اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

رازهاي معامله گران موفق

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • رازهاي معامله گران موفق

    معامله گر موفق

    معامله گر موفق
    معامله گر موفق کسی است که پیش از آنکه در اندیشه سود کردن باشد راز بقا در بازار را بیاموزد
    ---------------------------------------------------------------------------------------------------
    فارکس....جهنم و بهشت واقعی
    از هر کس متنفرید و به هر کس علاقه مندید او را به فارکس دعوت کنید چون جهنم و بهشت واقعی اینجاست!

  • #2
    80%موفقيت در معاملات بستگي به اين دارد كه تا چه حد از قبل خود را آماده كنيد.
    قبل از معامله حتما اطلاعات لازم را جمع آوري كنيد،كارهاي مقدماتي را انجام دهيد واز صحت فرضيات خود اطمينان حاصل كنيد.

    نظر


    • #3
      هدف از تريد

      هدفتون از ترید چیست ؟ (تعیین هدف مشخص)

      خوب شاید این مورد در اکثر کار هایی که می خواهیم انجام بدیم مهم باشه . که ترید هم جزئی از اونهاست .

      بعضی از افراد با هدف کسب درآمد وارد بازار می شوند و بعضی دیگر بخاطر هیجانی که در بازار هست به اون

      علاقه دارند وبه صورت تفریحی به اون نگاه می کنند .

      برای اینکه بتونید از تریدتون لذت ببرید باید هدف خود را مشخص کنید..

      ولی باید در اینجا گفت که
      تریدر های حرفه ایهیچ گاه برای تفریح وارد بازار نمی شوند و شاید در لحظه هایی

      که درکنار چارت هستند و معامله مکنند اون معامله
      مهمترین چیز در زندگیشون هست .

      در هرصورت اگر می خواهید به صورت سرگرمی به این بازار نگاه کنید باید گفت دارید زمان خود را از دست می
      دهيد

      چرا که تفریحات بسیار بهتری در دنیا وجود دارد!!!

      نظر


      • #4
        • مسئوليت كليه كارهايتان را بپذيريد

        • روشي را انتخاب كنيد كه با شخصست شما تناسب دارد

        • براي معامله برنامه ريزي كنيد و بر اساس برنامه ريزيتان معامله كنيد
        • با جديت تلاش كنيد كه درست معامله كردن را بياموزيد ودر معامله تجربه كسب كنيد
        • خودباوري مثبت
        • به معامله به عنوان جايي براي كسب امتياز نگاه كنيد نه پول
        • معامله را به عنوان بخشي از زندگي عادي تان بپذيريد
        • نتيجه گيري



        نكته هاي عمومي :

        · فقط به اندازهاي معامله كنيد كه توان باخت آن را داريد
        · خودتان را بشناسيد
        · با كم شروع كنيد
        · مديريت مالي را بياموزيد
        · خوش بيني و اميدواريتان را براي كسب سود به معامله راه ندهيد
        · در طي معاملات تصميمات جديد اتخاذ نكنيد
        · گهگاه از معامله دور شويد و استراحت بكنيد
        · دنباله روي جمعيت نباشين
        · عقيده و اظهار نظر ديگران را ناديده بگيريد
        · تا زماني كه به اطمينان كامل نرسيدهايد دست نگه داريد
        · در ماه هاي فعال سال معامله كنيد
        · همزمان در چند بازار معامله نكنيد
        · هنگام وقوع جهش هاي قيمتي (اختلاف بين قيمت پاياني و قيمت باز شدن) اقدام به معامله كنيد
        · در زمان وقوع شكست قيمت هاي روز قبل معامله كنيد
        · در زمان وقوع شكست قيمت هاي هفتگي معامله كنيد
        · در زمان وقوع شكست قيمت هاي ماهيانه معامله كنيد
        · به صورت هرمي وارد معامله شويد
        · هرگز به يك باره وارد معامله نشويد
        · هرگز به معامله اشتباه اضافه نكنيد
        · هر چه زودتر از ضرر خارج شويد
        · به سود اجازه پيشروي بدهيد
        · در مقابل ضرر نا شكيبا باشيد
        · ياد بگيريد تا ضرر را با خوشحالي تحمل كنيد


        نكته هاي تكنيكال :


        • دستورات توقف معامله و جلوگيري از ضرر را محتاطانه به كار ببريد
        • در زمان وقوع واگرايي ها معامله كنيد
        • از ورود در زمان سقف ها و كف هاي مهم اجتناب كنيد
        • شايعه سقوط بازار اخطار خريد است اما تاييد اخبار ناخوشايند اخطار فروش
        • بازارهاي افزايشي در جهت وزنشان مي افتند
        • به دنبال فرصت ها و شانس هاي خوب باشيد
        • سود هاي بادآورده را از دست ندهيد
        • سريع عمل كنيد
        • هرگز به يكباره جهت معامله تلن را عوض نكنيد
        • در مورد قيمت ورود به معامله سخت گير و محاسبه گر (يك قران و دوزار) نباشيد
        • روند قيمت را تشخيص دهيد
        • به دنبال شكست هاي مهم و در طي روند ها باشيد
        • به دنبال وقوع بازگشت 50% در حركات اصلي بازار باشيد
        • از قانون ميانه بازار براي نقاط خريد و فروش استفاده كنيد
        • ميزان تغييرات بازار را بررسي كنيد
        • محدوده تراكم قيمت ها مي توانند حمايت يا مقاومت محسوب شوند
        • حركات مهم اغلب با يك برگشت كليدي به اوج ميرسند
        • به دنبال الگوهاي سر و شانه باشيد
        • به دنبال الگوهاي m و w (سقف و كف دو قلو)باشيد
        • در زمان وقوع سقف و كف سه قلو معامله كنيد
        • حجم معاملات را براي يافتن سرنخ قيمت دنبال كنيد

