مطلبی از آقای محسن باقری در سایت همسایه دیدم. به نظرم میتونه به واقعیت خیلی نزدیک باشه.
دسته ی اول که اکثرا حقیقی های قابل کنترل و رانتی بودن قبل از انکه خبری از بورس در اذهان عمومی و رسانه باشد سرمایه ها را در بازار اوردند
دسته ی دوم عمدتا اشخاصی بودند که با تبلیغات دولت و همینطور رکود ایجاد شده در بازار طلا و دلار وارد بازار بورس شدند که گروه هدفدولت نیز همین افراد بودند چون دسته ی اول قابل کنترل هستند و به اذن حلقه ی دولت ورود و خروج میکنند چون رانتی هستند اما دسته دومعامل اصلی التهابات هستند
خب این دسته با تبلیغات فراوان و اخبار بسیار خوش وارد بازار بورس شدند و عمدتا هم از دسته ی اولی ها سهم خریدند
حالا اتفاقی که در اینده کم کم خواهد افتاد :
تا چند ماه پیش بازار صعودش بسیار شارپ بود و افراد رانتی کمتر بازار منفی را دیدند و در بهترین زمان در بازار بودند
اما از این به بعد از هر سیکل صعودی بازاری فرسایشی و عمدتا منفی هایی شبیه همین منفی اخیر شاخص را میبینیم
هدف چیست ؟
هدف همان شعار و اهداف دولت است
به زبان خیلی ساده موضوع را بیان میکنم :
فرض کنید بنده در دسته ی دوم هستم و هدف دولت مهار نقدینگی امثال بنده هست که اگر مهار نکند به یک بازاری میزنم و ان را ملتهب میکنیم
کاری که شروع شده و ادامه دارد این است :
دسته ی هدف ( دوم) در زمانی که بهترین اخبار امده بود به صورت گسترده سهم میخریدند ....فرض کنیدشخصی سهمی را 500 تومان به ارزش 10 میلیون تومان خرید
طبیعتا یا از دسته ی اول خریدند(چون فقط شخص رانتی در بهترین اخبار فروشنده است ) یا از حقوقی های ذکر شده ....
بعد تکمیل خرید ها توسط گروه هدف سهم ها افتی 30 درصدی را تجربه میکنند .. . . .
2 حالت به وجود می اید :
یا اشخاصی که خریدند حاضر به فروش میشوند و یا نگهداری میکنند
اگر فروشنده باشند چه میشود ؟ 10 میلیون تومان انها میشود 7 میلیون
اگر نفروشد چه میشود ؟ نقدینگی اش حالا حالا ها فریض میشود
دوباره سیکل بازار صعودی میشود و این موضوعات فراموش میشود و شخصی که 7 میلیون دارد سهم ها را با قیمت بالاتری میخرد و دوباره گروه هدف نقدینگی را می اورند
و باز هم با درز اخبار خوب خرید میکنند و ای بار افتی شدید تر نصیب بازار میشود و دوباره اشخاصی 20 میلیونشان میشود 15 میلیون و یا فریض میشوند
و اینطور است که هم از نقدینگی های سرگردان کم میشود و هم نقدینگی مهار میشود
شاید این سوال براتون مطرح بشه که وقتی یک طرف کسی در منفی میفروشه کسی هم میخره پس یکی سود میکنه یکی ضرر در نیتجه نقدینگی کم نمیشه
جوابش خیلی سادست
جواب در همان دسته بندی گروه ها هست . . . درست است که کسی میخرد و مسی میفروشد ...یکی ضرر میکند و یکی سود
اما نکته اینجاست که دسته ی دوم که نقدینگی های غیر قابل کنترل هستند از حجم نقدینگیشان کم میشود و دسته ی اول که یا شبه دولتی ها و یا رانتی های قابل کنترل هستند سود میکنند که عملا مشکلی را در اینده برای دولت به وجود نمیاورند
نوعی جابجایی نقدینگی از گروه مخرب به گروه دولتی و گروهی که در بخش تولید سرمایه گذاری میکند
و در نهایت اینطور میشود که میفهمیم چطور قرار است سیل عظیم ورودی ها به بازار به بخش تولید کمک کنند . . . !!!!!!!
