با سلام
سال جدید میلادی را به تمام دوستان عزیز تبریک عرض میکنم و بهترین ها را برای همه عزیزان آرزومندم
در سال جدید بر آن شدیم که با اشخاص مطرح ایران زمین در زمینه معاملگری مصاحباتی انجام دهیم که بی شک چراغ راهنمای برای همه خواهد بود
اولین مصاحبه بنده با جناب علی کربلایی مدیر بخش فارسی و عربی ماهانه کارنسی تریدر هست که با کمک دوست عزیزم طی صادقی مراحل این امر با طرح سوالات طی شد
علی کربلایی هستم، نمونه کارهای اخیر بنده نشر نسخه های فارسی و عربی ماهنامه کارنسی تریدر و راه اندازی پورتال تخصصی بازارهای مالی TradingAge بوده است . پیش از آن هم به فعالیت های متعددی در زمینه آموزش ابزارهای مشتقه و معامله گری در بازارهای مالی اعم از ارز و سهام مشغول بوده ام. از زمان ممنوعیت فارکس نیز به پژوهش بر روی ارزها و معاملات در بازار ارز خرده پرداخته ام.
لیسانس اقتصاد دارم از دانشگاه علامه طباطبائی و فوق لیسانس فایننس از مدرسه مدیریت آنتورپ در بلژیک
برای این مقوله شاید لازم باشد معامله گری را به دو سطح اشخاص حقیقی و حقوقی تقسیم نمائیم. در سطح اشخاص حقیقی که به آن ها Individual ها می گویند و عمده معامله گران در بازار فارکس خرده را شامل می شوند به نظرم نیاز مبرمی به دانستن علومی مثل اقتصاد و غیره نیست. اشخاص علاقمند، به مرور زمان مطلبی که لازم باشد را یاد خواهند گرفت. تنها دانشی که به ظن بنده اهمیت ویژه ای دارد، زبان انگلیسی ست که فرد بتواند از چشمه ی بیکران اطلاعاتی که روزانه در معرض دسترس عموم قرار می گیرد استفاده نماید. در سطح اشخاص حقوقی کار کمی مشکل هست، قبلا در یکی از پست های بلاگ TradingAge توضیح داده بودم. برای بدست آوردن پوزیشن های مرتبط با معامله گری و تحلیل گری (یا به شکل حرفه ای تر، مدیریت سرمایه گذاری و مدیریت ریسک ) در موسسات بین المللی می بایست تا حدودی پروفایل جامع الاضلاعی داشت و لززما می باید به آمار پیشرفته، ریاضیات، برنامه نویسی، مدیریت مالی و اقتصاد مالی تسلط بالا داشت. حتی در برخی تیم های پیشرفته اشخاصی در سطح دکترای فیزیک و یا ریاضیات ورود پیدا می کنند.
از بعد بازتاب هم عملا معامله گر حقیقی به لحاظ کاربر و زمان بر بودن مبحث معامله گری و سرمایه گذاری، در سطحی فعالیت می کند که خواه نا خواه نمی تواند آنطور که بازده مناسبی هم داشته باشد در آنالیز و ارزیابی هایش دقیق بشود. معامله گر در سطح حقیقی هم تا پیش از دانستن علومی که عرض شد و چند سال سابقه فعالیت در بازارهای مالی عملا نمی تواند چنین شغلی بدست آورد.
سوابق معامله گری بنده هم در همان سطح معامله گر حقیقی طبقه بندی می شود که در بازارهای سهام، طلا و ارز خرید و فروش و سرمایه گذاری هایی داشته ام .
راستش را بخواهید بنده هیچ سند موثقی در اختیار ندارم که بیشتر معامله گران ضرر می کنند و به صرف نمونه هایی که در طول سال های فعالیت ام رو به رو شده ام نمی توانم بگویم بیشتر معامله گران ضرر یا سود می کنند. بیش از شش میلیارد انسان در کره زمین زندگی می کنند که بنده اگر خیلی خوش شانس باشم در طول زندگی ام بتوانم درصدد کوچکی از آنها را فقط ببینم. البته شاید ذکر یک نکته ضرروی باشد که عمدتا هر فعالیت اقتصادی اعم از تولیدی، خدماتی، سرمایه گذاری و ... در اقتصادی که تورمش در بهترین حالت همیشه بیش از 20 هست (نرخ حقیقی) توام با ضرر خواهد بود.
