"نظرات شخصی است!"

[arminfar]

مورد ماینر جالب بود - اگر لینک داری از مصاحبه ممنون میشم بزاری.

موافقم که ساده دیدن باید بر اساس تجربه اتفاق بیفته - اما : ما از کجا شروع میکنیم ؟چه کسانی و چه اندیشه هایی نگاه اولیه مارو به بازار شکل میدن؟

با فروم پرسپولیس شروع میکنیم در دوره ای که پیوتها بورس همه تاپیکهاست؟ با فروم ایران ایگولد شروع میکنیم در دوره ای که ایده ابوناچی رو فرمه؟ با فروم قیمتها در دوره ای که

سبک تحلیل گری نیما رو بورسه؟ در دوره ای که سبک معاملاتی پشوتن رو بورسه؟ دوره ای که جار و جنجال اکسپرتهاست ؟ دوره ای که کامبیز گیتی ایده خرید و فروش مینیاتوری بر روی

مقاومت ساپورتها رو مطرح کرده؟ با چه کسی شروع میکنیم؟ با یه تحلیلگر یا تریدر ؟ و چه کتابی ؟ کدوم یکی از اینها در شرایط خاصی روی ما تاثیر عمیقی میزارن؟ و ...

نمیدونم در دوره آموزش مدرن آیا دانشجو ها مکلف به فراگیری دامنه گسترده ای از علوم هستند یا خیر؟

لزومی نداره دوره پخته شدن ذهن خیلی طولانی باشه - مسئله پوله و اگر کسی یا جایی باشه که شمارو یه راست ببره سر اصل مطلب نیازی نیست دورباطل را چندین سال تجربه کنیم.

...

حقیقتا دیگه ذهن یاری نمیکنه !

بذار یکم سیاسی صحبت کنیم

رفیق پیام

این مطلب رو من از کتاب استراتزی های معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت

High Probability Trading Strategies

در صفحه 30 اون که همین جا از برادران عزیزم میخوام این کتاب رو به عنوان یک بینش اولیه نسبت به بازار و ابزارهای اون مورد مطالعه قرار بدن

و در ادامه در صفحه 311پاراگراف دوم جناب ماینر اشاره کرده اند

من اگر بخواهم مطلبی عرض کنم

بنظرم اول باید خود بازار و ماهیت اون برامون مشخص بشه چستی این مارکت

در باطن خود چیزی که ما درک میکنیم محلی مجازی برای عرضه و تقاضا است

و اینکه این عرضه و تقاضا از کجا سرچشمه میگیره و مکانیزم ان چیه وتحلیل ما از اون چجور باید باشد یک امر قابل تامل و فکر کردن

دوم بنظر حقیر من چه ابزاری برای اینکه معاملاتم رو با سود ببندم دارم

یک خود پلتفرم و ابزارهای مختلف ان و نحوه بکار بردن ان ابزارها و ترکیبات انها برای نشان دادن نقاط پر پتانسیل

سوم اطلاعاتی که ما سوای این پلتفرم و ابزارهای از اخبار و تفسیر ان به ما میرسد و طبقه بندی و ارزش گذاریهای ما

چهارم / به اصطلاح استراتژی ما است این اصلاعات رو برای ما به نوعی داره از یک صافی این اطلاعات رو انالیز میکنه

پنجم / این منه تصمیم گیر است که دارد بر طبق یکسری از انتظارات و پیش فرضها این مراحل قبل رو انالیز کرده و درنهایت تصمیم رو میگیره

ششم / این جهان بینی معامله گر و نظام تصمیم سازی ان است که ستون این خیمه است با باورهای که دارد

مانند این بازار محلی برای رسیدن به رویا است و یا بر عکس

اینجا محلی است که در خانه مینشینم و بدون بیل و کلنگ زدن پول در میارم

این جور چیزها که کل نظام باور ما راجع به شغل و تلاش و موفقیت و نحوه پول در اوردن و نحوه خرج کردن ان

