يكي از ويژگي.هاي بارز بورس اوراق بهادار، امكان حضور همزمان و در عين حال فعال سهامداران حقيقي و حقوقي در آن است. در واقع، بر خلاف برخي بازارهاي ديگر نظير بورس كالا كه تنها سهامداران حقوقي مي.توانند فعاليت كنند، در بازار سهام، افراد حقيقي نيز نقش به سزايي در معاملات دارند.
با اين حال، آنچه به.طور تاريخي تكرار مي.شود تعيين مسير بازار توسط سهامداران حقوقي است. به بيان دقيق تر، سهامداران حقوقي با توجه به ابزار قوي تري (سرمايه بيشتر) كه در اختيار دارند با حضور خود مي.توانند مسير بازار را تعيين كنند. به اين ترتيب، «دنياي اقتصاد» طي يك بررسي 5 ساله نشان داد زماني كه شاخص رشد پيدا مي.كند، سهامداران حقوقي تمايل بيشتري به فروش دارند، حال آنكه در زمان نزول شاخص كل، اين سهامداران در نقش خريدار حضور فعال تري پيدا مي.كنند و هر چه ميزان تغييرات شاخص بيشتر باشد، فعاليت سهامداران حقوقي نيز بيشتر مي.شود. بر اساس اين بررسي مشاهده مي.شود، روند متعادل شاخص از ابتداي سال جاري، جاذبه.اي را براي حضور سهامداران حقوقي ايجاد نمي.كند و آنها در حال حاضر نسبت به سهامداران حقيقي تحرك كمتري دارند. با اين حال، به گفته كارشناسان با ايجاد نشانه.هاي بهبود اوضاع و پايان فصل مجامع، شاهد حضور مجدد اين سهامداران خواهيم بود.
فروش حقوقي.ها؛ مقاومت يا شناسايي سود؟
«دنياي اقتصاد» طي پنج سال گذشته، تغيير مالكيت از سوي سهامداران حقوقي به حقيقي را در مقايسه با تغييرات شاخص كل بورس به صورت ماهانه مورد بررسي قرار داده است. همانطور كه در نمودار نيز مشاهده مي.شود، تغيير مالكيت مثبت (رو به بالا) از سوي سهامداران حقوقي به حقيقي نشان مي.دهد كه سهامداران حقوقي بيشتر در نقش عرضه.كننده فعاليت داشته.اند و اين امر در شرايط رشد شاخص مشاهده مي.شود؛ در مقابل زماني كه تغييرات شاخص منفي است، تغيير مالكيت به نفع سهامداران حقوقي است. حال سوال اين است كه علت اين خريد يا فروش چيست؟ به هنگام رشد شاخص، سهامداران حقوقي با دو نيت اقدام به فروش مي.كنند؛ نخستين دليل، شناسايي سود توسط اين دسته از سهامداران است كه در قيمت.هاي بالا اقدام به فروش سهام مي.كنند. اما نيت دوم را مي.توان به وجود سقف قيمتي در سهام طي دوره.هاي زماني مختلف نسبت داد كه سهامداران مقابل افزايش قيمت مقاومت مي.كنند. همين مساله به.طور مشابه به هنگام افت قيمت مشاهده مي.شود؛ در اين شرايط، سهامداران حقوقي يا در نقش حمايت از سهام خود اقدام به خريد مي.كنند يا در كف قيمتي اقدام به خريد اين سهم مي.كنند. با اين حال با توجه به قدرت بالاي اين سهامداران، حضور در نقش حمايتي يا مقاومتي مي.تواند محتمل.تر باشد.
