اطلاعیه
بستن
راهنمای فروم - حتما بخوانید
با سلام
قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو
قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.
کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.
همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.
دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.
منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.
لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.
با احترام
قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو
قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.
کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.
همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.
دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.
منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.
لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.
با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر
تحليل و تريد سهام بورس ایران
بستن
X
-
تاپیک تحلیل های شخصی
برای مشاهده تحلیل های جدید نئو ویو از بازار سهام و ارز و دانلود آخرین ورژن اندیکاتورهای انتقال دیتا به بلاگ بنده مراجعه کنید.
ارشیا رحیمی
-
تکنیکال یا فاندامنتال؟
به.رغم اینکه بسیاری از فعالان بازار سرمایه رفتار عمومی بورس را غیر.قابل پیش.بینی. و غیر.عادی تصور می.کنند باید گفت که نه تنها مدل حرکت بازار (شاخص کل بازار یا تک.سهم.ها) غیر.عادی یا غیر.قابل فهم نبوده، بلکه به کرات و در مواقع حساس کاملا قابل درک و پیش.بینی نیز بوده است. طبیعتا بعد از این سخن بسیاری نگارنده را با عبارت «معما چو حل گشت آسان بود» پاسخ خواهند داد، اما با گذشته نگری به روند حرکت بازار.ها باید گفت که در اکثر مواقع، امکان ارائه تحلیل و پیش.بینی با درصد اطمینان قابل قبولی وجود دارد، اما دلیلی که بعضا باعث می.شود در مواقع خاص دید درستی از شرایط بازار نداشته باشیم، دشواری یا عدم امکان تحلیل و پیش.بینی وضع آتی بازار نیست. بلکه درگیری منافع شخصی تحلیلگر یا سرمایه.گذار با روند حرکت بازار است.
نکته اساسی همین است، تحلیلگری که خود سهامدار بوده یا به هر دلیلی از افزایش یا کاهش قیمت.ها نفع و ضرر می.برد، سخت بتواند تحلیل مستقلی از وضعیت حال حاضر سهم مورد نظر و در ادامه پیش.بینی وضع آتی آن ارائه دهد، البته وظیفه و هنر واقعی یک تحلیلگر همان است که بتواند با نگاه از بالا به پایین بازار را از دور و بدون جانبداری بررسی کند، اما آیا واقعا امکان.پذیر است؟
مثال: فرض کنید که شما سهم الف را بررسی کرده و علاوه بر پتانسیل.های رشدی که در شرکت دیده.اید روند عمومی حرکت قیمت را هم صعودی تشخیص داده و بر همین اساس اقدام به خرید کرده.اید. این تحلیل قاعدتا سه نقطه اساسی را به شما نشان خواهد داد؛ نقطه ورود یا خرید، نقطه خروج با سود (تایید تحلیل) و نهایتا نقطه خروج با ضرر (خطا در تحلیل). بعد از مدت زمانی به هر دلیلی مانند اعلام تعدیل منفی شرکت یا تغییر جو عمومی بازار (مانند 7 ماه گذشته) سهم روند صعودی خود را تغییر داده و شروع به ریزش و افت می.کند. علامتی که شما دریافت می.کنید نزول قیمت سهم و عبور از نقطه ضرر شما و در نتیجه خطا در تصمیم.گیری قبلی مبنی بر خرید بوده و بنابر این همان روش تحلیل به شما هشدار فروش و خروج از سهم را به منظور جلوگیری از زیان بیشتر می.دهد، اما اتفاقی که در اکثر اوقات می.افتد مقاومت در برابر این موضوع و تلاش برای یافتن راهی برای نفروختن سهم و عدم پذیرش زیان است. در این حالت تمام شواهد و قرائنی که وجود دارند تا روند (هرچند کوتاه.مدت) نزولی حاضر را نشان داده و علامت خروج را به ما نشان دهند نادیده می.گیریم و در حقیقت خود را به ندیدن می.زنیم تا مبادا اشتباه در تصمیم.گیری یا تحلیل اشتباه خود را تایید کرده باشیم.