        نظر


        • #5
          مسئوليت كليه كارهايتان را بپذيريد

          هرگز با معامله گر موفقي مواجه نخواهيد شد كه ديگران را به خاطر شكست ها يا عملكرد اشتباه خودش سرزنش كند
          هر چند بايد به سادگي بپذيري كه ممكن است اشتباه كنيد اما مهم اين اسن كه اشتباهتان را تكرار نكنيد.
          بايد همواره آموخته بتشيد تا يك اشتباه را دوباره مرتكب نشويد .
          اطمينان داشته باشيد كه يك معامله گر موفق در مواجهه با شكست اولين چيزي كه از خود مي پرسد اين است كه آيا از قوانينش پيروي كرده است يا نه ؟ اگر پاسخ مثبت باشد با مراجعه به قوانينش درصدد رفع اشكال برمي آيد تا از ضرر مجدد جلوگيري كند .
          اگر پاسخ سوال منفي بوده باشد بايد از خود بپرسد چرا از قوانينش تخطي كرده است .
          اگر شما براي انجام معامله روشي داشته باشيد كه آزموده شده و اثبات شده باشد و به خوبي نتيجه مي دهد و با بازار مطابقت دارد و نيز روشي است كه كه با روحيات شما هماهنگ است چرا بايد به دنبال نظرات ديگران باشيد ؟
          اگر روش كار شما معاملات بلند مدت است چرا بايد از معامله گر كوتاه مدت راهنمايي بخواهيد ؟
          چرا بايد روش و عقيده ديگران را بيشتر از روش و عقيده خود قبول داشته باشيد ؟
          اگر زماني خواستين كه از ديگران راهنمايي بخواهين به اين نحو عمل كنيد :
          · از معامله خارج شويد
          · برنامه ها و قوانينتان را مرور كنيد
          · سعي كنيد كه بفهميد چرا دچار عدم مسئوليت پذيري در پيروي از برنامه تان شديد
          · زماني كه متقاعد شديد كه به راهنمايي ديگران نياز نداريد دوباره اقدام به معامله كنيد

          دوستان اگه شما هم تجربه اي در زوينه اين پست دارين قرار بدين
          اگر شما هم اشتباهاتي كه در اين پست اشاره شده رو انجام دادين و باعث ضرر شما شده قرار بدين تا همه از تجربه شما استفاده كنن

          نظر


          • #6
            روشي را انتخاب كنيد كه با شخصست شما تناسب دارد

            هر معامله گر يا مدير مالي موفق روشي دارد كه براي شخص او مناسب است (مثلا ميتوان به انتخاب تايم فريم براي معامله اشاره داشت)
            هر روش به خودي خود اهميت يا برتري نسبت به ديگري ندارد .
            پس تفاوت كجاست ؟ پاسخ اين است كه روش معامله بايد مناسب شخصيت و روحيه معامله گر باشد .
            شما تنها به شرطي مي توانيد يك معامله گر موفق باشيد كه روش شما اين احساس را به شما بدهد كه عاشق انجام معامله هستيد .

            پيش از هر چيزي به سوالات زير پاسخ دهيد :
            • چه ميزان سود ساليانه مورد انتظار من است ؟
            • آيا من قصد انجام معامله به صورت تمام وقت را دارم يا پاره وقت و يا ندرتا ؟
            • آيا توانايي كنار آمدن يا هيجانات معاملات روزانه و كوتاه مدت را دارم ؟
            • آيا صبر و آرامش لازم براي معاملات بلند مدت را دارم ؟
            • شخصيت من از چه نوعي است ؟ آيا نياز دارم كه دايما فعاليت كنم ؟ آيا لازم است كه در تمام مدت در حال تصميم گيري باشم ؟
            • بر اساس كتاب هايي كه درباره معامله گران مطالعه كرده ام چه نوع معامله گراني را تحسين ميكنم ؟


            اگر معامله گر تازه كار يا ناموفق هستيد پيشنهاد من به شما ايت است كه ابتدا بنشينيد و از خودتان بپرسيد كه ((چه روشي براي انجام معامله با شخصيت من هماهنگي دارد ؟))

            نظر


            • #7
              اهمیت نظم، مهارت های ذهنی و روانشناسی در معاملات
              اهمیت نظم، مهارت های ذهنی و روانشناسی در معاملات

              آیا می خواهید از ویژگی هایی که شما را به یک معامله*گر ماهر بدل می سازند، آگاه شوید؟ یا هنوز تلاش می کنید که تنها از معاملاتتان سود به دست بیاورید؟ معامله آنقدر که افراد تصور می کنند کار آسانی نیست، اما واقعاً چرا از میان افرادی که وارد بازار معاملاتی می شوند، 90 درصد شکست می خورند؟

              بسیاری از معامله گران این امر را درک نمی کنند که موفقیت معاملاتی از ایمان و اعتماد به خودشان به دست می آید. این یک نوع نگرش است. من فکر می کنم که فردی برنده هستم. معامله می کنم که موفق شوم، نه اینکه ضرر کنم. حقیقت این است که معامله، همانطور که همه شما می دانید، نوعی بازی است که مجموع آن صفر است. شما یا برنده هستید یا بازنده. چرا معامله گری اجازه می دهد که ضررهایش بیشتر و بیشتر شوند؟ چرا معامله گری که در معامله ای به سود می رسد اجازه نمی دهد که این معامله ادامه پیدا کند؟ چرا اشتباه می کنید و چرا اشتباهاتتان را تصحیح نمی کنید؟ جواب همه این پرسش ها به طرز فکر و درون شما بر می گردد. این امر مربوط به روانشناسی معامله است نه دانش فنی معامله*گر. همه افرادی که برای معاملات برنامه ریزی می کنند، باید در اولین قدم خودشان را به خوبی بشناسند. شاید این گفته احمقانه به نظر برسد، اما من دیده ام که 95 درصد از معامله گران در زمان برنامه ریزی برای معاملات این بخش مهم را در نظر نمی گیرند.
              سوالی که مطرح می شود این است که «چرا افراد کمی در این بازار می برند و افراد زیادی شکست می خورند؟»
              بهتر است اول وضعیت را بررسی کنیم. همه معامله گران ابزار کم و بیش مشابهی، تحقیقات مشابهی، نمودارهای مشابهی، نرخ های مشابهی، روش*های معاملاتی مشابهی و ... در دست دارند. خوب، پس چرا زمانی که همه به مجموع مشابهی برای معاملات دسترسی دارند، تنها تعداد کمی از آن ها می توانند در طولانی مدت سود کسب کنند؟
              خوب، واضح است که تنها چیزی که در این مجموعه متغیر است شخص است، یعنی خود شما!

