اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

"نظرات شخصی است!"

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • اگر دقت کنید میبینید که مهمترین عامل و فاکتور در بازار قیمت است . اکثر قریب به اتفاق ابزارها نیز ضریبی از قیمت هستند و به دنبال حرکت قیمت اعداد و نتایج مختلفی را نشان میدهند.

    بعد از امتحان روشهای مختلف ترید و مطالعه تجارب دیگران ، به این نتیجه رسیدم که روشهایی به سوددهی ماندگارتری ختم میشوند که پشت سر قیمت حرکت کنند ، نه اینکه برای قیمت مسیر تعیین کنند !

    یه بحثی رو چند هفته پیش در مورد بازی بزرگان مطرح کردی . یادته؟ من هم جوابی دادم. هنوز هم به اون معتقدم.

    اگر در این مورد که دنباله رو قیمت باشیم با من هم نظرهستی ، بیا در مورد روشهایی که قیمت رو دنبال میکنه بحث کنیم و کمی انتقال تجربه داشته باشیم.
    هميشه آماتورها در امتداد يک روند قوي به دنبال الگوهاي برگشتي مي گردند...


    «قومی متفکرند اندر ره دین// قومی به گمان فتاده در راه یقین// می ترسم از آن که بانگ آید روزی// کی بی خبران راه نه آن است و نه این»



    .

    نظر


    • نوشته اصلی توسط payam154 نمایش پست ها
      در مورد اینکه مخاطب کیست ، زیاد توجهی بهش نداشته باش. به مثل معروف عمل کن : تو باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست ... همانطوری که دیگران برای ما به یادگار گذاشتند.

      1 . به نکته خوبی اشاره کردی. این حجم بالای اطلاعات گاهی بر عکس عمل میکنه و دچار تردید میشیم و یا به جهتی هدایت میشیم. شایدم همین رو میخوان !

      ولی تا زمانی که راه رو پیدا نکردیم ویا به مسیر نزدیک نشدیم یکم مشکله . به نظرم فقط اگر جریان اطلاعات در جهت یادگیری باشه قابل قبوله.

      نکته بعدی که همه میدونیم : از نظر من یگانه راه بقا و موفقیت مدیریت سرمایه است. حداقل این یکی رو با تمام وجود لمس کردم.
      طبق تئوری توطئه بله- جهت داده میشه .

      من فکر میکنم این حجم از اطلاعات داوطلبانه زیاد شده - عصر ارتباطات و دنیایی از ایده های رنگارنگ باعث بوجود آمدن این فضای درهم برهم شده.

      نظر من فقط بر روی اطلاعات ورودی از مدیا های مختلف نبود - سبک سازی حجم اطلاعات میتونه از چارت شروع میشه .دامنه اش میتونه کندل استیک رو هم شامل بشه.

      حتی میتونه محور زمان رو هم شامل بشه ( کاری که در چارتهای پوینت اند فیگور و 3lb انجام میشه)-مقداری از دیتا که نیاز داریم میتونه خیلی کمتر بشه (حتی در حد یک کندل هفتگی)

      میتونه خود قیمت رو هم شامل بشه و فقط بر اساس حجم کار بشه -

      فکر کنین رو این مسئله . چه میزان و چگونه اطلاعاتی نیاز مارو برآورد میکنه و مارو از اشباع اطلاعات دور میکنه !؟


      پ ن: به نظر شب طولانی در راه است.!
      ویرایش توسط پیام : https://www.traderha.com/member/4424-پیام در ساعت 05-15-2014, 12:03 AM

      !Objects in the mirror are further than they appear


      من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:

      1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
      2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
      3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
      4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
      5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
      6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
      7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)


      نظر


      • در مورد سبک سازی اطلاعاتی که گفتی ، مثل چارت و کندل استیک و ... اگر تجربه مفیدی داری که در تائید حرفت باشه خوشحال میشم مطرح کنی .

        در مورد حذف قیمت و کار بر اساس حجم رو اصلا متوجه نمیشم.
        کمی توضیح نیاز داره.

        چون که اتفاقا من معتقدم باید بر اساس قیمت معامله کنیم.
        هميشه آماتورها در امتداد يک روند قوي به دنبال الگوهاي برگشتي مي گردند...


