ببر های گذشته ، شیر های بی کوپال امروز
خواندن این مطلب را به تمامی دوستان پیشنهاد میکنم
در دهه1960 و ترس از گسترس کمونیست در جهان و آسیا شرقی، امریکا و ژاپن با انتقال سرمایه و تکنولوژی های برتر به کشورهای جنوب شرق آسیا تهدید های بالقوه از طرف کمونیست را در این مناطق دور کردند و این جریان سرمایه و فناوری ها تا دهه 1997 ادامه داشت در بحبوحه مسائل جهانی این کشورها (ببرها) با بحران مسکن و تورم بالا دست و پنجه نرم کردند و کسری تراز تجاری زیاد و کاهش نرخ برابری ارز را لمس کردند در نتیجه برای حل این مشکل مجبور به دریافت وام های بلند مدت از صندوق بین المللی پول شدند تا طبق برنامه ریزی های این صندوق مسیر اصلاحات را به جلو ببرند و از وضعیت دچار شده به آن رهایی یابند.
حدودا بعد از 20 سال دو کشور از گروه بریک که رشد های اقتصادی خوبی را تجربه کرده بودند در سال 2010 با بحران اقتصادی روبرو شدند (کشورهای بریک شامل هند، چین، برزیل و روسیه است)
کشورهای برزیل و روسیه با تورم بالا و نرخ پایین رشد (نزدیک به 1 درصد) و کاهش ارزش پولی مواجه شدند و به احتمال زیاد سال 2015 برای آنها سال خوبی نخواهد بود
در این بین،، 5 کشور که با وضعیت شکننده روبرو بودند شامل هند ترکیه اندونزی افریقای جنوبی برزیل با ترکیبی از تورم بالا و کسری حساب جاری بزرگ روبرو بودند. به این معنا که صادرات را بسیار مهم و گرامی میپنداشتند. این موضوع به معنی دستکاری در نرخ برابری ارز و ایجاد زمینه هایی برای تغییرات نرخ برابری و جلوگیری از یک بازار مبادلات ارز شناور بود .
بانک های بزرگ این کشورها در ماه نوامبر دست به تداخل در بازار ارز زدند و این به معنی یک فعالیت از پیش شکست خورده بود!
این کشورها دارای مشکلات مشترکی بودند تورم بالا و کسری دوقلو
کسری دوقلو به کمبود بودجه ای عنوان میشود که بین ستون بدهی و حساب جاری شکاف عمیقی وجود دارد که به معنی متکی بودن به جریان سرمایه از خارج است .
هند و اندونزی
در این میان اندوزی و هند امن تر به نظر می آیند روپیه در مقابل دلار هنوز پا برجاست و کسری بودجه کمتر دارد اندونزی نیز 10 درصد از ارزش خود را از دست داده اما تورم تعدیل شده و رشد قوی تری دارد.
اما سایر کشور ها هنوز با مشکلات خود دسته پنجه نرم میکنند اما روزنه هایی امید بخش برای این کشورها وجود دارد .قیمت انرژی در جهان باعث کاهش کسری حساب نفت و گاز میشود .
ترکیه و افریقای جنوبی
ترکیه 90 درصد انرژی مورد نیازش را از طریق واردات تسهیل میکند و این کاهش بزرگ قیمت تعدیل خوبی برای آنها به شمار میرود همچنین اعتصاب ها در صنایع صادراتی مواد معدنی در افریقای جنوبی در حال فروکش کردن است و میتواند نوید رشد اقتصادی 2.5 درصدی را در سال آینده نشان دهد.
برزیل و روسیه
اما در مقابل برزیل و روسیه در وضعیت به مراتب بدتری هستند و این دو کشور که بعد از چین بزرگترین کشورهای نوظهور هستند هر دو دچار مشکلات عدیده ای شده اند ارز انها در حاشیه قرار گرفته است و سقوط های پی در پی را لمس میکند و کسری بودجه آنها رو به تزاید است و رشد اقتصادی به پایین ترین حد خود نسبت به دهه 1998 رسیده است این یک رکود تورمی است.
درک و حس رکود تورمی برای مردم ایران بسیار آشنا است افزایش تورم به صورت افسار گسیخته نرخ بالای بیکاری و کاهش قدرت خرید و.....
