اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

..::::: از دریچه تحلیل ::::..

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • #16
    نوشته اصلی توسط morteza.khabazian نمایش پست ها
    در پست شماره سه همین تاپیک گفتین درصد موفقیت تحلیل ها 65% هست
    منتها تو پست قبلی گفتین 50% پوزیشن هامون سود ده هست!اگر من منظورتون رو درست متوجه شده باشم !درصد تحلیلهای درست منظورتون هست
    اگر درصد موفقیت تحلیلها 50% باشه و ریسک به ریوارد هر پوزیشن هم یک به یک باشه !با حساب کم شدن کارمزد کلا به مرور بازنده ایم!
    دو تا بحث جدا بود.

    فرض کن من به عنوان تحلیل گر 65% معاملاتم برنده است و r/r معادل 1 به 1 دارم.

    من 35% بازنده هستم و احتمال اینکه سه تحلیلم پشت هم بازنده باشد فقط 4% هست.

    چرا از این عدد جالب توجه 4% حسن استفاده را نبریم و زیان ها را مدیریت نکنیم ؟
    .::در ترید آرامش حرف اول را می زند::.
    https://telegram.me/Cyclicalwaves
    https://telegram.me/NimaAzaadi




    نظر


    • #17
      فرض کنیم تحلیل شما به شما فرمان بای داده و یک پوزیشن بای میگیرین!
      بعد قیمت در جهت خلاف تحلیل شما حرکت میکنه
      حالت یک اگر از استاپ استفاده کرده باشین، استاپ میخوره پس پوزیشن بازی ندارین
      حالت دو-اگر از هدج استفاده کنین دوتا پوزیشن در جهت خلاف هم دارین
      دوباره شما تحلیل میکنین ایندفعه تحلیل شما سینگال سل میده(یا بای هیچ فرقی نمیکنه)
      وقتی سیگنال سل میگیرین باید اگر پوزیشن نداشته باشین و در حالت یک باشین سل میگیرن یعنی یک پوزیشن دارین
      اگر در حالت دو باشین باید پوزیشن خرید رو ببندین و بازم یک پوزیشن دارن که اون سل هست
      پس هیچ فرق نمیکنه
      فقط فرقش اینه وقتی شما هدج دارین بیشتر فکرتون رو باز کردن هج هست!همین باعث میشه به زور بخاین از چارت تحلیل و سیگنال در بیارین و به تجربه باعث میشه هی اشتباهات بیشتر بشه

      نظر


      • #18
        اصولا هدج برای کاهش هزینه اسپرد گزینه مناسبی است .

        ولی باید تسلط کافی در ترید داشته باشیم و فقط در حرکت های شارپ خلاف جهت تحلیل استفاده کرد تا در زمان مناسب و وقتی که مارکت از حالت هیجانی خارج شد پوزیشن دوم را حالا یا در سود و یا در ضرر ببندیم .

        تنها نکته ایی که به ذهنم میرسه بگم اینه که به هیچ وجه در حساب های ECN از هدج استفاده نکنید ! چون ممکنه فعال نشه و یا اینکه خیلی با ضرر باز بشه .



        آقای آزادی باعث افتخاره شما هم به ما ملحق بشید .
        مسابقه بهترین تحلیل سال 2015

        شرایط این مسابقه طوریه که فقط اجازه یک معامله و تحلیل را میدهد خوبیش اینه که زیاد وقت گیر نیست .

        نظر


        • #19
          سوال: بنظرتون اگر یک شخص با تحلیل معامله کند مثلاً 0.5 لات "buy" بجای حد ضرر از "hedge" استفاده کند بهتر است یا نه؟ در چه شرایطی فکر میکنید مناسب هست در چه شرایطی نه؟

          نظرات برام اهمیت داره.....

          در امضای شما اومده :

          .::در ترید آرامش حرف اول را می زند::.
          به نظر من کسی که در معامله ای به جای پذیرش ضرر ، از هدج استفاده میکنه ، اولین چیزی که از دست میده ، ارامش خودش هست ، ترید نیاز به یک ذهن ارام داره ... شاید در نهایت در یک ، دو ،سه بار ، با شانس ، هدج کردن از پذیرش استاپ ، براش بهتر باشه ، اما در نهایت هدج کردن برای ذهن اشفتگی میاره و یک ذهن اشفته در طولانی مدت در ترید به مشکل میخوره.


          فرض کنیم کسی وارد پوزیشن بای میشه ، اگه در نقطه "x " استاپ لاس معامله اش قرار داشته باشه ، دو حالت وجود داره:

          اگر طرف با احتمال زیاد مطمئن هست که با لمس استاپ ، روند برمیگرده و تبدیل به سل میشه ، که چرا معامله بای خودش رو نمیبنده و وارد یک پوزیشن جدید سل نمیشه؟
          و اگر هم میخواد شانسی وارد پوزیشن سل بشه تا بالاخره بتونه به شکلی از مخمصه ای که درش هست رهایی پیدا کنه ، که مگر ترید کردن با شانس ممکنه؟

          پس در هر دو صورت به نظر من داشتن دو پوزیشن همزمان خلاف جهت از نوع هدج ، کار اشتباهی هست. و بهترین کار پذیرش ضرر و خروج از معامله با ضرر هست و ریست کردن ذهن جهت معاملات بعدی در فرصتهای به دست امده طبق پلن ، بهترین کار هست.

