اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

تحليل و تريد سهام بورس ایران

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • نوشته اصلی توسط HOMA@HOMA نمایش پست ها
    ببخشید

    اشاره نشد دوست دارم با داینامیک تریدر کار کنم ولی بلد نیستم که چطور این دیتا ها رو استفاده کنم

    به تاپیک زیر مراجعه کنید.

    http://forum.broker-fa.org/f38/%D9%8...tml#post136808

    نظر


    • نظر


      • سشرق روزانه

        توی یک مثلث که به رنگ قرمز هست قرار دارد و از لحاظ زمانی و اصلاح احتمالا به کف مثلث بر خورد کند و در صورت شکسته شدن آن به اندازه عرض مثلث افت میکن و نیز در صورت شکستن مثلث صورتی رنگ تا سقف خط قرمز حرکت و در صورت شکستن خط ابی متوان امیدواربود که روند صعودی سهم شروع شده - حال قضاوت با شماست



        naseri

        هر انسانی آینده خویش را با دستان خود می سازد...

        نظر


        • نوشته اصلی توسط arminfar نمایش پست ها
          چشم

          حتما موقعیت شد میذارم

          دومان

          نگاه امریکایی به چارت مخصوص به خودش است

          ما در ایران چون نگاه کندل استیکی به چارت داریم

          دنبال نقاط برگشت هستیم

          این دوتا سبک کاملا با هم متفاوت هستن

          اگر دقت کرده باشی استاد ازادی نگاه امریکایی دارن بیشتر دنبال روند هستن نه برگشت روند

          مهم اونکه من و شما سود کنیم

          حالا هر جور میخواد باشه

          با توجه به نزدیکی گزارش ها

          سهمهای قطغه سازی رو مناسب میدونم

          دوستان خودشون دنبال بهترین نقاط ورود باشن منم اعلام میکنم

          اینم یک سیگنال

          خکار اگر رفت پایین تر از این قیمت یعنی یک منفی دیگه خورد

          اماده نوسان است
          (93/04/02)

          اینم برادر متا

          هی نگه من دارم قمپوز در میکنم

          پست شما 2تیر است و منفی 3 تیر نیز به قول شما فرصت خرید بهتر. فعلا 2 روز منفی خوردید.خریدار هم ندارد.



          خکار
          تا امروز 93/4/7 6.4درصد منفی + 1.5 در صد کارمزد= 7.9 درصد ضرر بعلاوه صف فروش!(خریدار ندارد).

          در خرید قبلی یانک دی نیز بصورت شانسی یک نوسان 5درصد بدست آوردید.
          موفق باشید.

          نظر


          • نوشته اصلی توسط arminfar نمایش پست ها
            وخارزم

            جون بیشتر پرتفو آن وبصادر و وپاسار است

            یک نگاهی به انها بکنید

            چون نزدیک مجمع است باید یک رشدی داشته باشد

            فردا نگاه کنید به نحوه خرید ها و فروشها اگر شد پایین تر هم شاید بشه گرفت تو منفی بگیرید

            با توجه اندیکاتورها می گم

            باقیش دیگه با خودتون

            دلیل تکنیکالی و بنیادیش رو هم گفتم

            نوسان بگیرید
            اقا شانس اوردین وخارزم نخریدین
            هر کی ۱۵۵ هم شکار کرد
            باز امروز صف فروش داشت
            نه اندیکاتور و واگرایی رو تحویل گرفت و نه پرتفوی خوب و نه اینده درخشان
            نه به اینکه سابقه خوبی داره و سهم شناخته شده ای است
            یک مثال تمام قد از بورس ایران
            نه بنیادی و نه تکنیکالی که شما بکار میبرید
            تکنیکال یک مورد رو میگه
            !!!عزیز تا خط روند رو ندیدی نخر نخر !!!!!!!!
            سرمایه تو به باد نداده
            اخه تحلیل تکنیکال بدون این خط طلایی به هیچ دردی نمیخوره و اصلا سهمی که روند نداره مانند همان کشت دیم است که باید منتظر نزول باران باشی
            در هر صورت من امروز فملی خریدم البته با اوراق تبعی چون روند رو هنوز نزولی میبینم ولی بنیاد سهم رو خوب
            و دوست دارم روز اعمال اوراق فملی رفته باشه زیر ۲۰۰
            چون اینطوری فملی رو ۳۱۶ فروختم به سهامدار عمده و رفتم فملی زیر ۲۰۰ خریدم اگر هم بخت با سهامداران بود و فملی رشد کرد خوب همه با هم سود میکنیم
            سهامها تون رو حتما بیمه کنید


            send from t meta

            نظر


            • چرا پیشرفته نیشتیم؟!