نوع نظم ما و صبوری ما و دیگر فضایل و رذایل ما

خوب این دایره گسترده شده اگر ما خودمون رو بشناسیم

و ماهیت غیره قابل پیش بینی بودن روند اتی چارت رو قبول کنیم

دست کم میتونم بگم برای خیلی از ما ها روند اتی چارت غیره قابل پیش بینی است و هنوز برای من کسی نتوانسته این قطعیت رو ثابت کنه

پس رویکزد ما با این مقوله باید چگونه باشد

اول بنای اعتقادیمون را درست پی ریزی کنیم

و بعد در مرحله سعی کنیم ماهیت غیره قابل پیش بینی بازار درک و به دور از تعصب سعی کنیم در بهترین نقاط باشیم

و با مدیریت سرمایه و تقویت بعد روانشانسی مخصوصا در وادی ضرر رفتن خودمون را پخته تر کنیم

و در ادامه استراتژی مطابق با اصول و توانایی بعد روجی و دیگر امور زندگیمان پیدا یا بنوعی خلق یا بهنیه کنیم

که میتوانیم از موارد مورد اشاره شما هم در این مرحله استفاده کنیم ولی اینکه اول اینها رو بخونیم و بعد سعی کنیم

با اکراه و اجبار خودمون و اعتقادات و جهان بینی مون رو از اینها بگیرم و جنگ را بدرون خود بکشیم و در یک دودلی باشیم

گهی سواره و گهی پیاده باشیم

سخن در این مقوله های مورد اشاره بسیار از بسیار

[payam154]

روز بخیر

کلیت مشکل ما برمیگرده به همان ساز و کار غلطی که قبلا پیام عزیز به اون اشاره کرد.

وقتی که فعالیت در این حوزه با محدودیت روبروست و به نوعی کار نوینی به حساب میآید نباید انتظار داشته باشیم که آموزش آکادمیکی برای اون وجود داشته باشد. این کلاسهای آموزشی هم که قبلا برگذار میشد و من چند تایی رو که برای آشنایی ، شرکت کردم فقط به معرفی سیستم های معاملاتی ، استفاده از ابزار ها ، شناخت الگوها و یه تاریخچه خیلی کوتاه از به وجود آمدن بازار و کلا مسائلی که به ترید مربوط میشد میپرداختند.

شاید جزو معدود منابعی که به صورت عملی به این مشکلات پرداخته ، همین تاپیکهایی است که دوستان بر اساس تجربه به آن دست پیدا کردند و به اشتراک گذاشتند باشد.

پیام عزیز : در مورد محدود کردن اطلاعات یه مشکلی وجود داره که اگر حل کنیم میشه امیدوار به آینده بهتر بود.
مشکل اینه که هر کدام از ما از یه بخشی از اطلاعات آگاهی پیدا کرده ایم. یعنی اگر کل اون مقدماتی رو که ما معتقدیم یه تریدر باید قبل از اقدام به معامله کاملا بر آنها اشراف داشته باشد را به ترتیب اولویت دسته بندی کنیم ، کمتر کسی از ما همه آنها را میداند. و با این اطلاعات ناقص زنجیره اطلاعاتی کامل نیست و همیشه ذهن ما در پی آن چند حلقه گم شده میگردد. این است که به جمع بندی نمیرسیم و همیشه مثل قایقی بر موج به این طرف و آن طرف میرویم.

اگر میشد در مورد پیش نیاز ها صحبت میشد دیگر کسی بعد از یادگیری اونها دیگر به دنبال اطلاعات به ظاهر جدید نمیرفت.

مثل اینکه ما در سال اول ابتدایی همه الفبا را یادگرفتیم و بعد از اون کسی به دنبال الفبا و جدول ضرب نیست !

[پیام]

عرض کردم خدمتتون مخاطب نداره

پیام جان فکر کنم کتابهای خوبی برای آموزش از ب بسم الله باشه -اگر دوستان کتاب یا کتابهایی رو میشناسن لطف کنن و به معرفی کنند.

بعد از آموزش مقدماتی به نظرم چند نظریه معتبر رو باید خوند و هرکسی به فراخور وضعیتش یکی از سبک ها رو تقلید کنه و به مرور به سبک شخصی خودش برسه.

در مورد سبکهای اصلی اگر دوستان لطف کنند کمک کنند ممنون میشم.