تحرك بيشتر حقوقي.ها در پي جهش شاخص
به.منظور كمي كردن ارتباط بين تغييرات مالكيت و شاخص كل، ضريب همبستگي محاسبه شد كه بر خلاف انتظار عدد 44/0 به دست مي.آيد. اين عدد هر چه به يك نزديكتر باشد نشان از ارتباط بيشتر دو متغير دارد كه علت پايين بودن آن مي.تواند به حذف نشدن معاملات بلوكي ميان سهامداران حقوقي باشد. با اين حال مشاهده مي.شود طي سال.هاي اخير، تغييرات مالكيت ارتباط بيشتري با تغييرات شاخص دارد و گويا دو نمودار كاملا مطابق يكديگر هستند؛ مثلا، ضريب همبستگي در سال 93، بيش از 8/0 است. از سوي ديگر مشاهده مي.شود زماني كه تغييرات شاخص بيشتر بوده، تطابق تغييرات مالكيت نيز افزايش مي.يابد. به عبارت دقيق.تر، همبستگي ميان اين دو متغير عدد ثابتي نيست و زماني كه تغييرات شاخص شديدتر است، تغييرات مالكيت نيز بيشتر مي.شود. در نگاه نخست ممكن است، جهش شاخص را ناشي از اين افزايش تغيير مالكيت سهامداران بدانيد؛ در واقع، شايد اين.طور تصور شود كه سهامداران با حضورفعال خود، تغييرات شاخص را رقم زدند اما در نگاهي عميق تر، مشخص مي.شود منحني رسم شده مربوط به تغييرات مالكيت است و نه حجم يا ارزش معاملات؛ بنابراين، هر چه سهامداران حقوقي به فروش رسانده يا سهام خريده.اند، در مقابل سهامداران حقيقي تقاضا يا عرضه كرده.اند. بنابراين، نمي.توان گفت فعاليت حقوقي.ها روند شاخص را تعيين مي.كند، بلكه با توجه به قدرت تحليلگري بيشتر سهامداران حقوقي، انتظار آنها از مسير آتي شاخص (مثبت يا منفي) نحوه حضورشان را تعيين مي.كند. البته بايد توجه داشت كه سهامداران حقوقي نيز به دنبال كسب سود خود هستند و صرف پيروي از مسير حركت آنها نمي.تواند سودآوري سهامداران را تضمين كند.
در سال 93 حقيقي.ها فعال.تر بودند
روند بورس در سال جاري منفي آغاز شد و اين امر تا پايان فروردين ماه ادامه يافت. به اين ترتيب، شاخص كل تا كف 73 هزار و 600 واحدي نيز سقوط كرد اما در پي حمايت صندوق توسعه بازار، مسير شاخص تغيير كرد و رشد ملايمي را تجربه كرد. بر اين اساس، تغيير مالكيت به ارزش 193 ميليارد تومان (معادل 3 درصد ارزش كل معاملات) از سوي سهامداران حقيقي به حقوقي از ابتداي سال تا 20 ارديبهشت ماه صورت گرفت. اين تغيير مالكيت، عمدتا در فروردين ماه اتفاق افتاد،
این تغییر مالکیت، عمدتا در فروردین ماه اتفاق افتاده، در حالی که طي 20 روز ابتدايي ارديبهشت.ماه، تغيير مالكيت 10 ميليارد توماني به نفع سهامداران حقيقي انجام شد (فروش بيشتر حقوقي ها)، اين مساله نشان مي.دهد سهامداران حقوقي بيشتر در نقش حمايت.كننده از بازار فعاليت داشتند. به بررسي «دنياي اقتصاد»، گرچه مشاركت سهامداران در معاملات از منظر ارزش مشابه يكديگر بوده است، بيش از 60 درصد حجم معاملات توسط سهامداران حقيقي انجام شده است. اين مساله نشان مي.دهد سهامداران حقيقي در سهام با قيمت.هاي پايين.تر كه ريسك سرمايه.گذاري كمتري دارند فعاليت مي.كنند و در مقابل سهامي كه در اختيار سهامداران حقوقي است عموما قيمت.هاي بالاتري دارند.