        «قومی متفکرند اندر ره دین// قومی به گمان فتاده در راه یقین// می ترسم از آن که بانگ آید روزی// کی بی خبران راه نه آن است و نه این»



        .

        نظر


        • نوشته اصلی توسط پیام نمایش پست ها
          شاید کلمه تاجر سنتی باعث سوتفاهم باشه - احتمالا برداشت بشه تاجر سنتی مثل یقال سرکوچه و تاجر مدرن مثل صاحب مارکت زنجیره ای فلان

          تاجر سنتی مصداقش میشه مثلا بنک دار اصلی طلای مشهد- اگر همچنان معتقدی این تاجر بیلمزه و من و شما بهتر میفهمیم که از اساس با هم تفاوت دیدگاه داریم
          من نگفتم که تاجر سنتی تو همه چیز بیلمره. گفتم تو اون مسائلی که شما موفقیت در تریدری رو منوط به تسلط درش کرده بودید - روانشناسی معامله، شناخت عوامل تاثیرگذار، مکانیسم قیمت گذاری و ....- بیلمر هست. بحث اینجاست که شما از یک طرف موفقیت در تریدری رو منوط به این مسائل می دونید بعد می فرمایید که تاجر سنتی - که قطعاً در این زمینه بیلمر هست - موفق هست. من فقط این رو درک نمی کنم استاد

          نظر


          • نوشته اصلی توسط AIO نمایش پست ها
            من نگفتم که تاجر سنتی تو همه چیز بیلمره. گفتم تو اون مسائلی که شما موفقیت در تریدری رو منوط به تسلط درش کرده بودید - روانشناسی معامله، شناخت عوامل تاثیرگذار، مکانیسم قیمت گذاری و ....- بیلمر هست. بحث اینجاست که شما از یک طرف موفقیت در تریدری رو منوط به این مسائل می دونید بعد می فرمایید که تاجر سنتی - که قطعاً در این زمینه بیلمر هست - موفق هست. من فقط این رو درک نمی کنم استاد
            در همه موارد تبحر دارند. شناخت رفتار جمعی ، روانشناسی معامله ، شناخت عوامل تاثیر گذار و مکانیسم قیمت گذاری.

            ضمنا گفتم تریدرهایی که موفق هستند رفتاری شبیه به تاجران سنتی دارند.


            به سلامتی فروم قیلتر شد. یه پست زدم قبل از این پست در جواب پیام نمیدونم چرا نیست
            ویرایش توسط پیام : https://www.traderha.com/member/4424-پیام در ساعت 05-15-2014, 12:44 AM

            !Objects in the mirror are further than they appear


            من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:

            1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
            2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
            3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
            4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
            5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
            6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
            7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)


            نظر


            • نوشته اصلی توسط پیام نمایش پست ها
              درود آرمین عزیز

              نثر بسیار زیبایی دارید . تحصیلات ادبیات فارسی دارید یا خیلی مطالعه دارید؟

              لطف دارید عزیز - لایق چنین تمجیدی نیستم - مطمئنا نقص دیدگاه در کنار آوازه آیدی بنده باعث شده خیلی از دوستان دچار اشتباه شوند.

              همانطور که برای بنده و دوستان قدیمی تر از بنده شد. گاهی دوست دارم با آیدی ناشناس پست بزنم بلکه خوانندگان بدون هیچ پیش زمینه ای

              نسبت به اسم و رسم مطلب را بخواند.

              ارادتمند تو عزیز هموطن و همه دوستان هستم.
              درود

              برادر و دوست من

              من قلسفه خوندم و سالها دغدغه من مقوله پارادیم و در کل عرض کنم الگوهای فکری انسان برای شناخت پیرامون خود و خود


              و اینکه این انسان چطور با پیش فرضهایش شناخت از دنیا یش پیدا میکند

              که گاهی برای خودم هم حیرت انگیز بوده

              وقتی که بعد از اموختن فلسفه به مقوله زبانشناسی سوسوری

              وارد شدم گویی باید تمام انگارهایم در زمان خواندن فلسفه از نوع باز نویسی میکردم

              و بقولی باید خودم مادر خودم برای زاییدن خودم از نوع میشودم

              و کسی که نگاه فکر خودش رو عوض میکنه واقعا هزار بار از درد زایمان براش سختره

              من میذیرم شکسته نفسی شما رو

              بزرگوار اصلا قصد مجیز و یا قصد اعتبار دادن به اندیشه شما

              با ربط دادن با ایدی شما نیست

              چون خودم رو با نگاه شما هماهنگتر میدونم و این ابراز علاقه منطقی است

              چون میبینم در این انجمن و یا در جاهای دیگر

              خیلی از تریدرها هر روز دنبال سیستمها و روشهای مختلف و ترکیب اونها با هم

              و انواع نظر سنجیها و پرسشهای عمومی و خصوصی از تریدرها موفق که جام مقدس رو به اونها اعطا کنه