مثلا : جان مورفی - مارک داگلاس - رابرت ماینر - الکساند الدر - لری ویلیامز - تام دیمارک و ...

مسئله بعدی داشتن مربی هست که متاسفانه این مقوله در ایران جا نیفتاده و هر کسی خودش رو عاقل تر و باهوش تر از اون حرفا میدونه که به حرف یه پیرمرد خرفت گوش کنه

خلاصه میشه در یک پست مسیر رو از طریق چند کتاب و چند جزوه مشخص کرد . و چند پیشنهاد و نصیحت و نظر شخصی و تمام.

اگر دوستان قدیمی همت کنند ، میشه استانداردش کرد و بزاریم سر در فرومها ...

منتها نشدنیه .

[payam154]

شما مطلب رو کامل کن ، من خودم نقش مخاطب رو بازی میکنم !

اگر این کار رو انجام بدی و یه جمع بندی داشته باشی تا دوستان راه رو راحت تر پیدا کنند خیلی عالی میشه. دیگه جایی برای حسرت و بهانه ای برای شکست نداریم.

همانطور که گفتی میتونیم از اینجا شروع کنیم که کتابها و مطالب رو به ترتیب اولویت بندی کنیم .

مشارکت دوستان به نظر الزامی است !

[روند یاب]

عرض کردم خدمتتون مخاطب نداره

پیام جان فکر کنم کتابهای خوبی برای آموزش از ب بسم الله باشه -اگر دوستان کتاب یا کتابهایی رو میشناسن لطف کنن و به معرفی کنند.

بعد از آموزش مقدماتی به نظرم چند نظریه معتبر رو باید خوند و هرکسی به فراخور وضعیتش یکی از سبک ها رو تقلید کنه و به مرور به سبک شخصی خودش برسه.

در مورد سبکهای اصلی اگر دوستان لطف کنند کمک کنند ممنون میشم.

مثلا : جان مورفی - مارک داگلاس - رابرت ماینر - الکساند الدر - لری ویلیامز - تام دیمارک و ...

مسئله بعدی داشتن مربی هست که متاسفانه این مقوله در ایران جا نیفتاده و هر کسی خودش رو عاقل تر و باهوش تر از اون حرفا میدونه که به حرف یه پیرمرد خرفت گوش کنه

خلاصه میشه در یک پست مسیر رو از طریق چند کتاب و چند جزوه مشخص کرد . و چند پیشنهاد و نصیحت و نظر شخصی و تمام.

اگر دوستان قدیمی همت کنند ، میشه استانداردش کرد و بزاریم سر در فرومها ...

منتها نشدنیه .

سلام پیام جان
ممنون بابت همه زحمتایی که میکشی و مطالبو به اشتراک میذاری
اتفاقا من مخاطبم اما شما خیلی کم میای
توی فیس بوک هم حدودا یکسال قبل بهت پیام دادم اما فکر کنم پسوورد فیس بوکتو فراموش کردی حداقل از پارسال که مطمئم سر نزدی بهش
اینجا هم که پ.خ. رو بستی
میخواستم خصوصی بهت بگم که نشد حالا اینجا میگم
آقا من همشهریم و خیلی خیلی مایلم که از نزدیک شما رو ببینم اگه افتخاری بدی ممنون میشم
خلاصه که من مخاطبم از نوع مشهدی
امیدوارم بتونم شما رو ببینم
ارادت
علی

[f125tk]

آقا من هم مشهد هستم ها.هر زمان برنامه و دیداری بود من رو هم خبر کنین.ممنون

[alizali]

پیام جان دوستان مشهدی چقدر ساده اند که سودای دیدار شما را دارند اخوی
نکته اول که گفتی خودش تمام داستانه
به شرطی باید در عمق داستان رفت که مثلا روزی 16 ساعت وقت بزاری واسه این کار
در غیر اینصورت همون اطلاعات کم کافیه
هرچی بیشتر پایین بری بیشتر غرق میشی

[روند یاب]