اطلاعاتی که بنده دارم و گزارش هایی که منتشر شده نشان می دهد معامله گران حقیقی، به طور میانگین گاهی ضرر می کنند، گاهی سود. کمتر معامله گری می توان پیدا نمود که همیشه ضرر نماید یا همیشه سود معینی بسازد. در سطح معامله گران حقوقی نیز شواهد موجود نشان می دهد در بهترین حالت و در بلند مدت معامله گران می توانند اندکی بهتر از حداقل سود در دسترس در جامعه را بسازند و در شرایطی مثل بحران های اقتصادی و شرایط نابسامان هم ضررهای قابل توجهی از خود بجای می گذارند.
در سطح معامله گر حقیقی خیر. در سطح معامله گر حقوقی، شرط لازم هست اما متاسفانه کافی نیست. آنچه که از اقتصاد معامله گر حقیقی باید بداند با خواندن چند ماهه گزارش های با کیفیت بدست خواهد آورد.
تحلیل بنده آماری ست. یعنی هم تکنیکال هم فاندامنتال با تکیه بر روش آماری پیشرفته با گذشت زمان از چارت فاصله گرفته ام و به تمرکز روی نرخ ها تمایل بیشتری پیدا کرده ام. البته این تحلیل ها عملا در معاملات بنده نقش چندان پررنگی ندارند و صرفا کمک می کنند. چرا که امکانات من در حد معامله گر، یک معامله گر حقیقی نصف و نیمه است اما برای کارهای مطالعاتی باید تحلیل های حقوقی و در سطح موسسات آماده نمایم.
در بخش طلا و ارزها غیر از معاملات آنلاین و خرده عملا ریسک گریزی و تلاش برای حفظ ارزش پول مهمترین نقش را دارد که می توان آنرا فاندامنتال قلمداد نمود. در زمینه معاملات ارز خرده نیز همان طور که توضیح دادم در صورتی که بازار در چرخه مناسبی باشد و استراتژی مناسبی ویژه ان شرایط هم قابل اجرا باشد از آن استفاده می نمایم.
راستش را بخواهید به گمانم تحلیل تکنیکال مرسوم برای معالمه گران حقیقی بیشتر نوعی سرگرمی است که باعث می شود زمان های زیادی به چارت خیره شوند و شاید عاملی باشد برای معاملات بیشتر بی آنکه به آن اندازه که به آن توجه می شود ارزش آفرین باشد.
در مقام معاملات حقیقی و فردی فکر می کنم تحلیل های فاندامنتال واقعی تر باشند.
حتما عوامل فاندامنتال
توصیه که نه، من جایگاهی ندارم که بخواهم برای دیگران نسخه ای بپیچم یا روشی را توصیه کنم، چه معامله گران تکنیکال چه معامله گران فاندامنتال. تنها خواهش می کنم از دوستان که به اشخاصی که وعده کسب سود های شگفت انگیز می دهند، اعتماد نکنند. بازارهای مالی هم تابعی از شرایط اقتصادی هستند و در شرایط سالم می توانند در حد و اندازه های یک تورم معقول و تا حدود معینی بیش تر از آن سود بدهند. اشخاصی که استراتژی، سیگنال یا روش های عجیب و غریب معاملاتی را با وعده سودهای نجومی می فروشند اگر می توانستند سود های مورد نظر را بسازند که تمام سرمایه های جهان را به سوی خود جذب می نمودند. برای اطمینان پیشنهاد می کنم علاقمندان به بخش امور سهام در وب سایت بزرگترین کمپانی های جهان بروند و صورت های مالی را دانلود نمایند و بررسی بفرمایند ابر کمپانی های جهان با تلاش و کوشش وافر و انواع اختراعات چند درصد سالانه می توانند درآمد خالصشان را افزایش دهند. آنوقت شاید راحت تر باشد که دیدگاه منطقی تری از معامله گری در بازارهای مالی بدست آوریم.
