چالـــــــش های تحلـــــــــــــیلی

[arminfar]

اگر به دریا نوردان در دورهای گذشته توجه شود

و ابزارهای رصد موقعیت خود و رصد جایی که میرفتند

میتواند راهگشایی برای ما باشد

[Azadi]

تشخیص شان به این صورت است که بر اساس پترن هایی که در گذشته دیده اند، رابطه علی و معلولی میان توده پرفشار + رطوبت هوا با بارندگی کشف کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که مثلاً اگر 2 هفته دیگر یک توده هوای پرفشار + رطوبت به شهری برسد، احتمال بارندگی در آن شهر می رود.

اختلاف سر همین اگر هست.

آنها می گویند دو هفته دیگر در اینم منطقه توده پرفشار و رطوبت داریم.نمی گویند اگر شد باران داریم.

[AIO]

اختلاف سر همین اگر هست.

آنها می گویند دو هفته دیگر در اینم منطقه توده پرفشار و رطوبت داریم.نمی گویند اگر شد باران داریم.

یعنی هواشناسی نمی گوید که مثلاً این هفته بارندگی داریم؟!

[Azadi]

یعنی هواشناسی نمی گوید که مثلاً این هفته بارندگی داریم؟!

می گویند این هفته باران داریم.
نمی گویند اگر توده هوای پرفشار با رطوبت همراه شد منجر به بارندگی می شود.


ما الان در بازار می گوییم این پدیده با این پدیده ترکیب شد می خریم یا می فروشیم اما نمی گوییم در هفته آتی این پدیده با این پدیده ترکیب می شود بلکه وقتی ترکیب شد می گوییم!

[AIO]

می گویند این هفته باران داریم.
نمی گویند اگر توده هوای پرفشار با رطوبت همراه شد منجر به بارندگی می شود.


ما الان در بازار می گوییم این پدیده با این پدیده ترکیب شد می خریم یا می فروشیم اما نمی گوییم در هفته آتی این پدیده با این پدیده ترکیب می شود بلکه وقتی ترکیب شد می گوییم!

خب لزومی ندارد که برای عوام همه چیز را بگویند. من مکانیزم پیش بینی شان را گفتم. آنها بر اساس مطالعه روندهای گذشته آب و هوا، پی برده اند که هر وقت در ماههای مناسب زمستانی/پاییزی، یک توده هوای پرفشار + رطوبت به منطقه وارد شده، بارندگی نتیجه آن بوده است. پس به این نتیجه رسیده اند که احتمالا رابطه علی-معلولی میان پرفشار + رطوبت با بارندگی برقرار است. پس : فشار بالا + رطوبت >>> بارندگی. حالا با ابزارهایشان هر وقت که فشار هوا بالا رفت و رطوبت هوا افزونی گرفت، بارندگی را پیش بینی می کنند. پس هر وقت ماهواره هایشان تشخیص دادند که توده هوای پرفشاری همراه با رطوبت به سمت کشور در حرکت است می گویند که در این هفته بارندگی داریم.

در تکنیکال هم به همین صورت است. ما دیده ایم که هر وقت الگوی سروشانه مثلاً در شرایط خاصی بروز کرد و مثلاً واگرایی قیمتی و زمانی هم داشتیم و .... احتمالاً بازار برخواهدگشت.

[Azadi]

خب لزومی ندارد که برای عوام همه چیز را بگویند. من مکانیزم پیش بینی شان را گفتم. آنها بر اساس مطالعه روندهای گذشته آب و هوا، پی برده اند که هر وقت در ماههای مناسب زمستانی/پاییزی، یک توده هوای پرفشار + رطوبت به منطقه وارد شده، بارندگی نتیجه آن بوده است. پس به این نتیجه رسیده اند که احتمالا رابطه علی-معلولی میان پرفشار + رطوبت با بارندگی برقرار است. پس : فشار بالا + رطوبت >>> بارندگی. حالا با ابزارهایشان هر وقت که فشار هوا بالا رفت و رطوبت هوا افزونی گرفت، بارندگی را پیش بینی می کنند. پس هر وقت ماهواره هایشان تشخیص دادند که توده هوای پرفشاری همراه با رطوبت به سمت کشور در حرکت است می گویند که در این هفته بارندگی داریم.