          نظر


          • #20
            سلام

            هج براي زماني خوب هست كه اخبار مهم در زماني ميخواهد منتشر بشه كه پوز شما بازدهي لازم رو چه منفي چه مثبت نداشته و تكليف پوزيشن شما را يك خبر ميتونه روشن كنه شما هج ميكنيد و منتظر ميمانيد كه ببنيد كندل خبر چه نوع كندلي هست ايا سطوح كليدي شما را رد ميكنه و تثبيت ميشه يا نه اگر رد كنه كه سيگنال شما اعتبارشو از دست داده اگر رد نكنه سيگنال شما اعتبار داره پوز شما UNLOCK ميشه .
            ديگه به نظر من كارايي هج جز وقت تلف كردن نيست اشتباه ترين كار در تريد هم استفاده از ترفند مارتينگل هست يكي از دوستان بنده كه مغز مارتينگل اينطور چيزها بود سال قبل با 1.3 ميليون دلار به كار خودش در دنياي تريدري پايان داد . وقتي چرخه جديدي در بازار متولد ميشه هيچ سرمايه ايي نمي تونه جلوشو بگيره شما ممكنه چرخه رو هم ببنيد اما با معاملات در ضرر فرو رفته چه خواهيد كرد اونجاست كه روان شما بهم خواهد ريخت و خودتان را ميسپاريد به شانس ....
            موفق باشيد

            پ ن : هج هاي ديگري هم وجود داره كه موازي با پوز شما در ارزهاي كراس اصلي و غير اصلي ميشه گرفت كه خودش دكتراي تخصصي هج شناسي بايد داشته باشي

            نظر


            • #21
              نوشته اصلی توسط morteza.khabazian نمایش پست ها
              فرض کنیم تحلیل شما به شما فرمان بای داده و یک پوزیشن بای میگیرین!
              بعد قیمت در جهت خلاف تحلیل شما حرکت میکنه
              حالت یک اگر از استاپ استفاده کرده باشین، استاپ میخوره پس پوزیشن بازی ندارین
              حالت دو-اگر از هدج استفاده کنین دوتا پوزیشن در جهت خلاف هم دارین
              دوباره شما تحلیل میکنین ایندفعه تحلیل شما سینگال سل میده(یا بای هیچ فرقی نمیکنه)
              وقتی سیگنال سل میگیرین باید اگر پوزیشن نداشته باشین و در حالت یک باشین سل میگیرن یعنی یک پوزیشن دارین
              اگر در حالت دو باشین باید پوزیشن خرید رو ببندین و بازم یک پوزیشن دارن که اون سل هست
              پس هیچ فرق نمیکنه
              فقط فرقش اینه وقتی شما هدج دارین بیشتر فکرتون رو باز کردن هج هست!همین باعث میشه به زور بخاین از چارت تحلیل و سیگنال در بیارین و به تجربه باعث میشه هی اشتباهات بیشتر بشه
              اول اینکه اندازه هج ها یکسان نیست.
              دوم اینکه خروج از هج ساز و کرا مشخص و تعریف شده ای داره
              سوم اینکه اگر پوزیشن الو استاپ بخوره و پوزیشن دوم تی پی بخوره با r/r یک به یک شما زیان کردید.
              .::در ترید آرامش حرف اول را می زند::.
              https://telegram.me/Cyclicalwaves
              https://telegram.me/NimaAzaadi




              نظر


              • #22
                نوشته اصلی توسط سهیلی نمایش پست ها
                در امضای شما اومده :



                به نظر من کسی که در معامله ای به جای پذیرش ضرر ، از هدج استفاده میکنه ، اولین چیزی که از دست میده ، ارامش خودش هست
                ، ترید نیاز به یک ذهن ارام داره ... شاید در نهایت در یک ، دو ،سه بار ، با شانس ، هدج کردن از پذیرش استاپ ، براش بهتر باشه ، اما در نهایت هدج کردن برای ذهن اشفتگی میاره و یک ذهن اشفته در طولانی مدت در ترید به مشکل میخوره.