              اگر کسی از من بخواهد که سه ویژگی ذهنی/احساسی مهمی که اکثر معامله گران موفق فارکس از آن برخوردارند را نام ببرم. من این موارد را ذکر می کنم:

              نظم و علاقه

              اعتماد به نفس و شجاعت

              صبر و پشتکار

              ممکن است معامله گری یک روش و یک سیستم عالی معاملاتی در اختیار داشته باشد، اما از نظر ذهنی فرد ضعیفی باشد و چنین شخصی بی شک بازنده خواهد بود. این در حالی است که اگر شخصی نظم لازم را داشته باشد و از مهارت*های ذهنی و روانی خوبی برخوردار باشد، حتی با یک سیستم متوسط هم می تواند معامله*گر موفقی باشد. من به تازگی با معامله گری مصاحبه کردم که هیچ چیز در باره نوسانگر ها یا ris ها یا موج الیوت نمی دانست. او از یک سیستم معاملاتی بسیار ساده بر مبنای شکست مثلث*ها و خطوط روند استفاده می کرد، این همه چیزی بود که در اختیار داشت و با همین سیستم بیش از 700 پیپ سود از معامله فارکس به دست آورده بود.
              او سیستمی ساده، مجموعه ای از قوانین و مجموعه*ای از اهداف واقعی و قابل دستیابی در اختیار داشت و تنها کاری که می کرد پیروی از این قوانین بود! (نه استفاده از علمی پیچیده و پیشرفته!) به تازگی معامله گری به من گفت: «من بهترین کتاب های نوشته الدر، مارک داگلاس، تونی ترنر، مجموعه کندل استیک های نیسون، ادوین لفور و ... را خوانده ام. اما تازه بعد از خواندن همه آن ها به این نتیجه رسیده ام که "راز" معامله موفق این است که هیچ رازی وجود ندارد! حالا دیگر سیستمی از بهترین استراتژی هایی که با وضعیت روانی و ذهنی من سازگار است طراحی کرده ام و از همه مهم*تر اکنون یک برنامه معاملاتی دقیق دارم
              ویرایش توسط meisam1 : https://www.traderha.com/member/2902-meisam1 در ساعت 01-04-2012, 12:52 PM

              نظر


              • #8
                نظم و علاقه
                نظم – اکثر معامله گران در روند کاری خود تابع نظم نیستند، و اگر اینطور بود شکست نمی خوردند. این معامله گران شکست خورده در واقع حتی از شنیدن کلمه نظم متنفرند! همانطور که جک شوگر در کتاب خود با عنوان "جادوگران بازار جدید" نوشته است: «نظم احتمالاً کلمه ای است که بیش از هر کلمه دیگر در سخنان معامله گران باتجربه ای که با آن ها مصاحبه کرده ام، شنیده ام. بسیاری از اوقات آن ها با لحنی پوزش طلبانه از این امر حرف می زنند و برای مثال می گویند: می دانم که شما هزاران بار این حرف را شنیده اید، اما باور کنید که نظم واقعاً اهمیت زیادی دارد
                نظم به شما اجازه می دهد که کارها (معاملات) مفید بیشتری انجام دهید و بر طبق برنامه تان کار (معامله) کنید. نظم – عادت به فرمانبرداری – کلید موفقیت است که در نهایت به یک عادت بدل می شود، برای مثال شما عادت می کنید که برنامه معاملاتی داشته باشید و عادت می کنید که از برنامه معاملاتی تان پیروی کنید. در این شرایط است که می توانید از این قانون طلایی پیروی کنید که هیچ سیگنالی وجود ندارد، هیچ معامله ای در کار نیست.

                علاقه – بسیاری از ما یک سوم عمرمان را صرف کار می کنیم، بنابراین حق داریم که از کاری که انجام می دهیم احساس رضایت داشته باشیم و زمانی این احساس رضایت به وجود می آید که ما کارمان را دوست داشته باشیم. در واقع پولی که از کار به دست می آوریم، محصول دست دوم موفقیتمان در کارهایی است که دوستشان داریم.
                چطور می شود که در کاری موفق باشید، به دنبال مهارت های معاملاتی مفید بروید، از خدمات یک معلم خوب استفاده کنید، بالا و پایین های بازار را دنبال کنید .... و ندانید که چرا دارید این کار را می کنید؟ مایکل جوردن – ستاره بسکتبال آمریکا – روزی گفت: «اگر عاشق بازی باشید، استعدادتان خودش را نشان می دهد.» آیا امکان دارد که معامله کردن را دوست نداشته باشید، ولی در این کار موفق شوید.
                در نهایت باید در زمینه این جفت مهارت روانی (نظم / علاقه) گفت: شما باید منظم باشید و با بازار ارتباط احساسی داشته باشید.

                نظر


                • #9
                  اعتماد به نفس و شجاعت:

                  یکی از ویژگی های اساسی معامله گران موفق این است که این افراد خودشان را باور دارند. آنان از نظر ذهنی از اعتماد به نفس و شهامت لازم برای دنبال کردن برنامه هایشان، کنار نگذاشتن قوانین، عمل کردن بر خلاف روش دیگران و مشاهده نتیجه (دیدن تصویر کلی)، برخوردارند.

                  فعالیت هایی مانند معامله، شناخت از وضعیت و شناخت رقبا برای شما کافی نیست، شما باید خودتان را بشناسید. به عبارت دیگر، شما باید در برنامه معاملاتی تان بخشی را به خودتان – به ارزیابی شخصیتتان – اختصاص دهید.