در تکنیکال هم به همین صورت است. ما دیده ایم که هر وقت الگوی سروشانه مثلاً در شرایط خاصی بروز کرد و مثلاً واگرایی قیمتی و زمانی هم داشتیم و .... احتمالاً بازار برخواهدگشت.

گرفتی چی گفتم یا نه؟

من نگفتم داری اشتباه میگی!100% درست میگی.بحث چیز دیگه است ها علی!

[Azadi]

بر گردیم سر کوچه خودمون.

تا حالا از خودتون پرسیدید که قیمت واقعی طلا، یورو دلار، پوند دلار ..... چند هست؟ چطوری حساب کنیم الان حباب مثبت دارد یا حباب منفی؟

[Hamidreza]

بر گردیم سر کوچه خودمون.

تا حالا از خودتون پرسیدید که قیمت واقعی طلا، یورو دلار، پوند دلار ..... چند هست؟ چطوری حساب کنیم الان حباب مثبت دارد یا حباب منفی؟

محاسبه این قیمت باید به آمار ارقام و دیتا های بنیادی جواب داده بشه و هر طریقی دیگه این محاسبه بیشتر شبیه به یک پیشبینی است

[sajjadfox]

با سلام
بحث حباب شد ارزش واقعي هر چیزی وابستگي زيادي به

رفتار رواني جامعه

دارد

یه مثال جالب چند روز پیش خوندم
البته مطمئن نیستم منظور استاد همین بحثی است که من وارد شدم

نحوه شكل.گيري حباب در اقتصاد كه هميشه عامل ثروتمند شدن عده.اي و البته مقروض و متضرر شدن عده ديگري است، يك تحليل پيچيده اقتصادي را مي.طلبد كه به سادگي در داستان زير انتزاع شده است.

نخست داستان زير براي درك بهتر مفهوم حباب در اقتصاد آورده مي.شود

داستان حباب:

يكي بود يكي نبود. يك كشور كوچك بود. اين كشور يك جزيره بود. كل پول موجود در اين جزيره 2 دلار بود؛ 2 سكه 1 دلاري كه بين مردم در جريان بود. جمعيت اين كشور سه نفر بود؛ تام مالك زمين جزيره بود. جان و ژاك هر كدام يك سكه 1 دلاري داشتند.

مرحله نخست: جان زمين را از تام به قيمت 1 دلار خريد. حالا تام و ژاك هر كدام 1 دلار داشتند و جان مالك زمين بود كه 1 دلار ارزش داشت.

نتيجه: دارايي خالص كشور 3 دلار شد.

مرحله دوم: ژاك گمان كرد كه تنها يك قطعه زمين در كشور وجود دارد و از آنجايي كه زمين قابل توليد نيست، ارزشش بالا خواهد رفت؛ بنابراين، 1 دلار از تام قرض كرد و با 1 دلار خودش، زمين را از جان به قيمت 2 دلار خريد.

شرايط: تام يك دلار به ژاك قرض داده است؛ بنابراين، دارايي خالص او 1 دلار است. جان زمينش را به قيمت 2 دلار فروخت؛ بنابراين، دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك مالك زميني به قيمت 2 دلار است، اما يك دلار به تام بدهكار است. بنابراين دارايي خالص او 1 دلار است.

نتيجه: دارايي خالص كشور 4 دلار شد.

مرحله سوم: تام ديد، ارزش زميني كه يك وقت مالكش بود افزايش يافته، از فروختن زمين پشيمان شده بود. تام يك دلار به ژاك قرض داده بود. پس 2 دلار از تام قرض كرد و زمين را به قيمت 3 دلار از ژاك خريد. در نتيجه، حالا مالك زميني به قيمت 3 دلار است. اما از آنجايي كه 2 دلار به جان بدهكار است، دارايي خالص او 1 دلار است.

شرايط: جان 2 دلار به تام قرض داده است؛ بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك اكنون 2 دلار دارد؛ بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است.

نتيجه: دارايي خالص كشور 5 دلار شد. حباب در حال شكل.گيري است.

