شاخصهای سرنوشت ساز

[rashid]

یکشنبه 29 بهمن 1391 3 فوریه 2013

داو جونز صنعتی 13977
داو جونز حمل و نقل 5946
VIX 12.46
شاخص دلار 80.47
طلا جهانی 1609
نقره 29.78
نفت برنت 117.90

هفته گذشته قیمت شاخص های عمده سهام تغییر چندانی نکرد .
نه توان بالاتر رفتن داشت نه راضی به برگشت .
شاخص ترس و امید VIX با وجود آنکه به لحاظ تاریخی نزدیک به پائین
ترین عدد که بیانگر اوج خوشبینی است قرار دارد در دو سه هفته اخیر
با S&P500 وا گرائی پیدا کرده که دست کم نشانه تردید سهام داران به
پایداری قیمتهای کنونی است .
VIX که بر اساس معاملات اختیاری options شاخص اس اند پی 500 محاسبه میشود
از حدود سه هفته پیش چنین وضعیتی دارد :




افزایش ها ی چند ماه اخیر شاخص های عمده سهام آمریکا که نوعی ending diagonal در
سیستم الیوت هست ممکن است در هفته آینده هم کمی بهتر شود ولی دست کم در
کوتاه مدت سرانجام خوشی ندارد .

در نوشته بعدی در مورد الگوی نو ظهور بازارهای مالی جهان از 2000 تا کنون مینویسم .

[rashid]

یکشنبه 6 اسفند 1391 24 فوریه 2013

داو جونز صنعتی 13998
داو جونز حمل و نقل 5944
vix 14.17
شاخص دلار 81.47
طلا جهانی 1580
نقره 28.70
نفت برنت 114.25

و مقایسه با قیمت ها هنگام ثبت
اولین نوشته در 17 ژانویه 2013


شاخص داو جونز : 13620
شاخص حمل و نقل 5670
VIX 13.70
قیمت جهانی طلا 1690
نقره جهانی : 31.80
69.70 شاخص دلار
نفت برنت 111

دیدگاه بلند مدت من هم همآنجا آمده .

در هفته گذشته ترسی که خود را به مدت یک ماه درشاخص VIX نشان میداد آشکار شد و با حرکتی تند به اوج 16.21 رسید و قیمت داوجونز صنعتی هم آنچه مدت سه هفته بدست آورده بود طی دو روز از دست داد و دو روز آخر هفته بخشی از آنرا ترمیم کرد و بقیه شاخص ها هم به همین ترتیب . با سقوط شاخص های عمده سهام قیمت طلا و نقره و پولهای عمده مانند یورو و پوند سوای ین ژاپن ، که قبلآ به پیشواز رفته بودند باز هم نسبت به دلار سقوط بیشتری کردند .قیمت نفت برنت هم سرانجام به کاهش رضایت داد .
هر که میخواهد این نوشته را دنبال کند بهتر است از اول بخواند . طبعآ پرسش و ابهام هائی در مورد این تحلیل و پیشبینیش وجود دارد . هنوز فرصت نکردم در باره الگوی بازارهای مالی از حدود سال 2000 به بعد را بنویسم که میتواند دست کم شیوه پیش بینی نویسنده این تحلیل را مشخص تر و ابهام را کمتر کند .

به هر حال هفته پیش شاخصهای عمده سهام در جهان پایان هفته را منفی بستند و انواع فلزات و نفت و اغلب پولهای عمده دنیا هم کمابیش با کاهش سهام ها همراهی کردند و تنها پیروز میدان دلار آمریکا بود . تصور من اینست که طی هفته آینده شاخص داوجونز و حمل و نقل و بیشتر شاخص های سهام جهان بدون عبور از اوج هفته قبل مجددآ به پائین تر از کف هفته پیش سقوط میکنند و پولها و کمادیتی ها هم کم یا بیش و دیر یا زود کاهش بیشتری در پیش دارند .
البته پر واضح است که هر بازاری شخصیت و ظرفیت خاص خودش را دارد و بطور مکانیکی و در هر زمان از بازارهای دیگر تبعیت نمیکند . به عبارت دیگر هر بازاری ساز خودش را هم میزند . به همین جهت گاه همگرائی را مشاهده میگنیم و گاه واگرائی .
و اینکه آیا شاخص داوجونز و بقیه به اوجی رسیده اند که برگشت طولانی و پرشتابی در پی داشته باشند هنوز معلوم نیست زیرا کاهش دو روز 20 و 21 فوریه 2013 شاخص های سهام رادر حال حاضر هم میتوان هم a و هم 1 در سیستم الیوت نام گذاری کرد .