              قبل از ورود به بحث ذکر این مقدمه خالی از لطف نیست که دوست من که مقیم بوستون آمریکاست در وبلاگ خود نوشته بود که خیابان های اینجا مثل درون خانه های ما ایرانیان است و درون خانه های شان مثل خیابان های ایران. من شخصا در مورد تکه دوم قضاوت وی مطمئن نیستم چون به اندازه کافی تجربه رفت و آمد به خانه های خارجی.ها را نداشته.ام واز این حیث قضاوتی در این رابطه ندارم. اما تکه اول جمله او درست است. معمولا تمیزی و از آن مهمتر نظم خیابان ها و اساسا معماری شهری در کشورهای توسعه یافته همواره موجب غبطه ما ایرانیان است اما در عوض ما ایرانی ها هم.وغم مان معطوف به دکوراسیون و مجلل بودن درون خانه هاست. عادت بسیاری از ما ایرانیان است که درآمدهای خود را صرف خرید خانه و تزیین آن کنیم و در این راه با هم رقابت فزاینده ای داریم. دلیل این رفتار چیست؟ آیا صرفا یک عادت فرهنگی در اینجا مطرح است؟ آیا ما به لحاظ فرهنگی بار می.آییم که صرفا به زیبایی و تمیزی خانه اهمیت دهیم؟ من گمان می کنم مسئله فراتر از آنست. به اعتقاد من ریشه توسعه در فعالیت های جمعی در عرصه عمومی است و ما چون در این عرصه ضعیف هستیم پیشرفت نمی کنیم و پیشرفته نیستیم. یک نماد این مسئله در معماری شهری ما ظاهر می شود که نمی-توانیم در زیبایی شهر متفق شویم و به اتفاق شهر زیبا و تمیزی داشته باشیم اما در عرصه خانه که مسئله رفتار جمعی کمتر است زیبایی.خواهی و زیباشناسی ما مجال بروز می-یابد. امروزه بسیار روشن است که به عنوان مثال انجام یک فعالیت جدی در عرصه تولید و کسب.وکار منوط به ایجاد یک شرکت و سازمانی حقوقی است تا در آن مجموعه ای از افراد بتوانند در تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت با هم همکاری کنند. این امر میسر نمی شود مگر آنکه قانون کار پیشرفته ای حاکم باشد تا نحوه رابطه نیروی انسانی را به خوبی تنظیم کند و تعادل خوبی میان حقوق و کارایی برقرار نماید. همچنین این شرکت موفق نخواهد بود مگر آنکه یک قانون خوب در عرصه حقوق تجارت وجود داشته باشد و روابط میان شرکت ها را تنظیم کند. طبیعی است که این امرصرفا با وجود قانون خوب حل نخواهد شد بلکه ضروری است تا نهاد قضا آنقدر توسعه یافته باشد که بتواند از اجرای قوانین پشتیبانی نماید. همچنین این شرکت موفق نخواهد بود مگر آنکه برای فعالیت بتواند نیروی انسانی کارآمد را به استخدام بگیرد و این امر مرهون نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی است. طبیعی است که می توان این خط سیر را ادامه داد و دید که چطور زنجیره ای از امور که عمدتا به نهادها بر می.گردد باید به شکل مناسب وجود داشته باشد تا موفقیت یک شرکت یا بنگاه را تضمین کند.
              برای اینکه قدری این موضوع ملموس تر شود مثالی را مطرح می کنم. از آغاز سال گذشته در مجموعه مسکونی ساکن شدیم که 24 واحد دارد. در اداره این ساختمان با مسائلی روبرو شدیم که در یک مقیاس وسیع تر در جامعه ما رخ می دهد و همین امر به ما به خوبی نشان می دهد که دشواری های اقدام جمعی به چه شکل است و چگونه می تواند نتایج بدی در عرصه عمومی به همراه داشته باشد و در عین حال به خوبی نشان می دهد که اگر نهادهایی بتوانند به افراد جامعه کمک کنند تا مشکلات اقدام جمعی خود را حل کنند چگونه پیشرفت هایی در عرصه عمومی ایجاد می گردد.