شرکای اصلی تجارت با برزیل یعنی چین و منطقه یورو و آرژانتین با رکود و بحران دست و پنجه نرم میکنند و حجم پایین صادرات موید این موضوع است .قیمت کالاهایی که برزیل به فروش میرساند همچون سنگ آهن نفت شکر و کلزا و ... با توجه کاهش تقاضای جهانی کاهش یافته است روسیه نیز با رکود قیمت نفت دست و پنجه نرم میکند 5 شرکت بزرگ روسیه با نزدیک به 1 میلیون کارگر نزدیک به 350 میلیارد دلار از طریق خط لوله ها در آسیا و اروپا در سال 2013 عایدی داشته است اما با کاهش قیمت مشکلات جدی را مشاهده میکند این کاهش به سود ترکیه و ضرر روسیه است.
اما مشکلات برزیل و روسیه ریشه در وضعیت داخلی دارد در سال 1990 برزیل تمایل به هدف گذاری اولیه خود و کاهش نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی حدود 3 درصد را داشت اما بعد از پیروزی دیلما روسف درانتخابات مجدد وی سیاست های مالی را دچار تغییرات جدی کرد و با گسترس برنامه های اقتصادی میزان بدهی ها را هر روز بیشتر از گذشته کرد هزینه های مالی عمومی با گسترس میدان های نفتی و ارتباطات 4g به رقم بالاتری رسید.
اما وضعیت در روسیه به مراتب بدتر بود بعد از اتفاقات اوکراین و تحریم های امریکا و اروپا شرکت های نفتی و تکنولوژیک امریکا از تجارت با شرکت های نفتی روسی منع شدند و این موانع باعث شد که اقای پوتین دست به تحریم مواد غذایی بزند که باعث افزایش قیمت این کالا ها در کشور خود شد.
عدم واکنش متناسب وزرای مالی این دو کشور باعث شد که نرخ برابری ارز و تورم دستخوش تغییر شود تا انجا که روسیه مجبور به دخالت در بازار ارز شد و پوتین دلالان(سفته بازها) در بازار ارز را مشتی زیان بار خطاب کرد کاری که انگلا مرکل در بحران سال 2008 انجام داد.
در روسیه یک قانون در زمینه کسری بودجه وجود دارد که سطح کسری بودجه می بایست 1 درصد تولید ناخالص داخلی باشد و رقم بیشتر از آن به سیاست های مالی سخت نیاز دارد.
این موضوع باعث میشود که دولت در آمد کمتری داشته باشد و هزینه بخش های عمومی را کمتر کند بانک ها نرخ بهره وام ها را بالاتر می آورند و به بخش خدمات آسیب میزنند .
اما بازار اوراق قرضه نیز موضوع جالبی است روسیه سال پیش نزدیک به 100 میلیارد دلار در بازار اوراق بدهی ضرر کرده است و در 6 ماهه آینده میبایست 90 میلیارد دلار بدهی خود را پرداخت کند و نزدیک به 370 میلیارد دلار بدهی نیز دارد.
در نمودار زیر میزان نرخ تورم و رشد اقتصادی را در سمت راست و نرخ برابری ارز را در سمت راست مشاهده میکنید
خواندن این مطلب را به تمامی دوستان پیشنهاد میکنم
در دهه1960 و ترس از گسترس کمونیست در جهان و آسیا شرقی، امریکا و ژاپن با انتقال سرمایه و تکنولوژی های برتر به کشورهای جنوب شرق آسیا تهدید های بالقوه از طرف کمونیست را در این مناطق دور کردند و این جریان سرمایه و فناوری ها تا دهه 1997 ادامه داشت در بحبوحه مسائل جهانی این کشورها (ببرها) با بحران مسکن و تورم بالا دست و پنجه نرم کردند و کسری تراز تجاری زیاد و کاهش نرخ برابری ارز را لمس کردند در نتیجه برای حل این مشکل مجبور به دریافت وام های بلند مدت از صندوق بین المللی پول شدند تا طبق برنامه ریزی های این صندوق مسیر اصلاحات را به جلو ببرند و از وضعیت دچار شده به آن رهایی یابند.
