اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

شاخصهای سرنوشت ساز

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • #76
    همانند رشد سهام های فناوری در آمریکا که خاطرات برخی از فعالین در آن زمان مثال زدنی است . در آن زمان افرادی از کنار خیابان ها و در مغازه ها یافت میشد که بر اثر رشد دو سه ساله سهام های فناوری به بیش از 40 هزار دلار درآمد بدست آورده بودند و در یکی از کنفرانس ها توی هتل که برپا کرده بودم دو خدمتکار در گوش خود پچ پچ میکردند که این طرف چقدر بیسواد هست ما خود همه تریدر و معامله گریم و تا به اکنون بیش از 40 هزار دلار را کسب کردیم و میتوانیم به راحتی کلاس های اینچنینی را برگزار کنیم و سخنرانی داشته باشیم. در سال 2000 با فاجعه صنعت فناوری و ورود به یک رکود ، اکثر افراد مایه خود را باختند ... در آن زمان باز به همان هتل برای سیمینار رفته بودم اثری از آن دو خدمتکار نبود و وقتی مسئله را جویا شدم، انگاری در دام این طوفان سهمگین اقتاده بودند و دارایی خود را باخته بودند.

    واقعه ورود به بازارها و انجام معامله به سادگی هست ، کافیه سرمایه خود را نزد یک خدمات دهننده به ودیعه بگذارید و مدارک شناسایی خود را ارسال و چندین اوراق را امضاء کنید ، از طریق ترمینال های برخط و کاربر پسند ، دستورات خرید و فروش را بفشارید . اما باز دلیلی بر موفقیت نیست و برعکس سخت ترین شغل از شغل های دنیا را انتخاب نمودید که باخت در آن برای تازه واردین 90% به بالا میباشد
    ویرایش توسط FundTrader : https://www.traderha.com/member/3510-fundtrader در ساعت 08-28-2015, 06:49 PM

    نظر


    • #77
      دوران کاهش قیمتها


      شنبه 9 آبان 1394 31 اکتبر 2015

      حدود یکصد سال است که با کنار گذاشته شدن طلا به عنوان پول رسمی ، جهان شاهد
      تورم یا افزایش قیمت پر شتابی شده . روند اصلی قیمت ها افزایش بوده که هر چند
      مدتی کاهش کم و ناپایداری داشته . همواره پول کاغذی از دلار و پوند گرفته تا
      سایر پولها به اعتبار قابلیت تعویض با طلا رواج داشت تا اینکه در سال 1970
      ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا با زیر پا گذاشتن یک طرفه قرارداد
      جهانی برتون وودز اعلام کرد که دیگر به دارندگان دلار طلا پرداخت نخواهد کرد .
      اعتراضات هم ثمری نداشت و آمریکا گفت از این به بعد اعتبار کشور و اقتصاد
      آمریکا پشتوانه دلار کاغذی خواهد بود . با حذف رسمی طلا دست همه بانکهای
      مرکزی باز گذاشته شد که تا میتوانند اسکناس و وام و اعتبار منتشر کنند .
      نتیجه شتاب گرفتن گرانی عمومی از ابتدای دهه هفتاد قرن بیستم بود . به دنبال
      آن از حدود 1980 رشد تورم جهانی کاهش یافت و تا حدود ابتدای قرن 21 سالانه
      حدود دو درصد شد .
      از حدود دو سه سال پیش تا کنون تورم سالانه جهانی به کمتر از دو درصد رسیده .
      از ابتدای صده 2000 بانکهای مرکزی به ویژه آمریکا عزم خود را بیشتر جزم
      کردند که به هر قیمتی شده نگذارند تورم به زیر دو درصد برود ولی رفت .

      به صفر رساندن نرخ بهره توسط ژاپن و سپس آمریکا و اروپا و انتشار غول آسای
      اسکناس و اعتبار هم نتوانست کاری از پیش ببرند ، با این وجود هنوز در به کار
      گرفتن این ابزار ها اسرار دارند و گویا به موفقیت آمیز بودنش هم اعتماد دارند .

