علت شکست ترید من

[bah1002]

روزی شیخ ابوسعید ابی الخیر می خواست بر منبر شود جمعیت بسیار بودند و ایستادگان بیشمار .
مردی از آن میان برخاسته گفت: خدای رحمت کناد آنکس را که گامی فرا پیش نهد!
آنگاه شیخ بر منبر شده گفت: بسم الله الرحمن الحیم سخن همان است که آن مرد گفت ! والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
و از منبر پایین شد !
زیان تریدرها همانند همان جمعیتی است که آمده اند تا ساعتی را پای سخنان شیخ بسر کنند اما شیخ جمله ای می گوید و می گذرد.
این همان سخن است که جناب نیما آزادی بارها گفته اند اما به بیانی دیگر

به نظر شما ایشان این مطلب را با چه بیانی فرموده اند؟

بهرام

[arman68]

بهرام جان سلام
البته مواردی که گفتی بسیار شیرین و دلنشین هستند، ولی هر داستانی به هر موضوعی نمیخوره
این مثل حکایت فوتبالیست های حرفه ای و آماتور هست .
حرفه ای ها مثل تیم ملی المان تا اخرین لحظه به تاکتیک و استراتژیشون پایبند هستند ، چه گل زده باشن ، چه خورده باشن
ولی یه تیم مثل تیم ..... هز چقدر هم که استراتژی و تاکتیک و روانشناسی روشون کار شده باشه ،وقتی گل میزنن ، خودشونو گم میکن و تا به خودش میان میبنن چند تا خوردن ، اگه از اول هم گل خورده باشن که دیگه هیچ ، استراتژی و غیره یادشون میره ، حرفای مربی رو هم نمیشنون ، هر کدوم فکر میکنن فردین هستن یا مثل فرنگیش راکی هستن و باید خودشون تیم رو نجات بدت ، اخرش هم دست از پا درازتر از میدون میان بیرون.
ابنون همیشه بدون که بهترین و حرفه ای ترین ادمها در هر رشته ای چه ورزشی چه غیر ورزشی همیشه در وهله اول یه مربی خوب داشتن و بعد هم یه مشاور و یا یه کوچ خوب کنارشون هست ، وگرنه اونا هم یه جاهایی میزنن تو خاکی .
حالا ممکنه این بین استثنا هایی هم پیدا بشن ، ولی همه بو علی یا بیل گیتش نمیشن ، ما در مورد موارد عام صحبت میکنیم
صد البته " و خداوند توجیه را آفرید"
ضمنا اگه تو این بازار بی در و پیکر که هیچ قانونی نداره و خیلی ها با یاد گرفتن چند تا اصطلاح فرنگی و قلمبه سلمبه ،مترصد سرکیسه کردن دیگران هستند ( و صد البته کسی که میره کلاس که یه چیزی یاد بگیره بطور حتم و یقین اون چند تا کلمه رو بلد نیست یا اگه هم بلده به حساب اینکه طرف داره تو یه جای معتبر تدریس میکنه ،با خودش میگه حتما استاد واردی هست وگرنه این بابا که اینجا گذاشتن و اسمش استاده ، نمیذاشتن تدریس کنه و متاسفانه هزار و صد هزار البته که بلا نسبت خیلی از دوستان و عزیزان ایرانی جماعت عقلش به چشمشه )،شما تونستی یه استاد خوب و با سواد و دلسوز مثل اقای آزادی پیدا کنی ، بدون اون روز عنایت خداوند شامل حالت بوده .
در پناه حق
ارادتمندم

[bears hunter]

روزی شیخ ابوسعید ابی الخیر می خواست بر منبر شود جمعیت بسیار بودند و ایستادگان بیشمار .
مردی از آن میان برخاسته گفت: خدای رحمت کناد آنکس را که گامی فرا پیش نهد!
آنگاه شیخ بر منبر شده گفت: بسم الله الرحمن الحیم سخن همان است که آن مرد گفت ! والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
و از منبر پایین شد !
زیان تریدرها همانند همان جمعیتی است که آمده اند تا ساعتی را پای سخنان شیخ بسر کنند اما شیخ جمله ای می گوید و می گذرد.
این همان سخن است که جناب نیما آزادی بارها گفته اند اما به بیانی دیگر

به نظر شما ایشان این مطلب را با چه بیانی فرموده اند؟

بهرام

سلام
میشه بگین خود شما توی کدوم دسته قرار دارین؟موفق و یا نا موفق؟
چیزی که اینجا من و بقیه دوستان گذاشتیم فقط با نیت کمک به تازه کاران این بازار است و لاغیر و گرنه توی همین افراد هستند کسانی که در حال حاضر به دلیل زحمات بینظیر آموزشی استاد عزیز آقای مهندس آزادی پرفورمنس بسیار عالی دارند .(فقط برای نمونه عرض میکنم یک مورد از این افراد که در اینجا پست دارند توانسته در مدت 5 هفته 7163 پیپ )درامد خالص داشته باشند.اگر خواستید به من ایمیل بزنید تا مدارک اونو به شما نشون بدم.
شما چطور؟ آیا بهتر بلدید کار کنید؟ برام جالبه بدونم.
برای شما آرزوی موفقیت دارم.

[bah1002]

آرمان عزیز
ضمن سلامی گرم به شما دوست محترم وبزرگوار پیشا پیش از بذل توجهی که کردید جدا تشکر میکنم. جام کلام حضرتعالی به جان و دل نیوشیده حقیقتا بهره بردم.
در وحله اول عرض کنم که آنچه را که این بنده آورده ام خدای ناکرده هیچگونه تعرضی به هیچکدا م از دوستان نداشته و چنین قصدی هم در کار نبوده (و واقفید که باز در مثلی گفته اند در مثل مناقشه نیست ! )اما تایید همه آنچه را که دوستان عزیز در این تاپیک با تمام بزرگواری خود به یادگار گذارده اند را به نحوی در بر دارد .
برای مثال گفتن علت عدم موفقیت در شکار : به 1001 دلیل یعنی همه خطاها یی که علت عدم موفقیت و زیان ناخواسته 95% زیان کرده های این بازارند . نداشتن گلوله هم هر نوع عاملی که به نظر خودمان مهمترین است.
وبارزترین نکته در باره همه عزیزان همینکه متوجه این مطلب اند که باید برخواست و گامی فرا پیش نهاد. همین همبستگی . شرکت تمام عیار برای فراهم آوری توفیقی بزرگ . باز گویی آنچه در چنته داریم تا شاید دوستی را به کار آید . یکی برای همه همه برای یکی . که انشاالله این بنده نیز جزو این دسته باشم و با استفاده بردن از مطالب ارزنده شما عزیزان آزموده را نیازمایم . که گفته اند آزموده را آزمودن خطاست ! تمام آنچه در باره تو فیق داشتن استاد دانا و عالم و آشنای به موضوع فرموده اید کاملا صحیح است . حقیقتا از اینکه توفیق یار ما شد تا از بزرگوار استادی چون جناب آقای نیما آزادی بتوانیم مستفید شویم این بنده ناچیز حقیقتا مسرورم و به خود می بالم. که هیچ شمشیری بدون استاد آهنگر آبدیده نشد. و از گروه بروکری پرسپولیس نیز باید ممنون باشم که ضمن فراهم آوری این دوره ی آموزشی این افتخار را نصیبم کرد تا دوستان خوب و با فراستی چون شما بیابم . امیدوارم دوستیمان پایدار باشد و پس از این بیش از اینها توفیق استفاده داشته باشم. باعذر مجدد از تقصیر کلام امیدوارم هماره توفیق یارتان باشد.

