دنیای تریدری

[shyazdi]

ادامه پست 225

سلام و درود

روان شناسی کلید موفقیت است
شما ممکن است تحلیلگر تکنیکی یا فاندامنتال باشید .ممکن است بر مبنای اخبار ترید کنید یا اقتصاد جھانی را خوب
بفھمید اما یادتان ھست آخرین باری که ترید کردید چه احساسی داشتید؟ نگران بودید یا میترسیدید؟ وقتی پوزیشن را
بستید چطور؟ این احساسات ھزاران تریدر مانند شماست که بازار را حرکت میدھد .
از ترن ھوایی پیاده شوید
اکثر تریدرھا ھمیشه منتظر موقعیت مناسبند اما به محض ورود به ترید منطق را به کناری گذاشته و اسیر احساسات
میشوند. آنھا با سوار شدن در ترن ھوایی احساسات، تمام ملزومات برد را فراموش میکنند و مھار عقلشان را به دست
احساسات می سپرند و اینجاست که تریدر با نداشتن کنترل روی خودش، کنترل حسابش را ھم از دست میدھد .
تمام تریدرھای موفق به نقش کنترل احساسات واقفند. تنھا بازنده ھا ھستند که نقش احساسات فردی و جمعی را
انکار میکنند .
برای موفقیت باید دنیا را ھمانگونه که ھست دید و با چشمان باز ترید کرد، روند ھا را شناخت و وقت و سرمایه را با رویا
پردازی ھدر نداد .
ترتیب مباحث
ترید موفق بر سه پایه استوار است :روانشناسی، تحلیل بازار (سیستم ترید) و مدیریت سرمایه. در ابتدا به
روانشناسی فردی یک تریدر خواھیم پرداخت. سپس روانشناسی جمعی را بررسی میکنیم. روانشناسی جمعی
عاملی است که کمک میکند دلایل حرکت بازار را بھتر درک کنیم. در ادامه با مثالھایی از الگوھای چارت نقش
روانشناسی جمعی را در آنھا نشان خواھیم داد. ھرچند دکتر الدر در کتابھای خود به بررسی تحلیل تکنیکال و مدیریت
سرمایه پرداخته است اما به دلیل اینکه این قسمتھا در مباحث خاص خود در سایت مورد بررسی قرار میگیرند، از آنھا
صرف نظر میکنیم.

ادامه دارد

[hich1389]

جناب یزدی بازخوانی کتابها از زبان شما بعلاوه استفاده از تجربیات شخصی شما برای بنده بسیار لذت بخش بود. از شما بابت زحمتی که متحمل شدید کمال تشکر را دارم

[مسلم آل شبر]

منهم بخاطر زحمت و وقتی که اقای یزدی دارند برای دوستان خود میگذارند و چنین مطالب مهم را بیان میکنند از ایشان تشکر میکنم !

[shyazdi]

ادامه پست 226

سلام و درود
با تشکر از دوستان عزیز وظیفه خدمتگزاری انجام میدهم . امیدوارم که مطالب بتونه در راه رشد و تعالی تریدری عزیزان قرار گیرد

شانس علیه شما

چرا اکثر تریدرھا می بازند و مارجین کال میشوند؟ تریدھای احساسی و بدون فکر دلایل کافی ھستند اما دلیل سومی ھم وجود دارد: بازارھای مالی به صورتی ساخته شده اند که احتمال باخت را بالا می برند .
صنعت مالی با اسلیپج و کارمزد مشتری را نابود میکند. اکثر آماتورھا باور نمیکنند که اسلیپج و اسپرد کم نابود کننده است ھمانطور که بعضی ساده لوحان با خود می اندیشند که چگونه یک باکتری کوچک میتواند مرگ آور باشد. نفی کردن نقش اسپرد و اسلیپج در ترید به ھمان اندازه خطرناک است که نوشیدن آب از یک برکه مشکوک در اوج اپیدمی وبا .
ھرچند در فارکس کمیسیون وجود ندارد اما نمیتوان منکر نقش اسلیپج شد. اسلیپج یعنی تفاوت قیمتی که شما اردر را میگذارید با قیمتی که پوزیشن باز میشود. در فارکس سه نوع اسلیپج وجود دارد: اسلیپج عادی (اسپرد)، اسلیپج در بازار نا آرام و اسلیپج مجرمانه .
بازی جمع منفی
بر خلاف آنچه تصور میشود، بازارھای مالی از جمله فارکس بازی جمع صفر نیستند. در بازی جمع صفر، برنده مالک ھمه پول بازنده است. مانند زمانی که من و شما شرط می بندیم که اگر یورو بالا رفت شما ١٠ دلار به من بدھید. اگر یورو بالا برود شما ١٠ دلار ضرر کرده اید و من ١٠ دلار سود. اما در فارکس مقداری از پول سھم بروکر است. برای مثال شما در ١٫٢۵١٠ یک لات استاندارد یورو می خرید و من در ھمان لحظه یک لات می فروشم. فرض میکنیم این معامله بین من و شما انجام میشود یعنی شما از من میخرید. حال در نظر بگیرید که یورو بالا برود و شما و من ھردو در ١٫٢۵٢٠ خارج شویم. اگر بازار جمع صفر بود، شما ١٠ پیپس ( ١٠٠ دلار) سود میکردید و من ١٠ پیپس ( ١٠٠ دلار) ضرر.
اما چون بازار ٢ پیپس اسپرد دارد، سود شما ٨٠ دلار ( ٨ پیپس) و زیان من ١٢٠ دلار ( ١٢ پیپس) خواھد بود که از این میان ۴ پیپس سھم بروکر است. موفقیت در بازارھای جمع منفی سیار سختتر از موفقیت در بازارھای جمع صفر است.
در اینجا از متوسط بھتر بودن کافی نیست و برای موفقیت باید یک سر و گردن از بقیه بالاتر بود . اسلیپج در بازار ناآرام معمولاً در زمان انتشار اخبار مھم اتفاق می افتد. در این مواقع ممکن است شما اردر ١٫٢۵١٠ بدھید اما بازار عملاً در ١٫٢۵٠۴ باز شود. از این ۶ پیپس ٢ پیپس اسپرد و بقیه اسلیپج است. این نوع اسلیپج در فارکس ریکوت (requote) ھم نامیده میشود. ھرچند یکی از محسنات بروکر خوب نداشتن ریکوت است اما بھترین راه برای جلوگیری از گیر افتادن در دام چنین اسلیپجی عدم ورود به بازار با قیمت فعلی است. یعنی ھمیشه از بای (سل) اردر به جای مارکت اردر استفاده کنیم .
اسلیپج مجرمانه ھم کاملاً خلاف بوده و توسط بروکرھای غیر معتبر استفاده میشود که در صورت استفاده از بروکر معتبر چنین مشکلی نخواھیم داشت . از دیگر مخارجی که در بازار متقبل میشویم، ھزینه کتاب، دوره ھای آموزشی، نرم افزار و... است که باید ھمه اینھا را از حسابمان نزد بروکر بدھیم تا بتوانیم دید مناسبی از ھزینه ھایمان پیدا کنیم. فرض کنید حساب ما ٢٠٠٠ دلار است و ما میخواھیم از فورکستی استفاده کنیم که ماھی ٢٠٠ دلار آبونمان دارد. یعنی ماھی ١٠ % سرمایه ما.
این فورکست به ھیچ وجه بدرد ما نمیخورد ھرچقدر ھم که مفید باشد. زیرا شما طی ١٠ ماه معادل سرمایه خود پول فورکست داده اید که عاقلانه نیست. متاسفانه اکثر تریدرھا اینگونه ھزینه ھا را از جیب (و نه از حساب) می پردازند و به اھمیت آن وقوف ندارند .
بنابراین بدنبال بروکر ارزان و مطمئن باشید و سیستم تریدری طراحی کنید که دایماً سیگنال ندھد تا از انواع اسلیپج در امان باشید.