سوال بالا
باز هم خواهش دیگری خواهم داشت از دوستانی که علاقمند به نوشتن استراتژی های معاملاتی و کسب سودهای عجیب دارند. چه در زمان فعالیت TradingAge و چه اکنون اشخاص زیادی تماس می گیرند و مطالبی ارسال می کنند که به نوعی تصور می کنند به یک استراتژی سوده رسیده اند و می خواهند آن را به بانک های دنیا بفروشند و ضمنا پیشنهاد همکاری سخاوتمندانه ای هم می دهند که در فروش با ایشان شریک باشم. بسیار مهم هست که اگر ما در هریک از بازارهای مالی می خواهیم فعالیتی غیر از معامله گر حقیقی داشته باشیم دانش کافی و بنیادین در زمینه سرمایه گذاری و علوم مالی داشته باشیم. به صرف کلاس رفتن چند ماهه و خواندن چند کتاب تجاری نمی توان به چنین اهدافی رسید . برخی ها گمان می کنند چون سه یا چهار سال با متاتریدر کار کرده اند می توانند معامله گر حرفه ای (حقوقی) بشوند یا تحلیل برای بانک ها داشته باشند. شاید این موارد در ایران و در بین موسسات مالی برای مدت کوتاهی خریدار داشته باشد اما در دنیا به سادگی ایده های اینچنینی فقط می خندند. ضمن اینکه از بازار ارز خرده یا آنچه که به فارکس شهره است نمی توان برای سایر بازارهای مالی استراتژی معاملاتی نوشت چرا که نحوه پوزیشن گیری و نقاط قابل ورود و خروج به معاملات در بازار فارکسی که موسسات مالی و بانکی در آن فعال هستند کاملا متفاوت است که ساختار استراتژی های معاملاتی را تغییر می دهد. مضاف بر آن، ارائه Statement چند ماهه حتی در سطح خویشاوندان هم محلی از توجه ندارد، چه برسد به بانک ها و موسسات مالی! حال انکه داشتن statement چند ساله هم بفرض سود با ثبات و داشتن تاکتیک مشخص هم تصور نمی کنم از آنجائیکه به بازار ارز خرده مربوط می شود توسط بانک ها و موسسات مالی قابل پذیرش باشد. لذا از دوستان علاقمندان خواهش می کنم ظرفیت بازار ارز خرده یا آنچه که به فارکس شهره است را همیشه مد نظر قرار دهند و از صرف انرژی و وقت بدون مطالعات متمرکز و مفید بپرهیزند.
به ظرفیت ریسکی که در هر پوزیشن می توان تقبل کرد (نسبت به کل سرمایه و معاملات باز و آنچه که در پوزیشن های آتی ممکن است رخ دهد)، چرخه زمانی که بازار در آن قرار دارد و البته نسب سودی که از آن پوزیشن می توان انتظار داشت.
صد در صد مثبت. بسته به plan و استراتژی معاملاتی که داریم می بایست عوامل کلیدی برای خروج از پوزیشن چه در سود و چه در ضرر مشخص باشند و به محض رسیدن به نقطه خروجی، صرف نظر از سود یا زیان اعمال شوند. ممکن است بسته به استراتژی معاملاتی گاهی نقاط ورودی و خروجی مبتنی بر زمان باشند یا تغییرات نرخ در بازار و یا حتی ترکیبی از ایندو.
به صورت آزمون و خطا و در سال هایی که در حال شناسائی اینکه در کجا و در چه فضایی هستم، بله انواع روش ها را امتحان کرده بودم.
خاطرات خوبی از معامله و پس انداز روی طلا دارم. چون سودش را همیشه به خرید یک کالای خاص و هدف گذاری شده یا انجام فعالیت بخصوصی اختصاص داده ام. شاید بهترینش به دورانی باز می گردد که دانش آموز مقطع راهنمایی بودم و از پس انداز مدت ها پول توجیبی، ربع سکه ای خریده بودم و با فروشش به ظن خودم لباس های گران قیمتی تهیه کردم.
شکستن یک صندلی در پی از دست دادن سود یک ماه کاری با معامله در لحظه خبر آمار شاغلین بخش های کشاورزی آمریکا روی cable (پوند/دلار). این هم از آن کارهایی بود که عرض کردم به صورت آزمون و خطا انجام داده ام.
در این خصوص اطلاعات ویژه ای ندارم و کار بخصوصی هم روی آن انجام نداده ام که بخواهم روی نتایجش اظهار نظر کنم. تصور می کنم در طبقه بندی Anomaly ها قرار می گیرد که می تواند میانیگن سود یا ضرر حاصله را به کران ببرد.
اگر منظورتان، معامله گری است، بنده معامله گر حقوقی نیستم که بخواهم به آن فکر کنم. معاملات نامنظم هم شغل به حساب نمی آید که بازنشستگی داشته باشد. هر وقت به این باور برسم که فرصت مناسبی در دسترس هست به معامله ای وارد می شوم . ولی به طور کلی در بخش های مختلف بازارهای مالی کار می کنم و امیدوارم حالا حالاها مجبور به بازنشستگی نشوم.
همان طور که عرض کردم، گمان نمی کنم معامله گر حقیقی سن و سال بخصوصی بخواهد و به طبع بازنشستگی هم نباید داشته باشد. معامله گر حرفه ای یا حقوقی هم تابع قوانین کار در کشورهای مختلف هست.