              در بدو ورود به ساختمان ملموس بود که ساختمان نیاز به تعمیر و نگه داری دارد. مسیر خودروها به پارکینگ (رمپ) نیاز به مرمت داشت، راه پله ها یا چراغ نداشتند یا چراغ-های.شان سوخته بود، آسانسور زشت و کثیف بود، دیوارها نیاز به رسیدگی و نقاشی داشت و برای اینکه ساختمان زیبا شود ضروری بود تا اقداماتی صورت گیرد.
              از مدیر ساختمان پرسیدم که چرا اینکارها انجام نمی شود گفت پولی در کار نیست که بشود روی این امور هزینه کرد. با خود گفتم راست می گوید وقتی درآمد سرانه کم باشد افراد پولی ندارند که صرف هزینه های لوکس مثل ظاهر ساختمان و شهر بکنند. وی می.گفت که برخی از همسایگان مستاجر هستند و صاحب خانه ها چون خود مقیم ساختمان نیستند رضایت نمی دهند از پول اجاره در مورد ساختمان هزینه شود. یاد اقتصاد سیاسی افتادم. وقتی بخشی از جامعه کوتاه نگر باشد و منافع عاجل را بر منافع آتی مقدم شمارند این مشکلات بروز می کند. کسانی که کمتر ذینفع هستند (صاحب خانه های غیرمقیم) برخورد متفاوتی از صاحب خانه های مقیم دارند. در ادبیات انتخاب عمومی می گفتند که بین رفتار یک دیکتاتور راهزن (roving bandit) مثل چنگیز که می کوبید و می رفت با رفتار یک دیکتاتور مستقر در یک کشور یا منطقه تفاوت جدی وجود دارد. نکته دیگر آنست که ظاهرا خلا قانونی در این زمینه داریم که اگر یک همسایه در یک امر جمعی اخلال کرد و مانع از ایجاد تفاهم شد چگونه باید با او برخورد کرد. کسی می گفت که قانونی در این زمینه هست ولی همه می دانیم که پیگیری قضایی در این زمینه بسیار سخت و فرساینده و زمان بر است. وی اضافه کرد که در گرفتن شارژ ساختمان برای پرداخت هزینه های جاری ساختمان نظیر آب، برق و غیره مشکل داریم و همسایگان بدهکار زیادند و گرفتن پول از آنها کار دشواری است. راست می گوید در اقتصاد نیز می-دانیم که اخذ مالیات از مردم چقدر کار سخت و پرهزینه ای است و اخذ مالیات شاخصی از ظرفیت دولت قلمداد می شود. با همسایگان باب صحبت در این زمینه را گشودم. می-گفتند که مسئله پرداخت شارژ ساختمان نیست بلکه اطمینانی نسبت به مدیر ساختمان ندارند. برخی گمان داشتند که وی به اندازه پول هایی که دریافت می کند خدمات ارائه نمی کند. هیچ گزارشی از دخل و خرج ارائه نمی کند و شفافیتی دیده نمی شود مضاف بر اینکه وقتی کاری انجام نمی شود چرا باید برای آن هزینه کرد. باز یاد یافته.های اقتصاد سیاسی افتادم که می.گوید وقتی فساد در نهادهای حکومتی زیاد باشد، مردم خواستار آن می.شوند که کالاهای عمومی کمتر از میزان بهینه(suboptimal) عرضه شود. خودم نیز در مقاله.ای از تزم گرایش به پوپولیسم را اینگونه توضیح دادم که وقتی کیفیت نهادها پایین است مردم به جای هزینه کردن روی زیرساخت.ها و کالاهای عمومی، دریافت نقدی را ترجیح می.دهند هرچند که زیرساخت.ها برای رشد و توسعه بلندمدت بازده بالایی داشته باشند. نمونه آشکار این مسئله در اسکاندیناوی است. در آنجا چون فساد حکومت به کمترین مقدار در تجربه بشری رسیده مردم با مالیات بالا مشکلی ندارند ولی در کشورهای دیگر مردم تمایلی به نرخ مالیات بالا ندارند چون فکر می.