                  در اولین روزهایی که اقدام به معامله کرده بودم، با موقعیت های فراوانی روبه رو می شدم که دقیقاً می دانستم که نرخ به کدام سمت خواهد رفت و یک برنامه معاملاتی هم داشتم، اما نمی توانستم برنامه ام را دنبال کنم. بی شک حرص، ترس و دیگر موانع احساسی راه من را سد می کردند. اگر اجازه بدهید که چنین وضعیتی برایتان اتفاق بیفتد، همه دانش، برنامه ریزی و اطلاعاتی که دارید بی فایده می شود
                  .
                  به عبارت دیگر اگر اعتماد به نفس نداشته باشید، فرقی نمی کند که چقدر درباره بازار آگاهی داشته باشید، در این شرایط تنها کاری که انجام می دهید کسب تجربه های مکرری از شکست و نگرانی و پریشانی است
                  .

                  چطور می توانید اعتماد به نفس داشته باشید؟ باید تا جای ممکن بیاموزید، منظم بودن را تمرین کنید، و شخصیتتان را رشد دهید. هر چه بیشتر درباره بازار بدانید، هر چه بیشتر روش معاملاتی و بازار و از همه مهم تر خودتان را بشناسید،... معامله گر ماهرتر و موفق تری خواهید بود. هر چه ماهر تر شوید، ترس شما کمتر می شود. مهارت همان عدم وجود ترس است. زمانی که اعتماد به نفس پیدا کنید، برنده اید
                  .

                  نظر


                  • #10
                    صبر و پشتکار

                    در این عصر و دوران خشنودی های لحظه ای، مردم به دنبال هیجانات و لذت های بی خطر، پول زیاد بدون تلاش، غذای زیاد بدون خطر چاقی و البته معامله موفق بدون کار و تمرین زیاد هستند.
                    بازار بهتر از من و شما شرایط را می داند بنابراین برای انجام یک معامله عجله نکنید، شما باید صبور باشید و برای دیدن یک سیگنال درست صبر کنید – قانون طلایی این است زمانی که سیگنالی وجود ندارد، معامله ای در کار نیست.
                    یک معامله گر موفق این امر را درک می کند که می تواند از صبر کردن به نتیجه برسد. همه معامله گران موفق از استعداد "صبر کردن و نگاه کردن" برخوردارند و صبر می کنند تا وضعیت معاملاتی به آن ها فرمان دهد که وارد بازار شوند. معامله گران محتاط بازار فارکس با کمک موارد زیر در بازار صبر پیشه می کنند:
                    گوش دادن به بازار - بازار به طور مداوم اطلاعات معاملاتی با ارزشی را ارایه می کند و شما باید در یک وضعیت ذهنی قرار بگیرید که بتوانید ببینید که با توجه به فعالیت بازار و سیگنال*هایی که سیستم معاملاتی تان به شما نشان می دهند، کجا باید واقعاً دستورات معاملاتی خود را اجرا کنید. زمان هایی که فکر می کنید بهتر از بازار از وضعیت آگاه هستید و به آنچه که بازار به شما می گوید گوش نمی دهید، قضاوتتان ضعیف می شود و در این زمان است که شما منطقتان را کنار می گذارید و این ترس یا امید است که بر شما چیره می شود.
                    کنار نشستن در زمان تشکیل یک روند - شاید این عبارت به گوش شما هم رسیده است که نشستن رو به روی مونیتور در طول یک روز معاملاتی مثل این است که پای میز قمار بنشینید و تلاش کنید که دست به قمار نزنید. معامله گران موفق در بازار فارکس یاد گرفته اند که نمی توانند بر خلاف روندهای بزرگ نرخ یک جفت ارز اقدام به معامله کنند. نباید اجازه دهید که بی صبری وادارتان کند که بر خلاف یک روند معامله کنید.
                    صبوری تنها برای اجرای معامله درست به کار نمی آید. این ویژگی زمانی که شما معامله ای را آغاز کرده اید نیز نقش مهمی دارد. شما باید بدانید که چطور تا وقتی که زمان بستن معامله فرا نرسیده است، صبر کنید. اگر یک معامله موفق را خیلی زود ببندید، نمی توانید میزان پولی که در حسابتان است را به حد دلخواه افزایش دهید. در نتیجه در این هنگام است که فاکتور ذهنی ماندگاری و ثبات وارد عمل می شود. ممکن است شما صبر کنید تا سیگنال های معاملاتی خوبی به وجود بیایند و بعد وارد بازار شوید، اما اگر به دقت مسائل بازار را زیر نظر نگیرید و با پشتکار قوانین خرج را دنبال نکنید، نمی توانید در طولانی مدت جلو ضررهایتان را بگیرید.
                    «
                    با معاملات موفق صبور باشید، با معاملات ناموفق کاملاً بی صبر باشید. به یاد داشته باشید که حتی اگر 30 درصد موارد معاملاتتان درست باشد، می توانید سود خوبی از معامله / سرمایه گذاری هایتان به دست بیاورید، اگر میزان ضررهایتان کم و میزان سودهایتان زیاد باشد