مخلص شما بهرام

[bah1002]

( bears hunter )دوست یا دوستان محترم با سلامی گرم به محضر تان توجهتان را ارج گزارده تشکر میکنم .
در خاطرات همه بزرگان از تمامی ملل اگر نیک بنگریم احدی را نمی یابیم که مادر زاد موفق و پیروز بدنیا آمده باشد. همگان در مسیر زندگی با فراز و نشیبهایی روبرو بوده اند چون سخن ما در باره بازار است حتی تریدرهای بزرگ و موفق ! اما در آنچه از امثال مذکور آورده ام روی سخن بیانی است کلی که همت بزرگ همگان را نشانه گرفته خواهش تلاشی بزرگ برای پیروزی ای که همگی در آن سهیم باشند را دارد . همانگونه که به دوست عزیز م آرمان نوشتم : هیچگونه تعرضی به شما دوست بزرگوار یا هر عزیز دیگر را نداشته و چنین قصدی هم در کار نبوده در هر صورت اگر سوء تفهامی شده عذر تقصیر دارم . و چه خوب کرده از موفقیتتان در کسب سود چند هفته ای خود فرموده اید که نشان از موفقیت شما بعد از ناکامی های احتمالی که داشته اید دارد . و این تجربه ارزش درنگ بیشتر در علل عدم توفیق در قبل و نیل به این پیروزی در حال حاضر را حداقل برای خود این بنده دارد. شخصا امیدوارم از تجربیات شما دوست عزیز باز هم استفاده کنم . به امید پیروزی هر چه بیشتر شما در کسب پیپ های بیشمار . دوست شما بهرام

[arman68]

آرمان عزیز
ضمن سلامی گرم به شما دوست محترم وبزرگوار پیشا پیش از بذل توجهی که کردید جدا تشکر میکنم. جام کلام حضرتعالی به جان و دل نیوشیده حقیقتا بهره بردم.
در وحله اول عرض کنم که آنچه را که این بنده آورده ام خدای ناکرده هیچگونه تعرضی به هیچکدا م از دوستان نداشته و چنین قصدی هم در کار نبوده (و واقفید که باز در مثلی گفته اند در مثل مناقشه نیست ! )اما تایید همه آنچه را که دوستان عزیز در این تاپیک با تمام بزرگواری خود به یادگار گذارده اند را به نحوی در بر دارد .
برای مثال گفتن علت عدم موفقیت در شکار : به 1001 دلیل یعنی همه خطاها یی که علت عدم موفقیت و زیان ناخواسته 95% زیان کرده های این بازارند . نداشتن گلوله هم هر نوع عاملی که به نظر خودمان مهمترین است.
وبارزترین نکته در باره همه عزیزان همینکه متوجه این مطلب اند که باید برخواست و گامی فرا پیش نهاد. همین همبستگی . شرکت تمام عیار برای فراهم آوری توفیقی بزرگ . باز گویی آنچه در چنته داریم تا شاید دوستی را به کار آید . یکی برای همه همه برای یکی . که انشاالله این بنده نیز جزو این دسته باشم و با استفاده بردن از مطالب ارزنده شما عزیزان آزموده را نیازمایم . که گفته اند آزموده را آزمودن خطاست ! تمام آنچه در باره تو فیق داشتن استاد دانا و عالم و آشنای به موضوع فرموده اید کاملا صحیح است . حقیقتا از اینکه توفیق یار ما شد تا از بزرگوار استادی چون جناب آقای نیما آزادی بتوانیم مستفید شویم این بنده ناچیز حقیقتا مسرورم و به خود می بالم. که هیچ شمشیری بدون استاد آهنگر آبدیده نشد. و از گروه بروکری پرسپولیس نیز باید ممنون باشم که ضمن فراهم آوری این دوره ی آموزشی این افتخار را نصیبم کرد تا دوستان خوب و با فراستی چون شما بیابم . امیدوارم دوستیمان پایدار باشد و پس از این بیش از اینها توفیق استفاده داشته باشم. باعذر مجدد از تقصیر کلام امیدوارم هماره توفیق یارتان باشد.

مخلص شما بهرام

سلام بهرام جان
متاسفانه بنده چند روزی نبودم و نتونستم در فروم باشم
ضمن تشکر از حسن نظر شما و استحکام و شیوایی مطالبتون ، بنده اصلا قصدم از پاسخ به شما ، موضعگیری نبوده ، نیست و نخواهد بود ، نه تنها شما بلکه تمام عزیزانی که لطف میکنن و در فروم فعال هستن.
با فرمایشات شما هم کاملا موافقم ، از این لحاظ خدمت شما عرض کردم که تنها بگم که " هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد" و لاغیر
در هر حال میدونم و ایمان دارم که همه با هم یک گروه موفق رو تشکیل خواهیم داد ( هر چند تشکیل دادیم) و دوستان خوبی برای هم خواهیم بود و میتونیم از نظرات همدیگه کمال استفاده رو ببریم و در رشد و بالنگی هم نقش موثری داشته باشیم.
ارادتمندم

[peyman1351]

رفتار یا ذات بازار

با سلام خدمت دوستان و اساتید محترم

بنده هر چند که هنوز جزء گروه برندگان قرار نگرفته ام ولی امیدوار به مسیری که در پیش گرفته ام هستم و اگر زمان فرصت دهد و وقت بیشتری بگزارم به هدفم خواهم رسید.

اما غرض از مزاحمت این که خواستم مطالب ارزشمندی را از یکی از اساتید محترم نقل قول کنم که تقریباً مربوط به دو سال پیش است و امروز که اتفاقی و دوباره به آن برخورد کردم دیدم چطور در آن زمان و به سادگی از کنار آن رد شدم.

دوستان حدس بزنند این سخنان مال کیست؟

-> در سال های اخیر سیستم ها و روش های معاملاتی متعددی ظهور نموده که بر حسب قدرت ، افراد بیشتری را به خود جذب نموده است ،هر چه تعداد این سیستم ها بیشتر و بیشتر می شود ، کما فی السابق آمار ناامید کننده نود درصد بازنده و تنها ده درصد برنده در بازار را شاهد هستیم . در حالیکه در حالت معمولی باید پنجاه درصد در این بازار برنده باشند وپنجاه درصد بازنده !
سیستم های معاملاتی که در این سال ها طراحی شدهنه تنها موفق نشده این خسران معامله گران را بکاهد بلکه گاهاً پیچیدگی هایآن موجب شده معامله گران نتوانند یک اسراتژی ساده و سود ده معاملاتی برایخود طراحی کنند .
چنانچه نگاه خود را به بازار دقیق تر کنیم ، میبینیم تمامی روش های معاملاتی از کلاسیک و غیر کلاسیک بر پایه « رفتار » بازار طراحی شده است و ریشه همه مشکلات کنونی به همین یک کلمه باز می گردد ! چگونهمی توان رفتاری را که می تواند بر اثر سلسله رخدادهای محیطی وپیرامونی تغییر می کند را پیش بینی یا تحلیل کرد ؟ چگونه می توانرفتار راکه مفهومی کاملاً نسبی و وابسته به پارامترهای متعدد هست را تجزیه و تحلیلکرد ؟ سیستم بسیار منظمی به نام « انسان » یکی از بی نقص ترین سیستم هایطراحی شده از نظر فکری در نظام خلقت است ، چگونه می توان رفتار انسان را دردو روز مختلف در حالیکه در معرض رخدادهای گوناگون بوده اند با هممقایسهکرد ؟ آیا می توان از روی اینکه یک فردی جمعه ها از نظر روحی و روانیشخصیتی آرام دارد پی به این قضیه برد که این شخص همه جمعه ها آرام است ؟آیا می توان از روی اینکه شخصی علاقه زیادی به غذای همبرگر دارد پی به اینقضیه برد که هر زمان به وی همبرگر تعارف کنند خواهد خورد ؟ آیا می توان ازروی این قضیه که یک فردی کلاً انسان مهربان و رئوفی است پی به این ضیه بردکه این شخص هیچ گاه عصبانی نمی شود ؟
آیا می توان منظم تر از رفتار انسان در نظام خلقتمثالی آورد ؟ ممکن است پرسش این باشد که حیوانات بدلیل غرایض بیشتر و تعقلکمتر رفتار منظم تری داشته و قابل پیش بینی تر هستند ، چنانچه حیوانات میخواستند بازار را بسازند شاید بازار آرام و بدون پیچیدگی داشتیم ، اما ازبخت بد این انسان ها هستند که این بازار را می سازند ، این رفتار انسانهاست که چنین بازاری را خلق نموده است .
ازآنجایی که رفتار یک شخص در محیط اطرافش ممکناست دستخوش تغییر و تحولات بی شمار باشد ، رفتار جمعی انسان ها نیز ممکناست در شرایط مختلف دستخوش رخدادهای بی شمار باشد ، جمله این تحلیل فیل شدرا بارها و بارها در هر سیستم معاملاتی شنیده ایم ، جمله معروف خبرهایفاندامنتالی باعث شد من ضرر کنم را نیز بارها ، اما آیا این رفتار بازارطبیعی نیست ؟ جواب یقیناً مثبت است ،

اما اگر طبیعی هست پس چرا متضرر میشویم ؟ جواب کاملاً روشن است ، چگونه رفتار یک شخص را در دوره های زمانیمختلف نمی توان پیش بینی کرد ، رفتار بازار را نیز نمی توان پیش بینی کرد واین حالت تصادفی بودن در حالت بد بینانه شاکله و ساختار طبیعی رفتار بشریتاست .

بارهابارها ، از قوی ترین سیستم های معاملاتیمانندامواج الیوت ، الگوهای هارمونیک ، شکست روند ، واگرایی ها ، ..... موارد نقض دیده ایم و از کنارش بی تفاوت گذشتیم و از خود نپرسیدیم چرابازار « رفتارش » چنین بود ؟ ما همانطور که یک شخص در ده هفته متوالیمهربان است پس در هفته یازدهم می تواند مهربان نباشد می توانیم به ایننتیجه برسیم که بازار چنانچه در ده وضعیت مشابه قبلی یک رفتار داشته ممکناست در بار یازدهم رفتاری متفاوت از خود نشان دهد !