کنند که صرف ریخت.وپاش مسئولین می.گردد. بهرحال خواستیم هیئت مدیره برای ساختمان تشکیل دهیم تا مسائل تقلیل یابد. فراخوانی زدیم اما کمتر از نصف همسایگان شرکت کردند. یاد این افتادم که در عرصه عمومی مشارکت معمولا پایین است و افراد نسبت به سرنوشت شان بی تفاوت هستند. موج سواری و طفیلی گری (free-riding) ویژگی عامی در مسائل جمعی است. عده ای حاضر نیستند هیچ هزینه ای کنند اما می خواهند از ثمرات آن بهره مند شوند. یکی از همسایگان که خانم بازنشسته و خانه داری است داوطلب بود که مدیر جدیدی برای ساختمان شود اما مدیر قبلی با واگذاری مسئولیت مخالفت می کرد. برای من که سعی می کردم قضاوت بدبینانه نسبت به مدیر سابق نداشته باشم همین امر مشکوک می نمود چون بنا به تعریف این مسئولیت هیچ منفعتی نداشت و صرفا هزینه و زحمت بود و انتظار می رفت که هر کس با کمال میل از بار آن شانه خالی کند.
              خانم داوطلب مدعی بود که مدیر فعلی در بهترین حالت کفایت لازم را ندارد برای اینکه هزینه تعمیر و نگهداری شوفاژ ساختمان خیلی بیشتر از قیمت رایج تمام شده است. برای من این مسئله نوعی تبلیغات سیاسی برای کسب قدرت قلمداد می شد و به همین دلیل آن را جدی نمی گرفتم. نهایتا خانم مذکور همسایگان را به مقاومت منفی به شکل ندادن شارژ ترغیب کرد تا مدیر ساختمان حاضر به قبول انتقال مسالمت آمیز قدرت شود و این یعنی رهبری. به عبارت دیگر وی توانسته بود در یک حرکت جمعی یعنی تحریم پرداخت شارژ مسئله کنش و اقدام جمعی را حل کند که امری دال بر قدرت رهبری وی قلمداد می شد.
              مدیر جدید بالاخره آمد و انقلاب در ساختمان پیروز شد اما مدیر جدید مدعی شد که مدیر قبلی مبالغ مانده را به وی تحویل نمی دهد کمااینکه در کشورهای در حال توسعه جابجایی قدرت به سادگی انجام نمی شود و پس از انتخابات تازه جنگ بر سر انتقال واقعی قدرت آغاز می شود. بهرصورت با این تغییر انرژی جدیدی ایجاد شد و مدیر جدید بلافاصله پس از روی کار آمدن دست به کار شد. در نخستین گام وضعیت چراغ های ساختمان را یک سامان اساسی داد و با نصب سنسورهایی در راهروها همه را خودکار نمود. بلافاصله دیدیم که وی هر روز نمونه هایی از سنگ مرمر می آورد و با پیمانکارانی وارد مذاکره می شود که دلالت بر عزم وی برای اصلاح امور داشت. مدیر قدیم را روزی در راهروها دیدم که از اقدامات انجام شده اظهار نارضایتی می کرد. می گفت اجناس بنجل خریداری شده که دوام ندارد و به زودی برای ساختمان هزینه زا خواهد بود. این مدیر جدید یکه تاز است و باید قبل از دست زدن به هر اقدام هزینه زایی چون نصب سنگ مرمر بر دیوارها رضایت همه را جلب کند و مسائلی از این دست. با خود گفتم رقابت سیاسی است و نباید این حرف ها را جدی گرفت. مسئله دیگری نیز مطرح شد و آن اینکه مدیر جدید نیز مثل مدیر سابق زیربار نظارت نمی رفت. ما که تجربه مدیر قبل را داشتیم مصوب کردیم تا ساختمان هیئت مدیره داشته باشد و یک حسابرس و یک بازرس نیز وجود داشته باشند. مدیر ساختمان زیر بار این