              و غافل از اینکه این جام اگر هم وجود داشته باشد

              چیزی جز شناخت ما از خود و درک اینکه با چه ابزاری داریم کارم میکنیم

              و این که این شغل در حالت کامل اون حدس نقطه ای است که بیشترین احتمال وقوع را دارد نه بیشتر

              و این زندگی و شغل بیشتر در مرز نگاه به گذشته چارت و احتمال بهتر در اینده چارت

              بسته به تایم فریم کاریمون نهایت شاید به چند روز نرسد

              ایا ما شغلی رو سراغ داریم در دنیا انقدر تصمیم گیری درش باشد با این نوع شیوه که در مرز بین گذشته و اینده چارت باشد

              برای من تنها نقطه قابل اتکا اگر درست تربیت شوم حالا با تجربه بسیار یا استفاده از تجارب دیگران و مطالعه و غیره

              همین لحظه حال و درک اینکه من دارم چطور تصمیم میگیرم و این تصمیم گیری رو من براساس چه نگاهی به بازار و خودم گرفتم

              که اگر از اینجا شروع کنم و بعد برسم به اینکه واقعا این خطا رو من دارم مرتکب میشم یا این بازار و سرعت اون ویا امکاناتی که

              پلتفرم در اختیار من قرار داده و ابزارهای مختلف اون هم داره منو سوق میده به سمت اون که بیشتر اشتباه کنم

              یک سوال ایا نویسنده کتاب چگونه در بورس دومیلیون دلار بدست اوردم

              میتونست با متا تریدر و امکانات لحظه ای ان هم به موفقیت برسد /من فکر نمیکنم

              بقولی یکی از دوستان تریدر قدیمی میگفت در سالهای دورتر در بورس تهران چه میخواستی چه نمیخواستی

              درگیر معاملات بلند مدتر بودی چون فرایند خرید و فروش طولانی تر بود و امکان تفکر بیشتر

              خوب سخن طولانی شد

              و چون توجه شما بزرگوار بیشتر به این گونه مسایل و باز گو کردن ان از زوایای مختلف است

              برای بنده شیرین و لذت بخش است

              اقا پیام

              امیدوارم نظراتتون رو ارایه بدهید وبدونید شاید در نگاه اول اثر گذار نباشه ولی در بلند مدت باعث تفکر میشه و راه گشا

              همانطور که برای بنده حقیر مانند یک اب گوارا در یک بیابان برهوت است

              که یک لیوان ان که پر باشد از تفکر و زرف اندیشی و واقعیت بهتر

              از رودخانه پر از گل و لای که اغلب هم پر هیاهو است

              وشرعا نیز با یک لیوان اب پاک میشود وضو گرفت ولی از رودخانه پر از هیاهو و گل و لای جایز نیست


              ارادتمند شما


              پ/ن ببخشید دیر شد باید با ابزار ف ی ل ت ر ش ک ن دوباره میامدم تو !!!!!!!

              نظر


              • نوشته اصلی توسط payam154 نمایش پست ها
                در مورد سبک سازی اطلاعاتی که گفتی ، مثل چارت و کندل استیک و ... اگر تجربه مفیدی داری که در تائید حرفت باشه خوشحال میشم مطرح کنی .

                در مورد حذف قیمت و کار بر اساس حجم رو اصلا متوجه نمیشم.
                کمی توضیح نیاز داره.

                چون که اتفاقا من معتقدم باید بر اساس قیمت معامله کنیم.
                اولا شرمنده که موضوع رو به اون سرعتی که دوس داری پیش نمیبرم و مکث میکنم - ذهنیات ما برای خودمان آشناست ولی برای دیگران نیاز به باز شدن بیشتر موضوع داره.