ادامه دارد

[shyazdi]

ادامه پست 229

سلام و درود

چرا تريد میکنیم؟

الف) روانشناسی فردی
شروع کردن به ترید کار آسانی است. وقتی می بریم در آسمان پرواز میکنیم و ناگھان باخت و ھمه چیز خراب میشود . مردم برای دلایل گوناگونی ترید میکنند – بعضی منطقی و بسیاری غیر منطقی. از دید بعضی ترید فرصتی برای یک شبه پولدار شدن است. پول برای بسیاری از مردم سمبل ..... است. اگر بدانید چگونه ترید کنید آزاد میشوید و میتوانید ساعات کار خودتان دست خودتان باشد و به کسی جوابگو نباشید. ترید ترکیب فوق العاده ای از بازیھای فکری است. اگر ریسک پذیر ھستید پتانسیل تریدر شدن ھم دارید .
تریدرھای خوب افراد پرکار و کوشایی ھستند که بر خلاف تصور اکثریت ھدفشان پولدار شدن نیست. ھدف آنھا خوب ترید کردن است. بالطبع اگر خوب ترید کنند، پول ھم در می آورند. اما آنان بیشتر بدنبال رسیدن به شخصیت بالاتری بعنوان تریدر ھستند .
یک تریدر به من میگفت که اگر من سالی نیم درصد باھوشتر بشوم، نابغه از دنیا میروم. تریدر دیگری به من میگفت :اگر صبح در کنار دست من نشسته باشی نمیتوانی بگویی من ٢٠٠٠ دلار در سود ھستم یا زیان. او در واقع به مرحله ای از توانایی در روانشناسی فردی رسیده که تحت تاثیر برد یا باختش قرار نمیگیرد .
در این بازار اگر ندانید که به کجا میروید قطعاً مقصدتان جای خوبی نخواھد بود.
خیال پردازي يا واقع بیني؟
تریدر موفق واقع گراست. او به دقت آنچه در بازار رخ میدھد را بررسی میکند و میان بر نمیزند. آماتورھا بر اساس خیال پردازی ھایشان ترید میکنند. آنھا بعد از چند مارجین کال به جای پخته شدن مانند کودکانی رفتار میکنند که شب از ترس روح در اتاقشان نمی خوانبد. زیان برای آنان ھمان روح ترسناک شبانه است .تریدر موفق باید خیال پردازی ھایش را بشناسد و بر آنھا غلبه کند .
افسانه فکری
بازندگان این بازار فکر میکنند برندگان به اطلاعات مخفی خاصی دسترسی دارند. آنھا بدنبال سیستمھایی ھستند که "ھمیشه" درست جواب میدھند و ھزاران دلار در این راه خرج میکنند. بازندگان نمیدانند ترید کردن ساده تر از خیلی حرفه ھا مثل جراحی، ساخت پل و وکالت است. اکثر برندگان باھوش ھستند اما تعداد کمی از آنھا نابغه ھستند .
بسیاری از بازندگان فکر میکنند با داشتن حسابھای بزرگتر موفق میشوند. مشکل آنھا کمی سرمایه شان نیست. مشکل آنھا توسعه نیافتگی فکریشان است .آنھا فکر میکنند در ابتدا باید حسابشان وارد ضرر شود و سپس شروع به سود کردن بکنند، مانند اینکه از جراحی انتظار داشته باشیم قبل از آنکه بتواند با موفقیت آپاندیس کسی را بیرون آورد چندین نفر را بکشد !
بنابراین ھرگز از اصول مدیریت سرمایه عدول نکنیدو ھرگز در ابتدا حسابی بزرگتر از ٢٠٠٠ دلار باز نکنید .

ادامه دارد

[shyazdi]