در بازار سهامدارانی داریم که شبه دولتی هستند و بعضا حقوقی های بزرگی هم هستند و دسته ی دیگر که حقیقی ها و سهامداران خرد و جز هستند ( ما با این 2 دسته کار داریم )
سهامداران حقیقی چه خرد چه کلان رو به 2 دسته تقسیم میکنیم :
سهامداران حقیقی چه خرد چه کلان رو به 2 دسته تقسیم میکنیم :
اسم دسته ی اول رو میگذاریم نقدینگی های قابل کنترل و به عبارتی خودی ( رانتی)
دسته ی دوم نقدینگی های سرگردان و غیر قابل کنترل
دسته ی دوم نقدینگی های سرگردان و غیر قابل کنترل
خب حالا برمیگردیم به هدف گذاری و شعار دولت که اولین هدف ان
جذب نقدینگی های سرگردان و مهار ان و جلوگیری از افزایش حجم نقدینگی دسته ی اول که اکثرا حقیقی های قابل کنترل و رانتی بودن قبل از انکه خبری از بورس در اذهان عمومی و رسانه باشد سرمایه ها را در بازار اوردند
دسته ی دوم عمدتا اشخاصی بودند که با تبلیغات دولت و همینطور رکود ایجاد شده در بازار طلا و دلار وارد بازار بورس شدند که گروه هدفدولت نیز همین افراد بودند چون دسته ی اول قابل کنترل هستند و به اذن حلقه ی دولت ورود و خروج میکنند چون رانتی هستند اما دسته دومعامل اصلی التهابات هستند
خب این دسته با تبلیغات فراوان و اخبار بسیار خوش وارد بازار بورس شدند و عمدتا هم از دسته ی اولی ها سهم خریدند
حالا اتفاقی که در اینده کم کم خواهد افتاد :
تا چند ماه پیش بازار صعودش بسیار شارپ بود و افراد رانتی کمتر بازار منفی را دیدند و در بهترین زمان در بازار بودند
اما از این به بعد از هر سیکل صعودی بازاری فرسایشی و عمدتا منفی هایی شبیه همین منفی اخیر شاخص را میبینیم
هدف چیست ؟
هدف همان شعار و اهداف دولت است
به زبان خیلی ساده موضوع را بیان میکنم :
فرض کنید بنده در دسته ی دوم هستم و هدف دولت مهار نقدینگی امثال بنده هست که اگر مهار نکند به یک بازاری میزنم و ان را ملتهب میکنیم
کاری که شروع شده و ادامه دارد این است :
دسته ی هدف ( دوم) در زمانی که بهترین اخبار امده بود به صورت گسترده سهم میخریدند ....فرض کنیدشخصی سهمی را 500 تومان به ارزش 10 میلیون تومان خرید
طبیعتا یا از دسته ی اول خریدند(چون فقط شخص رانتی در بهترین اخبار فروشنده است ) یا از حقوقی های ذکر شده ....
بعد تکمیل خرید ها توسط گروه هدف سهم ها افتی 30 درصدی را تجربه میکنند .. . . .
2 حالت به وجود می اید :
یا اشخاصی که خریدند حاضر به فروش میشوند و یا نگهداری میکنند
اگر فروشنده باشند چه میشود ؟ 10 میلیون تومان انها میشود 7 میلیون
اگر نفروشد چه میشود ؟ نقدینگی اش حالا حالا ها فریض میشود
دوباره سیکل بازار صعودی میشود و این موضوعات فراموش میشود و شخصی که 7 میلیون دارد سهم ها را با قیمت بالاتری میخرد و دوباره گروه هدف نقدینگی را می اورند
و باز هم با درز اخبار خوب خرید میکنند و ای بار افتی شدید تر نصیب بازار میشود و دوباره اشخاصی 20 میلیونشان میشود 15 میلیون و یا فریض میشوند
و اینطور است که هم از نقدینگی های سرگردان کم میشود و هم نقدینگی مهار میشود
شاید این سوال براتون مطرح بشه که وقتی یک طرف کسی در منفی میفروشه کسی هم میخره پس یکی سود میکنه یکی ضرر در نیتجه نقدینگی کم نمیشه
جوابش خیلی سادست
جواب در همان دسته بندی گروه ها هست . . . درست است که کسی میخرد و مسی میفروشد ...یکی ضرر میکند و یکی سود
اما نکته اینجاست که دسته ی دوم که نقدینگی های غیر قابل کنترل هستند از حجم نقدینگیشان کم میشود و دسته ی اول که یا شبه دولتی ها و یا رانتی های قابل کنترل هستند سود میکنند که عملا مشکلی را در اینده برای دولت به وجود نمیاورند
نوعی جابجایی نقدینگی از گروه مخرب به گروه دولتی و گروهی که در بخش تولید سرمایه گذاری میکند
و در نهایت اینطور میشود که میفهمیم چطور قرار است سیل عظیم ورودی ها به بازار به بخش تولید کمک کنند . . . !!!!!!!
نظر