (Bond ) وجود دارد. بدین معنی که هرچه بازدهی اوراق قرضه افزایش پیدا کند از ارزش خود اوراق کاسته می شود و هرچه از بازدهی یا ارزش بهره کوپن آنها کاسته شود به ارزش خود اوراق افزوده می شود.




                            مفهوم رابطه معکوس بین بازدهی و نرخ اوراق اینگونه است که : با بالا رفتن ارزش بازدهی یا بهره اوراق قرضه به ریسک این اوراق افزوده می شود در نتیجه از ارزش اوراق کاسته می شود یا با کاهش بازدهی یا بهره اوراق قرضه از ریسک اوراق قرضه کاسته شده در نتیجه به ارزش آنها افزوده می شود. این دو موضوع به بحث عرضه و تقاضای اوراق نیز مربوط است با بالا رفتن بازدهی اوراق قرضه جدید از ارزش اوراق قرضه قدیمی تر که نرخ بازدهی کمتری داشته است می کاهد و همینطور با پایین آمدن بازدهی اوراق قرضه جدید، به ارزش اوراق قرضه قدیمی که نرخ بازدهی بالاتری داشته اند افزوده می شود.

                            نکته کلیدی: بحث دوره های زمانی این اوراق نیز یکی از شاخص های مورد توجه برای تحلیل بین بازاری است. برگه های اوراق قرضه دارای تاریخ سررسیدهای یک ساله تا 30 ساله در نزد کشورهای صنعتی و پیشرفته است. با اینکه برگه های تضمینی زیر یک سال نیز از طرف مراجع صادر کننده این اوراق ارائه می شود به دلیل کوتاه مدت بودن این برگه ها، آنها را در طبقه بندی بازار پول قرار می دهند. معمولا تحلیلگران بازار ارز از نرخ اوراق قرضه 30 ساله برای تحلیل این بازار استفاده می کنند دلیل این موضوع نیز عرضه و تقاضای بالای این اوراق به همراه بیشترین دوره نگه داری این اوراق تا زمان واگذاری به شخص ثالث است. این اوراق به عنوان یک
                            دارایی ایمن تا زمانی که دولت یا مرجع صادر کننده این اوراق دارای مشکل یا بحرانی نشود می تواند ابزار بسیار مناسبی برای حفظ ارزش پول باشد.

                            نظر


                            • #44
                              رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه بازار ارز با بازار اوراق قرضه Bond Market )

                              مهمترین عامل تاثیرگذار بر ارزش اوراق قرضه بازدهی و بهره این اوراق است.

                              در پست های قبل بیان شد که هر چه بازدهی و بهره اوراق قرضه بالاتر باشد بازار اوراق قرضه حرکت نزولی بیشتری را نشان می دهد و هرچه بازدهی و بهره اوراق قرضه پایین تر باشد بازار اوراق قرضه حرکت صعودی قوی تری را نشان می دهد.

                              بازدهی اوراق قرضه نیز به دو عامل ارتباط دارد:

                              1- نرخ بهره پایه بانکی
                              2- شرایط اقتصادی به لحاظ دوره های کسب و کار و ریسک سرمایه گذاری


                              چگونگی رابطه اوراق با دو عامل بالا:


                              ریسک های بازار اوراق قرضه به دو عامل فوق ارتباط دارد. هرچه نرخ بهره پایه بانکی بالاتر باشد بازدهی اوراق قرضه بیشتر می شود و در نتیجه این بازار گرایش به حرکت نزولی بیشتری را نشان می دهد و هرچه نرخ بهره پایه بانکی پایین تر باشد بازار اوراق قرضه حرکت صعودی بیشتری را نشان می دهد به همین ترتیب در دوره های رکود اقتصادی و بحران های مالی بازار اوراق قرضه به دلیل تقاضای بالای این اوراق کم ریسک، رونق فراوانی می گیرد و در نقطه مقابل در دوره های رونق و بهبود شرایط کسب و کار به دلیل بازدهی کم این اوراق در مقابل نرخ های بازدهی سایر بازارها این بازار از مقبولیت کمتر و سرمایه گذاری پایین تری برخوردار است و در نتیجه شاخص های این بازار رو به پایین خواهد بود.

                              نظر


                              • #45
                                رابطه های مهم چهار بازار اصلی با بازار ارز ( رابطه بازار ارز با بازار اوراق قرضه Bond Market )


                                به طور کلی اوراق قرضه دولتی با ارز آن کشور رابطه ای معکوس دارد.

                                هرچه نرخ اوراق قرضه بالاتر برود ارزش ارز کشور پایین تر می آید و به همین ترتیب بازدهی اوراق قرضه با نرخ ارز رابطه مستقیم دارد.

                                دلایل این رابطه:

                                1- از یک سو به دلیل مراجع صادر کننده آنها است. از آنجا که مرجع صادر کننده اسکناس و پول ملی بانک مرکزی است و بانک مرکزی با مراجع و سیاست های خزانه داری که مرجع صادر کننده اوراق قرضه است رابطه نزدیکی دارد اوراق قرضه با نرخ ارز رابطه نزدیکی دارد.

                                2- این رابطه نزدیک به میزان نرخ بهره به عنوان پلی ارتباطی بسیار وابسته است. بالا رفتن نرخ بهره منجر به تقویت ارز محلی و بالا رفتن بازدهی اوراق قرضه می شود و شرایط مناسب اقتصادی و دوره های رونق در کسب و کار را نشان می دهد به همین دلیل نرخ بهره تاثیری عمیق و شدید بر بازار اوراق قرضه و ارز دارد.

                                مثال: از بارزترین ارتباطات بین بازار اوراق قرضه با ارزهای دلار ایالات متحده، ین ژاپن و فرانک سوئیس است. به دلیل بازدهی پایین اوراق قرضه و پشتیبانی بازپرداخت این اوراق توسط مراجع دولتی و بانک مرکزی این اوراق دارای ریسک بسیار پایینی به لحاظ سرمایه گذاری است در نتیجه به مانند ارزهای فوق که نام برده شد جزو دارایی های کم ریسک و کم بازده طبقه بندی می شود.

                                نظر

                                پردازش ...
                                X