ادامه پست 230

سلام و درود
افسانه خلبان خودکار
فرض کنید کسی به شما پیشنھاد فروش دستگاھی را بکند که با نصب آن روی اتومبیلتان نیازی به رانندگی ندارید. برخورد شما چه خواھد بود؟ به نظر اکثر ما ساخت چنین سیستم مطمئنی امکان پذیر نبوده و نیست. پس چرا به سیستمھای ترید اتوماتیک اطمینان داریم؟ به نظر شما عامل انسانی که در ترید دخیل است نقش کم رنگتری از عامل انسانی در رانندگی دارد؟
راستی اگر سیستم این افراد اینقدر عالی و مطمئن کار میکند، چرا آنرا بفروشند؟ چرا با این ھمه بانکھا را ورشکست نکنند؟ سالانه مبلغی حدود ١٠ میلیارد دلار صرف نوشتن " (holy Grail) "جام آب حیات سیستمھای خودکار ترید میشود و ھنوز کسی نمیتواند ادعا کند که چنین سیستم فوق العاده ای را پیدا کرده است، ھیچ کس .ھیچ سیستمی وجود ندارد که شما انرا ست کنید و به تعطیلات بروید و برگردید و پولتان را برداشت کنید.
البته باید ذکر کنم به ھیچ وجه منکر روشھای مکانیکی نمیشوم اما تمام روشھای مکانیکی نیاز به "تصمیم گیریانسانی" دارند و سیستم تمام خودکار وجود ندارد .
ترید با چشمان تمام بسته؟ !
ھر تریدری باید در ھر سه زمینه روانشناسی، تحلیل بازار (سیستم ترید) و مدیریت سرمایه استاد شود. لنگ زدن دریکی از این سه شما را به زمین خواھد زد. اینھا سه پایه یک صندلی ھستند. بازندگان صندلیشان را بر یک یا حداکثر دو پایه بنا میکنند و البته به سیستم ترید توجه زیادی دارند و دایماً در حال تست و خرید سیستمھای جدید ھستند .
تریدھای شما باید بر اساس قوانین محکم بنا شده باشد. بعنوان یک تریدر باید احساساتتان را حین ترید تحلیل کنید و مطمئن براساس عقل و منطق و نه احساسات عمل میکنید. باید آنقدر مدیریت سرمایه تان خوب باشد که چند شکست پشت سر ھم نتواند شما را از بازار بیرون کند. ترید با چشمان تمام بسته ممکن نیست. با چشم باز ترید کنید
افسانه استاد اعظم
کسی است که به قول guru میگویند اما در بازار guru در مذھب ھندو به روحانی بزرگی که راھنمای مردم به خداست معروف در بازار استخوان خرد کرده است و میتواند شما را ھدایت کند. قابل ذکر است که در اینجا از لفظ استاد اعظم کسی است که راه و چاه را به شما نشان میدھد اما استاد اعظم (mentor) استفاده میکنم نه مربی. چون مربی کسی است که به شما دستور خرید و فروش میدھد و شما در اکثر موارد نمیدانید چرا! داشتن مربی در یادگیری راه و چاه بازارھای مالی نه تنھا مفید بلکه کاملاً ضروری است اما تبعیت از استاد اعظم ممکن است سود کوتاه مدتی به شما برساند (زیرا اکثر این اساتید مدتی در بورس ھستند و آن زمانی است که بازار از سیستمشان تبعیت میکند و بعد از آن فراموش میشوند) ولی در بلند مدت نه تنھا شما را با زیان مادی مواجه میکند بلکه چیزی ھم به دانشتان اضافه نمیکند .
قمار
قمار شرط بندی در بازیھایی است که بر مبنای شانس انجام میشوند. قمار ھمه جا ھست و مردم در بسیاری از زندگی روزمره شان قمار میکنند . بعضی روانشناسان قماربازھا را به سه دسته تقسیم میکنند: تفننی، حرفه ای و عصبی. دسته اول ھرگاه اراده کنند قمار را متوقف میکنند. دسته دوم از راه قمار زندگی میگذرانند و دسته سوم به طور ناخود آگاه قمار میکنند و توانایی
توقف آنرا ندارند. به ھمین جھت قمار را "اعتیاد بدون مواد مخدر" می نامند. بازندگان قمار مانند ھمه بازندگان، ضررھایشان را پنھان میکنند و سعی میکنند به ھمه بقبولانند که برنده ھستند .
قمار در بازارھای مالی وجھه اجتماعی بالاتری نسبت به قمارخانه ھا دارد و به ھمین جھت خیلی از مردم عملاً با خرید و فروش در این بازارھا "قمار" میکنند . قماربازھا زمانی که برنده میشوند احساس فوق العاده ای دارند و زمان ضرر کنترل اعصابشان را از دست میدھند. این دقیقاً تفاوت قمارباز و تریدر حرفه ای است. تریدر حرفه ای به جای از دست دادن کنترلش در شکست ھای کوچک سعی میکند به برنامه طولانی مدت تریدش بپردازد . نشانه اصلی قماربازھا حرض و ولعشان برای شرط بندی است. اگر احساس میکنید که زیاد ترید میکنید و نتایجتان زیاد رضایت بخش نیست، شما ترید نمیکنید، قمار میکنید. باید حداقل یکماه ترید را متوقف کنید و به بررسی تریدھایتان که " (Losers Anonymous) بپردازید.
اگر دیدید نمیتوانید خودتان را کنترل کنید، سعی کنید از اصول "بازنده ھای بی نام در پی می آید استفاده کنید.

ادامه دارد

[shyazdi]