      حدود یکصد سال افزایش قیمتها که البته در کشورهای کمتر پیشرفته مانند ایران
      بسیار پر شتاب تر بود مردم را به این باور رسانده که افزایش قیمت امری طبیعی
      و کاهش قیمتها رویدادی غیر طبیعی و ناپایدار است . این نتیجه گیری افکار
      عمومی حاصل صد سال تجربه است و نه بیش از آن . همواره حافظه نزدیک
      ذهنیت مردم را میسازد و آینده را ادامه سابق تصور میکنند . این داستان پر طول
      و تفصیل است ، مختصر اینکه به گواهی حدود بیست سال کاهش مداوم قیمتها در
      ژاپن و اخیرآ در آمریکا و اروپا و سایر کشورهای پیشرفته صنعتی پدیده طبیعی و
      ناگذیر کاهش قیمتها به تدریج جهانگیر میشود و کشور های موسوم به جهان
      سوم مانند ایران هم در حال وارد شدن به این چرخه هستند . کاهش متداوم قیمت
      جهانی مواد اولیه مانند نفت و گاز ، مس و آهن ، فلزات قیمتی ، مسکن ،
      فرآورده های کشاورزی ، خودرو و سایر کالاهای مصرفی و سرمایه ای زبان
      گویای آغاز دوران طولانی کاهش قیمتها هستند . تنها موردی که تابحال جان
      سالم به در برده قیمت سهام های عمده جهانیست .
      اگر دولتها و بانکهای مرکزی دریا دریا پول چاپ کنند و یا وام بدهند نمیتوانند
      جلو کاهش قیمتها را بگیرند . چرا نمیتوانند ؟ چون بر اساس قانون همیشگی و
      هستی بخش و عالم گیر چرخه های فراز و نشیب ، قیمتها هم دوران تورمی
      inflation و ضد تورمی deflation کوتاه مدت و بلند مدت را متناوبآ
      از سر میگذرانند . در دنیای واقعی هیچ چیز همیشه به یکسو نمیرود ، رفت و
      برگشت دارد ، تکرار دارد . به فرموده حافظ

      هر به ایامی چراغی برفروخت
      چون تمام افروخت بادش در دمید
      ویرایش توسط rashid : https://www.traderha.com/member/7373-rashid در ساعت 11-01-2015, 10:38 AM

      نظر


      • #78
        Всегда свежие новости на сайте СВБ клуб

        Read and be aware of the news in the online magazine svbclub.biz

        نظر


        • #79

          29 آذر 1394

          بیشتر قیمت های جهانی مواد اولیه و کالاها از حدود پنج شش سال قبل
          در حال کاهش است . برای نمونه نفت 147 دلاری شده 36 دلار ، طلا
          1920 دلاری شده 1060، قیمت جهانی کالاهای مصرفی cpi رفته زیرصفر .
          با این وجود قیمت شاخصهای عمده سهام جهان در این شش سال به شدت
          و یک نفس افزایش یافته .بسیاری از تکنسین های نامدار در حیرتند که
          چه شده . چرخه یا سیکل 4 ساله جواب نداده ، افزایش میان مدت سهام
          شش ساله شده ، از 2009 تا آخر 2015 . با عقل و منطق متعارف
          جور نمیآید که همه قیمت ها در حال کاهش حتا تند و تیز باشند ولی سهام
          یک دنده بالا رود . ولی واقعیت همینست که میبینیم ، قیمت با عقل ما
          تنظیم نمیشود ، بهتر است اندیشه ما به روز شود که اینهم کار ساده ای نیست .
          بازارهای مرتبط هم ، ریتم و یا نفس خاص خودشان را دارند ، به عبارتی
          از هم کپی نمیکنند .
          ویرایش توسط rashid : https://www.traderha.com/member/7373-rashid در ساعت 12-20-2015, 09:49 PM

          نظر


          • #80
            فراز و فرود قیمت نفت

            چهار شنبه 21 بهمن 1394

            سال ۲۰۰۸ قیمت جهانی نفت به بشکه ای ۱۴۷ دلار رسید ، بسیاری گفتند کمه ،
            منابع نفت دارد تمام میشود باید برود بالای دویست دلار . تنها به مدت شش ماه
            نفت ۱۴۷ دلاری تا ۳۵ دلار افت کرد . سپس کم کمک و به مدت شش سال تا
            115 دلار بالا رفت . و دوباره از اوایل سال 2014 تا بحال به 29 دلار برگشته .
            برای این فراز و فرودها هم هزار و یک دلیل آوردند که به ندرت حرفی معنی دار در آنها
            پیدا میشد . رسانه ها چپ و راست تیتر میزنند که نفت پائین آمد چون رشد اقتصادی
            چین از 10 مثلا به 7 رسید یا تحریم ایران برداشته شد و از اینگونه توجیه ها .