پیام جان دوستان مشهدی چقدر ساده اند که سودای دیدار شما را دارند اخوی
نکته اول که گفتی خودش تمام داستانه
به شرطی باید در عمق داستان رفت که مثلا روزی 16 ساعت وقت بزاری واسه این کار
در غیر اینصورت همون اطلاعات کم کافیه
هرچی بیشتر پایین بری بیشتر غرق میشی

واقعا اگه بحث غرق شدنه پس چرا بعد پنج سال هنوز اینجا توی این فوروما هستیم؟

[shahab_p]

در مورد اینکه مخاطب کیست ، زیاد توجهی بهش نداشته باش. به مثل معروف عمل کن : تو باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست ... همانطوری که دیگران برای ما به یادگار گذاشتند.

1 . به نکته خوبی اشاره کردی. این حجم بالای اطلاعات گاهی بر عکس عمل میکنه و دچار تردید میشیم و یا به جهتی هدایت میشیم. شایدم همین رو میخوان !

ولی تا زمانی که راه رو پیدا نکردیم ویا به مسیر نزدیک نشدیم یکم مشکله . به نظرم فقط اگر جریان اطلاعات در جهت یادگیری باشه قابل قبوله.

نکته بعدی که همه میدونیم : از نظر من یگانه راه بقا و موفقیت مدیریت سرمایه است. حداقل این یکی رو با تمام وجود لمس کردم.

این پست payam عزیز که در جواب پیام عزیز گفته شده به نظرم خیلی زیبا و گویاست.
به نظرم در میان جماعت تریدر ایرانی چند تا مسئله وجود داره.
اولین مسئله نگاه به بازار هست و اینکه چه توقعی از این بازار داریم. خیلی از ما ناخودآگاه توقع داریم و امیدواریم به روشی برسیم که همیشه درست کار کنه و تریدها همه به سود برسن .خوب مسلماً این نوع نگاه با توجه به ماهیت عدم قطعیت حرکات بازار اشتباهه و به جز سرگردانی و گم شدن در اطلاعات مختلف و جستجوی یک سیستم جدید نتیجه ای نداره.
دومین مسئله نحوه آشنایی با اطلاعات هست. متأسفانه یا خوشبختانه در دوره ای زندگی می کنیم که دسترسی به اطلاعات خیلی آسان و راحت شده. جماعت تریدر با یک سرچ در اینترنت میتونن به حجم عظیمی از اطلاعات مختلف در زمینه های مختف مربوط به ترید دسترسی پیدا کنن. همه ی ما چند هزار پی دی اف از کتابهای مختلف و در زمینه های مختلف روی سیستممون داریم که خیلی از اونها رو هنوز مطالعه نکردیم. این سهولت دسترسی چندتا مشکل ایجاد می کنه که مهمترین اشکال اینه که به دلیل حجم بالای این اطلاعات معمولاً کسی وقت کافی و دقت کافی برای مطالعه و تمرین هیچ کدوم از این اطلاعات صرف نمی کنه و به صورت روزنامه وار و سطحی و گذرا از کنار مسایل عبور می کنه. غافل از اینکه این پی دی اف ها هر کدوم شاید عصاره و چکیده ی یک عمر مطالعه و تجربه اساتید این فن باشن و باید برای جمله جمله این مطالب وقت گذاشت و یاد گرفت و تمرین کرد. اشکال دوم اینه که تریدر نمیتونه اطلاعات مهم و غیر مهم را در بین این حجم عظیم اطلاعات از هم تشخیص بده. اشکال سوم اینه که اون امید واهی (رسیدن به یک هالی گریل) را همیشه زنده نگه میداره . چون تریدر هر قدر هم مطالعه کرده باشه هنوز حجم عظیمی از اطلاعات مطالعه نشده پیش روی خودش داره که امیدوار است با مطالعه اونها در نهایت به یک هالی گریل برسه.
سومین و به نظر من مهمترین مسئله اینه که داشتن علم و دانش به تنهایی کافی نیست. بلکه مهم بکارگیری و استفاده از این دانسته برای ترید کردن هست. به طور مثال همه ی ما بارها مطالب زیادی در مورد اهمیت مدیریت سرمایه, مدیریت ریسک, گذاشتن استاپ, جابجا نکردن استاپ, داشتن پلن معاملاتی و پایبند بودن به اون خواندیم و می دانیم که باید همه ی اونها رو با نظم و دیسیپلین رعایت کنیم. ولی در عمل و در حین ترید به دلایل مختلف از این دانسته ها استفاده نمی کنیم که نتیجه ای جز شکست برای ما نداره و جالب اینجاست که دوباره و چندباره اشتباهات قبلی رو تکرار می کنیم و باز هم به همون نتیجه ی قبلی می رسیم. پس به کار بردن اطلاعات و استفاده عملی از دانش خیلی مهمه که متأسفانه غالباً رعایت نمیشه و در مورد خودم تبدیل به اساسی ترین مانع موفقیت شده.