                فرض کنیم کسی وارد پوزیشن بای میشه ، اگه در نقطه "x " استاپ لاس معامله اش قرار داشته باشه ، دو حالت وجود داره:

                اگر طرف با احتمال زیاد مطمئن هست که با لمس استاپ ، روند برمیگرده و تبدیل به سل میشه ، که چرا معامله بای خودش رو نمیبنده و وارد یک پوزیشن جدید سل نمیشه؟
                و اگر هم میخواد شانسی وارد پوزیشن سل بشه تا بالاخره بتونه به شکلی از مخمصه ای که درش هست رهایی پیدا کنه ، که مگر ترید کردن با شانس ممکنه؟

                پس در هر دو صورت به نظر من داشتن دو پوزیشن همزمان خلاف جهت از نوع هدج ، کار اشتباهی هست. و بهترین کار پذیرش ضرر و خروج از معامله با ضرر هست و ریست کردن ذهن جهت معاملات بعدی در فرصتهای به دست امده طبق پلن ، بهترین کار هست.
                به شرط آنکه الگوریتم ترید بر اساس آن تعریف نکرده باشید.
                .::در ترید آرامش حرف اول را می زند::.
                https://telegram.me/Cyclicalwaves
                https://telegram.me/NimaAzaadi




                نظر


                • #23
                  نوشته اصلی توسط ANAHITA نمایش پست ها
                  اصولا هدج برای کاهش هزینه اسپرد گزینه مناسبی است .

                  ولی باید تسلط کافی در ترید داشته باشیم و فقط در حرکت های شارپ خلاف جهت تحلیل استفاده کرد تا در زمان مناسب و وقتی که مارکت از حالت هیجانی خارج شد پوزیشن دوم را حالا یا در سود و یا در ضرر ببندیم .

                  تنها نکته ایی که به ذهنم میرسه بگم اینه که به هیچ وجه در حساب های ECN از هدج استفاده نکنید ! چون ممکنه فعال نشه و یا اینکه خیلی با ضرر باز بشه .



                  آقای آزادی باعث افتخاره شما هم به ما ملحق بشید .
                  مسابقه بهترین تحلیل سال 2015

                  شرایط این مسابقه طوریه که فقط اجازه یک معامله و تحلیل را میدهد خوبیش اینه که زیاد وقت گیر نیست .
                  سلام دوست من

                  دوستان بزرگوار تحلیل گر خوب زیادی هستند که برنده مسابقه خواهند شد جا برای ما پیرمردها دیگه باز نیست.
                  .::در ترید آرامش حرف اول را می زند::.
                  https://telegram.me/Cyclicalwaves
                  https://telegram.me/NimaAzaadi




                  نظر


                  • #24
                    هح فاند برای تریدرهای حرفه ای بهتر عمل می کند...

                    عصر بخیر

                    قبل از هر چیز بگم که در این انجمن نخواهم نوشت چون از رفتار مدیران اون به شدت گله مند هستم... واقعا برخوردهای اخیر در شان مدیر و ناظر سایت برای یک انجمن نبوده و نیست...

                    اما دلیل اینکه این پست رو با آی دی دوم ( با توجه به مسدود بودن آی دی اول) زدم اول از همه ارادتی هست که به بسیاری از دوستان دارم و دوم موضوع مهمی هست که نیما جان به اون اشاره کردند...


                    بر خلاف دیدگاهی که اکثریت عنوان کردند و البته به دلیلی که عنوان می کنم دیدگاه درستی هم هست باید عرض کنم تریدرهای حرفه ای که منظور در اینجا اونهایی هستند که رقم های بزرگ رو برای بانک ها و صندوق ها مدیریت می کنند در اکثر اوقات به جای استاپ از هج کردن استفاده می کنند...

                    البته در ماهیت عمل تفاوتی بین این دو نیست و فرضا زمانی که شما در نقطه استاپ فرضی به جای بستن پوزیشن، پوزیشن رو هج کنید عملا همانند بستن پوزیشن هست و حتی در سطوح حمایتی و یا مقاومتی بعدی اگر هج رو باز کنید مشابه پوزیشنی جدید است با ایت تفاوت که شما به اندازه همان استاپ پوزیشن قیلی همچنان در ضرر هستید...

                    من همیشه گفتم سعی کنید استاپ رو بپذیرید تا به جهت روانی دریابید در این بازار با احتمالات روبرو هستید و راهی جز مدیریت سرمایه برای موفق بودن ندارید... اما هر زمان به صورت واقعی به این مرحله رسیدید و استاپ خوردن رو به عنوان بخشی از کار پذیرفتید و هر زمان تریدهای شما دارای پلان مدیریتی کاملی از نقطه اول تا انتها بود، اتفاقا در این مقطه هج کردن می تونه به شما کمک کنه...

                    البته هج کردن مدیریت خاص خود را می طبلد و معمولا در تایم فریم های خیلی پایین استفاده نمیشه... باید روی سطوح برگشتی و نشان های برگشت مسلط باشید... راه درست هج کردن اگر به قصد استاپ نخوردن پوزیشن باشد به این صورت است:

                    1- فرض کنید همانند بنده در انتهای کارکشن ها و یا اصلاحات و بر اساس کندل تریگر وارد بازار میشید... حال بنا به هر دلیلی بعد از فعال شدن پندینگ اردر بازار در جهت خلاف حرکت می کند و آماده می شود تا کندلی دیگر بسازد که نقطه استاپ رو که در بالا و یا پایین کندل تریگر هست بشکند... از سویی شرایط تحلیلی چارت همچنان در جهت تحلیل من است... به عنوان مثال کندل تریگر در نسبت 62 درصد عمل نکرده است و حال احتمال می دهم کمی پایین تر و در نسبت 79 درصد عمل کند...