            در اساس و برای اینکه بدانیم قیمت نفت یا هرچیزی مناسب و پایدارست ، یا به چه
            میزانی حبابی و ناپایدار و یا اینکه زیر قیمت واقعیست اول از همه باید دانست هزینه
            تولید فلان کالا یا ماده معدنی بطور میانگین و در سطح جهانی چقدر است .
            بعد از این بررسی بنیادی ( fundamental ) میماند شدت احساس و جوی که در کوتاه و
            میان مدت بر بازار غلبه دارد که میتواند قیمت را بسیار فراتر یا فرو تر از نرخ تعادلی ببرد .
            آنگونه که از گزارشات سازمانهای نفتی برمی آید میانگین هزینه تولید جهانی نفت در
            حال حاضر چیزی حدود 20 دلار است و کمترین هزینه را عربستان دارد با 6 دلار و
            ایران 9 دلار .
            حالا حساب کنید نفت 147 دلاری سال 2011 چند درصد سود داشت که آقایان هوگو چاوز
            و احمدی نژاد که بعد از جلسه اوپک در گفتگو با خبرنگاران اظهار داشتند این قیمت ها
            کم است و بالای 200 دلار میرود چه حسابی کرده بودند ؟ و شاید هم حرف تحلیل گرانی
            که نظر به نفت 300 دلاری داشتند را باور کرده بودند .
            بله قیمت میتواند ده برابر هزینه تولید یا بیشتر شود ولی دوام نمیآورد چون جذبه
            چنین سود هنگفتی به سرعت سرمایه ها را به این سمت میکشاند ، تولید اشباع
            میشود و بعد همین میشود که می بینیم .

            قیمت وسوسه انگیز بالای 100 مشوق نیرومندی بود که به هر قیمت شده و از هر کجا
            نفت استخراج شود . به سرعت فن آوری استخراج از سنگهای رسوبی آغشته به نفت
            معروف به نفت شیل ( shale oil ) از اعماق زمین تکمیل شد . آمریکا که تا سال 2000
            بزرگترین وارد کننده نفت بود در سال 2014 شد بزرگترین تولید کننده نفت و از عربستان و
            روسیه هم پیش افتاد . تولید روزانه آمریکا در سال 2014 بیش از ده میلیون بشکه شد .

            قیمت بالای 100 به همه تولید کنندگان قدیم و جدید انگیزه داد که تا میتوانند تولید را بیشتر
            و از این نعمت باد آورده سهم زیادتری به چنگ آورند . نتیجه این شد که عرضه از تقاضا
            جلو افتاد آنهم چه جلو افتادنی . وقتی چنین واقعیتی در صنعت نفت روی داد گوش و هوش
            بازار نفت دیگر اعتنائی به تیتر پر آب و تاب خبرهای روزانه مانند جنگ داخلی عراق و لیبی و
            یا شدت یافتن اختلاف ایران و عربستان و امثال اینها نداشت و راه خودش را رفت .
            با وجود اینکه از سال 2014 تولید نف شیل بسیار کاهش یافته طبق گزارش سازمان
            جهانی انرژی در ماه فوریه 2016 عرضه روزانه جهانی نفت 96.5 میلیون بشکه است که
            هنوز روزانه دو میلیون بشکه مازاد بر تقاضا میباشد . انبارها دیگر جا برای ذخیره ندارند
            که به ناچار سازمان یاد شده توصیه کرده در مخزن کشتی ها انبار کنند .

