تریگر چیست و چه کاربردی دارد ؟
به جرات می توان گفت هیچ یک از مباحث تحلیل تکنیکی در بازار ضمانت اجرایی ندارد ، بعبارت بهتر ما با هر الگویی در بازار معامله انجام دهیم تقریباً به احتمال مساوی احتمال عمل کردن و عدم عملکرد صحیح الگوها وجود دارد ، اما با راهکارهایی می توان میزان خطا را کاهش داد ، بدین نحو که ما باید به این نتیجه برسیم که بازار همانند ما تشخیص داده این سطح که در بازار حس می کنیم بازگشتی است ، احتمال برگشت وجود دارد ، چگونه ؟
برای ورود به بحث نیازمند این هستیم که ریشه چهار کلمه متداول در بازار را تشریح کنیم .
BUY Or Long
در ظاهر هر دو کلمه Long و Buy به معنای خرید هست اما در باطن تفاوت های آشکاری وجود دارد بدین مفهوم که از نقطه نظر مفهومی تفاوتش به قرار زیر است :
Long : شخصی عمل خریدی انجام می دهد به قصد نوسان گیری و با رشد قیمتی وارد سود شده و با افت قیمتی شخص وارد ضرر می شود . معمولاً در یک روند صعودی افراد در کف ها دستور Long انجام می دهند .
Buy : این دستور در حقیقت تسویه حساب می باشد یعنی شخصی از قبل پوزیشن فروشی باز کرده و اکنون قصد بستن این پوزیشن را دارد در متا تریدر در حقیقت عمل سل کردن همان کلوز کردن معامله می باشد . با Buy کردن، بالا پایین شدن قیمت ، سود یا ضرری نصیب معامله گر نمی کند بر عکس حالت لانگ که تاثیر گذار بود ،پس در منابع ترجمه شده به فارسی که این موارد لحاظ نشده باید تامل بیشتری نمود ، دلیل اصرار بنده روی مطالعه منابع خارجی همین نکته هاست .
SELL OR SHORT
همانند مفهوم خرید این دو کلمه در ظاهر مشابه هستند اما در باطن متفاوت می باشند .
چنانچه بخواهیم بصورت تصویری این بحث را جا بیندازیم ، در شکل شماره 1 یک روند صعودی را شاهد هستیم که بازار در کف ها بیشتر Long می کندو در سقف ها Sell انجام می دهد ، سل کردن در حقیقت نقد کردن معاملات خریدی است که در سطوح پایین تر صورت گرفته است . اما در آخرین صعود بازار با فشار فروش سنگین کف قبلی را می زند که این سطح در حقیقت شورت کننده ها وارد بازار شده اند. زمانیکه بازار در حال نقد کردن معاملات است بازار شتاب حرکتی اش کند و با شیب کم است و وقتی در حال ورود معامله گران تازه نفس است ( Short یا Long ) شیب حرکتی بازار تند و بی رحمانه است .
ما بر اساس تحلیل هایی که می کنیم ، حال این تحلیل می توانیم مبتنی بر امواج باشد یا تحلیل کلاسیک و ..... چندان تفاوتی نمی کند ، ما در حقیقت در بازار دنبال سطوحی هستیم که Short کننده ها یا Long کننده ها وارد بازار می شوند و چندان دنبال سطوحی که Buy و Sell می کنند نیستیم . حال وقتی این سطوح را شناسایی کردیم باید به ما ثابت شود که واقعا عملیات Long یا Short صورت می گیرد که در اصطلاح می گوییم تریگر داده .چگونه به ما ثابت می شود ؟
روش های متعددی برای تریگر وجود دارد که می تواند مبتنی بر قیمت یا اندیکاتور باشد ، بنده در این بخش سه مورد از پرکاربردترین روش های تریگر را عنوان می کنم که ترجیحاً هر بار از یکی از این سه روش استفاده شود بهتر است :
1.شکسته شدن خط روند :
چنانچه در تایم فریم X تحلیل نمودیم و به منطقه ای رسیدیم که تصور می کنیم فشار خرید یا فروش سنگینی خواهد داشت ، در فاز آخر حرکتی در همان تایم فریم یا یک تایم پایین تر خط رندی ترسیم می کنیم که با شکستن آن وارد معامله می شویم . باید به خاطر داشته باشیم که برای رسم خط روند اصول اولیه ترسیم درست را رعایت نماییم .
2.ورود بر اساس تعریف روند :
اگر به منطقه ای رسیدیم که مستعد برگشت بود بر اساس تعریف روند در یک تایم پایین تر عمل می کنیم بدین مفهوم که بازار در روند صعودی هر بار کف و سقف بالاتر و در یک روند نزولی هر بار کف و سقف پایین تر می زند ، چانچه این تعریف اعتبارش را از دست داد وارد بازار می شویم .
3.شکسته شدن خط روند RSI
چنانچه با دو روش اول نتوانستیم تریگری مناسب بیابیم از شکسته شدن خط روند RSI برای ورود استفاده میکنیم باید به خاطر داشته باشیم که اصول اولیه شکست روند RSI را رعایت نماییم .
در پایان چند نکته مهم عرض کنم
·وقتی در هر تایم فریمی تحلیل می کنید وقتی می توانید بگویید که تریگر داده که بازار در یک تایم فریم بالاتر در زیر یا بالای آن سطح بسته شود ، بعنوان نمونه وقتی در تایم فریم H4 تحلیل می کنیم و زمانیکه گفته می شود بعنوان مثال سطح تریگری ما 1.5540 ، زمانیکه بازار این سطح را می شکند باید منتظر بمانیم کندل روزانه بالای این سطح بسته شود سپس با خیال راحت می گوییم تریگر صادر شده است .
·با بازار نمی جنگیم ، بازار دوست ماست ، اگر یک سطحی را فرض می کنیم مستعد برگشت است و موارد تریگری را اعمال می کنیم و تریگر نداد افسرده و پریشان نمی شویم ، تریگر ضامن معاملات ماست و حاشیه حد ضرر را برای ما ایجاد می کند .
نظر