نمودار هفته پیش مقایسه داوجونز صنعتی وداوجونز ترانسپورت :

[rashid]

این مطلب را در جائی نوشتم گفتم بد نیست اینجا هم کپی کنم :


سه شنبه 8 اسفند 1391 26 فوریه 2013

انتخابات ایتالیا و بورسهای جهان گویا تصور عمومی اینستکه بزرگان بورس جهان از
مردم عادی خیلی بیشترمیدانند و میفهمند و حال آنکه در عمل اینگونه نیست . دیروز
از صبح تا غروبتمام بورسهای جهان افزایش قابل توجهی داشتند که میانگینش دو
درصد بود . مفسران رسانه ها هم گفتند که بازارهای جهانی نظر مثبت به پیروزی ائتلاف
چپ میانه که مایل به همکاری با اتحادیه اروپا است دارد و نظر سنجی ها هم
این پیروزی را تآیید میکند . سرمایه گذاران در عمل روی این پیشبینی خود میلیاردها دلار
پول گذاشتند . در پایان همه آنچه را بورسها در نیمه اول روز بدست آوردند در نیمه
دوم از دست دادند بعلاوه مقداری ضرر . بورس ایتالیا ایتالیا ابتدا 3 درصد افزایش یافت و
آخر شب حدود 5 در صد کاهش .خلاصه اینکه بورسهای سهام دنیا کاغذ نظر سنجی را
دیدند ولی واقعیت اجتماعی ایتالیا را ندیدند . خیل بیکاران و اخراجی ها ، انبوه بدهکاری
خارجیو داخلی ، تظاهرات هر روزه و غیره بسیار گویاتر بودند تا حرفها و حدیث ها و
این نتیجه ظاهرآ غیر منتظره رو نمای آن واقعیات بود .
با وجود تلاشهای آشکار و پنهان اتحادیه اروپا علیه برلوسکونی و بپه گریلو
رهبر جنبش 5 ستاره و حمایت از فرد مورد نظرش ماریو مونتی به امید ادامه
سیاستریاضتی ، چه میشود کرد که توده مردم حرف آخر را میزنند .

[rashid]

برای اینکه پیگیری و مفهوم مطالبی که در این تحلیل میآید راحت تر باشد ، نوشته تصحیح
شده( رابطه خبر و نوسان ) را که در یکی ار تالارهای این انجمن ثبت شده در اینجا هم
آورده میشود :


نگاهی به رسانه ها نشان میدهد که نوسان قیمت ها را مرتبآ به انتشار این یا آن خبر

نسبت میدهند .در اصل مردم نیاز دارند دلیل یا دست کم توجیه هر کاهش یا افزایش
قیمت و یا هررویدادیرا بدانند و بدون آن سیستمروانی و عصبی انسان آرام نمیگیرد .

رسانه ها و بسیاری از تحلیل گران هم که دنبال جذب مشتری بیشتر هستند همین نیاز
را همانطور که مردم دوست دارند برآورده میکنند . مهم نیست چه مینویسند و میگویند ،

مهم اینست که برای نوسان های روزانه دلیلی بیاورند یا بتراشند . یک روز مینویسند

طلای جهانی افزایش یافت چون مردم بیشتر نگران بحران اروپا شدند ، روزی هم

که طلا پائین میاید باز همین توجیه را تکرار میکنند . دلار در ایران رفت بالا چون دیشب
فلانی مصاحبه کرد و حرفهای تندی زد . آمد پائین چون بانک مرکزی اطلاعیه داد و گفت
چنین و چنان میکنم . روزی که فرضآ قیمت سهام یا طلای جهانی بالا یا پائین رود و
برنانکه هم حرفی زده باشد به اونسبت میدهند و اگر هم خبر خاصی دم دست نباشد
میگویند نوسان تکنیکی بود .