ادامه پست 231

سلام و درود

خود تخريبي
یکی از بزرگترین مشکلات تریدرھا خود تخریبی است. یک تریدر به ھر کاری دست میزد، خراب میشد! بعد از چندبار ورشکست شدن، با زحمت زیاد پولی جمع کرد و دست به ترید زد. اوضاعش خوب بود تا اینکه یکبار بدون اینکه برای پوزیشنش استاپ لاس بگذارد، به مسافرت رفت و بعد از برگشتش متوجه شد که مارجین کال شده است. جالب اینجاست که بروکرش را مقصر میدانست !
دوست دیگری که به گرفتن پوزیشنھای خلاف روند معروف شده بود، کل سرمایه اش را با فروش شدید دلار در یک رالی، از دست داد. با تستھای روانشناسی متوجه شدم که پدری متکبر و کنایه زن داشته و او ھمیشه بازار را مانند پدر خود می دیده که باید از او انتقام بگیرد و به ھمین دلیل ھم ھمیشه خلاف جھت بازار پوزیشن میگرفته. به ھمین دلیل ھم ھرچند می دیده که بازار صعودی است، اما بازھم سل میکرده، زیرا نمی خواسته که اعتراف کند که بازار (پدرش) از او قویتر است .
دیگر اشتباھات خود را به تقصیر بدشانسی، بروکر و یا دیگران نیندازید. مسئولیت اشتباھتان را بپذیرید. برای موفقیت در ترید روزنگار تریدی برای خود درست کنید و احساسات خود را در زمان ورود به و خروج از ترید مکتوب کنید. با بررسی گاه به گاه این روزنگار، بدنبال الگوھای تکراری شکست و پیروزی بگردید. کسانی که از اشتباھات گذشته درس نمیگیرند، محکوم به تکرار آنھا ھستند.
روانشناسي در تريد
احساسات شما اثر مستقیم و غیر قابل انکاری برروی حسابتان دارند. ممکن است شما بھترین سیستم ترید را داشته باشید اما اگر در زمان ترید احساس ترس، غرور یا نگرانی داشته باشید، حسابتان لطمه خواھد دید. زمانی که احساس سرخوشی قماربازانه یا ضعف مذبوحانه به شما دست میدھد، ترید را متوقف کنید .موفقیت و شکست شما بعنوان یک تریدر بسته به کنترل احساساتتان است .
در زمان ترید شما با ھوشمندترین افکار دنیا رقابت میکنید. زمین رقابت به سمت شما شیبدار است تا شرایط شکست شما فراھم شود. اگر شما احساساتتان را در این امر دخیل کنید که دیگر شکستتان حتمی است .
مسئولیت ترید کاملاً با شماست. شما تصمیم میگیرید که چه زمانی یک پوزیشن را باز کنید و کی آنرا ببندید. داشتن یک سیستم خوب کافی نیست .تریدرھای زیادی با سیستمھای خوب را میشناسم که از نظر روانشناسی آماده بردن نیستند .
قانون شکنی
بازار وسوسه گر است و دایماً شما را تشویق به ورود به ترید میکند. وقتی طمع تریدر را ھم به این وسوسه اضافه کنیم، شکست پدید می آید . اکثر آماتورھا با چند پیروزی پشت سرھم احساس نبوغ کرده و شروع به شکستن قوانینی میکنند که خود برآن اساس سیستمشان را وضع کرده بودند .
باید ترید را تا حد ممکن عینی کرد. به ھمین دلیل ھم بر داشتن رکورد و روزنگار تاکید میشود. روزنگار باید شامل نمودار قبل و بعد از باز کردن پوزیشن، احساس در حین باز کردن و بستن پوزیشن باشد .در یک صفحه گسترده (مانند نرم افزار اکسل) ھم باید رکورد بسیار کاملی از تمام تریدھا، اسلیپج و اسپرد به ھمراه میزان سود یا زیان به ھمراه قوانین محکم مدیریت سرمایه ثبت شود. به عبارت ساده تر میزان انرژی که شما برای تحلیل خودتان میگذارید باید حداقل برابر میزان انرژی باشد که با آن بازار را تحلیل میکنید.
بازنده ھاي بي نام
یکی از موفقترین راھھای ترک اعتیاد به الکل شرکت در کلاسھای الکلی ھای بی نام است. این کلاسھا رایگان بوده و شرکت در آنھا برای ھمه افراد (حتی غیر الکلی) آزاد است. در این کلاسھا افراد بھم کمک میکنند که اعتیادشان را ترک کنند .
یکبار به طور تصادفی در یکی از این کلاسھا شرکت کردم. دیدم اگر کلمه "الکل" را با "زیان" عوض کنم، ھمه دارند مشکلات من را میگویند. در این کلاسھا 12 قدم رشد شخصیت برای ترک اعتیاد وجود دارد .

ادامه دارد

[behnam]

من ترجیحا بعد از ورود بازار لندن رو برای ورود به بازار انتخاب میکنم تا ساعت 7 عصر

[behnam]

با سلام

من ترجیحا بعداز ورود بازار لندن رو برای ترید انتخاب میکنم تا ساعت 7 عصر

[shyazdi]

ادامه پست 232

سلام و درود
گام نخست

یک الکلی برای اصلاح ١٢ گام در پیش دارد. گام نخست سخترین گام است .
گام نخست اعتراف
به این واقعیت است که الکل از او قویتر است .اکثر الکلی ھا نمیتوانند این مرحله را بگذرانند و از صحنه حذف میشوند .
اگر الکل از شما قویتر باشد، دیگر نمیتوانید به آن لب بزنید و باید نوشیدن را برای ھمیشه کنار بگذارید. بسیاری نمیخواھند اینکار را بکنند. انگیزه ترک زمانی پیش می آید که سرشان به سنگ بخورد .
ھرچند روز یکبار
این یکی از شعارھای الکلی ھای بی نام است. آنھا میکوشند ھرچند روز یک روز کامل را بدون الکل سپری کنند. سپس یک ھفته، یک ماه، یک سال و سپس سالھا بدون مصرف الکل .
در جلسات الکلی ھای بی نام ھر شخص که بر میخیزد خود را به این صورت معرفی میکند: " من جان ھستم. من یک الکلی ھستم" و جالب است که ممکن است شخص سالھا به الکل لب نزده باشد. اما یادآوری اینکه او یک الکلی است، کمک میکند متوجه باشد که الکل از او قویتر است.
انکار
اولین تفاوت یک الکلی با بقیه اینست که فرد معمولی ھرگاه بخواھد میتواند نوشیدنی الکلی مصرف کند و ھرگاه بخواھد آنرا کنار بگذارد اما فرد الکلی چنین اختیاری ندارد و با شروع به مصرف الکل تا مست شدن ادامه خواھد داد .
اکثر الکلی ھا انکار میکنند که تحت تاثیر الکل قرار دارند و این اوضاع را وخیم تر میکند .
فرد الکلی تقصیرھا را به گردن دیگران می اندازد. جملاتی مانند: "رییسم اخراجم کرد چون دیر به سر کار می آمدم" یا "زنم بچه ھا را از من گرفت چون حوصله ام را نداشت" و ... که به طور مشخص تقصیرھا را به گردن دیگران می اندازد را میتوان از دھان الکلی ھا شنید .
بزرگترین مشکل یک الکلی اینست که فکر میکند ھرگاه بخواھد میتواند الکل را ترک کند اما الکل کنترل زندگیش را در دست گرفته است .
در مورد تریدرھا ھم ھمینطور است. یک بازنده کنترل حسابش را به باخت داده است و دایماً در حال انداختن تقصیرھا به گردن دیگران است .
ھردو به عوض حل کردن مشکل دایماً روش عوض میکنند. الکلی نوع الکلش را و بازنده سیستم تریدش را
10 بازندگان بی نام .
بازار از ھمه ما قویتر است. من اسم این گروه فرضی را بازندگان بی نام میگذارم تا یادمان نرود که ھمه ما پتانسیل مارجین کال شدن و از بازار بیرون افتادن را داریم. بازندگان بی نام کسانی ھستند که میخواھند تریدر موفقی شوند.
ھمه ما که صبح جلوی مانیتورمان مینشینیم باید بگوییم: " اسم من ... است. من یک بازنده ھستم. من پتانسیل این را دارم که حساب بانکیم را نابود کنم. من در مقابل ضرر ضعیف ھستم اما میخواھم امروز ضرر نکنم". این امر کمک میکند که متمرکز بمانیم و موفق باشیم .
ممکن است بگویید اینکار غیر ممکن است. زیرا ممکن است بازار تغییر جھت داده و ضرر کنیم. اینجاست که باید تفاوت میان ریسک معقول و نامعقول را دانست .
یک تریدر ھر روز ریسک میکند ھمانطور که یک بیزینس من ھرروز ریسک میکند. یک شیر فروش را در نظر بگیرید که ھر روز ۵٠ بطری شیر فروشی دارد. او ھمیشه این ریسک را دارد که ۵ تا ١٠ شیشه شیر او فروش نرود. این یک ریسک معقول کاری است و اگر حتی یک ھفته ھر روز ۵ شیشه شیرش فروش نرود، او ورشکست نمیشود.
اما اگر یک روز در یک حراجی ۵٠٠ شیشه قیمت به نصف قیمت را دید و با طمع اینکه میتواند با فروش این شیرھا سود بیشتری کند آنھا را بخرد، مسلم است که ریسک غیر معقول و غیر ضروری کرده و به احتمال بسیار بالایی حدود ۴۵٠ شیشه شیرش خراب شده و او ضرر بزرگی میکند .
ما ھرروز جلوی مانیتورمان اعتراف میکنیم که در مقابل ریسک غیر ضروری و نامعقول ضعیف ھستیم و نمیخواھیم ریسک احمقانه بکنیم. ھمه تریدرھا ضرر میکنند اما نباید اجازه بدھیم ضررھا ما را از بازار بیرون کنند و این کاری است که حرفه ای ھا یاد گرفته اند و ما باید بیاموزیم

