چرا پیوت لاین؟

[مهدی ضرغامی وحید]

نیما جان از کجا بفهمیم این باید کی بایده کی نباید.

[Barcelona]

درود

به شخصه فکر میکنم باید روی نقطه سوم یه بعد روانی ایجاد میکنه و چون همه معامله گران دید یکسانی روی یک سطح مشخص در یک ابزار مالی خاص دارند باعث میشه میل به ریزش یا افزایش در اون سطح خاص قدرتمند بشه. میشه اسمشو گذاشت انتظارات .یه علامت سوال.....؟

اونم اینه که آیا هرچقدر فاصله بین این رسیدن های به سطوح بیشتر باشه چقدر میتونه به بازگشت کمک کنه؟

در نگاه اول، چون این فاصله زمانی میتونه فرصتی برای تفکر و ایجاد انتظارات در معامله گران (ممکنه بر اساس تحلیل های فاند) کمک کنه، که این خود بتنهایی ممکنه بتونه همون سطح بنظر قدرتمند رو بشکونه

سبز باشید

[Azadi]

نیما جان از کجا بفهمیم این باید کی بایده کی نباید.

این خودش سوال بود دیگه، همون چالشه این باید هست.

در مورد مسائل بنیادی بارها دیدم باید را مطرح کرد ولی عملاً نباید شد و در مسائل تکنیکی هم بارها شده می بایست باید باشد اما نباید شد! مشکل اینجاست که مسیر کمال از یکی از دو مسیر یا ترکیب دو مسیر نمی گذرد!

[مهدی ضرغامی وحید]

درود

به شخصه فکر میکنم باید روی نقطه سوم یه بعد روانی ایجاد میکنه و چون همه معامله گران دید یکسانی روی یک سطح مشخص در یک ابزار مالی خاص دارند باعث میشه میل به ریزش یا افزایش در اون سطح خاص قدرتمند بشه. میشه اسمشو گذاشت انتظارات .یه علامت سوال.....؟

اونم اینه که آیا هرچقدر فاصله بین این رسیدن های به سطوح بیشتر باشه چقدر میتونه به بازگشت کمک کنه؟

در نگاه اول، چون این فاصله زمانی میتونه فرصتی برای تفکر و ایجاد انتظارات در معامله گران (ممکنه بر اساس تحلیل های فاند) کمک کنه، که این خود بتنهایی ممکنه بتونه همون سطح بنظر قدرتمند رو بشکونه

سبز باشید

ولی در این چارت ریزش اول بعد از 15 و ریزش دوم بعد از 32 کندل اتفاق افتاده.یعنی اختلاف زمانی تاثیری نداشته.

[پیام]

باید و نباید در ذهن تحلیلگر شکل میگیره.

برای تریدر ممکن و ممکنتر ! مهمه.

[shadifx]

این خطوط نقاط کلیدی بازار را نشان می دهند اما مشکل تعداد زیاد این خطوط است و هرکدام معنی خاصی می دهند گرچه درمیان آنها خطوطی هستند که از اهمیت بیشتری برخوردارند و فرصتهای خوبی ایجاد می کنند ولی مشکل در چگونه تشخیص دادند خطوط مهم است گو اینکه نرم افزارهایی وجود دارند که این کار را می کنند ( نکته: این خطوط گرچه ساده به نظر می رسند ولی لزما به معنی راحت بودن ترید با انها نیست و فقدان تجربه درمورد انها می تواند مضر باشد) در این محاسبه ohlc بازار دیروز (با اندکی تفاوت در انواع روشهای محاسبه) مورد توجه قرارمی گیرد به این معنی که قیمت نتوانسته از آن فراتر رود به لحاظ روانشناسی خریدارها و فروشندها سر این دونقطه به توافق رسیده اند لذا،این نقاط مهم دیروز مبنای حساب کتاب ترید امروز ماست که به نسبت اهمیتشان در خطوط نمایان می شوند اما امروز تکلیف چی؟ اگه خبر مهمی در کار نباشه هیچی شاهد نوسانات کوچکی خواهیم بود و تریدرها در چارچوب رنج دیروز سر معاملات کوچک باهم چانه می زنند اما اگه خبرایی باشه اوضاع فرق می کنه تریدرها حس می کنن مثلا بازار باید صعودی بشه لذا رفتارهای مشخصی در برخورد با خطوط در پیش می گیرند و باید و نبایدهایی رو لحاظ می کنند نتیجه : بحث سطح انتظارات و نرخ فراوانی توزیع تقاضا و عرضه مطرح است طلا در سال اخیر مابین 1800 تا 1530 در نوسان بوده یعنی سطح توقع خریداران و فروشندگان محدود به 270$ بوده است اگر این مجموعه تحولات قیمتی را شبیهه یک کندل سالیانه فرض کنیم با ohlc خاص خودش انگاه برای من تریدرr1.r2 و s1.s2 معنی خاصی پیدا می کند... در اینجا بخشی از مطلب را می بندم و منتظر نظرات می مانم

[Azadi]

باید و نباید در ذهن تحلیلگر شکل میگیره.