تنها و تنها به این امید که شاید یک اتفاق وضعیت فعلی بازار را تغییر دهد. در این بین حتی اگر یک نفر از 10 نفر اطرافیان اعتقاد به افزایش قیمت در بازار داشته باشد نظر و تحلیل او که همسو با سرمایه.گذاری ما است را خواهیم پذیرفت، چرا؟ مثالی دیگر: تحلیلگر بنیادی و متخصص امور مالی پس از بررسی صورت.ها و نسبت.های مالی یک شرکت، علامت مثبت خاصی را پیدا نمی.کند.
بررسی وضعیت کلی صنعت هم نشان از اوضاع رو به بهبودی برای آن شرکت و صنعت ندارد، اما روند معاملات چند روز گذشته سهم را که مطالعه می.کند با شگفتی، افزایش تمایلات خرید و گاها صف خرید آن سهم در بازار را مشاهده می.کند.
علت چیست؟ چه توجیهی برای این اتفاق می.تواند وجود داشته باشد؟
با این مقدمه می.پردازیم به این بحث که اصولا چه تعریف کاربردی را می.توان از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در بازار ارائه داد و اینکه کدام یک از انواع تحلیل ما را به سمت و سوی موفقیت سوق می.دهد، تکنیکال یا فاندامنتال؟
چه تعریف کاربردی می.توان از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در بازار ارائه داد و کدام یک از انواع تحلیل ما را به سمت و سوی موفقیت سوق می.دهد، تکنیکال یا فاندامنتال؟ کسی شک ندارد که رفتارهای احساسی و هیجانی جزء لاینفک زندگی روزمره همه ما است و این رفتارها همیشه در خرید از سوپر مارکت، محاورات روزمره، رانندگی، ترافیک.های روزانه، معاملات و خرید و فروش.ها و هر جای دیگر زندگی از جمله معاملات سهم و سرمایه.گذاری همراه ما هستند. به عبارت دیگر، رفتارهای هیجانی نه یک همراه، بلکه بخشی از شاکله وجودی انسان و بشریت است. رفتار هیجانی در مقابل رفتار منطقی و عقلانی قرار می.گیرد. رفتار عقلایی در سرتاسر زندگی شاید هدف و نقطه آرزو برای تمامی انسان.ها است. بنابر.این سو.گیری.های رفتاری که در طول زندگی روزمره وجود دارند که به کرات از دیگران مشاهده می.کنیم و خود نیز از آنها تبعیت می.کنیم، به واقع عادی یا منطقی نیستند اما وجود دارند. به.عنوان مثال حتما متوجه این موضوع شده.اید که هنگام خرید از یک سوپر مارکت، از بین 10 نمونه از یک کالای مشخص یا از بین 10شرکت تولید.کننده به.طور ناخودآگاه کالایی را انتخاب می.کنیم که به چشم آشناتر است و تبلیغات بیشتری از آن دیده ایم. با اینکه هیچ شناختی از کیفیت کالا نداریم یا حتی شناخت قبلی ما کیفیت برتر آن کالا را تایید نکند اما در نهایت در بسیاری از اوقات همان کالایی که صرفا به چشم آشنا تر است انتخاب خواهد شد. آیا این رفتار عاقلانه و منطقی است؟ خیر. بسیاری از این سو.گیری.ها رفتاری هستند که هیچ کدام منطقی نبوده، اما دچار آنها هستیم فقط به این دلیل که ما انسان.های عادی هستیم. باید بپذیریم که در طول زندگی ما همیشه بر اساس دو دو تا چهار تای کتابی و تحلیل.های منطقی مالی و حسابداری عمل نمی.کنیم. درست است که شرکت.ها سود می.سازند و این روند ایجاد جریانات نقدی سالانه شرکت.ها است که باید در روند بازار و افت و خیز قیمت.ها اثر گذار باشد. اما نهایتا این انسان.ها هستند که جریانات نقدی و سود سالانه را می.بینند، تشخیص می.دهند، برآورد می.کنند و بنا بر شواهد و انتظارات خود تصمیم به خرید یا فروش می.گیرند. پس باید گفت این eps و dps شرکت.ها نیستند که باعث رشد یا نزول قیمت.ها می.شوند یا حداقل به.طور مستقیم این اثر را ندارند. بلکه تصمیم.های انسانی و دستورات خرید و فروشی که ما انسان.ها صادر می.کنیم مستقیما باعث افزایش یا کاهش قیمت.ها و تشکیل روند.ها در همه بازارها هستند. پس اخبار و اتفاقات مربوط به سهم و شرکت به.طور مستقیم تاثیرگذار بر ذهن و فکر سرمایه.گذاران است و بعد از آن فکر، برآورد و تحلیل سرمایه.گذاران از این اخبار و اتفاقات اثرگذاری مستقیم روی معاملات بازار و روند قیمت.ها خواهد داشت. این مسیر بسیار ساده و بدیهی اما فوق.العاده با اهمیت است.