قضیه نمی رفت و می گفت مخالف استقلال عمل اوست و اگر او را قبول نداریم یا به وی اعتماد نداریم بهتر است مدیر دیگری بر سر کار بیاید. ما راهی جز کنار آمدن با وی نداشتیم چرا که گزینه دیگری پیش روی ما نبود. همه افراد گرفتار هستند و از صبح تا شب دیروقت سر کار هستند. کسی نیست که روزها خانه باشد و بتواند پیگیر مسائل ساختمان باشد. جز وی در واقع کاندیدای دیگری جز مدیر قبلی وجود نداشت اما در عین حال منطقی نیست که ساختمان زیربار منت یک فرد رود. کافی است همه افراد هر ماه پولی دهند تا یک مدیر ساختمان استخدام گردد تا رسیدگی به ساختمان را وظیفه خود بداند و بدون منت کار کند و بشود بدون ملاحظه او را بازخواست کرد. اما وقتی که درآمد خانوارهای مقیم ساختمان آنقدر نیست که بتوانند هزینه یک مدیر ساختمان را تقبل کنند، طبیعی است که باید از میان اهالی خود ساختمان کسی را پیدا کرد. در کشور ایتالیا این مسئله به این صورت است که فردی مسئولیت مثلا 10 ساختمان را بر عهده می گیرد و از هر ساختمان مبلغ ناچیزی دریافت می کند اما چون تعداد زیاد است دستمزدش را به دست می آورد ولی در عین حال هر یکی دو روز یک بار به ساختمان های تحت نظارت خود سرکشی می کند و به امور به شکل تخصصی تری می پردازد چرا که بازدهی به مقیاس ظاهر می شود. او چون به مسائل ساختمان های مشابه می پردازد اطلاعات بهتری از قیمت ها، مسائل و اموری از این دست بدست می آورد. متاسفانه این راهکار در ایران وجود و رواج ندارد. نهایتا اینکه اولین جلسه ساختمان تحت مدیریت جدید برگزار شد که از قضا من نبودم. ظاهرا در آن جلسه مدیر قبلی ساختمان هجوم بی امانی بر مدیر جدید می آورد و بنا به نقل مدیر جدید همسایگان به اندازه کافی به دفاع از وی بر نمی خیزند. نتیجه این امر آن شد که مدیر جدید انگیزه کار را از دست داد و دیگر هیچ اقدامی صورت نگرفت. چندی پیش یکی از همسایگان فرهیخته را دیدم و با وی در مورد مسائل ساختمان صحبت می کردم. به من گفت راستش را بخواهی من دیگر از پیگیری این مسائل خسته شده ام و تصمیم گرفته ام تابستان خانه را بفروشم و به جای دیگری روم. به یاد مقوله مهاجرت می افتم. وقتی برخی افراد دلسوز از اصلاح عرصه عمومی ناامید می شدند راه زندگی در دیار دیگری را در پیش می گرفتند تا بتوانند در شرایطی زندگی کنند که مایلند. در هر حال ما تا کنون در اصلاح عرصه عمومی محدود به ساختمان خود با مشکلاتی مواجهیم ولی درک بهتری از دشواری اصلاح عرصه عمومی در ایران داریم. وجود نهادهایی که میان بخش های مختلف جامعه هماهنگی ایجاد کرده (coordination)، از مسئولین حسابرسی کند و انگیزه های لازم برای فعالیت درست را ایجاد کند شروط لازم برای اصلاح عرصه عمومی جامعه است. این همان چیزهایی است که اصطلاحا اقتصاد نهادگرا خوانده می-شود. روشن است که این رویکرد با چیزهایی که تحت عنوان نهادگرایی در ایران شناخته می شود یکی نیست. در مجموع باید گفت که ما پیشرفته نیستیم چون نمی توانیم به راحتی مسائل جمعی در عرصه عمومی را حل کنیم و دلیل این ناتوانی ضعف نهادهای ماست. به امید اصلاح نهادهای کشور در آینده.ای نه چندان دور.
              دکتر علی سرزعیم