                    نظر


                    • #11
                      دنیس گراتمن

                      موفقیت در معامله به یادگیری تحلیل های تکنیکال پایه، تکنیک های معاملاتی، عادات خوب در زمینه مدیریت پولامروزی از این نظر خوش شانس هستند و تسهیلات و منابع فراوانی در دسترس آن ها است. وقتی من کار معاملاتی ام را در دو دهه پیش آغاز کردم، منابعی که برای معامله گران خرد وجود داشت بسیار ناچیز بود، تعداد معلم ها و مربی های معاملاتی بسیار کم بود، اینترنت و نشریات و رسانه های تخصصی در این زمینه وجود نداشت و در حقیقت معامله گر واقعاً تنها بود.
                      من، بعد از ده سال معامله، در مجموع ضرر کرده بودم. در این دوره بحران هایی هم به وجود آمده بود مثل بحران سال 87 یا جنگ خلیج فارس در سال 91. معامله کردن کار سختی بود. زمانی که توانستم به یک شرکت معاملاتی آمریکایی بروم و یک مربی معاملاتی پیدا کنم، وضعیتم فرق کرد
                      .
                      من به دنبال خدماتی بودم که یک مربی می توانست به من ارایه کند. مربی من بیش از هر چیز بر روانشناسی تاکید داشت، زمینه ای که من در تمام آن سال ها فراموش کرده بودم. از آن زمان به بعد زندگی من به عنوان یک معامله گر به کلی تغییر کرد و من دیگر در وضعیت سابق قرار نگرفتم. معامله کردن به کار آسانی برای من بدل شد و من توانستم به راحتی سد ها را پشت سر بگذارم
                      .
                      همانطور که قبلاً گفتم در نظر نگرفتن روند بازار، شما را به خطر می اندازد. اما حالا می خواهم این را هم اضافه کنم که توجه نداشتن به روانشناسی معاملات، موجب عدم موفقیت شما در بازار می شود.
                      «شکست این است که کسی از افت و خیزهای خود درس نگیرد، اگر بتوانید از تجارب خود استفاده کنید، بدانید که در مسیر موفقیت گام برمی دارید و نحوه کنترل ذهنتان وابسته است. این یادگیری، مراحل مختلفی دارد. با یادگیری این موارد می توانید به معامله*گری حرفه ای بدل شوید. بعد یک جنبه دیگر وارد عمل می شود، آموزش شخصی و ادامه یادگیری به منظور غلبه بر موانعی که موجب می شود معامله گر به قله ترقی برسد و در طول دوران کاری خود در همین سطح باقی بماند.
                      آیا واقعاً به یک معلم یا مربی نیاز دارید؟ بهترین بازیگران گلف جهان فکر می کنند که به مربی نیاز دارند! برای مثال تایگر وودز بیش از 1 میلیون دلار در هر سال برای داشتن مربی هزینه می کند. البته او در هر سال در حدود 50 میلیون دلار درآمد دارد. حتی بهترین ورزشکاران جهان نیز از وجود مربی استفاده می کنند تا بتوانند کار خود را بهتر کنند. شما به این دلیل هزینه مربی می پردازید که بتوانید مسیری که همه معامله گران برای یادگیری طی می کنند را در زمان کوتاه تری پشت سر بگذارید و در عین حال سطح موفقیت خود را بالاتر ببرید. به یاد داشته باشید که اگر شما یک معامله گر حرفه ای هستید و یا می خواهید چنین معامله گری باشید، در حقیقت دارید نوعی تجارت انجام می دهید و باید برای بهبود کارتان هزینه کنید
                      .

                      نظر


                      • #12
                        ! ترموستات درآمدتان را تنظیم کنید! (1)

                        در این نوشتار می*خواهیم به چند نکته*ی ظریف درباره*ی اصول کسب ثروت اشاره کنیم و به دلیل این*که این اصول، بیش*تر در ذهن افراد شکل*می*گیرد، باید برای معماری طرح ثروت در ذهن خود، ضمن *آگاهی بر احساس، اهداف از پیش تعیین*شده*ی آن*را نیز بازسازی کنیم.

                        با یک مثال، مسأله را روشن می*کنیم:
                        اگر شما دمای ترموستات یک بخاری را روی هر مقداری تنظیم کنید، دمای اتاق نیز براساس همان دما خواهد بود و به همین*ترتیب، میزان تنظیم ذهن شما برای کسب درآمد و ثروتمند*بودن، معرف وضعیت حال شما در این رابطه می*باشد و هرچه معیارهای خود را بالاتر برده و *میزان درآمد و ثروت بیش*تری را طلب کنید، به همان اندازه نیز چشم*انداز و اهداف و برنامه*های خود را طراحی *و تنظیم می*کنید.

                        همان*طور که تنها راه برای تغییر *همیشگی دمای اتاق، تنظیم کردن ترموستات بر روی دمای دلخواه است، تنها راه برای تغییر دادن همیشگی میزان درآمد مالی نیز تنظیم کردن ترموستات آن است؛ در غیر این*صورت، همان طرح اولیه*ای که در ذهن خود برای پول دارید، عمل می*کند.

                        *پس برای داشتن باورهای عمیق*تر و قوی*تر نسبت به ثروت، هرچه بیش*تر تلاش کنیم و بینش و نگرش خود را نسبت به درآمد بیش*تر و کسب ثروت، ارتقاء دهیم، نتیجه*ی آن، انتخاب*ها و تصمیم*هایی خواهد بود که منجر به دارایی مالی بیش*تر ما خواهد شد و البته و صد*البته لطف و کرم خدای متعال را طلبیدن، بیش از هرچیز می*تواند در عمق*بخشیدن به این دیدگاه، مؤثر باشد.

                        از طرفی براساس قانون جذب، وسعت و غنای فکری ما راجع به هر*چیز، باعث به*دست آوردن و در اختیار گرفتن آن چیز می*شود. بنابراین اگر قراراست آهنربای ذهن ما با تفکر در مورد ثروت و پول، باعث جذب آن* شود، بهتر است *یک آهنربای بزرگ و قوی یا یک فکر با ظرفیت و معیار بالا داشته باشیم تا باعث جذب بیش*تر شود. به یاد داشته باشید که اگر از وضع بد مالی خود گله*مندی کنید، در*واقع همان وضع بد مالی را به*سوی خود جذب می*کنید.

                        ذکر این نکته*ی مهم، ضروری به*نظر می*رسد که در جاهایی که پول و ثروت، کارآیی کمتری دارد، نباید به اشتباه، ثروت و پول را نفی کرد و آن*را به*درد*نخور پنداشت.
                        یادمان باشد که «پول در زمینه*هایی که کاربرد دارد، بی*نهایت مهم است و در زمینه*هایی که کاربردی ندارد نیز بی*اهمیت می*باشد.»

                        بعضی*ها سعی*می*کنند به*طور کلی و بدون ذکر مصداق، نقش پول را در زندگی، بی*اهمیت و یا کم*اهمیت جلوه دهند و با این*کار، باعث دفع پول و ثروت از زندگی خود می*شوند.