برای تریدر ممکن و ممکنتر ! مهمه.

سطح بحث بسیار بالاتر از تریدری است.

[payam154]

درود
آقا نیما شما که تاکیدتون بر باید است به من بگید تو این بازار موردی سراغ دارید که بشه رو این باید حساب کرد؟ بحث پیوت به جای خود. من که ندارم. کمتر کسی پیدا میشه با اطمینان بگه.
ولی مهم اینه که اگه جواب شما هم اینه که بایدی وجود نداره چطور از این پیوت ها استفاده کنیم.
مرسی

[zoroaster]

سلام وقتی قیمت به یک مقاومت میرسه باید ببینیم ایا واقعا می ارزه که اونو بشکونه یا به عبارتی ارزش ذاتی اون در اون حد هست که اونو بشکونه من به ارزش ذاتی یک کالا خیلی اعتقاد دارم و دارم روش کار میکنم و روی طلا و زمین دارم امتحان میکنم

[Trader]

سلام دوستان عزیز

بنظر من نحوه رسیدن به یک سطح مهم بازار ، در باید و نبایدی که آقا نیما مطرح کردن تاثیر گذاره . در چارتی که از طلا گذاشتن برای بار سوم که مقاومت تاچ میشه کاملا ضعف خریدار ها به چشم میخوره و

مشخصه که اون سطح باید نقش مقاومتی خوبی رو ایفا کنه . بنظر من شرایط و تصمیمی که دقیقا هنگام

البته ناگفته نمونه این باید و نبایدها خیلی از پارامتر زمان در کاربردهاشون استفاده میکنن .

جدای از مباحث تکنیکالی ، بنظرمن یه ذهنیت خاصی تریدرها نسبت به سطوح حساس بازار دارند همونطور که میدونیم پیوت ها و سطوح حمایتی و مقاومتی در بازار تقریبا به صورت یک استراحتگاه یا سرعت گیر

عمل میکنن و تا وقتی که قیمت خودشو به این استراحتگاه ها نرسونه نمیتونه تصمیمی برای عبور یا برگشت بگیره . مگر اینکه در زمان مقرر نتونه خودشو برسونه که در این صورت معمولا قیمت برگشت میخوره به

جای اولی که بوده و مجدد تلاش میکنه !
-------------------------------------------------
رفتیم تو فاز فلسفه !

[emad]

برای اینکه از نظر ذهن تریدری در دو روز تعطیلی دفرمه نشید روی این موضوع فکر کنید که:

آیا سطوح حمایتی و مقاومتی از هر جنسی: خواه استاتیک خواه داینامیک و خواه مدرن همانند پیوت ها باید به قیمت واکنش محسوس نشان دهند؟ اگر نیاز به توضیح داه توضیح دهید!

فقط یک نکته بگم: اگر جوابتان خیر هست پس چرا وقتی بازار دو بار از یک سطح حمایتی قوی رشد میک نه بار سوم هم میل به خرید میاد و رشد می کنه پس بایدی در کار هست!
اگر جوابتان بله هست، پس چرا گاهی قوی ترین سطوح هم پر قدرت شکسته خواهد شد.

تکلیف آخر هفته .::« تفسیر آن "باید" هست»::.