تاکنون از خود پرسیده ایم چرا امواج الیوت درقسمت اصلاحی ها ، هر بار ممکن است یک فرمی به خود بگیرد ؟ تاکنون پرسیدهایم چرا مثلاً طلا دفعه قبل موج چهارش زیگراگ بود و اینبار چرا ساده شده ؟چرا مثلاً نفت دفعه قبل موج سه اش روی یک درصد فیبوناتچی افتاد و اینبارروی یک درصد دیگر ؟
چرا روش معاملاتی ما در امواج الیوت بعد از اتمام یکپنج موجی نمی دانیم ممکن است یک موج حرکت در جهت عکس شروع شود یا موجاصلاحی ؟ دلیل آن واضح و روشن است چون ما در حال تحلیل « رفتار » هستیم ،چیزی که بارها و بارها در شرایط مختلف می تواند دستخوش تغییر و تحول شود . سوال اینجاست ، مگر نه اینکه تحلیل تکنیکال یعنی پیش بینی رفتار بازار درآینده بر اساس رفتار گذشته قیمت ؟ جواب در ظاهر آری است ، اما براستی جوابآری است ؟
بارها در بازار دیده ایم خط روندی شکسته است ومجدد به حرکت قبلی خود ادامه داد و جمله همیشگی تحلیل فیل شد به گوشمانخورده ، بارها دیده ایم یک واگرایی به زیبایی باعث تغییر روند حرکتی شد ،اما چرا اینبار بدرستی عمل نکرد ؟ آیا رفتار بازار در شرایط مختلف بایدیکسان باشد ؟ سوال نافذتر آنکه آیا آن واگرایی که دفعه قبل بخوبی عمل کرد ،معامله گران از نقطه نظرروحی روانی و کلیت شرایط پیرامونی در همین شرایط فعلی بودند ؟ از کجا می توان فهمید ؟
در مطالبی که عنوان شد همگی در خصوص سیستم های پرقدرت بازار بود و هر چه به سمت سیستم های کم قدرت تر و معمولی تر بازار میرویم شرایط حادتر و حادتر می شود مانند سیستم هایی که مبتنی بر عبورمیانگین های متحرک از هم می باشد مطلقاً وابسته به رفتار بازار است و لاغیر !
بارها و بارها در این سال ها از خود پرسیده امآیا می شود امروز را کاملاً ریلکس و آرام باشم و هیچ گونه مشکل فکری و ذهنینداشته باشم ؟آیا می توانم امروز را بدون اینکه چیزی ذهن مرا مخشوش کند بهآرامی روز را به پایان برسانم ؟ در جواب به خود می گویم مگر می توانی محیطپیرامونی خود را کنترل کنی ؟ مگر می توانی تاثیرات محیط پیرامونی خود رابکلی ..... کنی ؟ وقتی به سراغ بازار می آیم و بعنوان مثال خط روندی را میبینم که به سمت بالا شکسته از خود می پرسم آیا این شکست قیمت در امروز میتواند منجر به صعود قیمت شود ؟آیا محیط پیرامونی و رفتار یک سری معامله گرنمی تواند بر تفکر خرید غالب شده و منجر به نزول قیمت شود ؟ بعنوان مثالآیا اکنونکه طلا موج سه اش به پایان رسیده و می بایست برای موج چهار نزولمختصری بکند ، آیا من می توانم رفتار بازار را در خصوص این حرکت پیش بینیکنم ؟ آیا احتمالش هست بازار چارهی نداشته باشد و باز به حرکتش ادامه دهد ؟آیا رفتار کنونی بازار ممکن است تحت شرایط محیطی دستخوش تغییر شود ؟
بارها در این سال ها با جمله های معروف با قالب یکسانی مواجه شده ام که دیدی فلان کمک مالی به بازار بورس باعث شد من زیانکنم و بازار در جهت تحلیل نرود و تحلیل را فیل کند ؟
اینها همه رفتار بازارند و رفتار در شرایط مختلف دستخوش تغییر ، اینجاست که سوال بزرگ تری به ذهنم می رسد که مدت هاست آن رابا خود مرور می کنم تا شاید جوابی بیابم ، از خود می پرسم ، که من و همه مردمان « ذات » ماندر تمام این سال ها یکی بوده و دستخوش تغییرات پیرامونی نشده است ، مگر نه اینکه رفتار را نمی توان تفسیر و تحلیل درست کرد بدلیل عدم ثباتی که دارد ، چرا بجای اصرار بر تحلیل یک چیز بی ثبات دنبال تحلیل « منطق یا ذات بازار » نباشیم ؟
با نگاهی دقیق به محیط اطراف و دیدن سیستم هایمعاملاتی به این نکته می رسیم که تمامی سیستم ها وابسته به رفتارند و هیچ سیستمی بدنبال کشف و بررسی ذات بازار نبوده است ، براستی سوال اینجاست آیامی توان ذات بازار را درک کرد و بر اساس آن تحلیل انجام داد ؟ اگر چنین سیستمی طراحی شود براحتی می توان جشن بزرگی بپا کرد و دیگر نگفت بازارفارکس بازار پر تلاطمی است !
پایان سخن آنکه روزی فرا میرسد که عده قلیلی براساس منطق و ذات بازار در حال معامله هستند و به آنها که براساس رفتاربازار تحلیل و معامله می کنند با دلسوزی می نگرند و کاری هم از دستشانساخته نیست ، چون اگر قرار باشد ذات بازار برای همه افشا شود روز مرگ بازاراست .

[qwertyui]

ممنون از مطالب بسیار مفید

[shyazdi]

با سلام خدمت دوستان و اساتید محترم

بنده هر چند که هنوز جزء گروه برندگان قرار نگرفته ام ولی امیدوار به مسیری که در پیش گرفته ام هستم و اگر زمان فرصت دهد و وقت بیشتری بگزارم به هدفم خواهم رسید.

اما غرض از مزاحمت این که خواستم مطالب ارزشمندی را از یکی از اساتید محترم نقل قول کنم که تقریباً مربوط به دو سال پیش است و امروز که اتفاقی و دوباره به آن برخورد کردم دیدم چطور در آن زمان و به سادگی از کنار آن رد شدم.

دوستان حدس بزنند این سخنان مال کیست؟

"رفتار یا ذات بازار"


در سال های اخیر سیستم ها و روش های معاملاتی متعددی ظهور نموده که بر حسب قدرت ، افراد بیشتری را به خود جذب نموده است ،هر چه تعداد این سیستم ها بیشتر و بیشتر می شود ، کما فی السابق آمار ناامید کننده نود درصد بازنده و تنها ده درصد برنده در بازار را شاهد هستیم . در حالیکه در حالت معمولی باید پنجاه درصد در این بازار برنده باشند وپنجاه درصد بازنده !
سیستم های معاملاتی که در این سال ها طراحی شدهنه تنها موفق نشده این خسران معامله گران را بکاهد بلکه گاهاً پیچیدگی هایآن موجب شده معامله گران نتوانند یک اسراتژی ساده و سود ده معاملاتی برایخود طراحی کنند .
چنانچه نگاه خود را به بازار دقیق تر کنیم ، میبینیم تمامی روش های معاملاتی از کلاسیک و غیر کلاسیک بر پایه « رفتار » بازار طراحی شده است و ریشه همه مشکلات کنونی به همین یک کلمه باز می گردد ! چگونهمی توان رفتاری را که می تواند بر اثر سلسله رخدادهای محیطی وپیرامونی تغییر می کند را پیش بینی یا تحلیل کرد ؟ چگونه می توانرفتار راکه مفهومی کاملاً نسبی و وابسته به پارامترهای متعدد هست را تجزیه و تحلیلکرد ؟ سیستم بسیار منظمی به نام « انسان » یکی از بی نقص ترین سیستم هایطراحی شده از نظر فکری در نظام خلقت است ، چگونه می توان رفتار انسان را دردو روز مختلف در حالیکه در معرض رخدادهای گوناگون بوده اند با هممقایسهکرد ؟ آیا می توان از روی اینکه یک فردی جمعه ها از نظر روحی و روانیشخصیتی آرام دارد پی به این قضیه برد که این شخص همه جمعه ها آرام است ؟آیا می توان از روی اینکه شخصی علاقه زیادی به غذای همبرگر دارد پی به اینقضیه برد که هر زمان به وی همبرگر تعارف کنند خواهد خورد ؟ آیا می توان ازروی این قضیه که یک فردی کلاً انسان مهربان و رئوفی است پی به این ضیه بردکه این شخص هیچ گاه عصبانی نمی شود ؟
آیا می توان منظم تر از رفتار انسان در نظام خلقتمثالی آورد ؟ ممکن است پرسش این باشد که حیوانات بدلیل غرایض بیشتر و تعقلکمتر رفتار منظم تری داشته و قابل پیش بینی تر هستند ، چنانچه حیوانات میخواستند بازار را بسازند شاید بازار آرام و بدون پیچیدگی داشتیم ، اما ازبخت بد این انسان ها هستند که این بازار را می سازند ، این رفتار انسانهاست که چنین بازاری را خلق نموده است .
ازآنجایی که رفتار یک شخص در محیط اطرافش ممکناست دستخوش تغییر و تحولات بی شمار باشد ، رفتار جمعی انسان ها نیز ممکناست در شرایط مختلف دستخوش رخدادهای بی شمار باشد ، جمله این تحلیل فیل شدرا بارها و بارها در هر سیستم معاملاتی شنیده ایم ، جمله معروف خبرهایفاندامنتالی باعث شد من ضرر کنم را نیز بارها ، اما آیا این رفتار بازارطبیعی نیست ؟ جواب یقیناً مثبت است ،

اما اگر طبیعی هست پس چرا متضرر میشویم ؟ جواب کاملاً روشن است ، چگونه رفتار یک شخص را در دوره های زمانیمختلف نمی توان پیش بینی کرد ، رفتار بازار را نیز نمی توان پیش بینی کرد واین حالت تصادفی بودن در حالت بد بینانه شاکله و ساختار طبیعی رفتار بشریتاست .