                        درنظر بگیرید اگر شما *به یکی از اعضای خانواده*تان یا دوست و آشنا بگویید که *برای شما بی*اهمیت هستند، به* احتمال زیاد تا مدتی، نزدیک شما آفتابی نمی*شوند؛ همین داستان هم درباره*ی پول وقتی که شما آن*را بی*اهمیت بدانید، اتفاق می*افتد.

                        همان*طور که با ابراز عشق و علاقه و صمیمیت بیش*تر نسبت به اعضای خانواده و اطرافیان می*توانید بیش*تر آنان *را مجذوب خود کنید و از کم*ترین ارتباط، به عمق ارتباط برسید، به همین**صورت، با قانع نبودن به یک زندگی معمولی و راحت و نیز احساس نیاز کردن به پول و ثروت،* از ثروت بالایی که کسب می*کنید، می*توانید *خودتان و اطرافیان*تان را غرق در شادی و رفاه کنی

                        به عبارت دیگر، اگر هدف شما این است که فقط راحت باشید، هرگز فرصت پول*دار شدن را نخواهید یافت ولی اگر هدف شما پول*دار شدن است، فرصت*های داشتن یک زندگی راحت نیز برای شما به*وجود خواهد آمد*.

                        یک دلیل ساده که چرا مردم *ثروتمند نمی*شوند، آن است که آنان مصمم و متعهد به ثروتمند شدن نیستند. درواقع در قفسه*ی بایگانی ذهن آنان باورها و اعتقاداتی وجود دارد که ثروت زیاد داشتن را با موارد منفی آمیخته کرده است.

                        به*خاطر همین امر، این افراد وقتی حتی به*صورت شانسی و یا تصادفی هم پول به*دست آورند، به*تدریج آن*را از دست می*دهند چون زندگی با پول زیاد را رنج*آور و مشقت*وار تصور می*کنند یا فکر می*کنند *کسی که ثروتمند است، انسان* حریص و کلاه*برداری می*باشد و یا این*که همه به*خاطر ثروت، به او نزدیک می*شوند و انتظار کمک از او دارند و نیز این*که آرامش نخواهد داشت و جان خود و عزیزانش همیشه در خطر است و سایر اعتقاداتی از این*قبیل که با پاک کردن این اعتقادات و باورهای غلط، می*تواند اولین و بزرگ*ترین قدم را در راه ثرو*تمند شدن و پول*دار شدن بردارد.

                        همین الآن می*توانیم اعتقادهای خود را نسبت پول، بر روی یک برگه*ی کاغذ، صادقانه نوشته و سعی*کنیم زیربنای ذهن خود را دربار*ه*ی پول بازسازی کنیم و از افراد مثبت*اندیش و دلسوز نیز در این زمینه کمک طلب کنیم.

                        نظر


                        • #13
                          ترموستات درآمدتان را تنظیم کنید! (2)
                          در این*جا چند تمرین ذهنی را برای این*که ذهن ما به مقوله*ی ثروت از دیدگاه بصری نگاه کند، ارائه می*کنیم:

                          یادمان باشد برای این*که به*طور واقعی ثروتمند شویم، نمی*توانیم فقط به خودمان فکر کنیم بلکه برای بهتر شدن زندگی دیگران نیز باید **تلاش کنیم و هدف خود را در زندگی، بها دادن به مردمان این نسل و آنانی که بعداً به*دنیا می*آیند، قراردهیم.

                          درواقع بخشی از مأموریت زندگی خود را در سهیم کردن دیگران در نعمت*ها و ارزش*هایی که در اختیارمان گذاشته شده است، قراردهیم.

                          یکی از تعاریف کارآفرینی به این*صورت عنوان می*شود: «کارآفرین عبارت است از شخصی که مشکلات را برای مردم با در*نظر گرفتن سود، حل می*کند».

                          البته هرکس با توجه به موقعیت زمانی و مکانی خود در این دنیا می*تواند در این راه، اهداف خاص خود را طراحی کند و هرکس با راه*اندازی یک نوع کسب و کار، به این نیاز جامعه پاسخ دهد.

                          یادمان باشد فکر *و عمل کوچک، منجر به ورشکستگی و ناکامی و فکر و عمل بزرگ، منجر به پولدار شدن و معنی*دار شدن زندگی می*شود.

                          انسان**های ثروتمند به*جای تفکر بر موانع، بر روی فرصت*ها تمرکز می*کنند و ضمن دیدن نیمه*ی پُر لیوان، ریسک حساب*شده و منطقی برای رسیدن به اهداف خود انجام می*دهند.
                          آنان چون نگرشی وسیع و باز دارند، به*طور دائم فرصت*ها را شناسایی کرده و برای استفاده از فرصت*ها،* خطرها را محاسبه می*نمایند و با یک طرح تجاری موفق که شامل چشم*انداز، مأموریت، اهداف، استراتژی*ها و برنامه*ها می*باشد، یک کسب و کار موفق را راه*اندازی می*کنند.

                          دوباره یادآوری می*کنیم که به پیشواز خطر رفتن، به*طور لزوم *به معنای باختن نیست و آدم*های ثروتمند، حساب*شده و تحقیق*شده، به*دنبال هدف خود** می*رو*ند و *بر روی آن*چه که می*خواهند، تمرکز می*کنند و آدم*های فقیر بر روی آن*چه نمی*خواهند.

                          درواقع زمینه*ای *که شما بر روی آن تمرکز می*کنید، تعیین می*کند که در زندگی، چه موردی برای شما پیدا شود. بنابراین با آگاهی از مسائل و مشکلات، فقط بر روی آن*چه می*خواهید به*دست آورید، تمرکز کنید.