            با این وصف هنوز تعدادی از شرکتهای تولید کننده نفت پرهزینه شیل آمریکا ورشکسته
            میشوند ، دکل ها کاهش میابند ، طرح های آتی و در دست اقدام بیشتری کنار گذاشته
            میشوند تا عرضه کمتر و ذخائر انبار ها کاهش پیدا کنند یا دست کم افزایش نیابند .
            قیمت هر بشکه حدود 20 دلار و حتا کمتر در شرایط اقتصادی کنونی و با تکنولوژی موجود
            میتواند مازاد تولید بر مصرف را حذف و شرایط را برای افزایش مجدد قیمت نفت فراهم کند .

            خلاصه اینکه ترکیبی از دو عامل بنیادی هزینه تولید نفت و رکود یا رونق اقتصاد جهانی و
            یک عامل روانی که همان جو افکار عمومی باشد روند منتهی به کف و سقف قیمت نفت
            را تعیین میکنند .

            ویرایش توسط ناظرسایت : https://www.traderha.com/member/5564-ناظرسایت در ساعت 02-13-2016, 09:45 PM دلیل: قرار دادن لینک متفرقه

            نظر


            • #81
              سلام و صد درود بر برادر عزیزم

              هر زمان شاهد پست های شما هستم آن را بدون معطلی میخوانم حتی اگر پشت فرمان باشم ، الویت خواندن پست های طلایی شماست . مثل ستاره سهیل کمیاب هستید و وقتی می آیید ، درخشش زیبای را از خود ساطع می نمایید .

              برادر و دوست عزیزم اگر افتخار دهید دوستان را از حضور بیشترتان بهره مند سازید .

              آن دستان زیبایتان را میبوسم و از صمیم قلب برایتان آرزوی سعادت و سلامتی از درگاه خداوند خواستار هستم. کوچیک شما -خلیل

              نظر


              • #82

                آقا خلیل منو شرمنده کردی ، بزرگواری از خودته ، شیفته صحبت های گرم و نرمت با
                اهالی انجمن هستم . حقیقت همینه وگرنه ما کجا و مجیز گوئی کجا !
                خوب یا بد اخلاق من اینه که ابتدا تا بتونم یک مطلبی را خوب بفهمم ، بیشتر جوانبش را
                بسنجم ، پالایش و سبک سنگینش کنم و بعد به هم میهنان عزیزم عرضه کنم و این
                یکی از سبب های به خدمت رسیدن دیر به دیر است .
                انگیزه من از این پست ها اینه که به شایستگی و هوش ایرانیان باور دارم . این باور
                از هوا نیومده از هزار و یک سند گذشته و حال ملت ایران مایه گرفته . ایرانی میتونه
                تو هر دانش و هنری سرآمد روزگار بشه منتها یک سری نابسامانیهائی که بیشتر
                جنبه روانی و رفتاری و مدیریتی داره کار ما را کند کرده .
                امید واقعی دارم که این مشکلات هم دیر یا زود بر طرف میشه و دنیا دوباره شاهد
                هنر فراموش شده ایرانیان خواهد شد .
                باز هم صفای وجود آقا خلیل و همه دوستان انجمنی ، تا دیدار بعدی خدا نگه دار !

                ویرایش توسط rashid : https://www.traderha.com/member/7373-rashid در ساعت 02-14-2016, 08:54 PM

                نظر


                • #83
                  یکشنبه 6 مارس 2016

                  عصر 5 شنبه 2016/3/10 حرکتی همزمان و خلاف یکدیگر در بازار بازار تبادلات ارزی و
                  شاخص های سهام روی داد که هرچند پدیده تازه ای نیست اما برای اهل آموزش
                  بسی عبرت انگیز است .
                  دو اقدام مشابه و دو واکنش اولیه : یکی در تاریخ 29 ژانویه 2016 از طرف بانک
                  مرکزی ژاپن و دومی تصمیم های 5 شنبه بانک مرکزی اروپا .
                  البته اگر آپلود کردن تصویر را بلد بودم خیلی بهتر بود ، پس میتوانید
                  به نمودار ها مراجعه کنید و ببینند چه گذشت .