بارهابارها ، از قوی ترین سیستم های معاملاتیمانندامواج الیوت ، الگوهای هارمونیک ، شکست روند ، واگرایی ها ، ..... موارد نقض دیده ایم و از کنارش بی تفاوت گذشتیم و از خود نپرسیدیم چرابازار « رفتارش » چنین بود ؟ ما همانطور که یک شخص در ده هفته متوالیمهربان است پس در هفته یازدهم می تواند مهربان نباشد می توانیم به ایننتیجه برسیم که بازار چنانچه در ده وضعیت مشابه قبلی یک رفتار داشته ممکناست در بار یازدهم رفتاری متفاوت از خود نشان دهد !

تاکنون از خود پرسیده ایم چرا امواج الیوت درقسمت اصلاحی ها ، هر بار ممکن است یک فرمی به خود بگیرد ؟ تاکنون پرسیدهایم چرا مثلاً طلا دفعه قبل موج چهارش زیگراگ بود و اینبار چرا ساده شده ؟چرا مثلاً نفت دفعه قبل موج سه اش روی یک درصد فیبوناتچی افتاد و اینبارروی یک درصد دیگر ؟
چرا روش معاملاتی ما در امواج الیوت بعد از اتمام یکپنج موجی نمی دانیم ممکن است یک موج حرکت در جهت عکس شروع شود یا موجاصلاحی ؟ دلیل آن واضح و روشن است چون ما در حال تحلیل « رفتار » هستیم ،چیزی که بارها و بارها در شرایط مختلف می تواند دستخوش تغییر و تحول شود . سوال اینجاست ، مگر نه اینکه تحلیل تکنیکال یعنی پیش بینی رفتار بازار درآینده بر اساس رفتار گذشته قیمت ؟ جواب در ظاهر آری است ، اما براستی جوابآری است ؟
بارها در بازار دیده ایم خط روندی شکسته است ومجدد به حرکت قبلی خود ادامه داد و جمله همیشگی تحلیل فیل شد به گوشمانخورده ، بارها دیده ایم یک واگرایی به زیبایی باعث تغییر روند حرکتی شد ،اما چرا اینبار بدرستی عمل نکرد ؟ آیا رفتار بازار در شرایط مختلف بایدیکسان باشد ؟ سوال نافذتر آنکه آیا آن واگرایی که دفعه قبل بخوبی عمل کرد ،معامله گران از نقطه نظرروحی روانی و کلیت شرایط پیرامونی در همین شرایط فعلی بودند ؟ از کجا می توان فهمید ؟
در مطالبی که عنوان شد همگی در خصوص سیستم های پرقدرت بازار بود و هر چه به سمت سیستم های کم قدرت تر و معمولی تر بازار میرویم شرایط حادتر و حادتر می شود مانند سیستم هایی که مبتنی بر عبورمیانگین های متحرک از هم می باشد مطلقاً وابسته به رفتار بازار است و لاغیر !
بارها و بارها در این سال ها از خود پرسیده امآیا می شود امروز را کاملاً ریلکس و آرام باشم و هیچ گونه مشکل فکری و ذهنینداشته باشم ؟آیا می توانم امروز را بدون اینکه چیزی ذهن مرا مخشوش کند بهآرامی روز را به پایان برسانم ؟ در جواب به خود می گویم مگر می توانی محیطپیرامونی خود را کنترل کنی ؟ مگر می توانی تاثیرات محیط پیرامونی خود رابکلی ..... کنی ؟ وقتی به سراغ بازار می آیم و بعنوان مثال خط روندی را میبینم که به سمت بالا شکسته از خود می پرسم آیا این شکست قیمت در امروز میتواند منجر به صعود قیمت شود ؟آیا محیط پیرامونی و رفتار یک سری معامله گرنمی تواند بر تفکر خرید غالب شده و منجر به نزول قیمت شود ؟ بعنوان مثالآیا اکنونکه طلا موج سه اش به پایان رسیده و می بایست برای موج چهار نزولمختصری بکند ، آیا من می توانم رفتار بازار را در خصوص این حرکت پیش بینیکنم ؟ آیا احتمالش هست بازار چارهی نداشته باشد و باز به حرکتش ادامه دهد ؟آیا رفتار کنونی بازار ممکن است تحت شرایط محیطی دستخوش تغییر شود ؟
بارها در این سال ها با جمله های معروف با قالب یکسانی مواجه شده ام که دیدی فلان کمک مالی به بازار بورس باعث شد من زیانکنم و بازار در جهت تحلیل نرود و تحلیل را فیل کند ؟
اینها همه رفتار بازارند و رفتار در شرایط مختلف دستخوش تغییر ، اینجاست که سوال بزرگ تری به ذهنم می رسد که مدت هاست آن رابا خود مرور می کنم تا شاید جوابی بیابم ، از خود می پرسم ، که من و همه مردمان « ذات » ماندر تمام این سال ها یکی بوده و دستخوش تغییرات پیرامونی نشده است ، مگر نه اینکه رفتار را نمی توان تفسیر و تحلیل درست کرد بدلیل عدم ثباتی که دارد ، چرا بجای اصرار بر تحلیل یک چیز بی ثبات دنبال تحلیل « منطق یا ذات بازار » نباشیم ؟
با نگاهی دقیق به محیط اطراف و دیدن سیستم هایمعاملاتی به این نکته می رسیم که تمامی سیستم ها وابسته به رفتارند و هیچ سیستمی بدنبال کشف و بررسی ذات بازار نبوده است ، براستی سوال اینجاست آیامی توان ذات بازار را درک کرد و بر اساس آن تحلیل انجام داد ؟ اگر چنین سیستمی طراحی شود براحتی می توان جشن بزرگی بپا کرد و دیگر نگفت بازارفارکس بازار پر تلاطمی است !
پایان سخن آنکه روزی فرا میرسد که عده قلیلی براساس منطق و ذات بازار در حال معامله هستند و به آنها که براساس رفتاربازار تحلیل و معامله می کنند با دلسوزی می نگرند و کاری هم از دستشانساخته نیست ، چون اگر قرار باشد ذات بازار برای همه افشا شود روز مرگ بازاراست .

سلام
با توجه به سخنان آقای آزادی که در کلاس آنلاین می شنوم می بینم که از نظر تفکری این نوشته ها خیلی با سخنان ایشان انطباق دارد و فکر می کنم که از نوشته های ایشان باشد.