سهامداران منتظر پايان مجامع؟
حال سوال اينجا است كه چرا سهامداران حقوقي فعاليت كمتري دارند؟ بررسي.هاي اخير نشان مي.دهد با توجه به ثبات وضعيت اقتصادي انتظار نمي.رود شاخص جهش.هاي شديدي را چه در مسير صعودي و چه نزولي شاهد باشد. در چنين شرايطي سهامداران حقوقي تمايلي به فروش يا خريد بيشتر كه تغيير مالكيتي را منجر شود ندارند. در واقع، با نزديك شدن به فصل مجامع، سهامداران حقوقي تمايل ندارند سبد سرمايه.گذاري خود را تغيير چنداني دهند. در اين رابطه، يك كارشناس بازار سرمايه مي.گويد: سهامداران حقوقي در پايان سال گذشته، سهام را در قيمت.هاي نسبتا بالايي خريداري كرده و اكنون نقدينگي اضافي در اختيار ندارند. بنابراين، براي ورود به يك سهم بايد سهام خود را فروخته و اقدام به خريد سهام جديد كنند. علي گلپاشا در گفت.وگو با «دنياي اقتصاد» ادامه داد: با توجه به اينكه قيمت.هاي فعلي سهام، جذابيت چنداني براي ورود ندارند، سهامداران حقوقي منتظرند تا پس از پايان مجامع و معين شدن وضعيت شركت.ها، پرتفوليوي خود را تغيير داده و سهام را در قيمت.هاي مناسب تري به فروش برسانند.
حقوقي.ها محكوم به حضور در معاملات
از سوي ديگر، عده.اي علت عدم حضور سهامداران حقوقي در معاملات را مخالفت آنها با برخي دخالت.هاي انجام شده توسط دولت و بانك.ها از طريق صندوق توسعه بازار می.دانند، اما نصرالله برزني در اين خصوص مي.گويد: در صندوق توسعه بازار سرمايه، بانك.ها منابع جديد وارد كردند كه بتوانند كسب سود كرده و بازار را تنظيم كنند اما سرمايه.گذاران بسيار بزرگي از جمله شستا، ساتا و صندوق بازنشستگي نفت در بازار سرمايه وجود دارند كه از طريق همين بازار بزرگ شده.اند. به گفته وي، در سال 1368 اين سرمايه.گذاران يا در بازار وجود نداشته.اند يا بسيار كوچك بوده.اند؛ بنابراين با بزرگ شدن بازار آنها هم بزرگ شدند و متصل به بازار سرمايه هستند و بدون وجود آنها بازار معنايي ندارد. اين فعال بازار سرمايه عنوان كرد: بنابراين وقفه.اي كه در فعاليت حقوقي.هاي بازار رخ داده موقتي است و آنها محكوم به ورود به بازار سرمايه و فعاليت در آن هستند زيرا اوراق را بايد معامله كنند ولي اين وقفه هر دليلي كه دارد موقتي است.
با اين حال، آنچه به.طور تاريخي تكرار مي.شود تعيين مسير بازار توسط سهامداران حقوقي است. به بيان دقيق تر، سهامداران حقوقي با توجه به ابزار قوي تري (سرمايه بيشتر) كه در اختيار دارند با حضور خود مي.توانند مسير بازار را تعيين كنند. به اين ترتيب، «دنياي اقتصاد» طي يك بررسي 5 ساله نشان داد زماني كه شاخص رشد پيدا مي.كند، سهامداران حقوقي تمايل بيشتري به فروش دارند، حال آنكه در زمان نزول شاخص كل، اين سهامداران در نقش خريدار حضور فعال تري پيدا مي.كنند و هر چه ميزان تغييرات شاخص بيشتر باشد، فعاليت سهامداران حقوقي نيز بيشتر مي.شود. بر اساس اين بررسي مشاهده مي.شود، روند متعادل شاخص از ابتداي سال جاري، جاذبه.اي را براي حضور سهامداران حقوقي ايجاد نمي.كند و آنها در حال حاضر نسبت به سهامداران حقيقي تحرك كمتري دارند. با اين حال، به گفته كارشناسان با ايجاد نشانه.هاي بهبود اوضاع و پايان فصل مجامع، شاهد حضور مجدد اين سهامداران خواهيم بود.