                  در 2016/1/29 بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را برد زیر صفر و بیانیه ای پر طمطراق
                  دادند و تآکید کردند نرخ تورم سالانه باید بیاید تا 2 درصد . بلافاصله و به مدت حدود
                  دو ساعت ین ژاپن در برابر دلار آمریکا همچون بهمنی از حدود 118/40 تا 121/60
                  سقوط کرد و از آن به بعد به مدت 11 روز یک نفس تقویت شد تا رسید به 110/97 .
                  همزمان شاخص عمده شهام ژاپن نیکی N225 از 16750 به سرعت برق تا 17900
                  صعود کرد و از فردایش شروع کرد به سقوط و باز به مدت 11 روز پشت سر هم تا
                  رسید به 15778 .
                  مشابه همان حرکت بانک مرکزی ژاپن ، عصر 5 شنبه 10 مارس 2016 بانک مرکزی اروپا
                  اقدامات کوبنده ای در پیش گرفت که به خیال خودشان جلو رکود و سقوط قیمتها ( deflation )
                  را هر طور شده بگیرند . برخ بهره صفر ، خرید ماهانه 80 میلیارد اوراق قرضه به جای 60
                  میلیارد و چه و چه .
                  یورو در برابر دلار آمریکا در مدت یک ساعت سقوطی کرد که به گفته رسانه ها خیلی از
                  استپ ها را برید و در 1.0821 متوقف و از آن به بعد طی 5 ساعت نه تنها همه زیان را
                  جبران کرد بلکه بسی فراتر هم رفت تا در 1.1217 توقف کرد .
                  شاخص داکس آمان و سایر شاخص ها هم در همان مدت کم و بیش برعکس برابری
                  یورو دلار حرکت کردند .
                  تصمیم بانکهای مرکزی ژاپن و اروپا و واکنش کوتاه مدت و پیامد بعدیش طول و تفسیر
                  تکنیکی و بنیادی فراوان دارد . حکایت های فراوانی هم در رابطه با نرخ بهره صفر و
                  زیر صفر کرده شد مانند جنگ اروپا و ژاپن با آمریکا بر سر کم ارزش کردن پولشان
                  و کمک به تقویت اقتصاد و غیره .
                  اما سوای هر تحلیل و تصوری ، این رفتار قیمت ها برای همه بانکهای مرکزی یک
                  پیامی هم دارد و آن اینست که بازار ها به حکم این و آن رفتار نمیکنند هر چند که
                  ابرقدرت پولی دنیا هم باشند .

                  ویرایش توسط rashid : https://www.traderha.com/member/7373-rashid در ساعت 03-13-2016, 11:05 PM

                  نظر


                  • #84

                    در رابطه با نوشته قبلی 50 روز پیش ، این نمودارها و تفسیر مختصر را که امروز منتشر شده
                    میتوانید ملاحظه کنید .تضاد رفتار قیمت با پندارهای بانک مرکزی اروپا به خوبی در این نمودارها
                    و تفسیر مختصرش قابل مشاهده است .

                    http://safehaven.com/article/41285/e...-fades-already
                    ویرایش توسط rashid : https://www.traderha.com/member/7373-rashid در ساعت 04-30-2016, 11:12 PM

                    نظر


                    • #85



                      دوشنبه 10 آبان 1395 29 اکتبر 2016

                      اگر لحظه ای هم شده از رسانه های بالا دست چشم بپوشیم و
                      به حال وهوای بیشتر مردم نگاه کنیم میبینیم اوضاع آمریکا طور
                      دیگریه .
                      اینکه ترامپ به خود اجازه میدهد که حرف های به کل
                      نشنیده در تاریخ انتخابات بزند ، خبر از جامعه ای میدهد که
                      بد جوری به تنگ آمده . از بی پروائی دونالد ترامپ به آداب
                      رسمی و خط قرمز های انتخابات آمریکا میشود فهمید که اکثر
                      مردم متوسط به پائین آمریکا دیگر تاب و تحمل وضع موجود
                      را ندارند . از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و غیره بهتر
                      از رسانه های بزرگ مانند سی ان ان و بقیه میتوان به اندازه و
                      احساسات مردم نسبت به این دو کاندید پی برد . رسانه های
                      بزرگ که یک جورائی به بزرگان سیاست و ثروت وصلند
                      میگویند خانم کلینتون را طبق نظر سنجی جلوتر میدانند .
                      ولی اگر به رسانه های اجتماعی نگاه کنیم میبینیم طرفداران
                      ترامپ و لایک هایش چند برابر کلینتون است .
                      میزان جمع آوری پول برای کارزار انتخاباتی کلینتون هم
                      برتری بی چون و چرا دارد .
                      در اینجا هم اگر به ریز کمکها نظری بیندازیم مشاهده میشود
                      که کمک های زیر دویست دلار ترامپ خیلی بیشتر از کلینتون
                      است که پایگاه مردمی بهتر ترامپ را نشان میدهد .