کار نشر ماهنامه ها کار بسیار دشواری بود، در مدت زمانی سه چهار روزه مقالات باید تهیه و ترجمه می شدند و به صفحه بندی می رفتند و در این میان بنده و ویراستار نسخه عربی می بایست کار ادیت هم انجام می دادیم و به دلیل فشردگی کار، بچه های صفحه بندی هم تقریبا یک شبانه روز یا دوشبانه روز کامل روی آنها زمان می گذاشتند. بدین ترتیب چهار پنج روز اول هر ماه بنده خواب نداشتم. صحبت مجله شد، یادی کنم از مترجم های متعددی که با فشار و زحمت ویژه ای مقالات را می رسانند و در سال های انتشار نسخه های فارسی و عربی من خیلی به آن ها زحمت دادم. البته عزیزان دیگری هم بودند که در تهیه مجله ها با ما همکاری داشتند و هر کدام واقعا برای انتشار به موقع مجله از جان مایه می گذاشتند خصوصا بچه های صفحه بندی.
با توجه به اینکه بنده معامله گر حقوقی نیستم و جنس مقالات مجله کارنسی تریدر، سال هایی که بعنوان ناشر و ویراستار فعالیت داشتم، کمکی شایانی به بنده می نمود که نبض بازار از منظر بلند مدت را دست داشته باشم. ضمن اینکه نوع آنالیز نویسندگان این نشریه بسیار به بنده کمک کرد که با ارزیابی و آنالیز حرفه ای در بازارهای مالی آشنایی بیشتری پیدا کنم.
ممنوعیت فارکس در ایران و ..... شدن TradingAge.com و سایت ماهنامه فارسی و اتفاقاتی که از پی آن افتاد به طور کلی برای فارکسی ها افتاد و برخی همکاران دچار مشکلات جدی شدند.
تنها در صورتی که راه دیگری برای زندگی وجود نداشته باشد و مجبور باشم. قطعا ناراحت. هیچ کس دوست ندارد ده سال از عمرش و دستاوردها و تجربه ای که طی چند سال بدست آورده را کنار بگذارد.
بشدت. متاسفانه چه در زمان تحصیل در دانشگاه و چه سال های فعالیت بدلیل ماهیت بازارهای مالی و خصوصیات مطالعات سرمایه گذاری همیشه مجبور بوده ام تا دیر وقت مشغول باشم و از طرفی انرژی ها و شرایط پر نوسان بازارهای مالی هیجان های کاذبی را ایجاد می نماید که به گمان به نوعی Hyperactivity منتج می شود. در دانشگاه یا شرکت های بزرگ که بخش های مختلف دارند تفاوت ها و خصوصیات خلقی و رفتاری اشخاصی که متمرکز بازارهای مالی هستند با سایرین به وضوح قابل لمس هست. تا پیش از بحران مالی فشارهای کاری، ساعات طولانی کار، استرس های زیاد، همگی با دستمزدهای مناسبی که به بخش های مدیریت سرمایه، ریسک و معامله گری تعلق می گرفت، جبران میشد اما امروز بحران های مالی فقط آن ساعت های کاری بی پایان و استرس را باقی گذشته اند و از دستمزدها و پاداش های آنچنانی دیگر خبری نیست. ظاهرا که عصر پرزرق و برق دنیای مالی به پایان رسیده!
سوالات بالا
ارادتمند خلیل رحمانی
3 ژانویه 2013
سال جدید میلادی را به تمام دوستان عزیز تبریک عرض میکنم و بهترین ها را برای همه عزیزان آرزومندم
در سال جدید بر آن شدیم که با اشخاص مطرح ایران زمین در زمینه معاملگری مصاحباتی انجام دهیم که بی شک چراغ راهنمای برای همه خواهد بود
اولین مصاحبه بنده با جناب علی کربلایی مدیر بخش فارسی و عربی ماهانه کارنسی تریدر هست که با کمک دوست عزیزم طی صادقی مراحل این امر با طرح سوالات طی شد
- با نام خدا شروع میکنیم ، براي شروع ، يك معرفي اجمالي از خودتان ؟
علی کربلایی هستم، نمونه کارهای اخیر بنده نشر نسخه های فارسی و عربی ماهنامه کارنسی تریدر و راه اندازی پورتال تخصصی بازارهای مالی TradingAge بوده است . پیش از آن هم به فعالیت های متعددی در زمینه آموزش ابزارهای مشتقه و معامله گری در بازارهای مالی اعم از ارز و سهام مشغول بوده ام. از زمان ممنوعیت فارکس نیز به پژوهش بر روی ارزها و معاملات در بازار ارز خرده پرداخته ام.