[aligh]

سلام به دوستان
من کلیه نوشته های تاپیک را چند بار مطالعه کردم و خوب زیاد سخت نیست که متوجه بشیم که 90%دلایل گفته شده مشترک است ولی من از زمانیکه اشکالاتم را فهمیدم و سعی کردم که آنها را رفع کنم متوجه یک مشکل جدید شدم که به مورد میگوییم
فهمیدم باید پلان معاملاتی داشته باشم با مشقت زیاد یک پلان تهیه کردم اولین قانون این پلان این بود که به پلانم وفادار باشم ولی نتوانستم این کار ظاهرا ساده را انجام بدهم
قرار بود مدیریت سرمایه کنم طبق پلان ...نشد
قرار بود حتما استاپ لاست بگذارم و بیشتر استاپ لاست ها می خورد بخصوص آنها که بزرگتر بود
قرار بود ساعت معاملاتی را رعایت کنم ولی بعد از 10 دقیقه که جلوی متاتریدر می نشستم و طاقت نمی آوردم که جلوی خودم را بگیرم و از موقعیتی که می دیدم بگذرم و پوزیشن میگرفتم
در پلان نقاطی که برای ورود تایین کرده بودم بعد از تغییر روند و نقطه مطمئن برای ورود و در جهت روند بازار بود خوب معمولا برای رسیدن به چنین نقطه مطمئنی معمولا چند پیپ از کف فاصله می گیریم ولی طاقت نمی آوردم که این چند پیپ را از دست بدهم و فکر میکردم که چند کندل دیگر به آن نقطه مورد نظر میرسد و بهتر است که در کف وارد شوم خوب بعداز اینکه پوزیشن می گرفتم بازار چند پیپ در جهت مورد نظر من پیش میرفت و من یک سود کوچکی میکردم و بعد بازار برمیگشت هم سود را از دست میدادم هم پول خودم را
خلاصه دیدم که یکی از موارد اصلی دیگر پلانم را که کنترل احساسات بود را اصلا نمی توانم رعایت کنم
وقتی که پوزیشنم هم وارد سود میشد ترس اینکه بازار برنگرده با سود کم سریع خارج میشدم ( نتیجه سودهای کم و ضررهای بزرگ بود
بعضی از روزها که همه چی خوب بود و خوب سود میکردم در آخر روز با دو یا سه ترید بیمورد کل سود آن روز +مبلغی ضرر میدادم در صورتی که در پلان معاملاتیم قرار بود روزی 3 تا معامله بیشتر نکنم ( چون طبق استراتژی که برای ورود در نظر گرفته بودم بطور معمول بیشتر از 3 موقعبت ایجاد نمیشد
خلاصه چندین بار پلان را مرور کردم و معاملاتم را بررسی کردم متوجه شدم که پلان اشکال خاصی ندارد اشکال اینجااست که من بلد نیستم قوانین پلان را اجرا کنم و بعد تصمیم گرفتم تک تک موارد را تمرین کنم پس گفتم میروم در یک حساب دمو اینکاررا میکنم ولی بعد از چند روز متوجه شدم تا فشار حساب ریل نباشد فایده ندارد پس دوباره رفتم سراغ حساب ریل و تصمیم گرفتم که اول یک مدیریت سرمایه برای تمرین در حساب ریل بگذارم پس اول فرض کردم فقط50$ در حساب دارم و لات سایز خودم را از 0.1 لات تبدیل کردم به 0.01 لات
حالا سود و ضررم در حد 1 یا 2 $ بود و دیگر فقط با پیپ کار میکردم
بعد شروع کردم تمرین برای استاپ خوردن چون هم ترسم از استاپ خوردن بریزد و هم بفهمم که استاپ خوردن یعنی سود دو برابر فعلا هنوز دارم استاپ خوردن را تمرین میکنم و احساس خیلی خوبی دارم
به جای اینکه در کف وارد بشوم سعی میکنم کف را فراموش کنم و بعد از شکل گرفتن روند در محل مورد نظر وارد شوم
بزای جلوگیری از اور ترید کردن و در ساعت (طبق پلان ) ترید کردن سعی میکنم زمانی که لازم نیست پشت کامپیوتر نشینم
یکی از مشکلات دیگر که هنوز دارم چند پلانی است که در آن واحد میخواهم این چند استراتژی با هم دیگر جور باشد که اگر اینطور بشه یعنی همه چی درست است ولی معمولا اینطور نمی شود
خلاصه در آخر متوچه این شدم که بحث های درست جالب و به ظاهر ساده که آقای آزادی عزیز میگوید نه تنها ساده نیست بلکه بسیار هم سخت است و فکر میکنم که اگر روی تک تک موارد آن خوب و کامل تمرین نکنیم چند ماه دیگر در همین فروم ها شاهد این باشیم که بسیاری از دوستان بنویسند که با پلان آقای آزادی هم کار کردیم و نشد

[shyazdi]

سلام
مدتی است که این تاپیک تعطیل مونده در حالی که به نظر من این تاپیک هم مثل بقیه سرشار از فایده و تجربه است به قول قدیمی ها میگن گران ترین چیز دز دنیا کسب تجربه است حال که فرصتی پیدا شده که این گران ترین چیز را بتوانیم با کمترین هزینه بدست بیاریم بی تفاوت از کنارش میگذریم من سالهاست که دارم در مورد بازار و فارکس مقالات و جزوات را مطالعه میکنم و آنقدر که از مطالعه اش لذت می برم از خود ترید شاید به این اندازه لذت نبرم جون میدونم خوندن و مطالعه کردن و کسب علم و دانش میتونه رمز موفقیت باشه اگر یکسال ترید کنی اما آگاهانه و هوشمندانه بهتر از 100 سال ترید بدون تجربه و دانش ارزش داره و ثمره آن برای یک عمر شاید مفید واقع بشه . من تمام جزوه ها و کتابها و پارگرافها را هر کدام را بارها و بارها مطالع کردم و هر دفعهکه میخوانم بازهم برام تازگی داره در بین آنها به جزوه ای برخوردم که شاید خیلی از شماها هم آنرا مطالعه کرده باشین ولی احساس کردم نقل کردنش در این تاپیک شاید بی ربط نباشه کسانی که قبلا" مطالعه کردن برایشان یک یادآوری میشه و کسانی هم که نخوندن شاید خواندن آن خالی از لطف برایشان نباشه یکی از بزرگان بازار به 10 عامل شکست در بازار اشاره کرده که سعی میکنم روزی یکی از آن 10تا را در این جا قرار بدن که خواندن آن زیاد هم حوصله شما را سر نبره و ساعتهای پر استرس و به اتمام رسیدن پوزیشن را با مطالعه این تاپیک سپری کنید تا شاید کمی از آن استرس کاهش پیدا کند.