[Ahmad-N]

سلام و درود بر همه عزیزان، مخصوصا پیام نازنین.
من هم نظرم رو در مورد طلا بگم.
نمیشه که فقط اساتید نظر بدن. ما شاگردها هم یک چیزی باید بگیم.
ارادتمند همه

[atoma]

با سلام و ارادت خدمت تمام عزیزان

تجربه بنده در این بازار کمتر از چند ماه هست و در حد باز کردن حساب دمو و بازی با ارزهاست.
قبلا اتفاقی به این تاپیک سر زده بودم و در موردی از پیام عزیز سوالی پرسیده بودم و جواب گرفته بودم.
اما امروز روزی من این شد که از صبح علی الطلوع تا همین الان صفحات این تاپبک را تورق زدم و حظی وافر بردم.
البته قطعا اینجا به عنوان مرجعی برای بنده خواهد بود تا ان شا الله بیشتر بیاموزم.

از همه دوستان بخصوص پیام عزیز بسیار متشکرم.

[atoma]

پیام جان یک مشورت ازت می خوام

استراتژی من هارمونیک است که پس تایید الگو، ورود خروج ها را با ایچیموکو انجام می دهم. تایم فریم هم از 15 دقیقه تا 4 ساعت می باشد که بستگی به الگو هارمونیکی دارد که پیدا می کنم.
فرض کنید یک حساب 100 دلاری دارم و لات را به صورت ثابت 0.01 می گیرم این لات را بعد از اینکه حساب به 200 دلار رسید به 0.02 و هنگامیکه بالانس به 400 دلار رسید لات را به 0.04 ارتقا می دهم و الی آخر. همچنین حداکثر 4 الی 5 موقعیت باز هم زمان می توانم داشته باشم.

حالا سوال من این است که به نظر شما اگر من استاپ لاس نذارم، قضیه را سخت خواهد کرد و برای حساب مشکل ساز خواهد شد؟
برای بهینه کردن این استراتژی آیا پیشنهاد خاصی دارید؟

متشکرم
موفق باشید

[پیام]

درود بر شما

1) الگوهای هارمونیک زیر مجموعه تحلیل هستند و به نظرم برای اینکه به پول نزدیک بشن باید بر همان اساس(تحلیلی) رفتار کنید.

2) مولتی تایمفریم کار کردن برای کسانی که در ابتدای راه هستند فقط باعث سردرگمی است .

3) ابتدای امر از تایمفریمهای بالا (پیشنهاد من 4 ساعته است برای اف ایکس ، روزانه برای cfd) شروع کنید .

4)حجم ثابت کار کردن نقض اصلی ترین قانون بازاره.( مدیریت سرمایه)

5)از من میشنوی کلا حذف استاپ لاس رو فراموش کن مگر بخوای با لوریج خیلی پایین کار کنی.

6)مسئله شما در حال حاضر سود کردن نیست ، مسئله فراگیری معامله گریست و آموختن اختلاف سل و بای کردن با ترید!

7)حساب صد دلاری مگر اکانت سنتی باشه بشه کار کرد . یه استاپ خیلی نرمال 50پیپی برابر میشه با 5% حساب .با حساب دمو تمرین کنید.


*- روی اعداد و ارقامی که در ذهنتان دارید تامل کنید. حتی برای بازی مثل پوکر قوانین مدیریت سرمایه وجود داره!