                      آقای ترامپ در ظاهر نماینده حزب جمهوری خواه است و
                      حال آنکه اغلب رهبران این حزب یا او را قبول ندارند و یا
                      با بی میلی و از سر ناچاری به او رضایت داده اند . البته حزب
                      دموکرات هم دچار تفرقه است . به عبارتی سیستم دو حزبی
                      دیگر کارکرد همیشگیش را از دست داده . ترامپ خودش را
                      متعهد به حزب خود نمیداند علاوه بر اینکه به هیچ قانون و
                      عرفی هم پایبند نیست . بله ترامپ نرمال نیست زیرا جامعه
                      آمریکا از حال نرمال خارج شده .
                      روی هم رفته دونالد ترامپ سخنگوی ناراضیان نظم اقتصادی
                      سیاسی آمریکاست و هیلاری کلینتون حامی آن . ترامپ بیشتر
                      ملی گرائی و بیگانه هراسی را نمایندگی میکند و هیلاری همان
                      سیاست جهانی شدن و چند ملیتی شدن کشور ها .
                      ناراضیان قصد انهدام یا دست کم اصلاح جدی سیستم موجود
                      را دارند و ترامپ هم برای این کار ساخته شده .
                      هر یک از کاندید ها مدعی هستند که اگر رئیس جمهور شوند
                      وضعیت آمریکا بهترخواهد شد ولی مجموعه شرایط زندگی و
                      تنش های رو به فزونی جامعه آمریکا نشانه های خوبی از
                      آینده بروز نمیدهد .

                      به تصور من ترامپ پیروز این انتخابات خواهد بود ولی
                      نتیجه انتخابات مهم نیست . آنچه اهمیت دارد مبارزه جدی
                      و گسترده ایست که مدتهاست شروع شده و سر باز ایستان
                      یا آشتی ندارد .
                      این کشمکش انگیزه های بنیادی و سرنوشت ساز برای هر
                      دو طرف دارد .اگر بخواهم انگیزه های این انتخابات بی سابقه
                      را بنویسم داستان به درازا میکشد مگر به اختصار .

                      مبارزات انتخاباتی آمریکا دو جنبه اساسی دارد :
                      اول ویژگی های خود آمریکا : آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی تا به امروز در عمل
                      اداره کننده دنیاست و در همه جا دخالت دارد و در صورت لزوم تلاش میکند اراده خود
                      را با زور به کرسی بنشاند . واین نقش خود به خودی و مفت به دست نیامده ،
                      پشتوانه علمی و نوآوری های بی همتا ، قدرت اقتصادی و صنعتی برتر ، بزرگی
                      سرزمین و جمعیت ، توان نظامی کم رقیب ، طبع بلند دانش پروری و نوگرائی و
                      تنوع پذیری ، بزرگ پروری ، نه گدا پروری مثل انگلیس ، و بسیاری ویژگی های
                      دیگر زمینه ساز اقتدار جهانی آمریکا شده . همین امتیازات آمریکا بود که مردم دنیا
                      را مشتاق مهاجرت به آن سرزمین نمود . همین اعتبار بود که موجب شد مردمان و
                      دولتهای جهان به میل خود و با خرید اوراق قرضه خزانه داری آمریکا تا بخواهد به آن
                      دولت وام دهند . بیش از سی سال است که روز به روز براین وام های سر به فلک
                      کشیده افزوده میشود . همین پولهای قرضی بود و هنوز هم هست که به دولت آمریکا
                      اجازه داد برای همه کشور ها خط و نشان بکشد ، در سرتاسر دنیا پایگاه نظامی بسازد ،
                      به راحتی جنگ راه بیاندازد ، شرکتهای بزرگ نورچشمی را از ورشکستگی نجات دهد و
                      همه جوره ولخرجی کند .
                      ولی از آنجا که همه چیز اول و آخری دارد ، وام دهنگان هم دارند نگران میشوند که آیا
                      دولت آمریکا اصل و فرع پولشان را پس خواهد داد یا نه ؟ از کجا بیارند پس دهند ؟
                      اگردولت آمریکا درآمد مالیاتی کافی و خرج و دخل حساب شده ای داشت که اینهمه وام
                      نمی گرفت . تازه این بدهی ها ، در زمانی شدت یافته که آمریکا رشد اقتصادی داشته و نه
                      رکود. معمولآ در دوران رشد ، دولت درآمد مالیاتیش بیشتر میشود و احتیاجی به وام ندارد .
                      ولی قدرت و پول زیاد اغلب جاه طلبی و بلند پروازی با خودش میاورد . آمریکا به حساب
                      ابر قدرتی بودن بی مهابا خرج کرد ، خودش را گم کرد ، احتیاط بی احتیاط ، مغرور شد و
                      خیال کرد دنیا همیشه به کامش خواهد بود .