- رشته تحصيلي تان و و محل فارغ التحصيل شدنتان؟
لیسانس اقتصاد دارم از دانشگاه علامه طباطبائی و فوق لیسانس فایننس از مدرسه مدیریت آنتورپ در بلژیک
- با توجه به رشته اي كه در آن فارغ التحصيل شده ايد، درباره اهميت يادگيري اقتصاد و بازتاب آن در معامله گري؟
برای این مقوله شاید لازم باشد معامله گری را به دو سطح اشخاص حقیقی و حقوقی تقسیم نمائیم. در سطح اشخاص حقیقی که به آن ها Individual ها می گویند و عمده معامله گران در بازار فارکس خرده را شامل می شوند به نظرم نیاز مبرمی به دانستن علومی مثل اقتصاد و غیره نیست. اشخاص علاقمند، به مرور زمان مطلبی که لازم باشد را یاد خواهند گرفت. تنها دانشی که به ظن بنده اهمیت ویژه ای دارد، زبان انگلیسی ست که فرد بتواند از چشمه ی بیکران اطلاعاتی که روزانه در معرض دسترس عموم قرار می گیرد استفاده نماید. در سطح اشخاص حقوقی کار کمی مشکل هست، قبلا در یکی از پست های بلاگ TradingAge توضیح داده بودم. برای بدست آوردن پوزیشن های مرتبط با معامله گری و تحلیل گری (یا به شکل حرفه ای تر، مدیریت سرمایه گذاری و مدیریت ریسک ) در موسسات بین المللی می بایست تا حدودی پروفایل جامع الاضلاعی داشت و لززما می باید به آمار پیشرفته، ریاضیات، برنامه نویسی، مدیریت مالی و اقتصاد مالی تسلط بالا داشت. حتی در برخی تیم های پیشرفته اشخاصی در سطح دکترای فیزیک و یا ریاضیات ورود پیدا می کنند.
از بعد بازتاب هم عملا معامله گر حقیقی به لحاظ کاربر و زمان بر بودن مبحث معامله گری و سرمایه گذاری، در سطحی فعالیت می کند که خواه نا خواه نمی تواند آنطور که بازده مناسبی هم داشته باشد در آنالیز و ارزیابی هایش دقیق بشود. معامله گر در سطح حقیقی هم تا پیش از دانستن علومی که عرض شد و چند سال سابقه فعالیت در بازارهای مالی عملا نمی تواند چنین شغلی بدست آورد.
- درباره تجربه معامله گري خودتان؟
سوابق معامله گری بنده هم در همان سطح معامله گر حقیقی طبقه بندی می شود که در بازارهای سهام، طلا و ارز خرید و فروش و سرمایه گذاری هایی داشته ام .
- درباره اينكه چرا بيشتر معامله گران زيان مي كنند؟
راستش را بخواهید بنده هیچ سند موثقی در اختیار ندارم که بیشتر معامله گران ضرر می کنند و به صرف نمونه هایی که در طول سال های فعالیت ام رو به رو شده ام نمی توانم بگویم بیشتر معامله گران ضرر یا سود می کنند. بیش از شش میلیارد انسان در کره زمین زندگی می کنند که بنده اگر خیلی خوش شانس باشم در طول زندگی ام بتوانم درصدد کوچکی از آنها را فقط ببینم. البته شاید ذکر یک نکته ضرروی باشد که عمدتا هر فعالیت اقتصادی اعم از تولیدی، خدماتی، سرمایه گذاری و ... در اقتصادی که تورمش در بهترین حالت همیشه بیش از 20 هست (نرخ حقیقی) توام با ضرر خواهد بود.
اطلاعاتی که بنده دارم و گزارش هایی که منتشر شده نشان می دهد معامله گران حقیقی، به طور میانگین گاهی ضرر می کنند، گاهی سود. کمتر معامله گری می توان پیدا نمود که همیشه ضرر نماید یا همیشه سود معینی بسازد. در سطح معامله گران حقوقی نیز شواهد موجود نشان می دهد در بهترین حالت و در بلند مدت معامله گران می توانند اندکی بهتر از حداقل سود در دسترس در جامعه را بسازند و در شرایطی مثل بحران های اقتصادی و شرایط نابسامان هم ضررهای قابل توجهی از خود بجای می گذارند.
- آيا براي اينكه يك معامله گر موفق شويم احتياج به دانستن علم اقتصاد مي باشد؟
در سطح معامله گر حقیقی خیر. در سطح معامله گر حقوقی، شرط لازم هست اما متاسفانه کافی نیست. آنچه که از اقتصاد معامله گر حقیقی باید بداند با خواندن چند ماهه گزارش های با کیفیت بدست خواهد آورد.