10 رتبه برتر شکست بازار فارکس
خوب بگذاريد شروع کنيم.....
اشتباه شماره 10 : دمو بمدت طولاني
دمو نوعي تريد آزمايشي است. اگر تجربه تريد را نداريد بھتر است در آغاز با دمو شروع کنيد. مزاياي اين
کار اين است که شما با اساس کار بازار آشنا مي شويد. در دمو شما مي توانيد نتايج تريدھا ي خود را
بصورت مصنوعي در حسابي غير واقعي ببينيد. با گذشت زمان بسياري از تريدرھا قادر اند که در بازه
زماني کوتاه مدت حساب خود را چندين برابر کنند و متقاعد مي شوند که در حساب واقعي نيز مي توانند
نتايج مشابھي بدست بياورند. حساب واقعي خود را افتتاح مي کنند و پوفففف!!. در طول 3 تا 4 ھفته
غالبا نيمي از سرمايه خود را از دست مي دھند و اين عقيده من نيست. آمار چنين مي گويد. از بروکرھاي
خود نيز در اينباره مي توانيد سوال کنيد. نسبت "تريدرھاي دمو " به" تريدرھاي موفق ريل" يک در نود
است.
چرا اين اتفاق مي افتد؟
زيرا تريدر ريسک را تجربه نکرده است.
بگذاريد از مثالي استفاده کنم.
من يک خلبان شخصي ھستم. و از سن 17 سالگي بتنھايي تجربه پرواز تک نفره را دارم. در سال 1979
در شرايط سخت داشتم. T- در آکادمي نيروي ھوايي استخدام شدم. پروازھايي نيز با جت جنگنده 38
بسياري از دوستان از تجربه ھاي بالاي من در پرواز مطلع ھستند.
در حومه شيکاگو فرودگاھي براي برنامه ھاي روزانه خلبانان جنگنده وجود دارد. در اينجا کمک خلبانان
بھمراه خلبانان بازنشسته ارتش در ھواپيماھاي فوق پيشرفته به تمرين مشغول اند. شما مجازيد بصورت
واقعي پرواز را تجربه کنيد و تعقيب و ھدف گيري دشمن(کمک خلباني ديگر بھمراه خلبان بازنشسته اي
بشما اعطا " Kill ديگر) را تمرين کنيد. در صورتيکه بدرستي دشمن را ھدف گيري نمائيد يک جايزه" بنام
خواھد شد. يک روز براي سرگرمي به اين مکان رفتم و مطابق انتظار در پي رھگيري يک مبتدي بودم. البته
با او صحبتي از آموزش ھاي نظامي خود نکردم. وقتي با او از نوع آموزش ھاي او صحبت به ميان آمد از
نمره ھاي خوبي که در دوره ھاي آموزشي کسب کرده بود ، با اعتماد بنفس بالا سخن گفت. او مدعي
F-15 Eagle و F-16 Falcon بود که تمامي حريفان خود را در شبيه سازھاي مايکروسافت ، اعم از
شکست داده است. پذيرفتم که اعبارنامه او از درجه بالايي برخوردار بود و از لحاظ آمار ميزان شکست او 6
در 20 پرواز بود. در ھمان ابتداي کار از عدم توانايي او در انجام کارھاي ايروبيک مطلع شدم و بارھا و بارھا
او را در معرض خطر قرار دادم و اگر کسي در کنار او نبود احتمال سقوط او بسيار بالا بود.
بايد يادآوري کنم که من ھرگز با شبيه سازھاي مايکروسافت پرواز نکرده ام. تجربه ھاي من واقعي بوده
اند و اين تفاوت بين ما دو نفر بود.
متوجه منظور من شده ايد؟ "وانمود کردن" ھرگز نمي تواند نتايج يک عمل حقيقي را بدست بياورد. بله در
مقطعي از زمان کسب تجربه در شبيه سازھا لازم است .در مورد جنگ ھوايي نفر به نفر "وانمود کردن"
يک خلبان جنگي در مقابل دشمن با تجربه، باعث نابودي شما خواھد شد. در اين مرحله فرصتي براي
وانمود کردن نخواھيد داشت. در حقيقت نيروي ھوايي امريکا مدتھا پيش چنين تجربه اي را کسب کرد. در
1918 ، نيروي ھوايي از نيروھايي بھره - جنگ متحدين با نيروھاي مرکزي(جنگ جھاني اول) در سال 1914
برد که تجربه پرواز آنھا گاھا از 10 ساعت تجاوز نمي کرد. تصور کنيد که آن مردان با چه سرعتي در نبرد با
کشته شدند. بسياري نتيجه گرفتند که پرواز "خطرناک "است، اما Immelmann * وBoelke ،Richthofen
در حقيقت نبود آموزش ھاي لازم خطرناک بود.
من قصد ندارم شما را با توانائي ھاي خود در پرواز تحت تاثير قرار دھم .بلکه اميدوارم متوجه شباھت بين
"تريد دمو" و "شبيه سازھاي مايکروسافت "شويد.
وانمود کردن به انجام کاري شما را براي انجام درست آن متقاعد نميکند .تريد دمو توانائيھاي واقعي تريدر را
از شما پنھان مي کند. تريد دمو شما را در مقابل "تريدر ھاي واقعي" و "پولھاي واقعي" به کشتن مي
دھد. و اين ديگر يک بازي نيست. اگر اشتباھي انجام دھيد از پول شما کاسته خواھد شد. دکمه
خود را در شبيه ساز بياندازيد ، فرصت ھاي ديگري خواھيد داشت. F- بازگشتي در کار نيست. اگر 16
شما در نبرد يعني کشته شدن.از دست دادن پول در دمو مستوجب ايجاد اکانت جديدي F- انداختن 16
است و از دست دادن پول در ريل بازگشت به خانه بصورت يک "ورشکسته" است. تريد دمو ھدر دادن زمان
است زيرا ھرگز نمي توانيد توانائي ھاي واقعي يک تريدر را در دمو بدست بياوريد. تريد دمو تنھا مي تواند
کارائي ھاي پلتفرم معاملاتي شما را بشما بياموزد. در حقيقت اين امتياز قابل ايست. اما وقتي با اين
امکانات آشنا شديد، و حساب خود را ايجاد کرديد، اکانت دمو وظيفه خود را انجام داده است و پنجره آن را
ببنديد. اکنون زمان آن است که "انجام بدھيد يا بميريد". فرصت ديگري نداريد.
اشتباه شماره 10 را انجام ندھيد. ھرگز فکر نکنيد که با "وانمود کردن" در حال کسب تجربه ھاي واقعي
ھستيد.
چطور مي توانيد اين مشکل را بدتر کنيد :اکانت ديگري براي دمو در 30 روز آينده باز کنيد. يا بعد از
مارجين کال شدن در حساب ريل، به حساب دمو باز گرديد.
راه حل :کوچکترين مقداري که بروکر اجازه مي دھد حساب ريل باز کنيد و 90 روز آينده را با کوچکترين
حجم ممکن تريد کنيد. اگر موفق به افزايش آن شديد حجم معامله و مقدار حساب را 20 % افزايش دھيد.
اگر ھم حساب شما مرتبا کاھش يافت، اين را بپذيريد. تنھا را آموزش ھمين است.
*از خلبانان ماھر نيروھاي متحدين که کتابھاي فراواني پيرامون مھارت ھاي آنان نوشته شده است .

ادامه دارد

[shyazdi]

اشتباه شماره 9

اشتباه شماره 9: نداشتن برنامهء تريد

تصور کنيد که امروز بعدظھر با مدير حسابداري خود تماس گرفته ايد. تصور کنيد که از او پرسيده ايد:" براي
شش ماه آينده چه برنامه اي داريد؟" و فرض کنيد که او پاسخ مي دھد: "خوب. ھرچه پيش آيد!. سعي
مي کنم که در مسير درستي حرکت کنم و اگر اينطور نبود خارج خواھم شد!!
چه مدت از او بعنوان حسابدار خود استفاده مي کنيد؟
بسياري از تريدر ھا در کارھاي روزانه از رفتارھايي مشابه بھره مي برند و بسياري حتي از اين نياز آگاھي
ندارند. نداشتن برنامه اي واضح و فشرده براي تريدھاي روزانه، مشکلي جدي است و شما ميبايد ھرچه
سريع تر آن را رفع کنيد. بھترين راه براي توصيف يک برنامه به شما، معرفي يک مثال بارز از تريدري حرفه
اي است. اين يک برنامهء تريد واقعي مربوط به تريدري حرفه اي است که از دوستان من نيز مي باشد.
2006 برنامه تريد سال
"ھدف اصلي من، کسب 100 % سود در انتھاي سال است. براي اين منظور اھداف نزديک تري براي خود
انتخاب کرده ام و آن کسب 25 % سود در ھر فصل است و بطور روزانه اکويتي خود را محاسبه مي کنم.
وقتي به اھداف روزانه خود رسيدم و مقدار اکانت به حدنصابي رسيد، دو روز استراحت خواھم کرد و البته
پزيشن ھاي در ضرر خود را ميبندم و پزيشن ھاي در سود خود را باز مي گذارم .
اگر سودھاي پزيشن ھاي باز من از مرز 25 % فراتر رفت، به پزيشن ھاي در سود اضافه خواھم کرد و حد
ضرر را طوري قرار خواھم داد که 25 % سود براي من محفوظ بماند.
اگر به سود فصلي خود نرسيده باشم، پنج روز استراحت خواھم کرد. و نتايج سيستم خود را بررسي
خواھم کرد. و از خود خواھم پرسيد : "آيا رفتار بازار تغيير کرده است که سيستم من بازدھي قبل را
ندارد؟"
در طول سال بيشتر از سه بازار را تريد نخواھم کرد زيرا که ميدانم قدرت تمرکز روي بازار ھاي بيشتري را
ندارم.
اگر تعداد پزيشن ھاي بازندهء پشت سر ھم من در يک بازار، بيش از چھار پزيشن باشد، مجددا به 5 روز
مرخصي خواھم رفت ولي پيش از آن تريدھاي در سود خود را باز گذاشته ولي تريدھاي در ضرر خود را مي
بندم. از استاپ مناسب براي حفظ سودھا بھره خواھم برد.
اگر در ھر مرحله از برنامه پيش بيني فراتر روم، استراحت خواھم کرد و 30 %از سود خود را خارج کرده و
در جاي امني حفظ خواھم کرد. و اگر به برنامه نرسيده باشم به ھيچ وجه به اکانت خود اضافه نخواھم
من بيش از 40 % شود براي يک سال تريد را کنار خواھم گذاشت . Drawdown کرد. اگر مقدار
و . R/R روزانه تمامي فعاليت ھاي تريد خود را يادداشت خواھم کرد و بطور ھفتگي آن را مرور خواھم کرد
نتايج من مشخص است. ھدف من افزايش 5% ھرکدام در انتھاي ھر ھفته است.
من تنھا به قسمت صعودي بازار علاقه مندم و تنھا دست به خريد خواھم زد .زيرا که ميدانم ھر سه بازار
Option مورد علاقه من از جنبه فاندامنتال در طول سال صعودي خواھند بود. مي بايد که در طول سال با
سودھاي مناسبي نصيب خود مي Option آشنا شوم، زيرا که ميدانم در سال گذشته در صورت آشنائي با
کردم. در طول ھفته 2 ساعت را به مطالعه در اين زمينه خواھم پرداخت.
پسرم در ماه مي اينجا را بمقصد اروپا ترک خواھد کرد. يک ھفته قبل تا يک ھفته بعد از ترک او، تريد
نخواھم کرد. برنامه داريم که در فستيوال ھاي اکتبر شرکت کنيم. از اينرو سه روز قبل و بعد از آن نيز تريد
نخواھم کرد .ميدانم که از اختلاف ساعت بين کشور ھا نيز رنج مي برم. پس تا يک ھفته بعد از بازگشت
کرده ام و Block در شرايط خوبي نيستم و طبيعي است که تريد نمي کنم. اين روزھا را در تقويم تريد خود
از اينرو براي تريد وسوسه نخواھم شد".
اگر خوب اين برنامه را مطالعه کنيد متوجه مي شويد که در اين برنامه تنھا چيزھايي نوشته شده است که
تحت کنترل او است. و موارد خارج از کنترل او در اين برنامه تريد جايي ندارد (ھمانند بازار . (کتابھايي در
اين زمينه ھستند که مي توانند شما را در نوشتن يک برنامه خوب ياري دھند.
چطور مي توانيد اين مشکل را بدتر کنيد :در برنامه تريد خود سود ھاي غير متعارف را ھدف بگيريد.
مي توانيد سودھايي که در دوران دمو تجربه کرده ايد را نيز براي خود معين کنيد. نيازھاي احساسي خود
را در تريد منظور نکنيد و در ھنگام نوشتن برنامه جايي براي خانواده خود نگذاريد. مدام در نظر بگيريد که در
تمامي روزھا و در تمامي لحظه ھا مي توانيد تريد کنيد. سود مورد نظر خود در سال را با ميانگين
مشخصي براي تريد روزانه خود ھدف بگيريد.
راه حل :از يک تريدر حرفه اي بخواھيد که نقشهء روزانه/ ھفتگي/ ماھانه و ساليانه خود را به شما نشان
دھد. از خود بپرسيد که آيا ممکن است من نيز از برنامه اي شبيه به اين براي خود استفاده کنم؟ اگر تريدر
حرفه اي از نشان دادن برنامه خود به شما خودداري مي کند و يا چنين برنامه اي ندارد، او توانائي کمک
بشما براي کسب موفقيت را ندارد و فراموشش کنيد. منابع متعددي براي نوشتن يک برنامه موجود است.
لطفا مطالعه کنيد..
ادامه دارد