به عنوان مثال ساعت 9 صبح امروز یک تصمیم.گیری در مجلس شورای اسلامی صورت می.پذیرد و نرخ خوراک پتروشیمی.ها از الف به ب تغییر می.کند. آیا این تصمیم در ساعت 9 و یک دقیقه تغییری در میزان سودآوری شرکت یا DPS شرکت پتروشیمی x ایجاد کرد؟ پس چه توجیهی برای صف فروش شدن سهم در ساعت 9 و یک دقیقه وجود دارد؟ این پارامترها روی ذهن و انتظارات من،شما و تمامی فعالان بازار اثر می.گذارند و این تصمیم فعالان و سرمایه.گذاران است که منجر به تشکیل صف خرید و فروش در بازار شده و افت.و.خیز.های کوتاه.مدت و بلند.مدت قیمت و شکل.گیری روند.ها در بازار را موجب می.شوند. بنا بر این یک نظریه جدید مطرح می.شود؛ وضعیت سودآوری، مالی و اقتصادی شرکت.ها یک مرحله عقب.تر هستند. عوامل نزدیک تر به بالا و پایین رفتن قیمت.ها در بازار، ذهن، شخصیت، روان و مدل.های تصمیم.گیری مردم در بازار است. پس در این نظریه جدید به جای بررسی صورت.های مالیEPS، انحراف معیار، نسبت.های مالی و... می.توان به بررسی ذهن بازار، جامعه شناسی و تحلیل رفتار سرمایه.گذاران پرداخت. چرا.که نتیجه گرفتیم تمام اخبار و وقایع مالی و اقتصادی مربوط به شرکت در مرحله اول و به.طور مستقیم اثر خود را روی ذهن سرمایه.گذار می.گذارد و در مرحله بعد این ذهن که در نوشتار قبلی گفتیم همیشه هم منطقی و عقل گرا نیست و مانند یک فرد عادی در جامعه رفتار کرده و تصمیم می.گیرد دستور خرید و فروش در بازار را صادر کرده و منجر به افزایش یا کاهش قیمت.ها در بازار می.شود. اجازه دهید از یک منظر دیگر مساله را بیان کنیم. در بازار سرمایه یک مفهوم به نام ارزش سهم داریم و یک مفهوم به نام قیمت سهم. ارزش یک سهم همان است که بر.اساس مفاهیم مالی و اقتصادی به وسیله تحلیل گران مالی و بنیادی محاسبه یا به عبارتی ارزش.گذاری می.شود. به عبارت دیگر ارزش یک سهم محاسبه می.شود اما قیمت سهم باید در بازار کشف شود. همان.طور که در کتاب.های اقتصادی نیز قیمت را محل توافق خریدار با فروشنده تعریف می.کنند. لذا این محل توافق دستوری و قابل محاسبه نبوده و بر مبنای اختیار و آزادی طرفین و بر اساس شرایط، انتظارات و بسیاری از عوامل ذهنی دیگر در لحظه به لحظه بازار رقم می.خورد. بنابر این قیمت، مفهوم متفاوتی از ارزش سهم یا کالا دارد. در تحلیل بنیادی ما تلاش برای محاسبه ارزش واقعی یک شرکت یا سهم داریم در حالی که تحلیلگران تکنیکال به هیچ عنوان نگاهی به ارزش واقعی سهم نخواهند داشت. اما سوال اصلی اینجا است که فاندامنتال یا تکنیکال؟ کدام یک مسیر درست فعالیت در بازار سهام را نشان خواهد داد؟
احسان حاجی
مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه
ادامه دارد...