- شيوه تحليلي شما در بازار چيست؟
تحلیل بنده آماری ست. یعنی هم تکنیکال هم فاندامنتال با تکیه بر روش آماری پیشرفته با گذشت زمان از چارت فاصله گرفته ام و به تمرکز روی نرخ ها تمایل بیشتری پیدا کرده ام. البته این تحلیل ها عملا در معاملات بنده نقش چندان پررنگی ندارند و صرفا کمک می کنند. چرا که امکانات من در حد معامله گر، یک معامله گر حقیقی نصف و نیمه است اما برای کارهای مطالعاتی باید تحلیل های حقوقی و در سطح موسسات آماده نمایم.
- آيا بار معامله گري شما بر دوش تحليل تكنيكال است يا فاندامنتال؟
در بخش طلا و ارزها غیر از معاملات آنلاین و خرده عملا ریسک گریزی و تلاش برای حفظ ارزش پول مهمترین نقش را دارد که می توان آنرا فاندامنتال قلمداد نمود. در زمینه معاملات ارز خرده نیز همان طور که توضیح دادم در صورتی که بازار در چرخه مناسبی باشد و استراتژی مناسبی ویژه ان شرایط هم قابل اجرا باشد از آن استفاده می نمایم.
- تحليل تكنيكال – تحليل فاندامنتال ، كدام را بيشتر مي پسنديد؟
راستش را بخواهید به گمانم تحلیل تکنیکال مرسوم برای معالمه گران حقیقی بیشتر نوعی سرگرمی است که باعث می شود زمان های زیادی به چارت خیره شوند و شاید عاملی باشد برای معاملات بیشتر بی آنکه به آن اندازه که به آن توجه می شود ارزش آفرین باشد.
- آيا تحليل تكنيكال بر فاندامنتال برتري دارد؟ يا برعكس؟
در مقام معاملات حقیقی و فردی فکر می کنم تحلیل های فاندامنتال واقعی تر باشند.
- ابتدا عوامل فاندامنتال در معاملاتتان در نظر مي گيريد يا تكنيكال را؟
حتما عوامل فاندامنتال
- توصيه تان به معامله گران صرفا فاندامنتال چيست؟
توصیه که نه، من جایگاهی ندارم که بخواهم برای دیگران نسخه ای بپیچم یا روشی را توصیه کنم، چه معامله گران تکنیکال چه معامله گران فاندامنتال. تنها خواهش می کنم از دوستان که به اشخاصی که وعده کسب سود های شگفت انگیز می دهند، اعتماد نکنند. بازارهای مالی هم تابعی از شرایط اقتصادی هستند و در شرایط سالم می توانند در حد و اندازه های یک تورم معقول و تا حدود معینی بیش تر از آن سود بدهند. اشخاصی که استراتژی، سیگنال یا روش های عجیب و غریب معاملاتی را با وعده سودهای نجومی می فروشند اگر می توانستند سود های مورد نظر را بسازند که تمام سرمایه های جهان را به سوی خود جذب می نمودند. برای اطمینان پیشنهاد می کنم علاقمندان به بخش امور سهام در وب سایت بزرگترین کمپانی های جهان بروند و صورت های مالی را دانلود نمایند و بررسی بفرمایند ابر کمپانی های جهان با تلاش و کوشش وافر و انواع اختراعات چند درصد سالانه می توانند درآمد خالصشان را افزایش دهند. آنوقت شاید راحت تر باشد که دیدگاه منطقی تری از معامله گری در بازارهای مالی بدست آوریم.