                چند صفحه قبل پرفومنسی گذاشتم که حاصل جارتی با حداکثر 40 میله قیمتی بوده .

                پیشنهاداتی که درمورد سبک سازی اطلاعات دادم لزوما تجربه شده تیست - میتواند خلق ایده کند.

                در مورد حجم روی cot بحث های زیادی شده - نیمای عزیز هم استارت یه ایده رو زده.

                فرض کن معامله گر لانگ ترم هستی و ورود و خروج حجم سرمایه به بازار رو بر اساس آهنگ تغییرات حجم عرضه تقاضا تنظیم میکنی . فکر میکنی نسبت به وضعیت فعلی که فقط بر اساس قیمت هست،

                خیلی از مرحله پرت میشی؟

                !Objects in the mirror are further than they appear


                من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:

                1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
                2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
                3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
                4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
                5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
                6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
                7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)


                نظر


                • نوشته اصلی توسط arminfar نمایش پست ها
                  درود

                  چون میبینم در این انجمن و یا در جاهای دیگر

                  خیلی از تریدرها هر روز دنبال سیستمها و روشهای مختلف و ترکیب اونها با هم

                  و انواع نظر سنجیها و پرسشهای عمومی و خصوصی از تریدرها موفق که جام مقدس رو به اونها اعطا کنه

                  و غافل از اینکه این جام اگر هم وجود داشته باشد

                  چیزی جز شناخت ما از خود و درک اینکه با چه ابزاری داریم کارم میکنیم

                  و این که این شغل در حالت کامل اون حدس نقطه ای است که بیشترین احتمال وقوع را دارد نه بیشتر

                  و این زندگی و شغل بیشتر در مرز نگاه به گذشته چارت و احتمال بهتر در اینده چارت

                  بسته به تایم فریم کاریمون نهایت شاید به چند روز نرسد

                  ایا ما شغلی رو سراغ داریم در دنیا انقدر تصمیم گیری درش باشد با این نوع شیوه که در مرز بین گذشته و اینده چارت باشد

                  برای من تنها نقطه قابل اتکا اگر درست تربیت شوم حالا با تجربه بسیار یا استفاده از تجارب دیگران و مطالعه و غیره

                  همین لحظه حال و درک اینکه من دارم چطور تصمیم میگیرم و این تصمیم گیری رو من براساس چه نگاهی به بازار و خودم گرفتم

                  که اگر از اینجا شروع کنم و بعد برسم به اینکه واقعا این خطا رو من دارم مرتکب میشم یا این بازار و سرعت اون ویا امکاناتی که

                  پلتفرم در اختیار من قرار داده و ابزارهای مختلف اون هم داره منو سوق میده به سمت اون که بیشتر اشتباه کنم

                  خوب مینویسی آرمین جان ، خوب.

                  چند وقته قرعه من به نام عزیزان تحصیل کرده رشته فلسفه میفته . هم کلام شدن با شما عزیزان علاوه بر دلنشین بودن کلی چالش فکری هیجان انگیز ایجاد میکنه.

                  یه جمله ای در همین تاپیک نوشتم در ارتباط با علت و معلول - نیما هم یک شعر از مولانا در جوابم پست کرد. ما از اطلاعات درست بهره نمیگیریم و اکثر مواقع فقط دچار اشباع

                  اطلاعات هستیم.

                  جمله قرمز رنگ از اون سوالاتی است که اگر کسیدر هر لحظه تصمیم گیری برایش جوابی کامل داشته باشه، قیمتی نمیتوان برای جوابش و آدمش تعیین کرد.!

                  چیزی تورا سوق نمیدهد مگر تصمیماتی که در اثر خامی و عدم تسلط بر مفاهیم اولیه زمینه کاریت به اشتباه میگیری.
                  ویرایش توسط پیام : https://www.traderha.com/member/4424-پیام در ساعت 05-15-2014, 01:29 AM

                  !Objects in the mirror are further than they appear


                  من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:

                  1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
                  2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
                  3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
                  4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
                  5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
                  6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
                  7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)


                  نظر


                  • نه اتفاقا بحث رو خوب مدیریت میکنی. عجله هم که نداریم !