نظر
-
ریشه های اقتصادی داعش
در میان بهت و شگفتی (البته به ظاهر) بسیاری از ناظران اوضاع خاورمیانه، گروه تروریستی داعش که حتی خشونت و واپسگرایی طالبان در سایه آن رنگ باخته است توانست در مدت نسبتا کوتاهی بخش قابل.توجهی از خاک عراق و سوریه را به اشغال خود درآورد و از این هم فراتر رفته و به عملیات تروریستی و جنگ چریکی بسنده نکرده، بلکه تشکیل خلافت اسلامی را اعلام کند.
حال بحث این است که چگونه در شرایطی که درصد بالایی از مردم مسلمان دنیا خواهان زندگی مسالمت.آمیز نه تنها در درون خود بلکه حتی با غیر.مسلمین هستند و غیر.مسلمین ساکن در میان مسلمین با انجام وظایفی که برای آنها تعیین شده است نه تنها حق زندگی معمولی و فعالیت اقتصادی دارند بلکه از حمایت حقوقی و قانونی دولت اسلامی بهره.مند هستند، افرادی این چنین خشن و دارای رفتار غیر.انسانی بر بخش قابل.توجهی از سرزمین اسلامی حاکم می.شوند و حتی گروه قابل.توجهی را با خود همراه می.سازند.
آیا واقعا اتفاق بسیار شگفت.آمیزی رخ داده است یا منطق تحلیل علمی قادر است حداقل توضیح نسبی از آن فراهم کند.
در این نوشتار ضمن احترام به تمامی علوم مرتبط با شرح مساله از قبیل علوم سیاسی،روانشناسی، جامعه.شناسی، تاریخ ادیان و مذاهب، فلسفه و کلام و امثالهم، هدف آن است که توضیحی مبتنی بر علم اقتصاد از ظهور و قدرت گرفتن گروه داعش فراهم شود. نویسنده بر این باور است که محرک اصلی این گونه پدیده.ها اقتصاد و منافع اقتصادی گروه.های مختلف مرتبط با موضوع است و سایر جنبه.های موضوع صرفا نقش تسری دادن، گسترش دادن و فزونی بخشیدن را دارند. بر همین اساس نیز هرگونه چاره.اندیشی برای مقابله با و حل چنین مشکلاتی که به ریشه.های اقتصادی موضوع توجه نداشته باشد قرین به موفقیت نخواهد بود.
مردم عراق نزدیک به 14 قرن است که نه به.عنوان یک کشور، بلکه به.عنوان یک ملت، دارای زندگی مسالمت.آمیزی با همدیگر بوده.اند و مذاهب مختلفی اعم از مسلمانان و غیر.مسلمانان در کمال صلح و صفا با هم زیسته.اند و هیچ جنگ و خونریزی مذهبی اهمیت.داری در تاریخ این سرزمین وجود نداشته است. جنگ.های صفویان و عثمانی.ها یا تبعیض.هایی که در دوره.های مختلف از جمله در دوران امپراتوری عثمانی یا در دوران صدام حسین نسبت به برخی اقلیت.های مذهبی و قومی وجود داشته است نیز حتی اگر بخش.هایی از عراق را درگیر کرده باشد واقعا جنگ مردم عراق با همدیگر نبوده است. حال چطور شد که در فاصله یک دهه عراق تبدیل به یکی از میدان.های جنگ مذهبی شده است با وجود آنکه اکثریت مردم عراق از این وضع ناراضی و ناخشنود هستند. از اینجا است که می.توان دنبال یک توضیح اقتصادی گشت که متاسفانه ورای بسیاری از خونریزی.های موجود در کل جامعه جهانی (نه فقط در عراق) است.