.در پاسخ اون سوال اول باید گفت اگه پیوت ها از نظر من سطوح محسوس و ملموسی باشن پس اصلا پرا ما با محاسبه انها می گوییم مثلا بازار در سطح 1.2350 احتمالا واکنش نشون میده که این فقط یه پیش بینیه و گاهها دیدیم که قیمت اصلا به پیوت و مقاومت اعتنا نمیکنه و با خشونت تمام اونا رو رد میکنه که بی علت نمی تونه باشه در ضمن واکنش ما به اون حرکت که در اثر بر خورد با پیوت ایجاد شده عموما گاهی از تفاسیر محسوس بازار به دست میاد مثلا ریزش 20 درصد و.... که خودتون هم زیاد به کار می برید گاهی هم از خواندن رفتار اینده خریدار و فروشنده گاهی هم از حرکات امواج قبلی و انرژی نهفته در انها و یا حتی گاهی از استراحت و حرکت فرسایشی چند روز قبل بازار. پس فکر نکنم بتونم قطعا توضیح بدم که چه موقع پاسخ محسوسه یا کی سطوح داینیمیک ذهنی و نامرئی به کار میاد. اما سوال دوم زمانی که بازار پس از 2 مرتبه برخورد با سطح حمایت برای بار سوم هم اینو تکرار چند جواب داره که با توجه به بازار. حرکت و مکان وقوع حرکت متفاوته اما جواب سادش1 تکرار و علاقه بازار به این کلمه 2 اینکه هدف از برگشت جذب انرژی برای شکست اون سطحه که بارها خیلی ها بدون درک از برایندحرکت اون رو به عنوان یک صعود و برگشت میبینندش که اشتباه محضه3شاید هم تکمیل الگو ریزشی که عموم تریدره منتظر تکمیل این امر می باشند. اما پاسخ سوال 3 که چندتا سوال است.1 .هدف از تعیین این سطوح چیست؟ 2 در صورت مشخص کردن انها در صورت 1 الی چند بار برخورد قیمت با انها توقع خریدار و فروشنده از قیمت و متقابلا منطقه مشخص شده چیست .3 مقاومت سطح در برابر قیمت به چه شکل و صورت می باشد.4سوال ازشما(فقط شما) پیوت.حمایت.مقاومت از کی به عنوان سطح مشخص میشن که من نمی دونستم.و باید راجع واکنش سطحی محسوس یا غیر محسوس قیمت به یه مثلا سطح جواب پس بدم باید ببخشید باید عرض کنم مخصوصا در تایم بالا مثل h4 , d1 انها منطقه یا حتی دوره میباشند(یادگیری بر هیچ کس عیب نیست)اشتباه عیبه.

[Barcelona]

در اینجا دو بار بازار از سطح مورد نظر ریزش مناسبی را تجربه کرد و برای بار سوم هم که رسید مجدد میل به فروش منجر به کاهش قیمت شد. پس اینجا باید می ریخت و ریخت!

سلام دوستان عزیز

بنظر من نحوه رسیدن به یک سطح مهم بازار ، در باید و نبایدی که آقا نیما مطرح کردن تاثیر گذاره . در چارتی که از طلا گذاشتن برای بار سوم که مقاومت تاچ میشه کاملا ضعف خریدار ها به چشم میخوره و
...
...
...

دوست خوبم Trader

با توجه به اینکه درباره نحوه رسیدن به اون سطح در طلا اعلام نظر نظرتون رو - اگر حرکت بعدش رو در نظر نگیریم که حاکی از ضعفه - با چه استدلالی ضعف خریداران رو نتیجه می گیرین؟

با وجود اون اوج و صعود گرفتن چطور استدلال می تونین بکنین درباره ضعف خریداران؟!؟!؟

حرکت بعد از اون در جهت عرضه این فلز گرانبها هم فکر می کنم با توجه به استدلالات فاندامنتال درباره اقتصاد دلاری و تصمیمات بانک مرکزی آمریکا و انتظارات بازار از اجرای سیاست های پولی این اقتصاد شماره 1 جهان اتفاق افتاده.

منتظر شنیدن نظرتون هستیم دوست گرامی

نظر دوستان چیه.....؟

"بیایید درباره ارزش ذاتی یک ابزار مالی در زمان رسیدن به سطوح پیوتی یا مقاومت و حمایت هم تبادل نظر کنیم"

همیشه سبز باشید

[payam154]

درود طاها جان
من به قضیه اینجوری نگاه میکنم که مثلا در یک حرکت صعودی وقتی مقاومتی شکسته میشه و اردر بای ما فعال میشه ما معمولا حداقل انتظار صعود قیمت تا سطح بالاتر بعدی را داریم و همزمان با ما این را در نظر بگیرید که هستند تریدر هایی که در معامله فروش قرار دارند و به تبع در حالت طبیعی استاپ خود را کمی بالاتر از سطح مقاومتی بالایی قرار داده و ما هم که در بای هستیم معمولا چند پیپ مانده به مقاومت تیک را قرار میدهیم.
حالا اگر قیمت صعود کند اول تیک مارا میزند و تعدادی از خریداران از بازار خارج میشوند.اگر دقت کرده باشید در حوالی سطوح مقاومتی و حمایتی ما شاهد کاهش ولوم بازار هستیم.در ادامه اگر هنوز دلایل برای خرید پا بر جا باشد ( همان دلایل بنیادی ) دوباره تقاضا بیشتر میشود و قیمت به بالای مقاومت رخنه میکند.اینجاست که استاپ فروشندگان زده میشود و آنها را از بازار خارج میکند و از طرف دیگه به مقدار خریداران به همان دلیل شکست سطوح افزوده میشود و به همین دلیل است که ما پس از شکست سطوح شاهد شتاب گرفتن قیمت نیز هستیم و این داستان همچنان ادامه می یابد.و این رو هم اضافه کنم که در صورت عدم وجود دلایل کافی برای ادامه صعود عرضه بیشتر میشود و اینجاست که همان شکسته نشدن مطرح میشود.
با تشکر از صبوری شما