                    من در همین فروم برای اولین بار با بحث cot آشنا شدم.اوایل که گیج بودم و بعد که به گمان خودم درکش کردم برام خیلی جذاب بود. ولی زود جذابیتش را از دست داد؟ میدونی چرا؟ چون دقیقا در باغ سبز رو نشون میدن . داخل نمیبرن. دیتای اون مال یه هفته قبله. این خیلی مهمه . اگر آنلاین بود دیگه حرف نداشت.

                    شما میبینی طی یک روز معامله خریداران بزرگ ، حالا دیگه فروشنده شدند، چه برسه به یک هفته تاخیر. اینا جایی نمیخوابند که زیرشون آب بره ! حلقه اطلاعات این چنینی دست خودشونه .

                    حالا در مورد تعداد کندلها میشه صحبت کرد. چون در روشی که در ادامه بحث تمایل دارم به اون اشاره کنم همین تعداد ، کمی بیشتر یا کمتر جوابگوست. من به دنبال ترید با روشهایی هستم که شبیه به بریک اوتها باشه ، ولی فاکتور مومنتوم ( و یا همون پرایس اکشن )بیشتر لحاظ بشه.

                    دنبال ریسک به ریوارد بالا هم نیستم. همون طوری هم که به درستی اشاره کردی و باز هم بحث میکنیم ، درصد برنده شدن خیلی مهمه.
                    هميشه آماتورها در امتداد يک روند قوي به دنبال الگوهاي برگشتي مي گردند...


                    «قومی متفکرند اندر ره دین// قومی به گمان فتاده در راه یقین// می ترسم از آن که بانگ آید روزی// کی بی خبران راه نه آن است و نه این»



                    .

                    نظر


                    • یکی از علایق بنده سر زدن به پستهای اختصاصی

                      بعضی از تریدرها در فروم ها است

                      در این زمستان گذشته یکی از تکنیکالیستها معرف از جهت اینکه بسیار با روزنامه ها مصاحبه میکرد

                      و از برگشت شاخص بورس تهران در نقاط مورد نظرش بود و با یک دوست دیگری که داشتن

                      اتفاقا اون دوست استاد در زمینه تدریس مقوله تحلیل بنیادی است با هم شروع کردن در اوج قیمتی یک سهم

                      رو خریدن و بعد از خرید اون هر روز برای ان سهم 1800 تومنی تارگت 3000 هزاری میدادن و واقعا هم خودشون هم ان سهم رو

                      با حجم بالا خریده بودن سر شما بزرگواران رو درد نیاورم بعد از 2 ماه ان سهم به قیمت 1000تومان رسید

                      و در این افت قیمت سهم

                      من تنها نقطه ضعف این بزرگواران را از در خروج از ان سهم را مبحث روانشناختی دیدم

                      و در انجا دیدم این دو بزرگوار چقدر واقعیت بازار رو نادیده گرفته و براساس دادههای تکنیکالی و بنیادی و اعتقاد با ان دانسته ها

                      خلقی رو به خاک سیاه کشاندن

                      بنظر من اینجور تاپیکها بعضا از هزارتا کتاب بیشتر اموزنده هستن

                      چون ما کمتر در بازار تبادلات ارزی امکانه رصد معامله گران در طولانی مدت داریم و لی

                      در بورس ما شاهد اینجور مسایل بفور هستیم و با خواندن اینگونه پستها واقعا به ما نشان میده که بازار بیشتر از اونیکه فکر میکنیم روان فرد رو با دانسته های ناقص

                      فریب میده چون اون فریب از درون خود ما داره تولید میشه و با شکل دانسته لاتغییر و صددرصد ما رو مسلط بر بازار نشون میده و این همون پاشنه اشیل ماست

                      چند روز پیش در یک فرومی یک مسابقه برگذار شد برای این هفته و جالب است

                      نزدیک به نصف بیشتر معامله گران نماد وساخت رو انتخاب کرده بودن

                      و همه گی باور داشتن به اینکه روند سهم برمیگرده و دلایل اونها بیشتر اندیکاتوری بود تا واقعیت بازار

                      و باید اینجا به اون حرف رسید که بدونیم چه ابزاری داریم استفاده میکنیم و کارکرد اون رو بشناسیم

                      و همه گی با حس اینکه انتهای روند رو درست تشخیص دادن وارد مسابقه شده بودن ولی ایا ابزار انها هم برای اینکار بوده یا نه (محل سوال است)

                      این سخن نه برای منزه جلوه دادن خود بلکه بیشتر برای تفکر عرض شد هرچند که خود نویسنده از ان بهره ای نبرده باشد

                      نظر


                      • نوشته اصلی توسط پیام نمایش پست ها
                        خوب مینویسی آرمین جان ، خوب.