یکی از توضیح.های اقتصادی قدرت گرفتن داعش به تحلیل.های اقتصاددان معروف ویلیام بامول و برخی از اقتصاددانان تاریخ رشد و توسعه اقتصادی برمی.گردد که به نحوه جهت.گیری استعدادهای ویژه موجود در میان افراد جامعه بشری می.پردازد. در این تحلیل، تعداد اندکی از افراد موجود در جامعه بشری استعداد و توانایی سازماندهی دیگر افراد بشر را دارند و اکثریت افراد جامعه بشری را کسانی تشکیل می.دهند که توسط آن تعداد اندک باید سازماندهی شوند. در شرایطی که محیط برای فعالیت تولید کالاها و خدمات مهیا باشد، این استعداد.های نادر به سازماندهی سایر افراد جامعه به شکل استخدام مستقیم یا غیر.مستقیم جهت انجام فعالیت اقتصادی می.پردازند تا از آن طریق سود و منافع اقتصادی کسب کنند. در شرایطی که محیط برای فعالیت اقتصادی مناسب نباشد، این استعداد.های نادر و اندک به سازماندهی سایر افراد جامعه در سایر فعالیت.ها می.پردازند که به تولید کالاها و خدمات نمی.انجامد بلکه سهمی از تولید موجود را از این طریق نصیب خود می.کنند. این فعالیت.ها می.تواند شامل دزدی و تبهکاری، راه انداختن جنگ، تشکیل احزاب سیاسی و حتی سحر و جادو نیز شود. نباید سازمان دهندگان و رهبران داعش را افرادی خنگ و عقب مانده تصور نمود، بلکه بخشی قابل.توجه از آنها افرادی دارای توانایی سازماندهی هستند که جهت کسب منافع و موقعیت مادی و اجتماعی به این فعالیت روی آورده.اند تا از محیط مناسب چنین فعالیتی و نبود محیط مناسب فعالیت اقتصادی برای آنها کمال بهره.برداری را کرده باشند. تشکیلات طالبان پاکستان و افغانستان نیز در راستای نفع مادی موجود در تولید و فروش مواد مخدر در اصل یک نظام انگیزشی نیرومند برای سازمان.دهندگان اصلی آن ورای خود دارد.
توضیح دیگر اقتصادی راجع به انگیزه بخشی از جمعیت است که به داعش پیوسته.اند، از آن حمایت کرده.اند یا حداقل مخالف قدرت گرفتن آنها نیستند. در کشوری مانند عراق که دموکراسی نوپای آن متکی به فعالیت احزابی است که بیشتر ماهیت طایفه.ای و مذهبی دارد، به.طور طبیعی قدرت همراه با ثروت عظیم نفت بخشی از جامعه عراق را بسیار بهره.مند ساخته است و بخشی از آن، از این درآمد رو به تزاید نفت، کم بهره شده است. طبیعی است که بخشی از اعراب سنی که به.طور سنتی سهم قابل.توجهی در قدرت داشته.اند و به.ویژه بازماندگان حزب بعث که قدرت و منافع اقتصادی خود را از دست داده.اند، امکان این را فراهم آورده.اند که رهبران داعش از انگیزه آنها برای راه انداختن جنگ به ظاهر مذهبی بهره.مند شوند. بدون وجود این انگیزه اقتصادی امکان چنین پیشروی سریعی فراهم نمی.شد. اگر در عراق اقتصاد آزاد و غیر.دولتی وجود داشت بدون تردید بسیاری از این سازمان دهندگان داعش و کسانی که به آن پیوسته.اند را درگیر فعالیت اقتصادی با کسب سود می.کرد و مانع شکل.گیری و قدرت گرفتن چنین گروه تروریستی می.شد.
توضیح اقتصادی دیگری که برای قدرت گرفتن گروه داعش به.طور خاص و گروه.های افراطی مذهبی در حالت عام مطرح است آن است که تعداد زیادی از جنگجویان داعش ظاهرا از کشورهای دیگر و به.ویژه کشورهای فقیر اسلامی به آنها پیوسته.اند. ضمن اینکه توضیح دیگری در راستای نظریه.های کلوب در اقتصاد وجود دارد که چرا چنین افرادی به یک گروه جنگجوی دینی می.پیوندند، اما دلیل اصلی پیوستن آنها هم اقتصاد است، گرچه قاعده کلی در مورد رفتار انسان همیشه احتیاج به احتیاط دارد، اما واقعیت دردناک آن است که غالب افرادی که به گروه.