هر گاه همزمانی اخبار و نوسان های گاه تند و گاه ملایم قیمتها و دلیل رسانه ها و مردم و
مفسران دنبال شود آشفته بازاری را میبینیم که یک روز با ذهنیت ما میخواند و یک روز
سرگیجه می آورد . چنین مینماید که باور اغلب مردم و بسیاری از تحلیل گران قیمت
اینستکه خبر مثبت یا منفی باعث افزایش یا کاهش قیمت میشود .

به واقع خبر قیمت را بالا پائین نمیبرد بلکه این خود قیمت است که به درجه ای ازاشباع
رسیده و یا به عبارتی پتانسیل نوسان دارد و دنبال بهانه است . به همین خاطرمیشود هر
روزدید که خبری واقعآ مثبت است ولی قیمت گاهی پائین میرو و گاهی بالا و برعکسش
درمورد خبرهای منفی همدیده میشود . گاهی هم بازار به خبر اعتنا نمیکند چون قیمت
هنوز برای حرکت مهمی آماده نشده . گویا تلاش بسیاری میشود که با سنجیدن و سبک
سنگین کردن خبرهای مثبت و منفیبرآیندی بدست آید و با آن قیمت آینده پیش بینی شود .
مهم دانستن خبر به اندازه ای استکه گاه جریان معاملات در بورس ها تقریبآ متوقف
میشود و همه دست به سینه چشم ها را میدوزند به تابلو اعلام خبر ، و حال آنکه خبر واقعی
در خود قیمت و نمودار است . البته اگر نموداری واقعی وجود داشته باشد نه مانند نمودار
های طلا و دلار درایران که مانند شیر بی یال و دمی هستند . به واقع خود قیمت و موقعیت
نمودار ، بامشخصات استاندارد ، تکلیف خوب و بد بودن و یا میزان تآثیر گذاری و تفسیر برداری
خبر را در خود نهفته دارد . به همین سبب در قیمت نزدیک به اوج واقعی ، خبر خوب هم
بد تعبیر میشود و بازار برگشت میکند . و در قیمتهای نزدیک به کف واقعی نیز به خبر منفی
اهمیت داده نمیشود و قیمت افزایش میابد .

[rashid]

یکشنبه 13 اسفند 1391 3 مارس 2013

تازگی ها یک کلمه جدید تو آمریکا باب شده : sequestration .
همه آمریکا و به ویژه تمام بازارهای بورس جهان چهار چشمی در
انتظار سرنوشت این قضیه هستند . و این هم چیزی نیست جز
همان Fiscal cliff . نمودار زیر نشان میدهد که کار به جاهای باریکی
کشیده که اگر به زبان خوش حل نشود به زور درمان میشود .
میتواند این بدهی ها باز هم بالاتر رود ولی نه چندان . و هر چه
بالاتررود عاقبتی ویرانگر تر خواهد داشت .
درحال حاضر هر صحبتی یا شایعه ای در ادامه افزایش کسری بودجه
آمریکا دستآویزی میشودبرای بالا رفتن و برعکسش بهانه ای میشود
برای کاهش اغلب بورسهای جهان به ویژه شاخصهای سهام و طلا و
نفت و امثال آنها در کوتاه مدت .
72 سال است که سال به سال این بدهی ها پر شتاب تر میشود .
تازه این فقط بدهی دولت آمریکاست ، افراد و بانکها و شرکتها که
حسابشان جداست .

[rashid]

یک مثلی در زبان انگلیسی هست که میگوید the tail wagging the dog .
در حالت عادی سگ دمش را تکان میدهد the dog wagging the tail . پس وقتی دم سگ را به تکان و تنش وا میدارد معلوم میشود کار سگ به جاهای خطرناک کشیده .
قبرس تنها دو دهم درصد اقتصاد اتحادیه اروپا را دارد ولی دیروز که اعلام شد ده درصدی از پس انداز کنندگان و به نام مالیات گرفته میشود ناگهان بورسهای سهام همه دنیا فرو ریخت . البته تا آخر وقت بیشتر آن کاهش جبران شد و لی نشان داد که اقتصاد و سیستم پولی جهان حال ناجوری دارند . برخلاف آنچه تصور میشود اشکال اصلی در قبرس نیست در همان اتحادیه مصنوعی اروپا است.
کار سیستم بانکی جهان به جائی کشیده که آشکارا جیب پس انداز کنندگان بد بخت را میزنند . سپرده گذارانی که اغلب خرده پا هستند و به همین بهره ناچیز یورو رضایت داده بودند .
وقتی کسی پولی را در بانک میگذارد در واقع قراردادی با بانک میبندد و دو طرف موظف به اجرای آن تا زمان مقرر هستند . این سرقت اتحادیه اروپا و صندوق جهانی پول آشکار میکند که بازار آزاد و قانونمند و دموکراسی و جامعه مدنی و فلان و بیسار خیال خوشی بیش نیستند .