                    2- در نقطه استاپ پوزیشن رو هج می کنم با این توضیح که با هج کردن پوزیشن شما دارید یک اسپرد و همچنین سواپ شبانه اضافی پرداخت می کنید و باید این رو در نظر داشته باشید...

                    3- این هج کردن رو آنقدر ادامه می دهم و باز می گذارم تا در یکی از سطوح مهم بعدی کندل تریگر شکل بگیره و من تصمیم بگیرم بر اساس اون پندینگ اردر بگذاریم... اینجا در نقطه ورود به جای اخذ پوزیشن جدید هج را آزاد می کنم... البته یک امای مهم داره... اگر شما مدیریت سرمایه به صورت درصدی باشه و بر اساس اختلاف نقطه ورود و خروج ( طول کندل) ممکن هست در اینجا مجبور باشید به پوزیشن قبلی اندکی بیفزایید و یا با یک هج کوچک حجم پوزیشن دوم را بر اساس مدیریت سرمایه اصلاح کنید... اگر از لات سایز تقریبی استقاده می کنید نیازی به این کار نیست...

                    4- چون هدف شما از این هج پوزیشن جدید نبوده بلکه بسته نشدن پوزیشن قبلی با ضرر است دو تا کار مهم اینجا باید انجام بدهید که خیلی مهم هستند... اول اینکه بعد از فعال شدن پوزیشن دوم یعنی باز کردن هج باید به فاصله زمانی کمی مجددا هج رو به صورت پندینگ اردر قرار دهید و این بار در نقطه ورود هست... این یعنی اینکه اگر باز اشتباه کردید و روند برگشت در همان نقطه ورود دوم باید باز همان هج فعال بشه... توجه کنید که در نقطه ورود است نه نقطه استاپ... این همان جایی هست که بین هج و استاپ تفاوت داره... دراینجا شما قصدتان ار هج کردن استاپ نخوردن است نه سود کرد و بر همین اساس به محض فعال شدن و کمی فاصله گرفتن باید پوزیشن دوم ریسک فری بشه بوسیله هج...

                    5- اگر بازار باز در خلاف جهت رفت باز هج من باز میشه و میرم برای سطح سوم و ببینم اونجا واکنشی دارم یا خیر با این توضیج که هنوز ضرر من به اندازه استاپ پوزیشن اول است که در اکوییتی دیده میشه نه بالانس... این کار رو اینقدر انجام می دهم تا نهایتا پوزیشن از ضرر در بیاد... مدیریت این کار به تسلط روانی زیادی در بازار نیاز داره و من هیچ زمان به کسی توصیه نمی کنم مگر اینکه اون فرد کاملا حرفه ای باشه که صد البته نیما در این دسته هست...

                    در انتها این رو اشاره کنم که تمام کارهایی که شما برای هج کردن می کنید جدا از پوزیشن های جدیدی هستند که در این ارز یا ارزهای دیگر می گیرید بدین معنا که مدیریت هج نباید با مدیریت بعدی معاملات بعدی شما تداخلی کند... بهتر است اگر پوزیشنی رو هج می کنید روی اون جفت ارز معامله نکنید و موقعیت های بعدی رو روز جفت ارزهایی که دارای کورولیشن هستند بگیرید... در عین حال هج کردن فقط مناسب دوستانی هست که درصد کمی از سرمایه رو در هر ترید می گذارند و به جهت لوریج آزاد هیچ مشکلی با هج کردن چند معامله براشون ایجاد نمیشه...

                    من شخصا وقتی معامله ای رو هج می کنم علاوه بر ریسک فری کردن بلافاصله بعد از باز کردن هج، تارگت اون رو هم دقیقا برابر استاپ پوزیشن اول در نظر می گیرم و در اونجا یا پوزیشن رو می بندم یا باز بلافاصله تریلینگ استاپ می کنم چون این مدیریت یک پوزیشن هج شده است نه یک پوزیشن جدید...

                    و در انتها این رو بگم که بنده یک دوست صمیمی دارم که هج فاندر هست و برای یکی دو موسسه بزرگ مالی در لندن مدیریت سرمایه انجام میده... این جمله ای که میگم دقیقا جمله ایشونه که بهم می گفت از زمانی که به جای استاپ از هج استفاده می کنه نتیجه معاملات اون به شدت بهتر شده و عملکردش خیلی بهتر شده... درسته که ماهیت یکسانه اما اگر بدرستی مدیریت بشه تاثیر خوبی داره...


                    باز هم بگم مدیریت علاوه بر نیاز به دانش بالای تحلیلی برای شناسایی درست سطوحی که باید هج رو باز کند مدیریت روانی فوق العاده قوی می خواهد و در حالت نرمال اگر کسی به من بگه هج کنم میگم نه مگر اینکه اون فرد صد در صد در معاملات بازار و ترید حرفه ای باشه...