ادامه دارد

[shyazdi]

ادامه پست 235

سلام و درود
.برندگان و بازندگان
اکثر ما اگر مانند زندگی روزمره مان ترید کنیم، ضرر میدھیم. موفقیت یا شکست ھر کسی در بازار به طرز فکر و احساسات بستگی دارد. تریدری که با سود از خوشحالی بال در می آورد و با ضرر زانوی غم بغل میگیرد، آنقدر سرگرم احساساتش است که نمیتواند خوب ترید کند و لذا سودی ھم نمی برد .
برای برد در بازار باید خود را شناخت و با خونسردی و احساس مسئولیت عمل کرد .
اقیانوس
بازار مانند اقیانوس است. بالا و پایین میرود بدون توجه به اینکه خواسته شما چیست. بازار نمیداند شما وجود دارید. شما نمیتوانید بر بازار تاثیر بگذارید و تنھا میتوانید رفتار خودتان را کنترل کنید .
اقیانوس کاری به شما ندارد و شما را به حساب نمی آورد اما تمایلی ھم به ضرر زدن به شما ندارد. ھیچ دریانوردی قدرت کنترل دریا را ندارد اما میتواند خود را کنترل کند. او جریانھا و الگوھای ھواشناسی را می آموزد و تکنیکھای دریانوردی را با تجربه بدست می آورد. او میداند که چه زمانی به دریا برود و چه زمانی در بندر بماند. دریانورد مجرب از ھوشش استفاده میکند .
دریا ھم خطر دارد و ھم فایده. اگر معقول با آن رفتار کنیم به احتمال زیاد از فوایدش استفاده میکنیم اما بیگدار به آب زدن جز خریدن خطر فایده دیگری برایمان ندارد .
تازه کاری که چند ترید سودده انجام میدھد، منطق را کنار میگذارد و وارد عرصه خطر میشود. آماتوری ھم که چند بار پشت سر ھم می بازد، از ورود به بازار می ترسد و یا با بی منطقی تمام وارد بازار میشود و خود را نابود میکند . تریدر حرفه ای از فکرش کمک میگیرد و آرام می ماند. فقط آماتورھا ھستند که یا ھیجان زده اند و یا افسرده .
ترید احساسی
ترید فعالیت فکریست که میتواند اعتیاد آور باشد. فکر کنید شما به یک مسابقه بیس بال لیگ امریکا بروید که در ازاء چند صد دلار بتوانید وارد زمین بشوید. در صورت برد حقوق یک حرفه ای را به شما میدھند و در صورت باخت پولتان را داده اید .
یک آماتور در بار اول با ترس وارد زمین میشود. به محضی که اولین دور را برد سرخوش میشود. اینجاست که طمع او را وادار میکند دایم وارد زمین شود، بدون توجه به اینکه آیا زمان مناسبی ھست، آیا او آمادگی کافی دارد؟ اگر ھم چند شکست پشت سر ھم داشته باشد، معمولاً میرود و پشت سرش را ھم نگاه نمیکند. او اسیر احساسات است .
زمانی که احساساتی ھستید مثل یک مست تصمیمیات کاملاً اشتباھی میگیرید. به ھمین دلیل ھم در کازینوھا به رایگان مشروبات الکلی سرو میکنند.

ادامه دارد

[shyazdi]