                        چند وقته قرعه من به نام عزیزان تحصیل کرده رشته فلسفه میفته . هم کلام شدن با شما عزیزان علاوه بر دلنشین بودن کلی چالش فکری هیجان انگیز ایجاد میکنه.

                        یه جمله ای در همین تاپیک نوشتم در ارتباط با علت و معلول - نیما هم یک شعر از مولانا در جوابم پست کرد. ما از اطلاعات درست بهره نمیگیریم و اکثر مواقع فقط دچار اشباع

                        اطلاعات هستیم.

                        جمله قرمز رنگ از اون سوالاتی است که اگر کسیدر هر لحظه تصمیم گیری برایش جوابی کامل داشته باشه، قیمتی نمیتوان برای جوابش و آدمش تعیین کرد.!

                        چیزی تورا سوق نمیدهد مگر تصمیماتی که در اثر خامی و عدم تسلط بر مفاهیم اولیه زمینه کاریت به اشتباه میگیری.


                        کاملا با سخن شما موافقم

                        و در ضمن میخوام عرض کنم

                        اطلاعات یک چیز است و ویرایشگزی ان براساس چه چیزی و یا بهتر بگویم چه بینشی باشد مهمتر است

                        اگر اشاره کردم و شما هم و اقا نیما هم اشاره دارن این ابزارهای بهانه ای بیش نیست

                        و در پست زمینه این باید قرار بگیرد که ما در بهترین حالت دنبال حدس زدن بهتر نقطه محتمل هستیم

                        و در اینجاست که مباحث مدیریت سرمایه و مدیریت خود و انتظارات ما از این شغل پدیدار میشه

                        تا به ناقص بودن اطلاعاتمان از وقوع اینده چارت پی نبریم

                        و بیشتر دنبال پیش بینی اینده چارت باشیم این اطلاعات ناقص از یک ..... ناقص و ابتر به ما میرسه

                        اینجاس که فکر میکنیم دیگری حتما از یک استراتژی بهتر و مطمین تر دارد استفاده میکند

                        و بهتر از ما داره اینده رو پیش بینی و حتما سود نجومی میگیره و حتما ابزارهای انچنانی داره و غیره

                        سخن بسیار است

                        و شاید از زبان شما و دیگر قدیمیها درد هم بسیار است از این نگاه که خلقی رو به هلاکت رسانده

                        نظر


                        • نوشته اصلی توسط payam154 نمایش پست ها
                          نه اتفاقا بحث رو خوب مدیریت میکنی. عجله هم که نداریم !

                          من در همین فروم برای اولین بار با بحث cot آشنا شدم.اوایل که گیج بودم و بعد که به گمان خودم درکش کردم برام خیلی جذاب بود. ولی زود جذابیتش را از دست داد؟ میدونی چرا؟ چون دقیقا در باغ سبز رو نشون میدن . داخل نمیبرن. دیتای اون مال یه هفته قبله. این خیلی مهمه . اگر آنلاین بود دیگه حرف نداشت.

                          شما میبینی طی یک روز معامله خریداران بزرگ ، حالا دیگه فروشنده شدند، چه برسه به یک هفته تاخیر. اینا جایی نمیخوابند که زیرشون آب بره ! حلقه اطلاعات این چنینی دست خودشونه .

                          حالا در مورد تعداد کندلها میشه صحبت کرد. چون در روشی که در ادامه بحث تمایل دارم به اون اشاره کنم همین تعداد ، کمی بیشتر یا کمتر جوابگوست. من به دنبال ترید با روشهایی هستم که شبیه به بریک اوتها باشه ، ولی فاکتور مومنتوم ( و یا همون پرایس اکشن )بیشتر لحاظ بشه.

                          دنبال ریسک به ریوارد بالا هم نیستم. همون طوری هم که به درستی اشاره کردی و باز هم بحث میکنیم ، درصد برنده شدن خیلی مهمه.
                          بیا سعی کنیم از تئوری توطئه فاصله بگیریم - قبول کنیم قانون بازار بیرون کردنه حریفه .