              نظر


              • عدم آپدیت چارت
                ویرایش توسط mahyark : https://www.traderha.com/member/13999-mahyark در ساعت 06-28-2014, 03:55 PM

                نظر




                • صبرو ظفر هردو دوستان قدیمی اند براثر صبر نوبت ظفر آید.......



                  ویرایش توسط sirous41533 : https://www.traderha.com/member/12293-sirous41533 در ساعت 06-28-2014, 03:53 PM

                  نظر


                  • در واکنش به مصاحبه سعید لیلاز مطرح شد:
                    "بورس غیر واقعی است و نمایده اقتصاد ایران نیست." این جمله برگرفته از مصاحبه اخیر سعید لیلاز استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و سردبیر روزنامه توقیف شده سرمایه است که در گفتگو با پایگاه خبر فرارو طی هفته گذشته بیان شده است.
                    "بورس غیر واقعی است و نمایده اقتصاد ایران نیست." این جمله برگرفته از مصاحبه اخیر سعید لیلاز استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و سردبیر روزنامه توقیف شده سرمایه است که در گفتگو با پایگاه خبر فرارو طی هفته گذشته بیان شده است.
                    به گزارش بورس نیوز، در یکی از یادداشت های این کارشناس مسایل اقتصادی تحت عنوان "فرصت بی نظیر تاریخی" پس از انتخابات ریاست جمهوری عنوان شده بود که "پیروزی آقای حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می تواند به خوبی نشان دهنده این واقعیت باشد که پس از تجربه هشت ساله دولت منتهی الیه جناح چپ و بعد از آن تجربه هشت ساله منتهی الیه جناح راست، شاهد به وجود آمدن نوعی گرایش و تمایل در ملت ایران به مرکز گرایی و اعتدال گرایی هستیم". بطوریکه براساس این مطالب بسیاری افراد و صاحب نظران بر همسو بودن نوع نگرش و تفکرات وی با تیم اقتصادی دولت یازدهم تأکید و به نوعی از لیلاز به عنوان تئوریسین پشت پرده تیم اقتصادی دولت روحانی یاد می کنند.

                    وی در حالی از غیر واقعی بودن بازار بورس و کوچک بودن سهم آن در اقتصاد ایران سخن گفته و دلیل رشد شدید شاخص بورس را اعطای رانت به بورس از سوی دولت سابق عنوان کرده که به اعتقاد وی "بورس از ابتدا در ایران شایستگی نمایندگی اقتصاد ایران را حتی در سطوح سیاسی و تبلیغاتی نداشته و اکنون که اصلاً ندارد." درست یا غلط، این جملات اظهارنظر یک اقتصاددان است و نظر هر کارشناسی می تواند با سایرین متفاوت باشد؛ از این رو هیچ ایرادی به آن وارد نیست.

                    اما به اعتقاد اهالی تالار شیشه ای بورس، در رابطه با مطالب عنوان شده در این مصاحبه نکاتی وجود دارد که گویا از نگاه این کارشناس حوزه اقتصادی دور مانده است.

                    راهکار شما کو؟؟؟


                    ارزش روز کل بازار سهام در حالی طی پایان سال 90 با دلار 1200 تومانی رقمی در حدود 88 میلیارد دلار بوده که با احتساب قیمت حدود 3160 تومانی به ازای هر دلار این رقم طی آخرین روز معاملاتی حدود 108 میلیارد دلار می باشد که تنها رشد 23 درصدی را حکایت می کند. گرچه نباید فراموش کرد که طی این مدت شرکت های بسیاری بیش از 15 مجموعه وارد بازار سهام شده و عرضه های بلوکی و عمده زیادی نیز از سوی هلدینگ ها و سازمان خصوصی سازی انجام شده که بایستی ارزش آنها را نیز از این میزان رشد کسر کرد.

                    اولین و اساسی ترین بحث بر سر این موضوع است که در کنار هر انتقادی بایستی راهکاری برای رفع نواقص موجود نیز ارایه گردد؛ اما لیلاز در گفته های خود هیچ راهکار واضحی بیان نکرده است.
                    وجود رانت را قبول داریم....