[shyazdi]

اشتباه شماره 8

اشتباه شماره 8: تريد با حجمي بزرگ براي حسابتان

سريعترين راه براي ورشکستگي، شرط بندي ھمهء دارائي بطور مداوم است. بسياري از تريدرھا زماني
اين درس را مي آموزند که حداقل چند بار خرابکاري ببار مي آورند. يعني حساب خود را نابود مي کنند و
مجبور مي شوند که دوباره حساب جديدي براي خود ايجاد کنند.
بنا به دلايلي، تمايلي در بسياري از تريدر ھا در سنين مختلف و با تجربه ھاي مختلف وجود دارد که موجب
مي شود آنھا از حجمي بزرگ در تريدشان استفاده کنند. اين نشاني از يک مشکل بزرگتر است که در
بيشتر تريدر ھا وجود دارد و اگر شما مدعي ھستيد که ديگر دست به چنين اشتباھي نمي زنيد، نمي
توانيد مدعي باشيد که چنين تمايلي در حال حاضر در شما وجود ندارد.
حال اين مشکل بزرگتر چيست؟
طمع، عزيزم طمع.
بايد بدانيد که باور شما، در زمانيکه يک تريد را فرصتي بزرگ براي کسب سودي غير متعارف مي داند،
مبتني بر واقعيت نيست. مطمئن باشيد که تنھا زمان مي تواند درستي رفتار شما در ھر تريد را قضاوت
کند. از اين لحظه در ذھن داشته باشيد که ھر تريدي که شما انجام مي دھيد پتانسيل حرکت در خلاف
جھت شما را نيز دارد و اگر شما با حجمي بزرگ وارد شويد، پتانسيل باختي بزرگ نيز بھمان اندازه براي
شما فراھم است .
سن، آموزش، توانائي و تجربه شما اھميتي ندارد. شما نمي توانيد تريد ھاي % 100 برنده داشته باشيد و
بنابر اين درصدي از تريدھاي شما نتيجه مطلوبي نخواھند داشت. پس آن تريدھا نبايد بقدري بزرگ باشد
که در اين پروسه به حساب شما لطمه وارد کند .
براي مقابله با طمع، شما نيازمنديد که تغييراتي در حساب خود و بعلاوه طرز تفکر خود ايجاد کنيد.
اولا که تريد يک بيزينس است. شما بايد با او ھمانند يک بيزينس رفتار کنيد .در ھر بيزينس قوانيني است
که تبعيت از آن بشدت توصيه مي شود و يکي از اين قوانين " بازگشت پذيري" است. بگذاريد ساده بگويم.
اگر پولي نداشته باشيد شما از بازي خارج خواھيد شد.
دوما، اگر شما پيش از اين برنامهء قابل قبولي براي خود طرح کرده ايد، پس لاجرم سود و زيان منطقي اي
مطرح شده است که شما R/R" نيز در آن پيش بيني کرده ايد. در قوانين پايه رياضي مبحثي بنام "ميزان
نيز ناگزير ھستيد با آن آشنا شويد. اين بدان مفھوم است که با ھر دلاري که شما از دست مي دھيد ،
چند دلار در آمد را انتظار مي کشيد و از ھر 100 تريد چه تعدادي ضررده و چه تعدادي سودده ھستند؟
با جمع بندي اين مطالب شايد سوالي در ذھن شما ايجاد شود که: " آخرش چي؟ " آيا ميدانيد که نتايج
زير از لحاظ آمار سودده ھستند؟
"از ھر 100 تريد 42 % سودده باشد
و در مقابل ھر دلار ضرر، دو دلار سود بدست بيايد".
اين عقيده من نيست. اين احتمال، "ماتريس نابودي" * ناميده مي شود و مي توانيد تحقيقاتي در اين
زمينه نيز داشته باشيد. البته اگر درصد سود شما بيشتر باشد و اگر ميزان سود شما از ميزان ضرر شما
نيز بيشتر باشد شما سرعت بيشتري در کسب درآمد خواھيد داشت. اما مقصود اين است که بدانيد با
چنين نتايجي نيز ميتوانيد کسب سود کنيد.
خوب است که در سمت بالاي ماتريس قرار بگيريد اما بسياري از تريدر ھا به چنين نقطه اي نمي رسند.
از اينرو است که پيشنھاد مي شود با کمترين مقدار تريد را شروع کنيد. اين کار تمريني مي شود که خود
را در مقابل طمع حفظ کنيد.
و براي اينکه بر موفقيت ھاي طولاني مدت تمرکز کنيد لازم است که با کوچکترين حجم ممکن به تريد
بپردازيد تا در موقعيتي قرار نگيريد که توان جبران شکست ھاي احتمالي پي در پي را نداشته باشيد. من
در ھر تريد از ريسک 1.5 % استفاده کنيد تا ھم تمرکز R/R به اين نتيجه رسيده ام که براي محدود کردن
خود را از دست ندھيد و ھم بر طمع خود چيره شويد.
اين بدين مفھوم است که براي ھر تريد خود، بدون توجه که چقدر به ميزان موفقيت آن ايمان داريد، بيشتر
از 1.5 % از حساب خود را وارد معامله نکنيد .و اين يعني که اگر شما از ريسکي برابر 3% تا 5% حساب
خود استفاده مي کنيد، شما از حجمي 2 تا 3 برابر بزرگتر از حجم منطقي بھره مي بريد. و با اين وجود
احتمال ماتريس نابودي بھيچ وجه مناسب نيست و به احتمال زياد شما قبل از اينکه به موفقيت دست پيدا
کنيد، تمامي حساب خود را از دست خواھيد داد.
اگر شما تريدري طمع کاريد و اگر چنين اتھاماتي بشما وارد است، ھمين امروز با بروکر خود ھماھنگ کنيد
و از حجم معاملات خود بکاھيد. و الا بايد بگويم که در انتظار يک حادثه ھستيد. سه تريد ضررده متوالي
مي تواند 15 % از حساب شما را بکاھد و آن را به تپش بياندازد. مخصوصا که شما تريدر روزانه باشيد!
چطور مي توانيد اين مشکل را بدتر کنيد :خود را متقاعد کنيد که شما در تريد نابغه ايد و اين براي
90 % درست بوده اند. مي - شما اتفاق نخواھد افتاد .خود را متقاعد کنيد که تحليل ھاي شما ھميشه 80
توانيد براي يکبار ھم که شده از استاپ استفاده نکنيد و يا حتي بعد از ھر تريد ضررده، بر حجم معامله
خود بيافزائيد.
20 از پول خود را از حساب خارج کنيد. در _ راه حل :سريعا حجم معامله خود را کاھش دھيد. و % 30
صورتيکه از لوريج 200 بھره مي بريد ھرگز بيشتر از 300 % از حساب خود را وارد يک معامله نکنيد. اگر اين
براي شما مفھوم تريدي ميني را دارد، بھتر است اين مفھوم را بپذيريد.
مربوط به ھمين نويسنده) ) Pschology of Trading *خلاصه مبحثي که بعنوان "ماتريس نابودي" در کتاب
مطرح شده به اينصورت است:
کاربرد اين جدول در اين است که احتمال از دست دادن 50 % از سرمايه در حالت ھاي مختلف چقدر است.
در اين جدول :
Profit/Loss Ratio - P/R
Winning Percentage - % Win
يک دلار سود در مقابل يک دلار ضرر) بھره مي بريد و درصد سودده بودن P/R براي مثال، اگر شما از( 1:1
پزيشن ھاي شما 50 % است، شما به احتمال 50 % نيمي از سرمايه خود را از دست خواھيد داد.
بھره مي بريد و 50 % از پزيشنھاي شما سودده باشند ، P/R نکته جالب در اين است که اگر شما از 2:1
احتمال از دست دادن نيمي از سرمايه شما 2% است و اگر بتوانيد درصد سوددھي پزيشنھاي خود را به
%60 برسانيد اين احتمال به 0 خواھد رسيد.
اشتباه شماره 7: تغيير در سايز تريدھايتان
ادامه دارد