فروش حقوقي.ها؛ مقاومت يا شناسايي سود؟
«دنياي اقتصاد» طي پنج سال گذشته، تغيير مالكيت از سوي سهامداران حقوقي به حقيقي را در مقايسه با تغييرات شاخص كل بورس به صورت ماهانه مورد بررسي قرار داده است. همانطور كه در نمودار نيز مشاهده مي.شود، تغيير مالكيت مثبت (رو به بالا) از سوي سهامداران حقوقي به حقيقي نشان مي.دهد كه سهامداران حقوقي بيشتر در نقش عرضه.كننده فعاليت داشته.اند و اين امر در شرايط رشد شاخص مشاهده مي.شود؛ در مقابل زماني كه تغييرات شاخص منفي است، تغيير مالكيت به نفع سهامداران حقوقي است. حال سوال اين است كه علت اين خريد يا فروش چيست؟ به هنگام رشد شاخص، سهامداران حقوقي با دو نيت اقدام به فروش مي.كنند؛ نخستين دليل، شناسايي سود توسط اين دسته از سهامداران است كه در قيمت.هاي بالا اقدام به فروش سهام مي.كنند. اما نيت دوم را مي.توان به وجود سقف قيمتي در سهام طي دوره.هاي زماني مختلف نسبت داد كه سهامداران مقابل افزايش قيمت مقاومت مي.كنند. همين مساله به.طور مشابه به هنگام افت قيمت مشاهده مي.شود؛ در اين شرايط، سهامداران حقوقي يا در نقش حمايت از سهام خود اقدام به خريد مي.كنند يا در كف قيمتي اقدام به خريد اين سهم مي.كنند. با اين حال با توجه به قدرت بالاي اين سهامداران، حضور در نقش حمايتي يا مقاومتي مي.تواند محتمل.تر باشد.
تحرك بيشتر حقوقي.ها در پي جهش شاخص
به.منظور كمي كردن ارتباط بين تغييرات مالكيت و شاخص كل، ضريب همبستگي محاسبه شد كه بر خلاف انتظار عدد 44/0 به دست مي.آيد. اين عدد هر چه به يك نزديكتر باشد نشان از ارتباط بيشتر دو متغير دارد كه علت پايين بودن آن مي.تواند به حذف نشدن معاملات بلوكي ميان سهامداران حقوقي باشد. با اين حال مشاهده مي.شود طي سال.هاي اخير، تغييرات مالكيت ارتباط بيشتري با تغييرات شاخص دارد و گويا دو نمودار كاملا مطابق يكديگر هستند؛ مثلا، ضريب همبستگي در سال 93، بيش از 8/0 است. از سوي ديگر مشاهده مي.شود زماني كه تغييرات شاخص بيشتر بوده، تطابق تغييرات مالكيت نيز افزايش مي.يابد. به عبارت دقيق.تر، همبستگي ميان اين دو متغير عدد ثابتي نيست و زماني كه تغييرات شاخص شديدتر است، تغييرات مالكيت نيز بيشتر مي.شود. در نگاه نخست ممكن است، جهش شاخص را ناشي از اين افزايش تغيير مالكيت سهامداران بدانيد؛ در واقع، شايد اين.طور تصور شود كه سهامداران با حضورفعال خود، تغييرات شاخص را رقم زدند اما در نگاهي عميق تر، مشخص مي.شود منحني رسم شده مربوط به تغييرات مالكيت است و نه حجم يا ارزش معاملات؛ بنابراين، هر چه سهامداران حقوقي به فروش رسانده يا سهام خريده.اند، در مقابل سهامداران حقيقي تقاضا يا عرضه كرده.اند. بنابراين، نمي.توان گفت فعاليت حقوقي.ها روند شاخص را تعيين مي.كند، بلكه با توجه به قدرت تحليلگري بيشتر سهامداران حقوقي، انتظار آنها از مسير آتي شاخص (مثبت يا منفي) نحوه حضورشان را تعيين مي.كند. البته بايد توجه داشت كه سهامداران حقوقي نيز به دنبال كسب سود خود هستند و صرف پيروي از مسير حركت آنها نمي.تواند سودآوري سهامداران را تضمين كند.