ادامه پست 236

سلام و درود
مسئولیت زندگی
وقتی میمونی پایش توسط تنه درخت خراشیده میشود او به درخت لگد میزند. به او نخندید گاھی ما ھم چنین کارھایی میکنیم. زمانی که شما بای کرده اید و بازار در حال ریزش است چه میکنید؟ پوزیشن ضررده تان را دو برابر میکنید یا فوراً سل میکنید تا ضررتان را بپوشانید؟ چه تفاوتی میان تریدری که میخواھد بازار را برگرداند و میمونی که به درخت ضربه میزند وجود دارد؟ اعمالی که ناشی از خشم، ترس یا شادی ھستند شانس موفقیتتان را کم میکنند. شما باید به جای رفتارھای احساسی بازار را بررسی کنید .
خیلی ھا سعی میکنند بازار را فرمانبر خود کنند. رفتار اینان مانند رفتار خشایار شاه است که بعد از غرق ناوگانش در دریا دستور داد سربازانش دریا را شلاق بزنند! خیلی از ما نمیدانیم چگونه با بازار چانه میزنیم، چگونه اسیر احساستمان میشویم و فکر میکنیم مرکز عالمیم .
داگلاس می گوید: اگر میبینید که رفتار بازار برایتان عجیب است، این بدین دلیل است که رفتار خودتان عجیب است و نمیدانید بازار در آینده چه رفتاری خواھد داشت زیرا نمیدانید رفتار آینده خودتان چگونه است. نھایتاً تنھا چیزی را که میتوانید کنترل کنید، خودتان ھستید. شما بعنوان تریدر یا میتوانید برای خودتان پول درآورید یا پولتان را به دیگران بدھید.
و تریدری که میتواند به طور مرتب پول درآورد، از یک زاویه عاقلانه به بازار نگاه میکند . اینھا قوانینی ھستند که به من کمک کرده انذ تا از یک آماتور پر اشتباه به یک حرفه ای تبدیل شوم. شاید به کار شما ھم بیایند اما میتوانید آنھا را به میل و سلیقه خود تغییر دھید :
1 - تصمیم بگیرید که میخواھید برای مدت طولانی (مثلاً ٢٠ سال در بازار بمانید . .)
2 - تا میتوانید بیاموزید. به حرفه ای ھا گوش کنید اما مقداری ھم در حرفھایشان تردید کنید. سوال کنید و ھرچه یک . حرفه ای گفت را در بست قبول نکنید .
3 - طمع نکنید و برای ترید عجله نداشته باشید. تا خوب یاد نگرفته اید وارد بازار نشوید. بازار ھمیشه ھست . .
- 4روشی برای تحلیل بازار درست کنید مثل" : اگر a اتفاق افتاد احتمالا" b ھم اتفاق خواھد افتاد". بازار جنبه ھای مختلف دارد، روش تحلیل شما باید ھمه جانبه باشد. ھمه چیز را دمو کار کنید و بعد وارد ترید لایو شوید. بازار دایماً عوض میشود، پس تحلیلتان را باید ھر از چند گاه به روز کنید تا کارایی خود را از دست ندھد .
5 - برنامه ای برای مدیریت سرمایه داشته باشید .اولین ھدفتان باید بقاء در بازار باشد. ھدف دومتان رشد مداوم سرمایه تان و ھدف سومتان سود بیشتر در ھر ترید. معمولاً تریدرھا ھدف سوم را اول میگذارند و دو ھدف اصلی تر را فراموش میکنند .
6 - یادتان نرود که تریدر ضعیفترین قسمت در ترید است و ھر آن احتمال باخت دارد. اصول بازنده ھای بی نام را فراموش نکنید .
7 - برندگان تفکر، احساس و رفتار متفاوتی از بازندگان دارند. به درونتان بنگرید، خیال پردازیھا ، روشھای قدیمی فکر کردن، و رفتار کردن را کنار بگذارید. عوض شدن سخت است، اما برای حرفه ای شدن باید شخصیتتان را عوض کنید.

ادامه دارد

[shyazdi]

ادامه پست 237

سلام و درود

ب) روانشناسی جمعی

12 نرخ چیست؟ .
میگویند ۴ حیوان در بازار وجود دارند. گاو (bull) خرس (bear) گوسفند و خوک. گاوھا و خرسھا در بازار پول در می آورند اما خوکھا و گوسفندھا قربانی میشوند . گاوھا خریدارھا ھستند. به فروشندگان ھم خرس میگویند. خوکھا طمعکاران ھستند که با ترید کردن طمعشان را ارضاء میکنند و قربانی میشوند. آنھا وقتی به ترید دست میزنند آنقدر حجم بالایی را معامله میکنند که با کوچکترین نوسانی نابود میشوند. بقیه خوکھا آنقدر منتظر سود بیشتر و بیشتر میشوند که نابود میشوند. از طرف دیگر گوسفندھا با ترس حاکم بر وجودشان از ترند، اساتید اعظم و نظرات دیگران پیروی میکنند. آنھا گاھی شاخ گاو روی سرشان میگذارند و گاھی به پوستین خرس میخزند اما چیزی جز گوسفندی ترسو نیستند. نشانه آنھا ترس و تاسفشان است زمانی که بازار کمی نوسان میکند . ھرکجا بازاری ھست، گاوھا میخرند، خرسھا می فروشند، خوکھا و گوسفندھا زیر دست و پا می لولند و تریدرھایی که

ھنوز تصمیم نگرفته اند روی مرز حرکت میکنند .
جدال بر سر قیمت
قیمت چیست؟ اگر شما نمیتوانید به این سوال جواب واضحی بدھید بدانید که نمیتوانید آنرا به خوبی تحلیل کنید. مثالی میزنم : در جریان افت شدید بازار در سال ١٩٢٩ ، قیمت سھام سینگر ١٠٠ دلار بود. اما خریداری نبود. تا اینکه یک فروشنده به نزد یک خریدار رفت و گفت: سینگر را چند میخری؟ گفت: ١ دلار و معامله انجام شد . قیمت بالاترین مبلغی است که یک احمق برای چیزی می پردازد ! یا در سال ١٩٨٧ ، شاخص ۵٠٠ واحد افتاد. ارزش سھام با قبل از سقوط فرقی نکرده بود اما تمایل به پرداخت پول برای سھام کم شد . ھمیشه برای ھر یک از اوراق بھادار، قیمتی وجود دارد که بر پایه عرضه و تقاضاست. نمیشود بگوییم این سھم را کسی نمیخرد. ھمیشه خریدار با قیمتی خاص وجود دارد. قیمت محل برخورد دو منحنی عرضه و تقاضاست . ھر تریدر جدی باید سعی کند در ابتدا معنی قیمت را درک کند و سپس سعی در تحلیل قیمت داشته باشد .

رفع کشمکش

قیمتی است که فروشنده برای (ask) سه گونه تریدر در بازار وجود دارد: خریداران، فروشندگان و بی تصمیمان. تقاضا قیمتی است که خریدار برای خرید پیشنھاد میکند. این دو ھمیشه در کشمکش (bid) کالایش تقاضا میکند و پیشھناد ھستند .