[rashid]

معامله گران عزیز
اگه بنا باشه همش در ترید و مخلفاتش غرق شویم ، یا ما را
میکشه یا زندگی را به ما زهر میکنه . خیال میکنیم هر چه بیشتر ترید
کنیم برنده تریم ، واقعیت برعکس اینست . ما بیش از هر صنفی نیاز داریم به
هر چیز هنری و تفریحی و ورزشی و غیره که به ما آرامش دهند ، قوت و انرژی
ما را بیشتر کنند ، تعادل روانی به ما دهند و حرص و طمع ما را تسکین بخشند .
همه زندگی که برد و باخت و مال دنیانیست . شادکامی و به روزی بالاتر از این حرفهاست .
من یکی که در این دو روز تعطیلی داخلی و خارجی ، به نوشته تازه ای و به زبان حافظ در
باره پهلوان نامدار و نازنین روح الله داداشی پرداختم و جان تازه ای گرفتم .

اگر مقررات انجمن اجازه دهد این پیوندش است :
پهلوانی

[AIO]

یک مثلی در زبان انگلیسی هست که میگوید the tail wagging the dog .
در حالت عادی سگ دمش را تکان میدهد the dog wagging the tail . پس وقتی دم سگ را به تکان و تنش وا میدارد معلوم میشود کار سگ به جاهای خطرناک کشیده .
قبرس تنها دو دهم درصد اقتصاد اتحادیه اروپا را دارد ولی دیروز که اعلام شد ده درصدی از پس انداز کنندگان و به نام مالیات گرفته میشود ناگهان بورسهای سهام همه دنیا فرو ریخت . البته تا آخر وقت بیشتر آن کاهش جبران شد و لی نشان داد که اقتصاد و سیستم پولی جهان حال ناجوری دارند . برخلاف آنچه تصور میشود اشکال اصلی در قبرس نیست در همان اتحادیه مصنوعی اروپا است.
کار سیستم بانکی جهان به جائی کشیده که آشکارا جیب پس انداز کنندگان بد بخت را میزنند . سپرده گذارانی که اغلب خرده پا هستند و به همین بهره ناچیز یورو رضایت داده بودند .
وقتی کسی پولی را در بانک میگذارد در واقع قراردادی با بانک میبندد و دو طرف موظف به اجرای آن تا زمان مقرر هستند . این سرقت اتحادیه اروپا و صندوق جهانی پول آشکار میکند که بازار آزاد و قانونمند و دموکراسی و جامعه مدنی و فلان و بیسار خیال خوشی بیش نیستند .

به طور کلی با شما همراهم، اما 2 نکته:

1- این پس اندازکنندگان خیلی هم "خرده پا" نیستند. دستکم 100 هزار یورو در حسابشان خوابیده است. به پول ما می شود حدود نیم میلیارد.

2- قبرس همیشه مامنی برای پولشویی و کثافت کاری های قاچاقچیان سلاج و ... بوده است. خصوصاً در 20 سال اخیر سیل روس های دزد و فاسد به این جزیره تقسیم شده روانه شده بود. من شخصاً از مالیات گیری بر پول امثال آبراموویچ دچار عذاب وجدان نمی شوم.