وقتی میگویید با 100 دلار پوزیشن 0.01 باز میکنم یعنی با لوریج 10 کار میکنید . این یعنی با یک نوسان 1% در

جفت ارز موجودی حساب شما 10% جابجا میشه .

دیگه ببین چند تا پوزیشن باز کنی داستان به کجا میرسه ... که تازه این تعریف اشتباهه!

در اصل لوریج 1 برای جفت ارزی مثل پوند دلار برای حساب 10,000 دلاری میشه 0.058 لات! یعنی حدود 0.06 لات .

یا برای طلا میشه حدود 7.6 اونس که برابر میشه با 0.076 لات استاندارد .

موفق باشید

[atoma]

درود بر شما

1) الگوهای هارمونیک زیر مجموعه تحلیل هستند و به نظرم برای اینکه به پول نزدیک بشن باید بر همان اساس(تحلیلی) رفتار کنید.

2) مولتی تایمفریم کار کردن برای کسانی که در ابتدای راه هستند فقط باعث سردرگمی است .

3) ابتدای امر از تایمفریمهای بالا (پیشنهاد من 4 ساعته است برای اف ایکس ، روزانه برای cfd) شروع کنید .

4)حجم ثابت کار کردن نقض اصلی ترین قانون بازاره.( مدیریت سرمایه)

5)از من میشنوی کلا حذف استاپ لاس رو فراموش کن مگر بخوای با لوریج خیلی پایین کار کنی.

6)مسئله شما در حال حاضر سود کردن نیست ، مسئله فراگیری معامله گریست و آموختن اختلاف سل و بای کردن با ترید!

7)حساب صد دلاری مگر اکانت سنتی باشه بشه کار کرد . یه استاپ خیلی نرمال 50پیپی برابر میشه با 5% حساب .با حساب دمو تمرین کنید.


*- روی اعداد و ارقامی که در ذهنتان دارید تامل کنید. حتی برای بازی مثل پوکر قوانین مدیریت سرمایه وجود داره!

وقتی میگویید با 100 دلار پوزیشن 0.01 باز میکنم یعنی با لوریج 10 کار میکنید . این یعنی با یک نوسان 1% در

جفت ارز موجودی حساب شما 10% جابجا میشه .

دیگه ببین چند تا پوزیشن باز کنی داستان به کجا میرسه ... که تازه این تعریف اشتباهه!

در اصل لوریج 1 برای جفت ارزی مثل پوند دلار برای حساب 10,000 دلاری میشه 0.058 لات! یعنی حدود 0.06 لات .

یا برای طلا میشه حدود 7.6 اونس که برابر میشه با 0.076 لات استاندارد .

موفق باشید

بسیار عالی آقا پیام. واقعا متشکرم
خدا خیرتون بده ان شا الله

لطف عالی مستدام

[tracer_qm]

سلام خدمت پیام عزیز
از اینکه شما رو مربی خطاب می کنم و شما التماس دعا دارین واقعا شرمنده میشم.
مقاله جناب الدر رو می خوندم و اونجا لزوم داشتن مربی رو بیان کرده بود و از بیان کلمه استاد برای شما امتناع می کنم که البته جنابعالی و دیگر دوستانم در این فروم کم از استاد برای بنده نداشتند.
میشه یه خواهش عاجزانه داشته باشم .
و اون اینکه کسی رو می شناسم که برای ورود به بازارهای مالی از من معرفی کتاب و مقاله خواسته و چون خودم تو این قضیه مشکل دارم نمی تونم بهشون کمکی کنم. ( با اینکه معمولا همه هم دوره های بنده رو اگر لپ تاپشون رو بتکونن یه خروار مقاله از نوع پی دی اف و ورد میریزه بیرون ) ولی دریغ یکمی ثبات .....
لذا به امید اینکه چراغ راهی برای خودم و یادآوری پاره ای موارد باشه از شما خواهش میکنم یک ترتیب برای مطالعه و پیگیری مطالب بفرمایید.

باز هم از اینکه بذل محبت میکنید و با این تفاسیر تجربیاتتون رو با پست های ارزشمند به ما منتقل میکنید سپاسگزارم

دست بوس شما حمید