[shyazdi]

اشتباه شماره 7

اشتباه شماره 7: تغيير در سايز تريدھايتان

بسياري از ورزشکاران حرفه اي مي توانند بشما بگويند که در زمانھايي آنھا در شرايط آرماني قرار دارند.
تمامي اين ورزشکاران با نظمي خشک و تمرين ھايي منظم به اين شرايط رسيده اند. يکي از مسائلي که
آنھا بطور مداوم تمرين مي کنند اصول اوليهء حرفه شان است.
براي گلف بازھا "طريقه چرخش" بعنوان اصل اوليه شناخته مي شود. در بيسبال "پرتاب توپ" بسمت
چوگان زن اينچنين است و در مسابقات رانندگي "مسير" بعنوان اصول اوليه شناخته ميشود.
در تريد پايه اوليه، شناخت سايز مناسب تريد، براي شما و روحيات شماست .تنھا به اين دليل که شما
توانائي مالي تريد 50 لات را داريد، مجاز به تريد در اين اندازه نيستيد. در بسياري از تريدرھا اين اشتباھي
رايج است که فکر مي کنند با افزايش مرحله اي سايز تريد در ھر روز ، آمادگي تريد در آن اندازه در آنھا
ايجاد مي شود.
اگر از بسياري از تريدر ھا درباره خجالت آور ترين تريدشان بپرسيد، از تريدي صحبت مي کنند که آنھا بدليل
اينکه در شرايط آرماني قرار داشتند دست به افزايش حجم تريد زده اند ولي نتيجه اي معکوس گرفته اند.
به بيان ديگر آنھا در سود آوري به تعادل رسيده بودند و از اينرو دست به افزايش سايز تريد زده اند ولي اين
توازن براحتي بھم خورده است. اين تغيير سايز نگرش آنھا را تغيير مي دھد و نتيجتا باعث برھم خوردن
نظم آنھا مي شود.
اگر ميخواھيد دورنمائي از اين در ذھن داشته باشيد، به زماني برگرديد که سعي در انجام کاري جديد
داشتيد. آيا شده است که شخص ديگري اينکار را براي شما آسان جلوه دھد؟ براي مثال زمانيکه پسر يا
دختر شما براي اولين بار سعي در آموزش بيسبال يا رقص بالت مي کند و شما و مربي او براحتي توانائي
ھاي او را در اين زمينه درک مي کنيد. اما اگر شما براي پيشرفت به او فشار بياوريد باعث دلسردي آنھا
خواھيد شد زيرا آنھا ھنوز قادر به انجام اين کار نيستند. البته بمرور اين توان در آنھا ايجاد خواھد شد ولي
در حال حاضر اين را نمي بينند و اين باعث کمبود اعتمواد بنفس در آنھا ميشود. تصور کنيد که قھرمانان
امروزي بيسبال را در سن 10 سالگي به زمين مي فرستادند!!
در دوران جواني پيش از آنکه به تريد بپردازم مدتي براي آموزش رانندگي در کلاس ماشين ھاي تک
صندلي مي رفتم.
آموزش با دوره ھاي نظري شروع شد و پس از مدتي به مرحله عمل رسيديم. من مجبور بودم که با دور
موتور پايين شروع بکار کنم تا از ماشين جا نمانم .*در دورھاي اول سعي در توجه به انتقاد ھاي مربي
داشتيم و اجازه نداشتيم از ميزان مشخصي از دور موتور فراتر رويم. بسياري از ھم دوره اي ھاي من در
ھمان ابتداي کار از ادامه رانندگي منع شدند. با رسيدن نوبت من بعلت موفقيت در يادگيري اصول اوليه و
اعتماد بنفس بالاي من بعد از سه دور ابتدائي ، اجازه استفاده از بيشترين قدرت موتور داده شد. وقتي که
مربي چراع سبزي براي بيشتر کردن مقدار دور موتور نشان داد، من احساس مي کردم که کاملا در شرايط
و ھيچ نگراني احساس نمي کردم. بيست دقيقه بعد نزديک بود که خود را (in the zone) ايده ال ھستم
بکشتن دھم. اشتباھات جدي اي از من سر زد که مجبور شدم سريعا سرعت خود را کاھش دھم و از
جاده خارج شوم. مربي به من گفت: "من شما را زودتر از موعد بجلو راندم".
اگرچه که من در دور موتور پائين اجراي مناسبي داشتم ولي از زيربناي توانائي اجرا، در دور موتور بالاتر
برخوردار نبودم. من نياز به زمان وتجربهء بيشتري داشتم. پس از مدتي من موفق به اينکار شدم اما اينکار
دو سال زمان برد. صادقانه مي گويم که در آن ھنگام چيزي نمانده بود که خود را بکشتن بدھم.
تريد شباھت زيادي به اين اشتياق آموزش دارد. نکاتي که در ابتدا باعث موفقيت در شما مي شود با

نکاتي که در مقاطع بعدي چنين چيزي را موجب مي شود متغيير است. وقتي شما بھتر و بھتر مي شويد
باعث از بين رفتن R/R وسوسه افزايش سايز تريد نيز در شما بيشتر خواھد شد و اين افزايش با تغيير
تمرکز شما خواھد شد. با ھمين تغيير جزئي مسائلي که بخوبي پيش مي رفت دچار بھمريختگي مي
شود.
تريدري نباشيد که توان انجام ھمه کارھا را در خود مي بيند. براحتي سايز تريدھاي خود را تغيير ندھيد.
اگر مسائل بخوبي پيش مي رود به آن پايبند بمانيد و با دلايل قانع کننده اي سايز تريدھاي خود را افزايش
دھيد. بسرعت اينکار را انجام ندھيد وگرنه شرايط تغيير خواھد کرد و جالب است که شما نيز دليل منطقي
براي اين نتايج بد نخواھيد يافت.
چطور مي توانيد اين مشکل را بدتر کنيد :بجاي تمرکز بر روي نظم خود، بر روي پولھايي که بدست
مي آوريد توجه کنيد. سايز تريدھاي خود را، بزرگترين مقدار ممکن انتخاب کنيد و قوانين مديريت سرمايه را
ناديده بگيريد. استاپ لاست را فراموش کنيد و وقتي ضرر مي کنيد سايز تريدھاي خود را مرتبا افزايش
دھيد.
راه حل :خود را قانع کنيد که از سايز مشخصي بھره ببريد تا در نھايت بتوانيد حجم حساب خود را دو برابر
کنيد. قبل از افزايش سايز تريد حداقل 100 معامله با سايز قبلي انجام بدھيد. مھم نيست که چقدر موفق
عمل مي کنيد، سايز تريدھاي خود را قبل از پايان رسيدن تقويم سال خود، افزايش ندھيد.
* يکبار با يکي از قھرمانان موتور سواري ايرن آشنا شدم. وقتي بحث موتورھاي سرعت پيش کشيده شد
ايشون نظر جالبي داشتند که شايد مورد توجه دوستان قرار بگيره. ايشون گفتند که: مھم نيست که اين
موتور ھا از چه شتابي بھره ميبرند. مھم اينه که کمتر کسي ميتونه از حداکثر شتاب اون استفاده کنه.
ذھن انسان نميتونه با اون سرعت خودش را با تغيير شرايط تطبيق بده. يعني در حال حاضر روي صفر
تمرکز کنه و 3 ثانيه بعد در سرعت 100 کيلومتر خودش رو ببينه .براي ھمين حرفه اي ھا حتي بعد از مدتھا
تمرين، بطور تناوبي سرعت خودشون رو افزايش ميدند.
حالا ايا ما ميتونيم به ھمين راحتي سايز معاملات خودمون رو افزايش بديم و باز ھم تمرکز قبلي رو داشته
باشيم؟منظورم حفظ يک ديسيپلين و نظم ھميشگي است؟ تازه گاھي ھم پيش مياد که با يک باخت
بطور احساسي سايز رو چند برابر مي کنيم که ديگه نور الي نور ميشه.

ادامه دارد

[Azadi]

سلام ممنون بابت این پست های قشنگ

فقط فونتش رو بی زحمت عوض کن.