شاد باشید

[rashid]

هنوز فرصتی پیش نیامده که در باره الگوی بازارهای مالی جهان از ابتدای
قرن 21 دیدگاه خود را بنویسم .
حالا یک نوشته مختصر در باره چند و چون سقوط قیمت طلا در این یکی دو سال اخیر، و نه تحلیل و پیشبینی روند قیمت آن، مینویسم . نیت من هم اینست که ما ایرانیها بهتر به ذات بازارها پی ببریم و کمتر فریب تیترهای رسانه ای و تحلیهای دگم و قالبی و یا تبلیغی را بخوریم .
داستان قبل از رسیدن قیمت جهانی طلا به اوج به کنار ، در این دو سال که قیمت
از 1922 شروع به برگشت کرد ببینیم چه ها نگفتند و چه شد :

جان کلام عمده تحلیلگران جهانی این بود که چون بانکهای مرکزی مرتب نرخ بهره را پائین میاورند و پول بی پشتوانه چاپ میکنند پس تورم جهانی لجام گسیخته در پیش داریم و بنابراین قیمت جهانی طلا هم همچنان بالاتر و بالاتر خواهد رفت .عموم مردم هم مدتها این حرفها را باورداشتند مخصوصآ که میدیدند مدت ده سال بود که قیمت طلا مرتب بالامیرفت . اگر این خیال اعتبار داشت پس چگونه است که در این دو سال اخیر که عمده بانکهای مرکزی دنیا چاپ پول و به صفررساندن نرخ بهره و خرید اوراق قرضه دولتی را چندین و چند برابر سابق کردند قیمت طلا دیگر بالاتر نرفت که کاهش هم یافت . همه جا نیز ، تورم سرسام آور زیمبابوه و آلمان پیش از جنگ دوم جهانی را شاهد می آوردند . یا خود توجهی نداشتند و یا نمیخواستند مشتریان شان بفهمند که شرایط زیمبابوه و آلمان آنزمان با وضعیت عمومی دنیای کنونی زمین تا آسمان فرق دارد . در آن دو مورد تولید ضعیف همراه با چاپ پول بی شتوانه منجر به آن تورم کهکشانی شد . درد آنها کمبود تولید و فراوانی پول نقد بود ، درد امروز اشباع تولید و کمبود نقدینگی و تل انبار شدن کوهی از بدهکاری است . بیش از سی سال بدهی پشت بدهی حالا شروع کرده به سر باز کرن و علائم آشکار آنرا در اروپای امروز میتوان دید . این بدهی ها سرانجام باید یک جوری تصفیه شوند و مردم ناچارند کمتر خرج کنند و چیزهائی را هم که دارند بفروشند حتی اگر سهام و طلا باشد .مرتب گفتند و گفتند که طلا سقف ندارد چون بانکهای مرکزی گفتند چاپ پول آخر ندارد .
اگر دریائی پول چاپ کنند وقتی تولید اشباع باشد و تقاضای واقعی پول ناچیز ، هیچ تورمی حاصل نمیشود . بانکهای مرکزی به ویژه ژاپن و اروپا و آمریکا باز هم آب می ریزیند در لیوانی که پر شده . گویا سر جنگ با قیمتها دارند ، دو سال است که گاز پول چاپ کردن و وام دادن را بیشتر کردند ، نتیجه اینکه قیمتها در عمل کاهش هم داشته اند . حالا از کالاهای صنعتی و طلا و نقره شروع کرده که دیر یا زود سراغ چیزهای دیگر هم میرود . در فرصت بعدی راجع به یکی دیگر از دگم های بازار طلا مینویسم .

[hdtrader]

Re: شاخصهای سرنوشت ساز

هنوز فرصتی پیش نیامده که در باره الگوی بازارهای مالی جهان از ابتدای
قرن 21 دیدگاه خود را بنویسم .
حالا یک نوشته مختصر در باره چند و چون سقوط قیمت طلا در این یکی دو سال اخیر، و نه تحلیل و پیشبینی روند قیمت آن، مینویسم . نیت من هم اینست که ما ایرانیها بهتر به ذات بازارها پی ببریم و کمتر فریب تیترهای رسانه ای و تحلیهای دگم و قالبی و یا تبلیغی را بخوریم .
داستان قبل از رسیدن قیمت جهانی طلا به اوج به کنار ، در این دو سال که قیمت
از 1922 شروع به برگشت کرد ببینیم چه ها نگفتند و چه شد :