                    این هم از نظر بنده که باز هم تاکید می کنم فقط و فقط به خاطر عزیزان کاربر و دوستان خوب ارسال کردم وگرنه به هیچ عنوان دل خوشی از سیستم مدیریتی ضعیف این انجمن ندارم...

                    بدرود- بهزاد
                    ویرایش توسط بهزاد بهزادی 2 : https://www.traderha.com/member/20759-بهزاد-بهزادی-2 در ساعت 12-13-2015, 06:10 PM

                    نظر


                    • #25
                      ظاهرا یه چند ساعتی زودتر از زندان خارجمون کردن! کاری داشتید به همین آی دی پیام بزنید (شامل شما هم میشه ادمین جان)... اون جدیده رو دیگه لاگین نمی کنم...

                      بدرود- بهزاد

                      نظر


                      • #26
                        نوشته اصلی توسط بهزاد بهزادی نمایش پست ها
                        ظاهرا یه چند ساعتی زودتر از زندان خارجمون کردن! کاری داشتید به همین آی دی پیام بزنید (شامل شما هم میشه ادمین جان)... اون جدیده رو دیگه لاگین نمی کنم...

                        بدرود- بهزاد
                        آزادی مبارک
                        امیدوارم همیشه در ازادی و باشید و همه زندانیان آزاد شوند!

                        نظر


                        • #27
                          نوشته اصلی توسط بهزاد بهزادی 2 نمایش پست ها
                          عصر بخیر

                          قبل از هر چیز بگم که در این انجمن نخواهم نوشت چون از رفتار مدیران اون به شدت گله مند هستم... واقعا برخوردهای اخیر در شان مدیر و ناظر سایت برای یک انجمن نبوده و نیست...

                          اما دلیل اینکه این پست رو با آی دی دوم ( با توجه به مسدود بودن آی دی اول) زدم اول از همه ارادتی هست که به بسیاری از دوستان دارم و دوم موضوع مهمی هست که نیما جان به اون اشاره کردند...


                          بر خلاف دیدگاهی که اکثریت عنوان کردند و البته به دلیلی که عنوان می کنم دیدگاه درستی هم هست باید عرض کنم تریدرهای حرفه ای که منظور در اینجا اونهایی هستند که رقم های بزرگ رو برای بانک ها و صندوق ها مدیریت می کنند در اکثر اوقات به جای استاپ از هج کردن استفاده می کنند...

                          البته در ماهیت عمل تفاوتی بین این دو نیست و فرضا زمانی که شما در نقطه استاپ فرضی به جای بستن پوزیشن، پوزیشن رو هج کنید عملا همانند بستن پوزیشن هست و حتی در سطوح حمایتی و یا مقاومتی بعدی اگر هج رو باز کنید مشابه پوزیشنی جدید است با ایت تفاوت که شما به اندازه همان استاپ پوزیشن قیلی همچنان در ضرر هستید...

                          من همیشه گفتم سعی کنید استاپ رو بپذیرید تا به جهت روانی دریابید در این بازار با احتمالات روبرو هستید و راهی جز مدیریت سرمایه برای موفق بودن ندارید... اما هر زمان به صورت واقعی به این مرحله رسیدید و استاپ خوردن رو به عنوان بخشی از کار پذیرفتید و هر زمان تریدهای شما دارای پلان مدیریتی کاملی از نقطه اول تا انتها بود، اتفاقا در این مقطه هج کردن می تونه به شما کمک کنه...

                          البته هج کردن مدیریت خاص خود را می طبلد و معمولا در تایم فریم های خیلی پایین استفاده نمیشه... باید روی سطوح برگشتی و نشان های برگشت مسلط باشید... راه درست هج کردن اگر به قصد استاپ نخوردن پوزیشن باشد به این صورت است:

                          1- فرض کنید همانند بنده در انتهای کارکشن ها و یا اصلاحات و بر اساس کندل تریگر وارد بازار میشید... حال بنا به هر دلیلی بعد از فعال شدن پندینگ اردر بازار در جهت خلاف حرکت می کند و آماده می شود تا کندلی دیگر بسازد که نقطه استاپ رو که در بالا و یا پایین کندل تریگر هست بشکند... از سویی شرایط تحلیلی چارت همچنان در جهت تحلیل من است... به عنوان مثال کندل تریگر در نسبت 62 درصد عمل نکرده است و حال احتمال می دهم کمی پایین تر و در نسبت 79 درصد عمل کند...

                          2- در نقطه استاپ پوزیشن رو هج می کنم با این توضیح که با هج کردن پوزیشن شما دارید یک اسپرد و همچنین سواپ شبانه اضافی پرداخت می کنید و باید این رو در نظر داشته باشید...