- توصيه تان به معامله گران صرفا تكنيكال چيست؟
سوال بالا
- معامله گران اگر خواستار داشتن توصيه هايي از طرف شما باشند، آنها چه مي توانند باشند؟
باز هم خواهش دیگری خواهم داشت از دوستانی که علاقمند به نوشتن استراتژی های معاملاتی و کسب سودهای عجیب دارند. چه در زمان فعالیت TradingAge و چه اکنون اشخاص زیادی تماس می گیرند و مطالبی ارسال می کنند که به نوعی تصور می کنند به یک استراتژی سوده رسیده اند و می خواهند آن را به بانک های دنیا بفروشند و ضمنا پیشنهاد همکاری سخاوتمندانه ای هم می دهند که در فروش با ایشان شریک باشم. بسیار مهم هست که اگر ما در هریک از بازارهای مالی می خواهیم فعالیتی غیر از معامله گر حقیقی داشته باشیم دانش کافی و بنیادین در زمینه سرمایه گذاری و علوم مالی داشته باشیم. به صرف کلاس رفتن چند ماهه و خواندن چند کتاب تجاری نمی توان به چنین اهدافی رسید . برخی ها گمان می کنند چون سه یا چهار سال با متاتریدر کار کرده اند می توانند معامله گر حرفه ای (حقوقی) بشوند یا تحلیل برای بانک ها داشته باشند. شاید این موارد در ایران و در بین موسسات مالی برای مدت کوتاهی خریدار داشته باشد اما در دنیا به سادگی ایده های اینچنینی فقط می خندند. ضمن اینکه از بازار ارز خرده یا آنچه که به فارکس شهره است نمی توان برای سایر بازارهای مالی استراتژی معاملاتی نوشت چرا که نحوه پوزیشن گیری و نقاط قابل ورود و خروج به معاملات در بازار فارکسی که موسسات مالی و بانکی در آن فعال هستند کاملا متفاوت است که ساختار استراتژی های معاملاتی را تغییر می دهد. مضاف بر آن، ارائه Statement چند ماهه حتی در سطح خویشاوندان هم محلی از توجه ندارد، چه برسد به بانک ها و موسسات مالی! حال انکه داشتن statement چند ساله هم بفرض سود با ثبات و داشتن تاکتیک مشخص هم تصور نمی کنم از آنجائیکه به بازار ارز خرده مربوط می شود توسط بانک ها و موسسات مالی قابل پذیرش باشد. لذا از دوستان علاقمندان خواهش می کنم ظرفیت بازار ارز خرده یا آنچه که به فارکس شهره است را همیشه مد نظر قرار دهند و از صرف انرژی و وقت بدون مطالعات متمرکز و مفید بپرهیزند.
- با چه ديدي به حد ضرر در يك معامله مي نگريد؟
به ظرفیت ریسکی که در هر پوزیشن می توان تقبل کرد (نسبت به کل سرمایه و معاملات باز و آنچه که در پوزیشن های آتی ممکن است رخ دهد)، چرخه زمانی که بازار در آن قرار دارد و البته نسب سودی که از آن پوزیشن می توان انتظار داشت.
- نظرتان درباره بستن يك معامله در ضرر؟
صد در صد مثبت. بسته به plan و استراتژی معاملاتی که داریم می بایست عوامل کلیدی برای خروج از پوزیشن چه در سود و چه در ضرر مشخص باشند و به محض رسیدن به نقطه خروجی، صرف نظر از سود یا زیان اعمال شوند. ممکن است بسته به استراتژی معاملاتی گاهی نقاط ورودی و خروجی مبتنی بر زمان باشند یا تغییرات نرخ در بازار و یا حتی ترکیبی از ایندو.
- آيا هرگز به اين فكر كرده ايد كه فقط تكنيكال و يا فقط فاندامنتال تحليل و سپس دست به معامله بزنيد؟
به صورت آزمون و خطا و در سال هایی که در حال شناسائی اینکه در کجا و در چه فضایی هستم، بله انواع روش ها را امتحان کرده بودم.
- زيبا ترين خاطره تان از معامله گري؟
خاطرات خوبی از معامله و پس انداز روی طلا دارم. چون سودش را همیشه به خرید یک کالای خاص و هدف گذاری شده یا انجام فعالیت بخصوصی اختصاص داده ام. شاید بهترینش به دورانی باز می گردد که دانش آموز مقطع راهنمایی بودم و از پس انداز مدت ها پول توجیبی، ربع سکه ای خریده بودم و با فروشش به ظن خودم لباس های گران قیمتی تهیه کردم.
- و همچنين دردناكترين آن؟
شکستن یک صندلی در پی از دست دادن سود یک ماه کاری با معامله در لحظه خبر آمار شاغلین بخش های کشاورزی آمریکا روی cable (پوند/دلار). این هم از آن کارهایی بود که عرض کردم به صورت آزمون و خطا انجام داده ام.
- درباره روانشناسي معامله گري؟
در این خصوص اطلاعات ویژه ای ندارم و کار بخصوصی هم روی آن انجام نداده ام که بخواهم روی نتایجش اظهار نظر کنم. تصور می کنم در طبقه بندی Anomaly ها قرار می گیرد که می تواند میانیگن سود یا ضرر حاصله را به کران ببرد.
- آيا هرگز اين به ذهن شما خطور كرده است كه شغلتان را بدليل پشيماني كنار گذاشته واعلام بازنشستگي كنيد؟
اگر منظورتان، معامله گری است، بنده معامله گر حقوقی نیستم که بخواهم به آن فکر کنم. معاملات نامنظم هم شغل به حساب نمی آید که بازنشستگی داشته باشد. هر وقت به این باور برسم که فرصت مناسبی در دسترس هست به معامله ای وارد می شوم . ولی به طور کلی در بخش های مختلف بازارهای مالی کار می کنم و امیدوارم حالا حالاها مجبور به بازنشستگی نشوم.