مرحله چهارم: جان ديد كه ارزش زمين در حال بالا رفتن است. او هم تمايل داشت مالك زمين شود. 2 دلار داشت و 2 دلار از ژاك قرض كرد و زمين را به قيمت 4 دلار از تام خريد. در نتيجه، تام قرضش را برگرداند و حالا 2 دلار دارد. دارايي خالص او 2 دلار است.

(توجه كنيد جان 2 دلار از تام طلب داشت پس با دادن 2 دلاري كه از ژاك قرض كرده بود و بخشيدن 2 دلار طلب خود عملا 4 دلار به تام داد در حالي كه در كشور دو دلار بيشتر وجود ندارد حباب كاملا شكل گرفته)

شرايط: جان مالك زميني به ارزش 4 دلار است، ولی چون 2 دلار از ژاك قرض كرده، دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده و بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است.

نتيجه: دارايي خالص كشور 6 دلار شد، هرچند كشور همان يك قطعه زمين و 2 سكه 1 دلاري در گردش را دارد.

[sajjadfox]

پس حباب اقتصادی داد و ستد با نرخ بسیار گرانتر از ارزش واقعی مورد معامله است که در سطح جامعه همه.گیر می.شود.
با این اوصاف و پیچیدگی اقتصاد و شکل گیری اقتصاد مدرن باید بگیم حتما حتما یه امر غیر ممکن هست که ارزها اونهم توی سطح بین الممل بدون حباب باشه


چون تعیین ارزش واقعی، کار دشواری است معمولاً پس از افت ناگهانی قیمت و به اصطلاح ترکیدن حباب متوجه وجود حباب می.شوند.ویژگی حباب، موقّتی بودن آن است

اکنون ما میخواهیم نرخ بدون حباب محاسبه کنیم؟؟؟؟؟؟

احتمال غریب به یقین برای محاسبه قیمت واقعی باید عوامل بنیادی هر جفت ارز یا کالائی که میخواهیم مورد محاسبه قرار بدیم رو بررسی کنیم
چرا؟
چون دسته.ای از کشورها هستند که از نظر بنیادی موقعیت خوبی ندارند و توسط گروهی از سرمایه.گذاران و دولت هاشان ارزهایشان رشد می.کند و دچار حباب مثبت می.شوند. این گروه از کشورها از چشم.انداز مطلوب و تولید مطلوبی برخوردار نیستند
و بلعکس حباب منفی

حال با محاسبه شرایط بنیادی هر جفت ارز میتوانیم نشان دهنده ی این مطلب باشیم

[arminfar]

با سلام
بحث حباب شد ارزش واقعي هر چیزی وابستگي زيادي به

رفتار رواني جامعه

دارد

یه مثال جالب چند روز پیش خوندم
البته مطمئن نیستم منظور استاد همین بحثی است که من وارد شدم

نحوه شكل.گيري حباب در اقتصاد كه هميشه عامل ثروتمند شدن عده.اي و البته مقروض و متضرر شدن عده ديگري است، يك تحليل پيچيده اقتصادي را مي.طلبد كه به سادگي در داستان زير انتزاع شده است.

نخست داستان زير براي درك بهتر مفهوم حباب در اقتصاد آورده مي.شود و سپس به بخش جذابتر (!) مسأله، يعني اين كه چه كنيم تا در شرايط حباب ثروتمندتر شويم مي.پردازيم.

داستان حباب:

يكي بود يكي نبود. يك كشور كوچك بود. اين كشور يك جزيره بود. كل پول موجود در اين جزيره 2 دلار بود؛ 2 سكه 1 دلاري كه بين مردم در جريان بود. جمعيت اين كشور سه نفر بود؛ تام مالك زمين جزيره بود. جان و ژاك هر كدام يك سكه 1 دلاري داشتند.

مرحله نخست: جان زمين را از تام به قيمت 1 دلار خريد. حالا تام و ژاك هر كدام 1 دلار داشتند و جان مالك زمين بود كه 1 دلار ارزش داشت.

نتيجه: دارايي خالص كشور 3 دلار شد.

مرحله دوم: ژاك گمان كرد كه تنها يك قطعه زمين در كشور وجود دارد و از آنجايي كه زمين قابل توليد نيست، ارزشش بالا خواهد رفت؛ بنابراين، 1 دلار از تام قرض كرد و با 1 دلار خودش، زمين را از جان به قيمت 2 دلار خريد.