                          روی حجم تجربه آنچنانی ندارم نمیتونم اظهار نظر کنم . ورودها و خروجها مرحله ایست و بر اساس ضرب آهنگ تغییرات است. به نظرم با یک جابجایی

                          حجم از عرضه به تقاضا یا بالعکس تصمیم نمیگیرن.تزریق سرمایه مرحله ای و با حوصله انجام میشه همچنین در خروج ها. یه مشکل اساسی داریم، مسائل را

                          از دریچه بازار اف ایکس نگاه میکنیم در حالی که خیلی از ابزارها کاربردشان بیشتر در بازارهای فیوچرز و آپشن و سهام هست. بازار ارز صاحب مشخصی داره

                          خیلی گردن کلفته و اعمال نفوذش هم خیلی زمخت . ولی صاحب اصلی بازار گندم یا سویا نداریم- بازیگران اصلی داره ولی کسی به تنهایی نمیتونه برای

                          یک کالا تعیین سیاست کنه . اگر به پیشینه تریدرهای بزرگ نگاه کنی اکثرا بازار کالا و سهام بوده و کمتر صحبتی از بازار اف ایکس هست.

                          رفتن موضوع به سمت روشها و ایده های معاملاتی بحث رو منحرف میکنه . در مورد نکات قرار بود صحبت کنبم.

                          نکته اول سبک سازی اطلاعات بود - دیگردوستان نظری ندارند ؟

                          !Objects in the mirror are further than they appear


                          من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:

                          1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
                          2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
                          3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
                          4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
                          5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
                          6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
                          7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)


                          نظر


                          • دوست عزیز اقا پیام


                            اینجا یک اشاره به رابرت ماینر بکنم و اونم اینکه

                            میگه اوایل با گن و الیوت کار میکردم ولی حالا

                            نگاه هم به اون ها عوض شده مثلا

                            حالا کلا بازار رو در یک نقطه به روند یا اصطلاح تجزیه میکنم

                            اگر نگاه کنیم یک فرایندی از چند سال معامله پشت سر اون بوده و سعی کرده با

                            خودش رو راست باشه نقاط ضعف و قوت اونها رو بشناسی و در روش خودش رو به سادگی بیاره

                            ولی اگر نظر شما اینکه کسی که تجربه کمی داره و باید از اول با یک سری اصلاعات اولیه و یا ساده تر با چارت مواجع شه برای من

                            یک کمی گنگ است

                            منظورم دانستن پیچیدگهای زیاد نیست بیشتر منظورم ساده کردن بعد از یک مدتی اتفاق بیفته که

                            یک تجربه و شاید یک جور درک شهودی که ریشه در تجربه داره باشه تا یک ذهن خام اولیه و خام نگاه داشتن اون

                            در ادامه اقا پیام

                            شما اندیشه خودت رو بیان کن شاید ما هم بعد سالی به اون برسیم

                            حداقل اینکه در مسیر میدونیم این نشانها و پرچمها هم است

                            و زیاد هم در پی قافیه نباش چون داری فکر ت رو واگویه میکنی

                            نه یک پایان نامه و کتابت اون برای اساتید

                            اینجا برکتش به همین حرفا و اندیشه هاست چه از شما و چه از دیگر دوستان با نظر موافق و مخالف شما

                            نظر


                            • اقا پیام یک مطلب هم عرض کنم

                              و ان هم تایید نظر شما است

                              ایا ما مفاهیم اولیه رو بدانیم اجازه میدهیم در یک تاپیکی که اسم نمیبرم و از شما هم توقع ندارم اسم ببری و راجع به ان نظر بدید

                              (بگذار مرا با شراب ناب شیراز غسل بدن)

                              بعد چند ماه ندانیم نقاط ورود و خروج ما چیه اقا جان

                              اطلا گیرم حرف تو درست پس سعی کن بمن یاد بده کجا وارد و کجا خارخ شم

                              ولی دریغ در انجا دنبال چنان پیچیدگی میگردیم که در مغز هیچ بنی بشری خطور نکرده

                              ایا این نگاه با نگاه پیش بینی کردن هماهنگ است چی بگم بعضی ها هم شیفته پیچیدگیهای هستن ادم نمیداند اینها مفاهیم اولیه تا به حال به گوششون

