بارها در معاملات ما اصطلاحات خرید بیش از حد و فروش بیش از حد را می شنویم. گاهی شنیده می شود که تحلیلگری اظهار می کند که جفت ارز آزی/ دلار آمریکا بیش از حد خرید شده و سررسید آن برای اصلاح است یا اینکه جفت ارز دلار آمریکا/ دلار کانادا بیش از حد فروخته شده است و سررسید آن برای جهش است. اما این به چه معنا است؟
این اصطلاحات برای توصیف شرایط بازاری استفاده میشوند که با شاخصهای تکنیکال خاصی ارزیابی میشوند. این شاخص ها اُسیلاتور نامیده می شوند که دو نمونه معروف آن Stochastics و RSI هستند. اُسیلاتور شاخص حرکت رایجی است که قیمت ارز فعلی را در مقایسه با تاریخچه قیمتی آن در یک دوره زمانی معین ارزیابی می کند. به نظر میرسد که قدرت و حرکت یک جفت ارز را با اندازهگیری میزان خرید یا فروش بیش از حد یک ارز اندازهگیری می کند. مقیاس هر دو شاخص از 0 تا 100 است. زمانی که Stochastics به ارزش 80 رسید، بازار آن خرید بیش از حد و زمانی که Stochastics به ارزش 20 رسید، بازار آن فروش بیش از حد در نظر گرفته می شود.
RSI از همان مقیاس 0 تا 100 استفاده می کند، اما ارزش خرید بیش از حد 70 است، در حالی که ارزش فروش بیش از حد 30 است. ایده این است که وقتی بازار به هر یک از این دو حد می رسد، شانس برگشت افزایش می یابد. با این حال، حالت برگشتی قریب الوقوع نیست. بازارهایی که در یک روند صعودی قوی قرار دارند، می توانند برای دوره های زمانی طولانی در موقعیت خرید بیش از حد باقی بمانند و بازارهایی که در یک روند نزولی قوی قرار دارند، می توانند برای دوره های زمانی طولانی در موقعیت فروش بیش از حد باقی بمانند.
به همین دلیل است که این اُسیلاتورها ارزش محدودی در بازارهای پرطرفدار دارند. با این حال، زمانی که بازار در یک روند نزولی قرار دارد و اُسیلاتور به سمت خرید بیش از حد حرکت میکند، احتمال برگشت به مراتب بیشتر است. از طرف دیگر، زمانی که بازار در یک روند صعودی قرار دارد و نوسانگر به سمت فروش بیش از حد به سمت پایین حرکت می کند، احتمال معکوس شدن نیز وجود دارد.
در حالی که بازار در روندی صعودی قرار دارد، Stochastics زمان بیشتری را در شرایط خرید بیش از حد و زمان کمی را در شرایط فروش بیش از حد صرف می کند. همچنین، هنگامی که Stochastics به سمت شرایط فروش بیش از حد پایین می رود، بازار تمایل به بازگشت و معکوس شدن دارد. اما نکته کلیدی در اینجا این بود که بازار در یک روند صعودی قرار داشت. اگر بازار روند نزولی داشت، روند عکس آن صادق بود.
منبع
این اصطلاحات برای توصیف شرایط بازاری استفاده میشوند که با شاخصهای تکنیکال خاصی ارزیابی میشوند. این شاخص ها اُسیلاتور نامیده می شوند که دو نمونه معروف آن Stochastics و RSI هستند. اُسیلاتور شاخص حرکت رایجی است که قیمت ارز فعلی را در مقایسه با تاریخچه قیمتی آن در یک دوره زمانی معین ارزیابی می کند. به نظر میرسد که قدرت و حرکت یک جفت ارز را با اندازهگیری میزان خرید یا فروش بیش از حد یک ارز اندازهگیری می کند. مقیاس هر دو شاخص از 0 تا 100 است. زمانی که Stochastics به ارزش 80 رسید، بازار آن خرید بیش از حد و زمانی که Stochastics به ارزش 20 رسید، بازار آن فروش بیش از حد در نظر گرفته می شود.
RSI از همان مقیاس 0 تا 100 استفاده می کند، اما ارزش خرید بیش از حد 70 است، در حالی که ارزش فروش بیش از حد 30 است. ایده این است که وقتی بازار به هر یک از این دو حد می رسد، شانس برگشت افزایش می یابد. با این حال، حالت برگشتی قریب الوقوع نیست. بازارهایی که در یک روند صعودی قوی قرار دارند، می توانند برای دوره های زمانی طولانی در موقعیت خرید بیش از حد باقی بمانند و بازارهایی که در یک روند نزولی قوی قرار دارند، می توانند برای دوره های زمانی طولانی در موقعیت فروش بیش از حد باقی بمانند.
به همین دلیل است که این اُسیلاتورها ارزش محدودی در بازارهای پرطرفدار دارند. با این حال، زمانی که بازار در یک روند نزولی قرار دارد و اُسیلاتور به سمت خرید بیش از حد حرکت میکند، احتمال برگشت به مراتب بیشتر است. از طرف دیگر، زمانی که بازار در یک روند صعودی قرار دارد و نوسانگر به سمت فروش بیش از حد به سمت پایین حرکت می کند، احتمال معکوس شدن نیز وجود دارد.
در حالی که بازار در روندی صعودی قرار دارد، Stochastics زمان بیشتری را در شرایط خرید بیش از حد و زمان کمی را در شرایط فروش بیش از حد صرف می کند. همچنین، هنگامی که Stochastics به سمت شرایط فروش بیش از حد پایین می رود، بازار تمایل به بازگشت و معکوس شدن دارد. اما نکته کلیدی در اینجا این بود که بازار در یک روند صعودی قرار داشت. اگر بازار روند نزولی داشت، روند عکس آن صادق بود.
منبع