- درباره سن بازنشستگي يك معامله گر؟
همان طور که عرض کردم، گمان نمی کنم معامله گر حقیقی سن و سال بخصوصی بخواهد و به طبع بازنشستگی هم نباید داشته باشد. معامله گر حرفه ای یا حقوقی هم تابع قوانین کار در کشورهای مختلف هست.
- با توجه به اينكه شما در مجله كارنسي تريدر مدير بخش فارسي - عربي آن مي باشيد، شرحي كوتاه از نحوه كارتان در اين حرفه؟
کار نشر ماهنامه ها کار بسیار دشواری بود، در مدت زمانی سه چهار روزه مقالات باید تهیه و ترجمه می شدند و به صفحه بندی می رفتند و در این میان بنده و ویراستار نسخه عربی می بایست کار ادیت هم انجام می دادیم و به دلیل فشردگی کار، بچه های صفحه بندی هم تقریبا یک شبانه روز یا دوشبانه روز کامل روی آنها زمان می گذاشتند. بدین ترتیب چهار پنج روز اول هر ماه بنده خواب نداشتم. صحبت مجله شد، یادی کنم از مترجم های متعددی که با فشار و زحمت ویژه ای مقالات را می رسانند و در سال های انتشار نسخه های فارسی و عربی من خیلی به آن ها زحمت دادم. البته عزیزان دیگری هم بودند که در تهیه مجله ها با ما همکاری داشتند و هر کدام واقعا برای انتشار به موقع مجله از جان مایه می گذاشتند خصوصا بچه های صفحه بندی.
- اينكه شما يك معامله گر مي باشيد، چه تاثيري در بازدهي كارتان بعنوان يك مدير در مجله كارنسي تريدر دارد؟
با توجه به اینکه بنده معامله گر حقوقی نیستم و جنس مقالات مجله کارنسی تریدر، سال هایی که بعنوان ناشر و ویراستار فعالیت داشتم، کمکی شایانی به بنده می نمود که نبض بازار از منظر بلند مدت را دست داشته باشم. ضمن اینکه نوع آنالیز نویسندگان این نشریه بسیار به بنده کمک کرد که با ارزیابی و آنالیز حرفه ای در بازارهای مالی آشنایی بیشتری پیدا کنم.
- بدترين لحظات ممكن در دوران حرفه اي شما؟
ممنوعیت فارکس در ایران و ..... شدن TradingAge.com و سایت ماهنامه فارسی و اتفاقاتی که از پی آن افتاد به طور کلی برای فارکسی ها افتاد و برخی همکاران دچار مشکلات جدی شدند.
- در چه صورتي و تنها در چه صورتي شغل خود را كنار خواهيد گذاشت؟ و در آن زمان آيا خوشحال خواهيد بود يا غمگين؟
تنها در صورتی که راه دیگری برای زندگی وجود نداشته باشد و مجبور باشم. قطعا ناراحت. هیچ کس دوست ندارد ده سال از عمرش و دستاوردها و تجربه ای که طی چند سال بدست آورده را کنار بگذارد.
- از ديدگاه رواشناسي آيا هرگز حجم كار شما و فشار روحي رواني حاصل از آن بر روي روابط دوستانه و خانوادگيتان تاثيرگذار مي باشد؟
بشدت. متاسفانه چه در زمان تحصیل در دانشگاه و چه سال های فعالیت بدلیل ماهیت بازارهای مالی و خصوصیات مطالعات سرمایه گذاری همیشه مجبور بوده ام تا دیر وقت مشغول باشم و از طرفی انرژی ها و شرایط پر نوسان بازارهای مالی هیجان های کاذبی را ایجاد می نماید که به گمان به نوعی Hyperactivity منتج می شود. در دانشگاه یا شرکت های بزرگ که بخش های مختلف دارند تفاوت ها و خصوصیات خلقی و رفتاری اشخاصی که متمرکز بازارهای مالی هستند با سایرین به وضوح قابل لمس هست. تا پیش از بحران مالی فشارهای کاری، ساعات طولانی کار، استرس های زیاد، همگی با دستمزدهای مناسبی که به بخش های مدیریت سرمایه، ریسک و معامله گری تعلق می گرفت، جبران میشد اما امروز بحران های مالی فقط آن ساعت های کاری بی پایان و استرس را باقی گذشته اند و از دستمزدها و پاداش های آنچنانی دیگر خبری نیست. ظاهرا که عصر پرزرق و برق دنیای مالی به پایان رسیده!
- و بعنوان سوال آخر.....بهترين توصيه براي معامله گران؟
سوالات بالا
ارادتمند خلیل رحمانی
3 ژانویه 2013
نظر