                              خورده یا نه نقاط ورود و خروج و حد ضرز و غیره

                              غاقل از اینکه این یک شغل است و امری برای کسب در امد نه محلی برای سوار کردن مفاهیم حوضه های علمی بر ان با هزار ان ترفند و دست اخر هیچ امیدوارم

                              این هیچ پیش نیاد

                              و خلقی که شیفته پیش بینی لحظه ای بازار هستن دست پر باشن و من خجل

                              و من در نادانی خودم بسوزم در قعر جهنم

                              بازهم از اینکه تا این وقت شب همراهی کردید ممنونم

                              با نهایت احترام و ارادت

                              نظر


                              • نوشته اصلی توسط arminfar نمایش پست ها
                                دوست عزیز اقا پیام


                                اینجا یک اشاره به رابرت ماینر بکنم و اونم اینکه

                                میگه اوایل با گن و الیوت کار میکردم ولی حالا

                                نگاه هم به اون ها عوض شده مثلا

                                حالا کلا بازار رو در یک نقطه به روند یا اصطلاح تجزیه میکنم

                                اگر نگاه کنیم یک فرایندی از چند سال معامله پشت سر اون بوده و سعی کرده با

                                خودش رو راست باشه نقاط ضعف و قوت اونها رو بشناسی و در روش خودش رو به سادگی بیاره

                                ولی اگر نظر شما اینکه کسی که تجربه کمی داره و باید از اول با یک سری اصلاعات اولیه و یا ساده تر با چارت مواجع شه برای من

                                یک کمی گنگ است

                                منظورم دانستن پیچیدگهای زیاد نیست بیشتر منظورم ساده کردن بعد از یک مدتی اتفاق بیفته که

                                یک تجربه و شاید یک جور درک شهودی که ریشه در تجربه داره باشه تا یک ذهن خام اولیه و خام نگاه داشتن اون

                                در ادامه اقا پیام

                                شما اندیشه خودت رو بیان کن شاید ما هم بعد سالی به اون برسیم

                                حداقل اینکه در مسیر میدونیم این نشانها و پرچمها هم است

                                و زیاد هم در پی قافیه نباش چون داری فکر ت رو واگویه میکنی

                                نه یک پایان نامه و کتابت اون برای اساتید

                                اینجا برکتش به همین حرفا و اندیشه هاست چه از شما و چه از دیگر دوستان با نظر موافق و مخالف شما

                                مورد ماینر جالب بود - اگر لینک داری از مصاحبه ممنون میشم بزاری.

                                موافقم که ساده دیدن باید بر اساس تجربه اتفاق بیفته - اما : ما از کجا شروع میکنیم ؟چه کسانی و چه اندیشه هایی نگاه اولیه مارو به بازار شکل میدن؟

                                با فروم پرسپولیس شروع میکنیم در دوره ای که پیوتها بورس همه تاپیکهاست؟ با فروم ایران ایگولد شروع میکنیم در دوره ای که ایده ابوناچی رو فرمه؟ با فروم قیمتها در دوره ای که

                                سبک تحلیل گری نیما رو بورسه؟ در دوره ای که سبک معاملاتی پشوتن رو بورسه؟ دوره ای که جار و جنجال اکسپرتهاست ؟ دوره ای که کامبیز گیتی ایده خرید و فروش مینیاتوری بر روی

                                مقاومت ساپورتها رو مطرح کرده؟ با چه کسی شروع میکنیم؟ با یه تحلیلگر یا تریدر ؟ و چه کتابی ؟ کدوم یکی از اینها در شرایط خاصی روی ما تاثیر عمیقی میزارن؟ و ...

                                نمیدونم در دوره آموزش مدرن آیا دانشجو ها مکلف به فراگیری دامنه گسترده ای از علوم هستند یا خیر؟

                                لزومی نداره دوره پخته شدن ذهن خیلی طولانی باشه - مسئله پوله و اگر کسی یا جایی باشه که شمارو یه راست ببره سر اصل مطلب نیازی نیست دورباطل را چندین سال تجربه کنیم.

                                ...

                                حقیقتا دیگه ذهن یاری نمیکنه !

                                !Objects in the mirror are further than they appear


                                من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:

                                1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
                                2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
                                3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
                                4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
                                5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
                                6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
                                7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)


                                نظر

                                پردازش ...
                                X