شرايط: تام يك دلار به ژاك قرض داده است؛ بنابراين، دارايي خالص او 1 دلار است. جان زمينش را به قيمت 2 دلار فروخت؛ بنابراين، دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك مالك زميني به قيمت 2 دلار است، اما يك دلار به تام بدهكار است. بنابراين دارايي خالص او 1 دلار است.

نتيجه: دارايي خالص كشور 4 دلار شد.

مرحله سوم: تام ديد، ارزش زميني كه يك وقت مالكش بود افزايش يافته، از فروختن زمين پشيمان شده بود. تام يك دلار به ژاك قرض داده بود. پس 2 دلار از تام قرض كرد و زمين را به قيمت 3 دلار از ژاك خريد. در نتيجه، حالا مالك زميني به قيمت 3 دلار است. اما از آنجايي كه 2 دلار به جان بدهكار است، دارايي خالص او 1 دلار است.

شرايط: جان 2 دلار به تام قرض داده است؛ بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك اكنون 2 دلار دارد؛ بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است.

نتيجه: دارايي خالص كشور 5 دلار شد. حباب در حال شكل.گيري است.

مرحله چهارم: جان ديد كه ارزش زمين در حال بالا رفتن است. او هم تمايل داشت مالك زمين شود. 2 دلار داشت و 2 دلار از ژاك قرض كرد و زمين را به قيمت 4 دلار از تام خريد. در نتيجه، تام قرضش را برگرداند و حالا 2 دلار دارد. دارايي خالص او 2 دلار است.

(توجه كنيد جان 2 دلار از تام طلب داشت پس با دادن 2 دلاري كه از ژاك قرض كرده بود و بخشيدن 2 دلار طلب خود عملا 4 دلار به تام داد در حالي كه در كشور دو دلار بيشتر وجود ندارد حباب كاملا شكل گرفته)

شرايط: جان مالك زميني به ارزش 4 دلار است، ولی چون 2 دلار از ژاك قرض كرده، دارايي خالص او 2 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده و بنابراين دارايي خالص او 2 دلار است.

نتيجه: دارايي خالص كشور 6 دلار شد، هرچند كشور همان يك قطعه زمين و 2 سكه 1 دلاري در گردش را دارد.

سلام

عیدتون مبارک

اگر که قیمت زمین بستگی به نایاب بودن ارزشش منظور قیمت ان گرانتر شود فکر نکنم حباب باشد چون ما برای زمین یک ارزش به اصطلاح ذاتی

که براساس مویلفه های اقتصادی مانند هزینه تولید و نگهداری و سربار و توزیع نمیتوانیم حساب کنیم بعد بگویم بیشتر از این مقداراش حباب است

اگر از این نگاه نگاه کنیم خیلی چیزها داری حباب میشون

اگر اشتباه نکنم منظور جناب ازادی از حباب حباب مثلا طلا

این باشد که ما در کشورمان یک کیلو طلا را به قیمت 1میلیون تومان ارزش گذاری میکنیم حال

اگر قیمت انس را در جهان با قیمت دلاری ان حساب کنیم و بعد قیمت دلاری ان را از نسبت بین تومان و دلار هم در نظر بگیریم

میشود گفت که این فلز داری حباب مثبت است یا منفی


اگر اشتباه نکرده باشم

این نظر من است و پر از خطا و تا منظور استاد چه باشد

[sajjadfox]

سلام عید شمام مبارک ارمین جان

من مثال زمین رو زدم تا منظور خودم بهتر بتونم ابراز کنم

در کل من منظورم این هست اگر بخواهیم ببینیم ارزی کالائی یا هر چیزی دارای حباب است (مثبت یا منفی)باید در راس هر نظر و فرمولی عوامل بنیادی مورد بررسی قرار بگیره

این اولین قدم هست در تشخیص اینکه قیمت واقعی هست یا حباب ؟؟
صد البته اگر مشخص بشه این مطلب مخصوصا در مورد بازار ارز و تک تک ارزها چشم اندازی بلند مدت هم به مخاطب خواهد دادا