                          شما باید قدمی هرچند کوچک در راه آرزوهای خود بردارید و یادتان باشد اولین قدم به*طور معمول، انرژی زیادی از شما می*گیرد. **

                          همین حالا به دوروبر خود خوب دقت کنید و با چند نفر از دوستان و نزدیکان خود به*صورت گروهی، شروع به نوشتن فرصت*هایی کنید که به احتمال زیاد *از آن*ها می*توان کسب درآمد کرد و شما از آن*ها غافل بوده*اید.
                          در این* حالت از تمسخر، انتقاد و یا استهزاء نظرات دیگران به*طور جدی خودداری کنید.
                          *در مرحله*ی بعد به ارزیابی جدی ایده*ها پرداخته و با تمرکز روی داشته*ها و توانایی*های خود و نیز محاسبه*ی خطرات احتمالی، یک طرح ساده برای رسیدن به آن بریزید و با افراد خبره و موفق در آن*کار، مشورت کرده و با استفاده از کلمات تأکیدی مناسب و طلب دعای خیر، تصور کنید به زمان اجرای طرح، نزدیک می*شوید.

                          سعی*کنید با افراد منفی*باف و کم*جرأت مشورت نکنید و ازطریق معاشرت با آدم*های ثروتمند، از آنان الگوبرداری کنید و یادتان باشد به هرجا که توجه خود را جلب کنید، انرژی شما نیز در آن جهت جریان می*یابد و نتیجه*ی آن نیز دیر یا زود خود را نشان خواهد داد.

                          1- برای خود و دیگران گسترده و بزرگ بیندیشید
                          2
                          - ضمن تمرکز روی فرصت*ها، باید ریسک کنید