جان کلام عمده تحلیلگران جهانی این بود که چون بانکهای مرکزی مرتب نرخ بهره را پائین میاورند و پول بی پشتوانه چاپ میکنند پس تورم جهانی لجام گسیخته در پیش داریم و بنابراین قیمت جهانی طلا هم همچنان بالاتر و بالاتر خواهد رفت .عموم مردم هم مدتها این حرفها را باورداشتند مخصوصآ که میدیدند مدت ده سال بود که قیمت طلا مرتب بالامیرفت . اگر این خیال اعتبار داشت پس چگونه است که در این دو سال اخیر که عمده بانکهای مرکزی دنیا چاپ پول و به صفررساندن نرخ بهره و خرید اوراق قرضه دولتی را چندین و چند برابر سابق کردند قیمت طلا دیگر بالاتر نرفت که کاهش هم یافت . همه جا نیز ، تورم سرسام آور زیمبابوه و آلمان پیش از جنگ دوم جهانی را شاهد می آوردند . یا خود توجهی نداشتند و یا نمیخواستند مشتریان شان بفهمند که شرایط زیمبابوه و آلمان آنزمان با وضعیت عمومی دنیای کنونی زمین تا آسمان فرق دارد . در آن دو مورد تولید ضعیف همراه با چاپ پول بی شتوانه منجر به آن تورم کهکشانی شد . درد آنها کمبود تولید و فراوانی پول نقد بود ، درد امروز اشباع تولید و کمبود نقدینگی و تل انبار شدن کوهی از بدهکاری است . بیش از سی سال بدهی پشت بدهی حالا شروع کرده به سر باز کرن و علائم آشکار آنرا در اروپای امروز میتوان دید . این بدهی ها سرانجام باید یک جوری تصفیه شوند و مردم ناچارند کمتر خرج کنند و چیزهائی را هم که دارند بفروشند حتی اگر سهام و طلا باشد .مرتب گفتند و گفتند که طلا سقف ندارد چون بانکهای مرکزی گفتند چاپ پول آخر ندارد .
اگر دریائی پول چاپ کنند وقتی تولید اشباع باشد و تقاضای واقعی پول ناچیز ، هیچ تورمی حاصل نمیشود . بانکهای مرکزی به ویژه ژاپن و اروپا و آمریکا باز هم آب می ریزیند در لیوانی که پر شده . گویا سر جنگ با قیمتها دارند ، دو سال است که گاز پول چاپ کردن و وام دادن را بیشتر کردند ، نتیجه اینکه قیمتها در عمل کاهش هم داشته اند . حالا از کالاهای صنعتی و طلا و نقره شروع کرده که دیر یا زود سراغ چیزهای دیگر هم میرود . در فرصت بعدی راجع به یکی دیگر از دگم های بازار طلا مینویسم .

خوشحال میشیم ادامه بدید
حالا کاهش قیمت طلا تاثیر سازنده روی اقتصاد خاهد داشت
افزایش یورو به دلار با اوضاع اقتصادی خراب اروپا چگونه توجیه میشود

Meta.me.cc!! Trader.meta@ymail

[rashid]

حدود دو سالی است که داستان واقعی خرید طلای بانکهای مرکزی به زعم بسیاری شده دلیل یا سند تآیید افزایش قیمت جهانی طلا .درست است که بانکهای مرکزی آنقدر طلا خریدند که در پنجاه سال گذشته بی سابقه بود . تنها در دو ماه اول سال 2013 بانکهای مرکزی 3 میلیارد دلار طلا خریدند . مردم و بسیاری تحلیلگران همین را دیدند و گفتند پس بخرید و بخریم . گفتند که بانکهای مرکزی جائی نمیخوابند که آب به زیرشان رود . آنها اصل اطلاعات و فرمان بازار طلا را در دست دارند ، پس رو دست آنها نگاه کنیم و جلو رویم .
بهمین سادگی !؟ آخر مگه مردم از سایر تنظیمات و بده بستانهای حسابهای آنان خبر دارند ؟ مگر ما میدانیم که بانکهای مرکزی چه در صدی از دارائی خود را برای پوشش چه ریسکی و به چه چیزی اختصاص داده اند ؟ یک گوشه کار آنها در تیتر رسانه ها برق میزند و ما خیال میکنیم رمز قضیه را پیدا کرده ایم . توجیه تکنیکی هم براش پیدا میکنیم و میگیم 1522 پایان موج 4 بود و دیگه میرویم برای موج 5 یعنی دو هزار و سه هزار .
در همین راستا تازگیها هم که موضوع مصادره پول مردم در بانکهای قبرس ، تزریق مبالغ هنگفتی پول بی پشتوانه توسط ژاپن ، دامن زد بر مبلغین بی اعتباری پولهای کاغذی . بسیاری دیگر از این قبیل خبرهای به ظاهر فاندامنتالی هم گویا اتمام حجتی بود به جا مانده ها و پشت گرمی و اطمیان دو چندان به خریداران طلا .
درست در همین بحبوبه سرانجام طلا کف قبلی شماره 4 عدد 1522 را در هم شکست . و بعد اتهام ها شروع شد : فاندامنتال یا تکنیک طلا خوب کار نمیکند ، برخی بزرگان طلا توطئه کردند و الا آخر . و باز دلداری که : روند همان روند بلند مدت افزایشی است ، منتها از صدتا دویستتا پائین تر شروع میشود .
.