های شبیه داعش و طالبان پیوسته.اند از کشورهای فقیر اسلامی بوده.اند یا در کشور خود از نظر اقتصادی ناموفق بوده.اند و پیوستن آنها به داعش آنها را از بن بست فقر مادی می.رهاند. به عهده گرفتن مسوولیت زندگی و کار و تلاش برای خانواده کار دشواری است و بسیاری از این جنگجویان خود را از این مسوولیت رهانیده.اند و در عین حال به منافع مادی نیز دست یافته.اند. این موضوع حتی در مورد جنگجویانی که از کشورهای اروپایی به داعش پیوسته.اند نیز صادق است.توضیح اقتصادی دیگر برای قدرت گرفتن داعش منافع اقتصادی متضاد دیگر کشورها در عراق است. این منافع اقتصادی از فروشندگان اسلحه و تصاحب بازار بالقوه عراق گرفته تا رقابت بین خریداران بزرگ نفت و حتی کشورهای صادر.کننده نفت که قصد تسلط بر بازار نفت را دارند شامل می.شود. مورد آخر بدون تردید نقش مهمی را در این رابطه بازی می.کند. تمام این موارد دست به دست هم می.دهند تا در کشوری که سابقه جنگ مذهبی وجود نداشته است یک گروه بی.رحم و به دور از رافت اسلامی بتواند بر موج سوار شود و مبتنی.بر منافع اقتصادی زمینه شعله ور شدن خونریزی مذهبی را ایجاد کند. بنابر این، لازم است با عینک اقتصاد نیز به موضوع نگاه کرده و اجازه ندهیم تحلیل رسانه.ای مبتنی بر دامن زدن به اختلاف مذهبی در این زمینه مسلط شود و بیش از این انسان.های بی.گناه را قربانی نماید. برخی از رسانه.های تاثیرگذار جهانی بیش از حد بر شکاف مذهبی به.عنوان دلیل اصلی ظهور داعش تاکید می.کنند و متاسفانه رسانه.های جهان اسلام را نیز دنباله.رو خود ساخته.اند، در حالی که شکاف مذهبی تنها ابزاری برای سازمان دهندگان داعش جهت تامین منافع اقتصادی است.
دکترتیمور رحمانی
نظر
-
[QUOTE=sirous41533;141154]تکنیکال یا فاندامنتال؟
به.رغم اینکه بسیاری از فعالان بازار سرمایه رفتار عمومی بورس را غیر.قابل پیش.بینی. و غیر.عادی تصور می.کنند باید گفت که نه تنها مدل حرکت بازار (شاخص کل بازار یا تک.سهم.ها) غیر.عادی یا غیر.قابل فهم نبوده، بلکه به کرات و در مواقع حساس کاملا قابل درک و پیش.بینی نیز بوده است. طبیعتا بعد از این سخن بسیاری نگارنده ...[/QUOTE
باسلام ضمن تشکر از مطلب زیباتون فقط لطفا با فونت کوچکتر بنویسید که چشم راحتر باشه.ویرایش توسط alireza1263 : https://www.traderha.com/member/8775-alireza1263 در ساعت 08-10-2014, 02:32 PM
نظر
-
با سلام مطلبی را درسایت دکتر مانی در خصوص خرید سهام پدیده شاندیز خواندم که نکات تحلیل بنیادی سهم برایم جالب بود و فکر کردم ممکن است برای دوستان هم جالب
باشد :
نگاهی به رخدادهای مالی پدیده شاندیز از قول یک تحلیل گربعد از اینکه دوستان زیادی در مورد صورتهای مالی شرکت پدیده شاندیز سئوالاتی را پرسیدند به مطلبی برخوردم که در یکی از اتاق های گفت و گوی معتبر بورسی درج شده است.در همین ابتدا عرض کنم انتشار این مطلب نه به معنی تایید کامل آن توسط دکتر مانی است و نه تکذیب آن.بلکه صرفا جهت حساس شدن سهامداران به نکاتی واقعی از صورتهای مالی این مجموعه و تلاش برای تصمیم گیری با آگاهی کامل آنرا به استحضارتان می رسانیم.حتما در مورد جزئیات آن بررسی بفرمایید
شركت توسعه بين المللي صنعت گردشگري پديده شانديز با سرمايه 52 ميليارد تومان سال گذشته سود خالصي بالغ بر 680 ميليارد تومان محقق نموده است.طبيعيست تحقق سودي 13 برابر سرمايه يک شركت و آن هم شركتي نوپا کاملا غير عادي بنظر ميرسد.