                          3- این هج کردن رو آنقدر ادامه می دهم و باز می گذارم تا در یکی از سطوح مهم بعدی کندل تریگر شکل بگیره و من تصمیم بگیرم بر اساس اون پندینگ اردر بگذاریم... اینجا در نقطه ورود به جای اخذ پوزیشن جدید هج را آزاد می کنم... البته یک امای مهم داره... اگر شما مدیریت سرمایه به صورت درصدی باشه و بر اساس اختلاف نقطه ورود و خروج ( طول کندل) ممکن هست در اینجا مجبور باشید به پوزیشن قبلی اندکی بیفزایید و یا با یک هج کوچک حجم پوزیشن دوم را بر اساس مدیریت سرمایه اصلاح کنید... اگر از لات سایز تقریبی استقاده می کنید نیازی به این کار نیست...

                          4- چون هدف شما از این هج پوزیشن جدید نبوده بلکه بسته نشدن پوزیشن قبلی با ضرر است دو تا کار مهم اینجا باید انجام بدهید که خیلی مهم هستند... اول اینکه بعد از فعال شدن پوزیشن دوم یعنی باز کردن هج باید به فاصله زمانی کمی مجددا هج رو به صورت پندینگ اردر قرار دهید و این بار در نقطه ورود هست... این یعنی اینکه اگر باز اشتباه کردید و روند برگشت در همان نقطه ورود دوم باید باز همان هج فعال بشه... توجه کنید که در نقطه ورود است نه نقطه استاپ... این همان جایی هست که بین هج و استاپ تفاوت داره... دراینجا شما قصدتان ار هج کردن استاپ نخوردن است نه سود کرد و بر همین اساس به محض فعال شدن و کمی فاصله گرفتن باید پوزیشن دوم ریسک فری بشه بوسیله هج...

                          5- اگر بازار باز در خلاف جهت رفت باز هج من باز میشه و میرم برای سطح سوم و ببینم اونجا واکنشی دارم یا خیر با این توضیج که هنوز ضرر من به اندازه استاپ پوزیشن اول است که در اکوییتی دیده میشه نه بالانس... این کار رو اینقدر انجام می دهم تا نهایتا پوزیشن از ضرر در بیاد... مدیریت این کار به تسلط روانی زیادی در بازار نیاز داره و من هیچ زمان به کسی توصیه نمی کنم مگر اینکه اون فرد کاملا حرفه ای باشه که صد البته نیما در این دسته هست...

                          در انتها این رو اشاره کنم که تمام کارهایی که شما برای هج کردن می کنید جدا از پوزیشن های جدیدی هستند که در این ارز یا ارزهای دیگر می گیرید بدین معنا که مدیریت هج نباید با مدیریت بعدی معاملات بعدی شما تداخلی کند... بهتر است اگر پوزیشنی رو هج می کنید روی اون جفت ارز معامله نکنید و موقعیت های بعدی رو روز جفت ارزهایی که دارای کورولیشن هستند بگیرید... در عین حال هج کردن فقط مناسب دوستانی هست که درصد کمی از سرمایه رو در هر ترید می گذارند و به جهت لوریج آزاد هیچ مشکلی با هج کردن چند معامله براشون ایجاد نمیشه...

                          من شخصا وقتی معامله ای رو هج می کنم علاوه بر ریسک فری کردن بلافاصله بعد از باز کردن هج، تارگت اون رو هم دقیقا برابر استاپ پوزیشن اول در نظر می گیرم و در اونجا یا پوزیشن رو می بندم یا باز بلافاصله تریلینگ استاپ می کنم چون این مدیریت یک پوزیشن هج شده است نه یک پوزیشن جدید...

                          و در انتها این رو بگم که بنده یک دوست صمیمی دارم که هج فاندر هست و برای یکی دو موسسه بزرگ مالی در لندن مدیریت سرمایه انجام میده... این جمله ای که میگم دقیقا جمله ایشونه که بهم می گفت از زمانی که به جای استاپ از هج استفاده می کنه نتیجه معاملات اون به شدت بهتر شده و عملکردش خیلی بهتر شده... درسته که ماهیت یکسانه اما اگر بدرستی مدیریت بشه تاثیر خوبی داره...


                          باز هم بگم مدیریت علاوه بر نیاز به دانش بالای تحلیلی برای شناسایی درست سطوحی که باید هج رو باز کند مدیریت روانی فوق العاده قوی می خواهد و در حالت نرمال اگر کسی به من بگه هج کنم میگم نه مگر اینکه اون فرد صد در صد در معاملات بازار و ترید حرفه ای باشه...

                          این هم از نظر بنده که باز هم تاکید می کنم فقط و فقط به خاطر عزیزان کاربر و دوستان خوب ارسال کردم وگرنه به هیچ عنوان دل خوشی از سیستم مدیریتی ضعیف این انجمن ندارم...

                          بدرود- بهزاد
                          آیا در موردی که میفرمایید پس از در سود رفتن پوزیشن هج و جبران ضرر ، برای پوزیشن اصلی چه اتفاقی قرار هست بیوفته ؟

                          و در صورتی که اثبات شود بازار به تحلیل ما اهمیتی نداده چه بر سر پوزیشن هج شده و پوزیشن اصلی میوفتد ؟

                          و در آخر آیا میزان ریسک پوزیشن هج با پوزیشن اصلی برابر است ؟

                          سپاس
                          مساله از جایی آغاز میشود که ما خود را جایز خطا میدانیم

                          نظر


                          • #28
                            سلام امیر جان،

                            نمی دونم دقیق متوجه سوال شما شدم یا نه... بگذارید باز هم با مثال توضیح بدهم...