                    دوم آنکه همه ما نیز قبول داریم که دولت های قبلی به برخی نهادها و شرکت های شبه دولتی در بورس رانت می داده و بایستی این تبعیض ها نسبت به صنایع و بنگاه های اقتصادی از بین برود. اما نکته اینجاست که چرا پس از خصوصی شدن بنگاه ها این تغییر نگرش به وجود آمده و آیا نبایستی رویه ها را در چارچوبی منظم و طی یک بازه زمانی مشخص مثلاً پنج ساله به صورت پلکانی تغییر داد؟

                    کوچک بودن بورس نکته ای مثبت است!

                    آقای لیلاز شما از کوچک بودن سهم بورس در اقتصاد ایران و وجود هیاهوهایی بیش از شایستگی کل بورس سخن گفتید. اما به اعتقاد ما که این نکته موضوعی مثبت است و می توان با ایجاد شرایط لازم حتی به گسترش بورس نیز کمک کرد. هرچند که برخلاف وعده های دولت و در مسیری مخالف با تبلیغاتی که در ابتدای کار خود برای تشویق مردم به سرمایه گذاری در بورس انجام شد، اقدامی عملی برای حمایت از بازار صورت نگرفت.

                    ارزش جایگزینی را فراموش نکنیم!

                    آقای لیلاز به گفته شما "در هیاهو و سرو صدای پیرامون بورس معمولاً فراموش می شود که شاخص بورس در حال حاضر نسبت به پایان سال 91 حدود 80 تا 90 درصد رشد دارد و متوسط سرعت رشد آن در دو سال گذشته به مراتب بیش از سرعت رشد کل اقتصاد ایران بوده است." اما ماهیت این بیان دچار ایراد و اشکال اساسی است. چراکه ارزش روز کل بازار سهام در حالی طی پایان سال 90 با دلار 1200 تومانی رقمی در حدود 88 میلیارد دلار بوده که با احتساب قیمت حدود 3160 تومانی به ازای هر دلار این رقم طی آخرین روز معاملاتی حدود 108 میلیارد دلار می باشد که تنها رشد 23 درصدی را حکایت می کند. گرچه نباید فراموش کرد که طی این مدت شرکت های بسیاری بیش از 15 مجموعه وارد بازار سهام شده و عرضه های بلوکی و عمده زیادی نیز از سوی هلدینگ ها و سازمان خصوصی سازی انجام شده که بایستی ارزش آنها را نیز از این میزان رشد کسر کرد.

                    دولت هنوز نگران بورس نیست!

                    با تمامی این اوصاف به نظر می رسد دولت نیز به شرایط فعلی بازار سهام اعتقاد ندارد، اما هنوز پیرامون افت قیمت ها به درجه ای از نگرانی نرسیده که بخواهد اظهار نظر کرده و برای حمایت واقعی از آن وارد عمل شود. چنانکه پیش از این وزیر اقتصاد نگرانی خود را از افزایش قیمت ها مطرح کرده بود، اما گویا همچنان از کاهش قیمت سهام و شاخص های بورسی برآشفته نشده تا برای برقراری تعادل در آن دست به اقدام عملی بزند. اما بایستی به این نکته نیز توجه داشت که در این دوره بهای فروش فرآورده های شیمیایی و پتروشیمی، خودرو، سیمان، مواد غذایی و نیز سایر موارد و محصولات تولیدی شرکت های بورسی افزایش یافته و رشد قیمت سهام در بورس و شاخص های آن به تنهایی رخ نداده و تابعی از آنها بوده است.
                    در یکی از یادداشت های این کارشناس مسایل اقتصادی تحت عنوان "فرصت بی نظیر تاریخی" پس از انتخابات ریاست جمهوری عنوان شده بود که "پیروزی آقای حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می تواند به خوبی نشان دهنده این واقعیت باشد که پس از تجربه هشت ساله دولت منتهی الیه جناح چپ و بعد از آن تجربه هشت ساله منتهی الیه جناح راست، شاهد به وجود آمدن نوعی گرایش و تمایل در ملت ایران به مرکز گرایی و اعتدال گرایی هستیم".


                    جاده یک طرفه انتقاد از بورس

                    با این وجود، در حال حاضر جاده بورس یکطرفه شده و در مقابل انتقادات و اظهارنظرها راهکاری از سوی دولت، مسئولان و کارشناسان ارایه نمی شود. حال آنکه دولت و مسئولان بایستی به این نکته توجه کنند که بورس ایران نوپاست و همانند کودکی به حمایت نیاز دارد. چراکه عمده شرکت های بزرگ و اکثر عرضه های اولیه سهام پس از اجرای اصل 44 قانون اساسی وارد بازار سرمایه و بورس ایران شده اند.