[AIO]

خب نظز شما چیست درباره طلا؟

چرا ریخت؟

[rashid]

خب نظز شما چیست درباره طلا؟

چرا ریخت؟

چون باید میریخت .
چون طلایکی از حبابی ترین بازارهای دنیا بود و هست .
چون به اشتباه یا دروغ گفتن طلا داره تورم جهانی را پوشش میده .
از همین سال 2000 تا حالا میانگین تورم سالانه جهانی حد اکثر دو درصد بوده .
باز میگفتند طلا ارزونه چون تورم را هنوز پوشش نداده .
بعضی تحلیل گران دیگه میگفتند با این تزریقات ترلیون دلاری بانکهای مرکزی
سوپر تورم در پیش داریم ، پس طلا هم سر به فلک میذاره .
یعنی بزرگترین سرمایه گذاری دنیا که اوراق قرضه باشه غافل شده از تورم پیش رو ؟
و حاضر میشوند پولشون را برای مثلآ ده سال گرو بگذارند و فقط سالی دو درصد یا کمتر بگیرند .
حساب کنید از کف 256 دلار انس طلا حدود 12 سال پیش تا 1920 و مقایسه کنید با میانگین تورم جهانی تا معلوم طلا چقدر حباب داشه و هنوز دارد .
طلا در بلند مدت تنها پول واقعی است . نمیتونه خیلی از میانگین تورم جهانی جلو یا عقب بیفته .
طلا با جمعیت جهان و رشد اقتصادی هم تناسب بلند مدت دارد .
مدتهاست که از شتاب رشد جمعیت کاسته شده و تازگیها در حال کاهش است .
نمیشود جمعیت و رشد اقتصادی جهان کاهش یابد و طلا و نقره خود سرانه بالا روند .
اینست مختصری از نگاه من .

[hdtrader]

Re: شاخصهای سرنوشت ساز

سالی دو درصد تورم هم غیر منطقی است
هر فردی که به دنیا میاید نیاز به پول ایجاد میشود
اگر شما در یک جزیره ۱۰۰ نفر جمعیت داشته باشید نیازتان به چاپ پول برابر وقتی نیست که جمعیت جزیره ۲۰۰ نفر شود
اگر سالی دو درصد جمعیت زیاد شود ممکنه ولی من فکر میکنم از ۱۲. سال قبل تا کنون جمعیت جهان بیش از سالی دو درصد افزایش یافته است

Meta.me.cc!! Trader.meta@ymail

[hdtrader]

Re: شاخصهای سرنوشت ساز

یک نکته دبگه
به نظر من انس رو یک کالا در نظر نگیرید فرض کنید یک نوع ارز است که در مقابل دلار قرار می گیرد
بنابراین چه عواملی میتواند ارزش پول کشور طلا را پایین بیاورد
اول عدم اعتماد به ارز کشور
تزریق پول بعبارتی تولید بیش از حد طلا

نهایتا من بیشتر میتونم تضمین کنم انس ۲۰۰۰ را میبینه تا اینکه بگم انس ۱۰۰۰ رو میبینه
چرا ؟؟؟؟


Meta.me.cc!! Trader.meta@ymail