                            فرض کنید شما تریدری هستید که فقط روی جفت ارز یورودلار و در تایم روزانه معامله می کنید... در انتهای یک اصلاح که بر روی نسبت 62 درصد فیبوناچی قرار داشته یک کندل تریگر تثبیت میشه و شما بر اساس پلان تریدی که دارید اقدام به ثبت پندینگ اردر می کنید... بازار در جهت تحلیل شما حرکت می کنه و پوزیشن شما فعال میشه اما قبل از اینکه به اندازه کافی وارد سود بشه روند قیمتی برمیگرده و قیمت به نقطه استاپ شما نزدیک میشه... شما بر اساس مدیریت سرمایه در این پوزیشن یک درصد ریسک کرده اید...

                            در این حالت شما به جای قرار دادن استاپ می تونید یک پوزیشن معکوس در نقطه استاپ دقیقا با همان حجم قرار دهید که با قعال شدن اون درواقع شما از بازار خارج شده اید چراکه دو پوزیشن معکوس هم حجم دارید یا به عبارتی هج کرده اید... شما باید توجه کنید که هج کردن به این معنا نیست که استاپ نخورده اید و درواقع شما یک درصد در این معامله از دست داده اید اما این رقم فعلا وارد بالانس شما نشده چون پوزیشن رو نبسته اید...

                            قیمت به سطح بعدی مهم خود میرسد... فرضا سطح 79 درصد فیبوناچی و شما مجددا کندل تریگر در این منطقه مشاهده می کنید و می خواهید بر اساس پلان ترید خود بار دیگر شانس خود را امتحان کنید... در پست قبلی توضیح دادم که بهتر است وقتی یک پوزیشن هج دارید پوزیشن جدید رو روی جفت ارزی بگیرید که فرضا دارای کورولیشن هست که به اشتباه نیفتید... اما اگر بخواهید روی همان جفت ارز باشد به این صورت هست که در سطح جدید شما مجددا بر اساس کندل تریگر پندینگ اردر رو ثبت می کنید و یک درصد ریسک می کنید... توجه کنید که اگرچه یک پوزیشن هج شده دارید که میزان باخت 1 درصد رو در اکوییتی نشان می دهد اما از دید تریدی اون پوزیشن استاپ خورده و ملاک عمل نیست... پس در معامله جدید بدون توجه به اتفاقات که در معامله هج شده دارید بر اساس پلان ترید عمل می کنید...

                            همزمان با فعال شدن پوزیشن جدیدتون، پوزیشنی رو که هج شده از هج خارج می کنید منتها اینجا اگر بخواهم همان استاپ پوزیشن جدید رو بگذارم عملا مدیریت سرمایه من زیر سوال میره و دو پوزیشن همجهت خواهم داشت... کاری که شما برای پوزیشنی که هج آنرا باز می کنید انجام دهید اینه که خیلی زود و به محض اینکه چند پیپ رفت تو سود مجددا باید یک پندینگ اردر در نقطه ورود جایی که هج را بازکرده اید قرار دهید که اگر باز قیمت به پایین برگشت در نقطه شروع مجددا پوزیشن اول شما وارد هج میشه... پس پوزیشن اول شما هیچ زمان ریسکش از اون یک درصد فراتر نمیره... البته یک اما داریم و اون اینکه ممکنه قیمت با نقطه ورود حتی در اندازه ای فاصله نگیره که بتونم مجددا در همان نقطه شروع هج رو بکارم که در این حالت باید با اردر مستقیم و در اولین قیمت ممکن باز پوزیشن اول رو هج کنید...

                            پوزیشن جدیدی که دارم که بر اساس پلان ترید باهاش رفتار می کنم... در مورد پوزیشن قبلی هم باید پلانی متفاوت داشته باشم... من شخصا تارگت اون رو به اندازه ای می گیرم که ریسکی که در اکوییتی من ایجاد شده رو صفر کنه چراکه عملا برای این موقعیت من پوزیشن جدیدی دارم و هدف از هج کردن پوزیشن اول فقط فرار از قرار گرفتن استاپ در بالانس حساب است...