در بررسي بيشتر صورتهاي مالي شركت متوجه ميشويم که اين چيزي که در رسانه ها تحت عنوان سهام پديده شانديز تبليغ ميشود در واقع شركت زيرمجموعه اين شركت ( ابنيه وساختمان پديده شانديز) است و اين سود 680 ميلياردي در جيب صاحبان سرمايه شركت توسعه بين المللي صنعت گردشگري پديده شاندير ميرود نه در جيب مردمي که سهام زير مجموعه را ميخرند.
خب طبيعيه مردم از اين موضوع ناراحت نيستند چون افزايش 30 برابري !!! قيمت سهم در 3 سال گذشته به قدري ارضاء کننده بوده که اصلا به فكر سود سازي شركت ابنيه و ساختمان نيستند و همينكه هر ماه قيمتي معمولا 5 تا 10٪ بالاتر از سوي خود شركت پديده به عنوان قيمت رسمي اعلام ميشود برايشان کافي و البته رضايت بخش است.
در ارزش گذاري شركت ابنيه و ساختمان پديده به اين نتيجه ميرسيم قيمت نزديک به 8 هزار تومني اين شركت با توجه به 1.5 ميليارد سهمي که منتشر شده است ارزش بازاري به ميزان 12 هزار ميليارد تومان بدست مي ايد که فعالان بازار سرمايه اين رقم ارزش بازار را براي غول بازار سرمايه و صنعت کشور متصور هستند ( مثلا ارزش بازار بانک صادرات چيزي 60٪ کمتر از ابنيه و ساختمان پديده شانديز و کمتر از 5 هزار ميليارد تومان ميباشد) و نكته جالب اينكه ارزش بازار کل شركتهاي ساختماني قابل معامله در بورس تهران ارزش بازاري کمتر از يک چهارم شركت ابنيه و ساختمان پديده شانديز است!
و اما در بررسي اينكه اين شركت مادر(همان شركتي که سود آن به جيب صاحبان سرمايه اش ميرود نه جيب مردم) چطور 680 ميليارد تومان محقق کرده است در ميابيم که 435 ميليارد تومان مربوط به فروش شركت پديده کيش به شركت ابنيه و ساختمان پديده ( همون شركتي مردم در حال خريد سهامش هستند) ميباشد که در بررسي بهاي تمام متوجه ميشويم که بهاي تمام شده پديده کيش براي شركت مادر تنها 14 ميليارد تومان بوده است که آنرا به قيمت 449 ميليارد تومان به شركت ابنيه واگذار کرده است و اين سود 3100 درصدي تنها در مدت 3 سال محقق شده است!خب حالا اينكه اين شركت ابنيه چطور و از چه محلي ميتواند اين مقدار رقم را تامين کند جاي سوال است چون اساسا سود فروش سهام پديده اصلا به جيب شركت ابنيه و ساختمان پديده نميرود و درآمد شركت ابنيه بايد از محل فروش خود پروژه باشد اما اگر کل دارايي هاي اين شركت ابنيه که شامل زمين طرح و ساختمان هاي نيمه کاره ( که يک ميليون متر مربع است) ميباشد شايد نهايتا ارزش 3 هزار ميليارد توماني هم نداشته باشد.در واقع اگر کل 1 ميليون متر پروژه را هم به قيمت 10 ميليون تومان حساب کنيم ارزش 12 هزار ميلياردي بازيافت نميشود.
نكته اخر هم اينكه ارزش اوراق بهادار در بورس بر اساس عرضه و تقاضا تعيين ميشود در حاليكه سهام پديده هر ماه از طرف شركت زيرمجموعه با نرخ هاي جديد آپديت ميشود که طبيعيه وقتي هميشه نرخ ها بالاتر تعيين ميشه ميل به خريد بيشتر از فروش است در واقع با حيله شركت مادر ميتواند تعداد بيشتري اوراق بفروشد و فقط با اندكي تامين مالي کساني که ميخواهند انصراف بدهند را اوراقشان را بازخريد کند حالا سوال اينه اگر فردا روزي خود شركت بعد فروش بخش عمده اي از اين شركت به مردم ، قيمت هر سهم را مثلا هزار تومان تعيين کند چه اتفاقي ميفتد.كسي ميتواند اعتراض كند؟
نظر
-
نوشته اصلی توسط emadabbasi نمایش پست ها
اکنون پس از رشد 20 درصدی صف خرید است و رشد تا نقطه مشخص ادامه دارد ......
نظر
نظر