در سال 93 حقيقي.ها فعال.تر بودند
روند بورس در سال جاري منفي آغاز شد و اين امر تا پايان فروردين ماه ادامه يافت. به اين ترتيب، شاخص كل تا كف 73 هزار و 600 واحدي نيز سقوط كرد اما در پي حمايت صندوق توسعه بازار، مسير شاخص تغيير كرد و رشد ملايمي را تجربه كرد. بر اين اساس، تغيير مالكيت به ارزش 193 ميليارد تومان (معادل 3 درصد ارزش كل معاملات) از سوي سهامداران حقيقي به حقوقي از ابتداي سال تا 20 ارديبهشت ماه صورت گرفت. اين تغيير مالكيت، عمدتا در فروردين ماه اتفاق افتاد،
این تغییر مالکیت، عمدتا در فروردین ماه اتفاق افتاده، در حالی که طي 20 روز ابتدايي ارديبهشت.ماه، تغيير مالكيت 10 ميليارد توماني به نفع سهامداران حقيقي انجام شد (فروش بيشتر حقوقي ها)، اين مساله نشان مي.دهد سهامداران حقوقي بيشتر در نقش حمايت.كننده از بازار فعاليت داشتند. به بررسي «دنياي اقتصاد»، گرچه مشاركت سهامداران در معاملات از منظر ارزش مشابه يكديگر بوده است، بيش از 60 درصد حجم معاملات توسط سهامداران حقيقي انجام شده است. اين مساله نشان مي.دهد سهامداران حقيقي در سهام با قيمت.هاي پايين.تر كه ريسك سرمايه.گذاري كمتري دارند فعاليت مي.كنند و در مقابل سهامي كه در اختيار سهامداران حقوقي است عموما قيمت.هاي بالاتري دارند.
سهامداران منتظر پايان مجامع؟
حال سوال اينجا است كه چرا سهامداران حقوقي فعاليت كمتري دارند؟ بررسي.هاي اخير نشان مي.دهد با توجه به ثبات وضعيت اقتصادي انتظار نمي.رود شاخص جهش.هاي شديدي را چه در مسير صعودي و چه نزولي شاهد باشد. در چنين شرايطي سهامداران حقوقي تمايلي به فروش يا خريد بيشتر كه تغيير مالكيتي را منجر شود ندارند. در واقع، با نزديك شدن به فصل مجامع، سهامداران حقوقي تمايل ندارند سبد سرمايه.گذاري خود را تغيير چنداني دهند. در اين رابطه، يك كارشناس بازار سرمايه مي.گويد: سهامداران حقوقي در پايان سال گذشته، سهام را در قيمت.هاي نسبتا بالايي خريداري كرده و اكنون نقدينگي اضافي در اختيار ندارند. بنابراين، براي ورود به يك سهم بايد سهام خود را فروخته و اقدام به خريد سهام جديد كنند. علي گلپاشا در گفت.وگو با «دنياي اقتصاد» ادامه داد: با توجه به اينكه قيمت.هاي فعلي سهام، جذابيت چنداني براي ورود ندارند، سهامداران حقوقي منتظرند تا پس از پايان مجامع و معين شدن وضعيت شركت.ها، پرتفوليوي خود را تغيير داده و سهام را در قيمت.هاي مناسب تري به فروش برسانند.
حقوقي.ها محكوم به حضور در معاملات
از سوي ديگر، عده.اي علت عدم حضور سهامداران حقوقي در معاملات را مخالفت آنها با برخي دخالت.هاي انجام شده توسط دولت و بانك.ها از طريق صندوق توسعه بازار می.دانند، اما نصرالله برزني در اين خصوص مي.گويد: در صندوق توسعه بازار سرمايه، بانك.ها منابع جديد وارد كردند كه بتوانند كسب سود كرده و بازار را تنظيم كنند اما سرمايه.گذاران بسيار بزرگي از جمله شستا، ساتا و صندوق بازنشستگي نفت در بازار سرمايه وجود دارند كه از طريق همين بازار بزرگ شده.اند. به گفته وي، در سال 1368 اين سرمايه.گذاران يا در بازار وجود نداشته.اند يا بسيار كوچك بوده.اند؛ بنابراين با بزرگ شدن بازار آنها هم بزرگ شدند و متصل به بازار سرمايه هستند و بدون وجود آنها بازار معنايي ندارد. اين فعال بازار سرمايه عنوان كرد: بنابراين وقفه.اي كه در فعاليت حقوقي.هاي بازار رخ داده موقتي است و آنها محكوم به ورود به بازار سرمايه و فعاليت در آن هستند زيرا اوراق را بايد معامله كنند ولي اين وقفه هر دليلي كه دارد موقتي است.
نظر