خریداران ھمیشه میخواھند کمترین قیمت را بپردازند و فروشندگان میخواھند بالاترین قیمت را بگیرند. اگر ھردو گروه بخواھند بر کار خود اصرار بورزند ھیچ معامله ای انجام نمیشود . فروشنده میتواند یا صبر کند قیمت بالا بیاید و یا به قیمت کمتری راضی شود. خریدار ھم یا میتواند صبر کند قیمت پایین بیاید و یا به قیمت بالاتری راضی شود . ترید زمانی رخ میدھد که یکی از دو طرف راضی شود که از حرف خودش کوتاه بیاید و این به دلیل حضور جماعت بی تصمیمان است . خریدار میداند که جماعتی که ھنوز تصمیم نگرفته اند به انتظار نشسته اند و اگر او زیاد روی تصمیم خود وقت تلف کند، ممکن است کسی اقدام به خرید کند. فروشنده ھم ھمین فشار را بر خود احساس میکند .

اجماع بر ارزش
ھر تیک بر صفحه نمودار شما نشاندھنده یک معامله بین خریدار و فروشنده است. خریدارھا میخرند پون فکر میکنند قیمت بالا میرود و فروشندگان میفروشند چون انتظار دارند قیمت پایین برود. با تغییر قیمتھا، آن جماعت بی تصمیم شروع میکنند به تصمیم گرفتن و به خریدار یا فروشنده بدل میشوند. خریدار با خریدش قیمت را بال می برد و فروشنده با فروشش قیمت را پایین میکشد و ورود بی تصمیمیان این روند را سریعتر میکند. قیمت پدیده ای روانشناختی است – توافق آنی خریدار و فروشنده بر سر ارزش کالا. الگوھای قیمتھا و حجم بر روانشناسی جمعی بازارھای مالی تاثیر دارد . البته ذکر این نکته ضروری است که در فارکس حجم معنای خاصی ندارد، چون حجمی که نرم افزار شما نشان میدھد، حجم لحظه ای بروکر شماست نه حجم بازار. حجم بازار ھر ۶ ماه یکبار اعلام میگردد .

ادامه دارد

[shyazdi]

ادامه پست 238

سلام و درود

الگوھای رفتاری

جمعیت گسترده ای با بازارھای مالی گوناگون روی می آورند. پولھای زیاد و کم، ھوشمند و کم ھوش (پول ھوشمند یا smart money به سرمایه حرفه ای ھا و کسانی که بازار را حرکت میدھند گفته میشود)، حقوقی و حقیقی، ھمه با ھم در میدان ترید جمع میشوند. ھر قیمت توافق آنی خریدار و فروشنده بر سر ارزش کالاست. در پشت ھر الگوی نموداری جماعتی وجود دارد .
اجماع این جماعت به طور لحظه ای تغییر میکند .گاھی فضایی دوستانه حکمفرماست و گاھی فضا به شدت متشنج است. در زمان آرامش قیمتھا خیلی آرام حرکت میکنند اما زمانی که جمعیت به ھیجان می آیند، قیمتھا به سرعت بالا و پایین میروند . تحلیل تکنیکی نوسانات روانشناسی جمعی را در بازارھای مالی بررسی میکند. در ھر سشن ترید، مابین گاوھا که میخواھند قیمت را بالا ببرند و خرسھا که میخواھند آنرا پایین بکشند، درگیری وجود دارد. ھدف تحلیل تکنیکی پیدا کردن نقطه بالانس قدرت این دو و یافتن فرد پیروز است. اگر گاوھا برنده باشند، باید خرید و اگر خرسھا برنده میشوند، باید فروخت. اگر قدرت ھردو نزدیک بھم بود، باید به کناری ایستاد و وارد نشد . قیمت، حجم و اندیکاتورھایی که بر پایه ایندو ھستند، بیانگر رفتار جمعند. اینجاست که تحلیل تکنیکی مثل رای گیریست. ترکیبی از علم و ھنر: علمیست چون از روشھای ریاضی و آماری بھره میگیرد. ھنریست چون قضاوت
شخصی و تفسیر فردی در آن مھم است.
.بازار چیست؟
چه حقیقتی پشت سر نمادھا، قیمتھا، نمودارھا و اعداد و ارقام نھفته است؟ زمانی که شما به حرکت قیمتھا روی نمودارتان مینگرید یا اندیکاتوری روی نمودارتان رسم میکنید، به چه چیزی نگاه میکنید؟ بازاری که تحلیلش میکنید یعنی چه؟ آماتورھا به بازار به چشم بازیی نگاه میکنند که آنھا ھم میتوانند در کنار حرفه ای بازی کنند و پول در بیاورند (مثل ھمان بازی بیس بالی که گفتم). تریدرھایی که در رشته ھای فنی و ریاضی درس خوانده اند، بازار را واقعه ای فیزیکی می بینندو بدنبال روشھایی برای تحلیل موجھا، کاھش نویزھا و غیره میگردند. آنھا میخواھند بازار را حل کنند. از طرف دیگر حرفه ای ھا میدانند بازار چیست – انبوھی از مردم .
ھر تریدری میخواھد با حدس زدن جھت بازار، پول بقیه را مال خود کند. بازار فضایی خشن دارد زیرا ھمه پول تو را میخواھند و تو پول دیگران را . نه فقط بازار خشن است، بلکه برای ورود به این فضای خشن باید سد دیگری را ھم بشکنی – اسلیپج. در ترید با باھوشترین مغزھای جھان در می افتید .
گروھھا، نه افراد
اکثر تریدرھا فکر میکنند اگر مثل "ھمه" رفتار کنند، موفقند. اما در ترید "باید" مستقل فکر کرد. تریدر موفق به تنھایی فکر میکند و تصمیم میگیرد .
اگر ده نفر دستشان را بر سرتان بگذارند و فشار دھند، زانوانتان خم میشود، ھر چقدر ھم که توانمد باشید .انبوه جمعیت تریدرھا ممکن است با ھوش نباشند اما قوی ھستند. ھیچگاه با ترند مخالفت نکن. اگر ترند صعودی است، تنھا
باید برای خرید برنامه ریزی کنی. ھیچگاه نفروش چون" قیمتھا خیلی بالاست". دلیلی ندارد با این جمعیت بدوی اما ھرگز نباید خلاف جھت جمعیت ھم بدوی .
به قدرت جمعیت احترام بگذار اما از آن نترس. جمعیت قوی است اما بدوی نیز ھست. تریدری که مستقل فکر میکند میتواند از این انبوه جمعیت پول دربیاورد .
منبع پول
تا به حال ھرگز شده فکر کنید که سودی که از بازار می برید از کجا می آید؟ سودی که شما می برید از ضرر تریدرھای دیگر است. و البته میدانید که تریدرھای دیگر ھیچ تمایلی ندارند که به شما پولی بدھند . تریدر یعنی سعی در ربودن پول دیگرانی که میخواھند پول شما را بربایند و این شغل سختی است. برد در این بازی سختتر میشود وقتی سود یکسانی که دو طرف باید به بروکر بدھند را در نظر بگیریم .
ترید درست مانند نبرد تن به تن می ماند. در بازار پول باد آورده (easy money) وجود ندارد. ھرچند تعداد بسیار زیادی گوسفند سلاخی میشوند اما اگر تکه ای از گوشتشان را میخواھید باید تن به نبرد سختی بدھید و البته مواظب باشید که خود قربانی نشوید. بازار پر است از حرفه ھای بی رحم: ھفت تیر کش امریکایی ، شوالیه انگلیسی، جنگجوی آلمانی، سامورایی ژاپنی و دلاوران دیگری که ھمه بدنبال گوسفندان ھستند. ترید یعنی پول دادن برای وارد شدن به جنگی دشوار با جماعتی دشوار که ممکن است از آن سالم، زخمی، یا مرده بیرون بیایید.