                      جنبه دیگرانتخابات آمریکا پیروی از گرایش جهانی رو به رشد مخالفت با دولتهائیست که
                      چندین دهه است بر جهان فرمانروائی میکنند . نمونه اش رآی انگلیسیها به خروج از
                      اتحادیه اروپا و به زیر کشیدن دیوید کامرون ، رشد احزاب ملی گرا و ضد یکپارچگی
                      در کشورهای اروپا ، ضدیت با پول واحد یورو ، مخالفت روز افزون با مهاجر پذیری
                      و غیره .
                      روند نافرمانی از نظام تثبیت شده بعد از جنگ دوم جهانی ، بنای عقب نشینی ندارد و
                      به تدریج همه جا را فرا میگیرد . زمینه ساز این روحیه و رفتار جدید مردم همان متوقف
                      شدن رشد اقتصادی ، بیکاری روبه گسترش ، جنگ های مداخله جویانه پر هزینه و
                      خسارت بار ، مهاجرت های بی رویه ، ورود آزادانه تروریستها به اروپا و آمریکا و
                      بطور کلی شیوه زندگی بیمارگونه ای است که مردم را گرفتار کرده .

                      به هرحال این انتخابات با سابق فرق اساسی کرده چون حال و هوای مردم عوض شده .
                      اینکه ترامپ آشکارا اعلام نموده که اگر او پیروز نشود نتیجه را نخواهد پذیرفت .
                      اینکه اوباما بطور بیسابقه ای شب و روز با مصاحبه و سخنرانی مردم را از رآی
                      دادن به ترامپ میترساند ، اینکه رسانه های بزرگ و اربابان ثروت علیه ترامپ بسیج
                      شده اند ، اینکه ترامپ به زبان مردم و نه دیپلماتیک و چند منظوره ، و بی پروا به رسم و
                      رسوم گذشته ، رک و پوست کنده حرفش را میزند خود نشانه دگرگون شدن روحیه و
                      رفتار مردم است .
                      اینکه اینهمه گفتند و نوشتند و کلیپ پخش کردند که ترامپ خانم بازبوده و خیال کردند تیر
                      خلاص به او زدند ولی اثر نکرد باز نشانه اینست که فکر و حساسیت مردم عوض شده .
                      به هر حال نه تنها جامعه آمریکا بلکه اروپا و دنیا دارد از دوران آرامش پرفشار به
                      ورطه عصبانیت و شورش و جنگ های داخلی و خارجی همزمان با عمیق تر شدن رکود
                      اقتصادی و بیکاری می غلطد .
                      اقتصاد و زندگی ناسازگار با طبیعت به انسان هم روی خوشی نشان نمیدهد و نتیجه اش
                      همین آشفته حالی مردمان و دولتهایشان است . تندی انتخاب رئیس جمهورآمریکا هم
                      تآییدیست برآغاز دگرگونی در جهان ما .

                      ویرایش توسط rashid : https://www.traderha.com/member/7373-rashid در ساعت 11-09-2016, 08:08 PM

                      نظر

                      پردازش ...
                      X