                    تأمین مالی 50 هزار میلیارد تومانی ارزان قیمت در بورس یادمان باشد!

                    آقای لیلاز بایستی یادمان باشد که بیش از 50 هزار میلیارد تومان تأمین مالی ارزان قیمت بنگاه های اقتصادی و تولیدی طی سال های اخیر از طریق بازار سرمایه و بورس صورت پذیرفته، پس به زعم شما چگونه می توان گفت "شاغلین بورس هیاهو و سر و صداهایی بیش از شایستگی کل بورس ایجاد کرده اند و آن را به چاهی تعبیر کرد که دو سوم آب ریخته شده در آن هدر رفته و باقی آن برداشت می شود؛ پس چرا در آن آب بریزیم؟"

                    عدم دخالت دولت، آرزوی دیرینه بازار سرمایه

                    در پایان؛ آقای لیلاز شما بر لزوم عدم دخالت دولت در روند بورس سخن گفتید. این یکی از آرزوهای فعالان بازار سرمایه است؛ اما بر طبق شروطی که لازم است زمینه های تحقق آن فراهم گردد. چراکه تحقق بازاری بدون دخالت و حضور دولت به عنوان بازیگر، در گرو کارا بودن آن بازار است. البته اگر بخواهیم بازاری کارا و ساختاریافته داشته باشیم، دولت باید در امر قیمت گذاری های تمام بخش ها همچون صنایع خودرو، سیمان، برق و مواد غذایی و محصولات دیگر دخالت نکند.

                    افزایش کارایی بازار، یک راهکار مهم

                    برای در اختیار داشتن بازاری کارا بایستی شاخص قیمت اعلام شود؛ توقف و بازگشایی نمادهای معاملاتی طبق ضوابطی قانونمند و در بازه کوتاه یک تا دو روزه انجام شود و شفافیت اطلاعاتی نیز بایستی افزایش یابد. پس در کنار نقطه نظرات خود، راهکار نیز ارایه کنید.

                    به عمل کار برآید به سخنرانی نیست

                    نظر


                    • نظر


                      • نظر


                        • درود بر شما....لطفا تكنيكالي از شبندر كار كنيد.....با تشكر

                          نظر


                          • دوستان لطفا ایرادات تحلیل رو متذکر بشن
                            ممنون
                            قپیرا-هفتگی
                            قند پیرانشهر1.jpg
                            ویرایش توسط ناشی : https://www.traderha.com/member/16165-ناشی در ساعت 06-28-2014, 08:04 PM
                            هر که مقصود خود از غیر خدا می طلبد / چو گدایست که حاجت ز گدا می طلبد

                            نظر


                            • نوشته اصلی توسط hoars نمایش پست ها
                              [IMG][/IMG]
                              ساده نگاه كنيم به خبهمن با زبون بي زبوني ميگه منتظر باش اگه اوضاع احوال خوب بود كنج مثلث رو رو به بالا مي شكونم بعد بيا منو بخر اگه اصلاح ادامه دار شد كه ميشه بين 180 تا 190 بهترين قيمت براي خريد است ممنون
                              [IMG][/IMG]
                              ساده نگاه كردم تو رو ولي ...
                              به من ميگي دل خوش به من هم نباش مثلث رو به پايين شكوندم از لج تو خط روند صعودي خودم رو هم ميشكونم لجت در بياد فردا اگه زورم رسيد حمايت 180 رو هم خواهم شكست مي بيني كه يه كانال نزولي تشكيل دادم دارم ميرم كه برسم پايين كانال كه همپوشاني دارم با اكسپنشن 61 درصد و حمايت 166 باشد كه يه پول بك داشته باشم به خط روند اگه اوضاع احوال خوب بود تا ضلع بالايي كنال شايد برم اگه ...

                              نظر


                              • [IMG][/IMG]
                                احتمالا تا اكسپنشن 100 پايين بره

                                نظر

                                پردازش ...
                                X