                          نظر


                          • #14
                            خواستن توانستن است.
                            من بايد موفق بشوم.
                            من بايد درستكار باشم.
                            من بايد تصميم اساسي براي موفق شدن بگيرم.
                            من بايد خوب درس بخوانم.
                            من بايد با معدل خوب قبول شوم.
                            من بايد تلاش كنم.
                            من بايد موانع موفقيت را بردارم.
                            من بايد، بايد، بايد...
                            راستي راه رسيدن به موفقيت چيست؟
                            از اساسي*ترين و اصلي*ترين شرايط موفقيت يك انسان در زندگي فردي و اجتماعي داشتن قدرت «مديريت خود» است. انسان موفق، ريشه همه موفقيت*ها را در درون خود جست*وجو مي*كند.
                            منشأ تمام پيروزي*ها در وجود ماست. انساني كه نگاه مثبت و فعال در زندگي دارد خواهان كار، كوشش و تلاش است و براي خود برنامه دارد.
                            انسان موفق، زمام زمان را به دست داشته و بهترين بهره را از آن مي*برد. انسان موفق شكست*ها و عقب افتادن*هاي خود را با بهانه*هاي پوچ توجيه نمي*كند.
                            كشيدن پا روي زمين، حركت بدون انرژي، چشم*هاي خسته و بي*حال و گاهي خواب*آلود، غرغر كردن و بد و بي*راه گفتن به زمين و زمان، پوشيدن لباس*هايي كه همواره اعتراض به دنبال دارد و ظاهري كه نشان از بي* نشاطي است، تأخير در كارها، اعتراضات و... نشان دهنده نداشتن مديريت خود و زمان است. مديريت به معناي اداره كردن، برنامه*ريزي و حركت در چارچوب آن برنامه به سوي هدف است.
                            استفاده مناسب از امكانات تحت اختيار براي پيشرفت، و هر چيز را در حيطه نفوذ و تحت تأثير خود، در جاي و محل شايسته
                            و بايسته خود نهادن است. مديريت زمان به معناي برنامه*ريزي كردن، جاي دادن هر چيز به جاي خود در حوزه زمان و تلاش در جهت رسيدن به هدف است. برنامه*ريزي يعني در هر ساعت و هر دقيقه از روز چه كاري را بايد انجام داد تا حركت ما به سوي هدف شتاب داشته باشد. كسي كه برنامه دارد هستي خويش را معني بخشيده است. مي*داند كه ضعف*ها و قوت*هايش چيست، براي رفع موانع و كمبودها و نداشتن*هاي خود برنامه دارد. همين*طور براي تقويت داشتن*ها و توانايي*ها تلاش مي*كند. برنامه*ريزي تلاش هدفمند و دقيقي براي تكامل خود است. مديريت زندگي خود در گرو مديريت زمان است.
                            چگونه مي*توان براي خود برنامه*ريزي كرد؟
                            بايد تشخيص داد كه در حال حاضر چگونه زندگي مي*كنم، يعني ليست كارها و زمان آن*ها را آن طوري كه بايد تهيه كنم. يك هفته تمام كارهاي روزمره را يادداشت مي*كنم.
                            يادداشت*ها را بررسي مي*كنم و كارهايي كه از روي بي*هدفي بوده و ضرورتي براي زندگي من ندارد را مشخص مي*نمايم، خصوصاً اموري كه براي تلف كردن وقت است.
                            براي هفته دوم با توجه به شرايط زندگي و برنامه*هاي از پيش* تعيين شده و مفيد، تعيين مي*كنم كه مي*خواهم چه تغييراتي را در زندگي خويش ايجاد كنم و هدفم از اين تغييرات بايد بهبود وضعيت قبلي و يا كيفيت بهتر باشد.
                            در مرحله بعد پيش*بيني مي*كنم كه بايد چه تغييراتي را ايجاد كنم آن*ها را ليست مي*كنم، به عبارتي با توجه به هدفم خواسته*هايم را از خودم مشخص مي*كنم، مثلاً مي*خواهم پايه درس رياضي*ام بهتر شود و يا تغيير مثبتي در اخلاقم ايجاد شود، تمام خواسته*ها را مشخص و ميزان آن را معلوم مي*كنم.
                            در اين مرحله براي هفته سوم بر اساس خواسته*هايم براي خود برنامه*ريزي مي*كنم، و قبل از آن خواسته*ها را تعديل مي*كنم، با زبان ساده*تر از كم شروع مي*كنم و كم*كم سعي مي*كنم به خواسته*هاي حقيقي خود برسم. اكثر كساني كه نمي*توانند به برنامه خود عمل كنند كساني هستند كه از همان ابتدا برنامه سنگيني براي خود تدارك مي*بينند و چون در عمل احساس ناتواني مي*كنند از برنامه داشتن منصرف مي*شوند و تا دو هفته اين برنامه را ادامه مي*دهم. در اين مرحله زمان را مشخص نمي*كنم و فقط كارهاي خوب و پيش*بيني*هاي خود را بين روزهاي هفته تقسيم مي*كنم، مثلاً روز شنبه بايد يك ساعت ادبيات و يك*ونيم ساعت زبان انگليسي و دو ساعت رياضي بخوانم و براي روزهاي ديگر هفته با توجه به شرايطم مقدار زماني و يا مقدار درسي كه بايد خوب بفهمم را معين مي*كنم.
                            برنامه* را به اجرا مي*گذارم. هر شب قبل از خواب بر كارهاي خود نظارت كرده و در مقابل خواسته*هاي روزانه*ام، ميزان عملكرد خود را مشخص مي*كنم، مثلاً در مثال قبلي، قبل از خواب روز شنبه بررسي مي*كنم كه چه قدر ادبيات يا زبان و يا...
                            خوانده*ام. ممكن است درس ادبيات نياز به چهل و پنج دقيقه مطالعه باشد و درس زبان نياز به دو ساعت و همين*طور براي كارهاي ديگر، آن چه انجام داده*ام را صادقانه و با دقت يادداشت مي*كنم.
                            در پايان هفته عملكرد خود را جمع*بندي كرده با هدف و خواسته*هايم و پيش*بيني ابتداي هفته مقايسه مي*كنم. هدفم از اين كار داشتن برنامه است و عادت*كردن به برنامه داشتن.
                            در مرحله بعد خواسته*هاي دقيق*تر و واقع*بينانه*تري را پيش*بيني نموده و هفته بعد را مصمم*تر به برنامه*ام عمل مي*كنم. اين عملكرد را بررسي كرده اگر در پايان هفته از آن نسبتاً راضي بوده*ام و احساس خوبي از عمل كردن به آن داشتم برنامه را صرفاً براي عادت شدن ادامه مي*دهم و اگر راضي نبودم سعي مي*كنم برنامه هفته بعد را واقع*بينانه*تر در نظر بگيرم تا به رضايت نسبي برسم. حالا من ديگر برنامه* دارم مي*خواهم وضعيت خود را بهبود بخشم. بهتر است كم كم خواسته*هاي پيش*بيني شده ابتداي هر هفته را متناسب هدفم كنم تا به هدف برسم.
                            مي*دانم كه از برنامه داشتن مهم*تر عمل كردن به آن است. بر خود نظارت دقيق مي*كنم، اهدافم را مي*نويسم و در جايي كه مدام جلوي نظرم باشد قرار مي*دهم، خودم خودم را تشويق مي*كنم، از خدا مدد مي*خواهم، از اعضاي خانواده مي*خواهم قبل از برنامه*ريزي جمعي در خانه برنامه من را هم در نظر داشته باشند.
                            حالا كه چهار هفته است با برنامه عمل مي*كنم با توجه به توانم دو نكته ديگر را وارد برنامه*ام مي*كنم؛ اول خواسته*هايي كه براي بهترشدن دارم، يعني كم*كم برنامه*ام را سنگين*تر و خواسته*هاي بيشتري را از خود طلب مي*كنم. مسلماً اكنون قادر خواهم بود كمي به خودم سختي هم بدهم. دوم عنصر زمان را هم بايد در برنامه*هايم بياورم، مثلاً مشخص كنم كه از ساعت پنج تا پنج وچهل و پنج دقيقه به مطالعه و يادگيري عربي مي*پردازم و حداقل سه هفته اين برنامه را ادامه داده و هر تغييري كه باعث بهبود شرايط من مي*شود ايجاد مي*كنم.
                            اكنون من موفق شده*ام كه به بهترين شكل ممكن براي خود برنامه*ريزي درسي انجام دهم و به آن عمل كنم. احساس رضايتي كه به من دست داده را نمي*توانم وصف كنم. از خدا بابت اين توفيق شاكرم.
                            اين زماني است كه مي*توانم از خود انتظار داشته باشم كه نه تنها براي درس بلكه براي بهترين شدن*ها در زندگي برنامه* داشته باشم، براي مطالعات غير درسي*ام، ديدن فيلم و نشستن پاي كامپيوتر و ارتباط با دوستانم، همه حساب شده است. برنامه* اوقات فراغتم برنامه خودسازي است نه... ديگر بي*هدف در خيابان*ها پرسه نمي*زنم، همين طوري با تلفن حرف نمي*زنم، كنار كامپيوتر و...
                            حالا حتي تفريح و سرگرمي من هم براي تقويت قواي ذهني و نشاط روحي*ام است و توسط خودم انتخاب مي*شود و براي همه كارهايم با فكر انتخاب مي*كنم كه چه كنم؟
                            من مي*توانم سر رشته زندگي خويش را در دست بگيرم. من مي*دانم تنها راه موفقيت اول خودشناسي و بعد بر اساس آن خودسازي است و داشتن برنامه و عمل كردن به آن و نظارت و كنترل خود يعني قدر*تمند شدن و پيروز شدن بر تمام موانع راهم. موفقيت من دليلش: لطف خدا، محبت و همراهي و ياري خانواده*ام و معلمانم و همراهي دوستان خوب و عاقلم، اراده، تلاش، پشتكار، مصمم و اميد به آينده و اميد به موفقيت است.

                            نظر


                            • #15
                              یکی از بهترین تاپیک های فروم. از اهداء این همه انرژی مثبت به خوانندگان جدا سپاسگزارم.
                              کارگزار بورس کالا و ارز دوبی - DGCX
                              رگوله و دارای مجوز افتتاح حساب برای ایرانیان
                              ما مفتخریم که تنها بروکر %100 ایرانی یک بازار خارجی ارز و کالا می باشیم
                              sigpic

                              نظر

                              پردازش ...
                              X