[arminfar]

سلام عید شمام مبارک ارمین جان

من مثال زمین رو زدم تا منظور خودم بهتر بتونم ابراز کنم

در کل من منظورم این هست اگر بخواهیم ببینیم ارزی کالائی یا هر چیزی دارای حباب است (مثبت یا منفی)باید در راس هر نظر و فرمولی عوامل بنیادی مورد بررسی قرار بگیره

این اولین قدم هست در تشخیص اینکه قیمت واقعی هست یا حباب ؟؟
صد البته اگر مشخص بشه این مطلب مخصوصا در مورد بازار ارز و تک تک ارزها چشم اندازی بلند مدت هم به مخاطب خواهد دادا

با عرض ادب مجدد اقا سجاد

در بسیار از موارد ما توانایی اینکه

با عوامل بنیادی یک دارایی رو مورد سنجش قرار بدهیم نداریم

و اگر مثال دیگزی بزنم یک ماشین خارجی که وارد کشور میشود

ارزش بنیادی ان در بدو ورود با در حال ترخیص ان فرقی ندارد

بلکه عوامل دیگری بر قیمت ان اثر گذار است که خارج از عوامل بنیادی است

راجع به ارز کشورهای دیگر امکان اینکه ما انها را از منظر عوامل بنیادی صرف ارزش گذاری کنیم

وجود ندارد حتما میدانید که قبل از کنفرانس برتون ورز که ارزش یک پول با طلا سنجیده میشد و مسایل ان

پول یک کشور تابعی از عوامل مختلفی است که صرفا اگر این عنوان درست باشد منوط به عوامل بنیادی نیست

[sajjadfox]

با عرض ادب مجدد اقا سجاد

در بسیار از موارد ما توانایی اینکه

با عوامل بنیادی یک دارایی رو مورد سنجش قرار بدهیم نداریم

و اگر مثال دیگزی بزنم یک ماشین خارجی که وارد کشور میشود

ارزش بنیادی ان در بدو ورود با در حال ترخیص ان فرقی ندارد

بلکه عوامل دیگری بر قیمت ان اثر گذار است که خارج از عوامل بنیادی است

راجع به ارز کشورهای دیگر امکان اینکه ما انها را از منظر عوامل بنیادی صرف ارزش گذاری کنیم

وجود ندارد حتما میدانید که قبل از کنفرانس برتون ورز که ارزش یک پول با طلا سنجیده میشد و مسایل ان

پول یک کشور تابعی از عوامل مختلفی است که صرفا اگر این عنوان درست باشد منوط به عوامل بنیادی نیست

ارمین عزیز درست میگی اما نیاز نیست ریز به ریز تمام مسائل بنیادی سنجیده بشه .عموما با تحقیقو بررسی اساسی میتوان نتایج شگرفی گرفت

بعضی مسائل خیلی شفاف حباب را نشان خواهد داد عزیز
مثالا درامد شرکت داو در ایالات متحده از حدوده سال 1985 تا 2002 در صورتی که در همین مدت مشابه ارزش سهام ان حدود ده برابر شده
نشانی برارز تر از این برای حباب؟؟؟؟؟؟؟داده ها بنیادی مثل تقویم اقتصادی و اخباری از این قبیل هم که قابل بررسی است

http://www.americasbubbleeconomy.com...port100306.pdf

[zoroaster]

بر گردیم سر کوچه خودمون.

تا حالا از خودتون پرسیدید که قیمت واقعی طلا، یورو دلار، پوند دلار ..... چند هست؟ چطوری حساب کنیم الان حباب مثبت دارد یا حباب منفی؟

سلام و درود خدمت نیمای عزیز یکی از راههای محاسبه حباب میزان در صد مصرف یا به عبارتی میزان تقاضا است مثلا برای طلا به طور میانگین میزان تقاضای جهانی در 10 سال گذشته 12 در صد بوده و قیمت طلا در سال 2004 تقریبا 400 دلار بوده حالا اگر ما 12 در صد رشد سالانه طلا رو به اون اضافه کنیم حدودا 1430 دلار میشود هر قیمتی بالا یا پایین این عدد میشود حباب منفی یا مثبت برای طلا