ادامه دارد

[shyazdi]

ادامه پست 239

سلام و درود

صحنه ترید

تریدرھای شخصی
بسیاری از تریدرھای خصوصی برای دلایل غیر منطقی ترید میکنند. البته تریدرھای منطقی ھم میانشان ھستند. در میان دلایل منطقی میتوان تمایل برای سودھای بزرگ را ھم نام برد. دلایل غیر منطقی ھم تمایل به قمار و سرگرمی است! البته اکثر تریدرھا نمیدانند که دلایلی غیرمنطقی برای ترید دارند .
یادگرفتن روش صحیح ترید نیاز به کار زیاد، زمان، انرژی و سرمایه دارد. تعداد کمی تریدر ھستند که به مرحله ای میرسند که میتوانند زندگی خود را با ترید تامین کنند. این حرفه ای ھا بسیار جدی ھستند و تمایلات غیرمنطقی خود را در بیرون بازار ارضاء میکنند در حالی که آماتورھا بدنبال این تمایلاتشان در بازار ھستند .
شمشیرسازان
در این میان سازندگان نرم افزارھا، سیستمھای ترید و کتابھای مختلف نقش شمشیر سازان را در این جنگ دارند . بلک باکس و گری باکس. جعبه ابزار به شما امکان رسم ، (tool box) امروزه سه نوع نرم افزار ترید داریم: جعبه ابزار نمودار، گرفتن دیتا، رسم اندیکاتور و تست سیستم را میدھد. داشتن تول باکس یکی از الزامات ترید در فارکس است.
یک تول باکس خوب را به راحتی میتوان استفاده نمود. برای مثال متاتریدر یک جعبه ابزار است . آنچه دورن یک بلک باکس رخ میدھد سرّی است. شما دیتا را وارد آن میکنید و پاسخ جعبه این خواھد بود که بخر یا بفروش. بیشتر به جادوگری می ماند این راه پولدار شدن بدون فکر کردن. معمولاً بلک باکسھا با سوابق بسیار درخشانی عرضه میشوند که البته خیلی عجیب نیست، چون آنھا برای دیتاھای قدیمی بھینه شده اند. بازار دایماً تغییر میکند و بلک باکسھا بیفایده میشوند اما نسلھای جدید بازندگان بلک باکسھای جدید و جدیدتری را میخرند .
گری باکسھا میان ایندو ھستند. در آنھا شما تا حدودی منطق درونیشان را درک میکنید و اجازه دارید که بعضی از پارامترھا را تغییر دھید. بعضی از اکسپرتھای متاتریدر بلک باکس و بعضی گری باکسند .
بولتن ھای خبری
..... بیان سبب شده است ھرکسی اقدام به دادن مشاوره در بازارھای مالی کند. نتیجه این مشاوران چندان قابل پیگیری نیست. چون معمولاً کسی به ھمه نوشته ھای یک بولتن عمل نمیکند .
بعضی بولتنھا مطالب خوبی دارند و جھت بازار را به خوبی نشان میدھند. بعضی دیگر ارزشآموزشی دارند اما اکثر آنھا میخواھند به شما القا کنند که از اخباری اطلاع دارند که میتواند به تریدتان کمک کند که در واقع اینگونه نیست . یکی از جنبه ھای فارکس، دادن فورکست است. از فورکستھای رایگان تا اشتراکھای چند صد دلاری را میتوان با سرچی ساده در اینترنت یافت. یکی از اصول کسانی که فورکست میدھند اینست که زیاد فورکست بدھند و چون اکثر مردم سودھا را فراموش نمیکنند، بالاخره تعدادی از فورکستھا سود میدھد و مشتری را جلب میکند .
مسابقه ترید
مسابقه ترید در فارکس بسیار رایج شده است. یک حساب نزد بروکر باز میکنید و مدتی مسابقه میدھید. به بالاترین درصد سود جوایزی تعلق میگیرد . اکثر بروکرھا در دادن نتایج مسابقات فقط به بردھا اشاره میکنند و ھیچ صحبتی از باخت و بازنده ھا نمی کنند.
ھیچوقت شنیده نشده از کسی صحبت شود که در مسابقه شرکت کرده و باخته است. بسیاری از کسانی که فورکست میدھند در این مسابقات شرکت میکنند. اگر برنده شدند، تبلیغات گسترده ای میکنند و اگر موفق نشدند به سادگی ھیچ چیزی بروز نمیدھند. من تریدرھایی را میشناسم که آنقدر ضعیف ھستند که نمیتوانند از بچه ای شکلاتش را ترید کنند اما اسمشان بعنوان برنده در یکی دو مسابقه دیده شده. دلیلش اینست که ھرچقدرھم که بد باشی بالاخره یک روز خوب ھم داری و اینان فقط نتیجه آن روز خوب را گزارش میکنند.

ادامه دارد