[Trader]

بایدها و نبایدها هنگام رسیدن قیمیت به سطوح حساس

سلام جناب صادقی
---------------------
در کل حرکت ABCDE ضعف خریدارن با مقایسه فازهای AB , BC , CD ,DE به وضوح مشخصه پس میتونیم انتظار داشته باشیم در نقطه E قدرت خریدارها کم تر بشه و منتظر ورود

فروشنده ها باشیم.

خب وارد جزئیات میشیم

فرض میکنیم در نقطه D هستیم و تحلیل ما میگه قیمت باید برگرده و شاهد یک نقطه بازگشتی باشیم و پس از بازگشت انتظار داریم قیمت تا نقطه E حرکت کنه

از برهان خلف استفاده میکنیم ! قیمت نباید برگرده و باید نقطه D شکسته بشه

از نظر قدرت معامله گرها فاز CD قدرت کمی رو نسبت به BC داره و از نظر زمانی تقریبا %70 کل زمان ABC سپری شده تا قیمت تونسته یک ضلع ABC رو طی کنه از طرفی

نقطه D با توجه به گذشته بازار ، یک بار سابقه برگشتو داشته و اکسپنشن %100 هم این حمایتو تایید میکنه پس انتظار داریم در نقطه D قیمت بازگشت داشته باشه و احتمال

ریزش تقریبا از بین میره

برمیگردیم به ابتدای تحلیل ، قیمت باید نقطه E رو به عنوان یک مقاومت قوی قبول کنه .

از بعد زمان در کل زمان سپری شده ABC قیمت با تشکیل کفهای بالاتر از نقطه D وارد فاز تراکم میشه ، همچنان فرض بازگشتی بودن نقطه D پابرجاست چون کفی پایینتر از

نقطه D تشکیل نشده . اینجا از TCR فاز CD استفاده میکنیم می بینیم که قیمت پس از اتمام کل زمان سپری شده CD همچنان در حال نوسان در محیط متراکمه و رفته رفته

تمایل خودشو به سمت خروج از ناحیه متراکم به سمت بالا نشون میده

چرا نمیگیم قیمت تمایل به ریزش داره پس از ناحیه متراکم ؟! برمیگرده به زمان . می بینیم قیمت حتی در بیش از زمانی که در اختیارش بوده نتونسته نقطه حمایتی رو بشکونه

و مدام شاهد کفهای بالاتر بودیم این یک و دلیل دوم این که در نسبت صددرصد ATP فاز BCD قیمت در تراکم به سر میبره خب این یعنی فروشنده ها انتظار دارن خریدارها با توجه

به قدرتی که در BC داشتن یه سقف معتبر ( نسبت %100 اکسپنشن BCD ) بسازن برای ورود فروشنده ها ! ولی ما هیچ سقف معتبری نمیبینیم ( البته من نمیبینم ! ) بخاطر

همین فروشندگان قوی وارد بازار نمیشن وعرضه سنگینی که منجر به شکست تراکم باشه رو نمی بینیم چون هدفی برای انتهای ریزش نمیبینن .

در نهایت در %161 ATP تراکم شکسته میشه و پس از اون شکسته شدن پر قدرت بالاترین سقف ابتدای تراکم نوید رشد تا نقطه E رو به معامله گران میده .

اکنون باید قیمت در E برگرده ؟!

همپوشانی فوق العاده فیبوهای زمانی ، رسیدن به قیمتی که در ذهن معامله گران از احترام خاصی برخورداره ، شکل گرفتن الگویی متقارن ، ضعف خریداران نسبت به

حرکات گذشته و ...

پس در نقطه E باید قیمت بازگشت داشته باشه .

[shadifx]

مساله این است... تکلیف تریدر در چنین وضعیتی چیست؟ ...بخشی از اون باید و نبایدها اینجا مصداق پیدا می کنه