                            حال فرض کنیم پوزیشن دوم هم همین حالت براش ایجاد میشه و اون رو هج می کنم... پس دو پوزیشن هج شده شده ( چهار معامله باز) که در مجموع باعث شده 2 درصد ( 2 تا 1 درصد) در اکوییتی حساب از دست داده باشم... در عمل به معنای دو استاپ پیاپی هست... اینبار قیمت از 100 درصد هم عبور می کنه و به 127 درصد فیبوناچی میرسه و بار می خواهم این بار بر اساس ترید در انتهای سیکل جنبشی وارد بازار بشم که ترید با احتمال وقوع پایین تراست... انگار اصلا پوزیشن هج شده ندارم و پوزیشن جدید رو می گیرم و در همانجایی که فعال میشه اون دو هج رو هم باز می کنم با همان توضیحات قبلی... یعنی اینکه خیلی سریع نقطه استاپ پوزیشن های هج رو باید بیارم رو نقطه ورود که ریسک فری بشه و به اون 1 درصد ریسک هایی که در اکوییتی دارم بیش از این اضافه نشه...

                            صحبتی که نیما می کنه درست هست و میگه بر اساس روش خودش و آماری که گرفته احتمال اینکه سه بار پشت سر هم استاپ بخوره فقط 4 درصد هست با نسبت ریسک به ریوارد یک به یک... پس علی القاعده اگر در پوزیشن سوم به ریوارد یک برسه جایی هست که اون دو پوزیشن هج بسته میشه و از ضرر درمیاد (بدون سود و ضرر) و در عین حال پوزیشن جدید هم 1 درصد سود داده با فرض مساوی بودن ریسک به ریوارد...

                            پس اتفاقی که افتاده این بوده که در حالی که در این 3 پوزیشن اگر بر اساس استاپ فیکس عمل می کردیم 2 درصد می باختیم و 1 درصد می بردیم که در مجموع 1 درصد ضرر میشد... حال 0 درصد باختیم و 1 درصد بردیم که در مجموع یک درصد سود میشه.... اما:

                            1- برای هج کردن باید دقیقا مانند ترید پلان داشته باشید ( گام به گام)
                            2- هج کردن رو فقط در تایم های بزرگ انجام دهید که تاثیر و نقش اسپردهای پوزیشن های اضافی ناچیز هست... توجه کنید که شما برای هر پوزیشنی که هج می کنید عملا دارید اسپرد دو برابر می دهید... فرض رو بر این گرفتن که حساب سواپ فری باشه وگرنه اون رو هم باید لحاظ کنید...
                            3- اگر در معاملات معمولی خود هنوز به جهت روانی توانایی پیاده سازی دقیق پلان ترید رو به صورت مداوم ندارید سراغ مدیریت هج نروید چراکه پلانی که برای هج باید داشته باشید به مراتب پیاده سازیش نسبت به پلان ترید شما دشوار تره...

                            باز هم میگم خیلی وقتها دوستان به من میگن که پوزیشنی رو هج کردیم و من می دونم پلان و الگوریتمی برای اینکار ندارند... این از دید من مردود هست اما اگر دقیقا برایش پلان تدوین کرده باشید مانند آنچه بنده برای روش شخصی خودم گفتم بهتون کمک می کنه که در مثال بالا تفاوت اونرو دیدید با این تصور که هیچ زمان ریسک ما بیشتر از یک درصد نبود به جز زمانی که پوزیشن جدید باز میشه و اون هم برای دقایقی تا قیمت برای پوزیشن هایی که هج اونها باز میشه کمی از نقطه ورود فاصله بگیره و ریسک فری کنیم اونها رو...

                            به نظرم به سراغ این موضوع نیاید و فقط زمانی از این موضوع استفاده کنید که حداقل 6 ماه در حساب ریل بدون خطا پلان خودتون رو پیاده کرده باشید و استاپ ها رو جزیی از ترید بدونید... ضمنا پلان ترید با روش ترید خیلی فرق می کنه که قبلا در جزوات شخصی اینها رو گفته ام...

                            شب خوبی داشته باشید- بهزاد

                            نظر


                            • #29
                              بنظرتون چرا گرفتن یک سود پایدار در بازار فارکص! برای بسیاری سخت هست؟ چرا نوسانات حساب برایشان شدید هست؟ریشه اش رو توی چی می بینید؟
                              .::در ترید آرامش حرف اول را می زند::.
                              https://telegram.me/Cyclicalwaves
                              https://telegram.me/NimaAzaadi




                              نظر


                              • #30
                                نوشته اصلی توسط Azadi نمایش پست ها
                                بنظرتون چرا گرفتن یک سود پایدار در بازار فارکص! برای بسیاری سخت هست؟ چرا نوسانات حساب برایشان شدید هست؟ریشه اش رو توی چی می بینید؟
                                روانشناختی تریدر ... هر تریدری بتونه بر عوامل روانشناختی شخصیتی خودش مسلط باشه به سود مستمر دست پیدا می کنه. عواملی مثل : ترس ، طمع ،غرور و خودشیفتگی ، عدم مسئولیت پذیری ، عدم قبول ریسک ،هیجانات کاذب،عقاید و باور های غلط،دلیل تراشی های نابجا و .....
                                انتخاب استراتژی مناسب + تست استراتژی + رعایت ریسک به ریوارد + رعایت مدیریت سرمایه + کنترل احساسات و خویشتن داری + رعایت دیسیپلین کاری = سود مستمر و موفقیت .

                                نظر

                                پردازش ...
                                X