حدودا بعد از 20 سال دو کشور از گروه بریک که رشد های اقتصادی خوبی را تجربه کرده بودند در سال 2010 با بحران اقتصادی روبرو شدند (کشورهای بریک شامل هند، چین، برزیل و روسیه است)
کشورهای برزیل و روسیه با تورم بالا و نرخ پایین رشد (نزدیک به 1 درصد) و کاهش ارزش پولی مواجه شدند و به احتمال زیاد سال 2015 برای آنها سال خوبی نخواهد بود
در این بین،، 5 کشور که با وضعیت شکننده روبرو بودند شامل هند ترکیه اندونزی افریقای جنوبی برزیل با ترکیبی از تورم بالا و کسری حساب جاری بزرگ روبرو بودند. به این معنا که صادرات را بسیار مهم و گرامی میپنداشتند. این موضوع به معنی دستکاری در نرخ برابری ارز و ایجاد زمینه هایی برای تغییرات نرخ برابری و جلوگیری از یک بازار مبادلات ارز شناور بود .
بانک های بزرگ این کشورها در ماه نوامبر دست به تداخل در بازار ارز زدند و این به معنی یک فعالیت از پیش شکست خورده بود!
این کشورها دارای مشکلات مشترکی بودند تورم بالا و کسری دوقلو
کسری دوقلو به کمبود بودجه ای عنوان میشود که بین ستون بدهی و حساب جاری شکاف عمیقی وجود دارد که به معنی متکی بودن به جریان سرمایه از خارج است .
هند و اندونزی
در این میان اندوزی و هند امن تر به نظر می آیند روپیه در مقابل دلار هنوز پا برجاست و کسری بودجه کمتر دارد اندونزی نیز 10 درصد از ارزش خود را از دست داده اما تورم تعدیل شده و رشد قوی تری دارد.
اما سایر کشور ها هنوز با مشکلات خود دسته پنجه نرم میکنند اما روزنه هایی امید بخش برای این کشورها وجود دارد .قیمت انرژی در جهان باعث کاهش کسری حساب نفت و گاز میشود .
ترکیه و افریقای جنوبی
ترکیه 90 درصد انرژی مورد نیازش را از طریق واردات تسهیل میکند و این کاهش بزرگ قیمت تعدیل خوبی برای آنها به شمار میرود همچنین اعتصاب ها در صنایع صادراتی مواد معدنی در افریقای جنوبی در حال فروکش کردن است و میتواند نوید رشد اقتصادی 2.5 درصدی را در سال آینده نشان دهد.
برزیل و روسیه
اما در مقابل برزیل و روسیه در وضعیت به مراتب بدتری هستند و این دو کشور که بعد از چین بزرگترین کشورهای نوظهور هستند هر دو دچار مشکلات عدیده ای شده اند ارز انها در حاشیه قرار گرفته است و سقوط های پی در پی را لمس میکند و کسری بودجه آنها رو به تزاید است و رشد اقتصادی به پایین ترین حد خود نسبت به دهه 1998 رسیده است این یک رکود تورمی است.
درک و حس رکود تورمی برای مردم ایران بسیار آشنا است افزایش تورم به صورت افسار گسیخته نرخ بالای بیکاری و کاهش قدرت خرید و.....
شرکای اصلی تجارت با برزیل یعنی چین و منطقه یورو و آرژانتین با رکود و بحران دست و پنجه نرم میکنند و حجم پایین صادرات موید این موضوع است .قیمت کالاهایی که برزیل به فروش میرساند همچون سنگ آهن نفت شکر و کلزا و ... با توجه کاهش تقاضای جهانی کاهش یافته است روسیه نیز با رکود قیمت نفت دست و پنجه نرم میکند 5 شرکت بزرگ روسیه با نزدیک به 1 میلیون کارگر نزدیک به 350 میلیارد دلار از طریق خط لوله ها در آسیا و اروپا در سال 2013 عایدی داشته است اما با کاهش قیمت مشکلات جدی را مشاهده میکند این کاهش به سود ترکیه و ضرر روسیه است.
اما مشکلات برزیل و روسیه ریشه در وضعیت داخلی دارد در سال 1990 برزیل تمایل به هدف گذاری اولیه خود و کاهش نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی حدود 3 درصد را داشت اما بعد از پیروزی دیلما روسف درانتخابات مجدد وی سیاست های مالی را دچار تغییرات جدی کرد و با گسترس برنامه های اقتصادی میزان بدهی ها را هر روز بیشتر از گذشته کرد هزینه های مالی عمومی با گسترس میدان های نفتی و ارتباطات 4g به رقم بالاتری رسید.
اما وضعیت در روسیه به مراتب بدتر بود بعد از اتفاقات اوکراین و تحریم های امریکا و اروپا شرکت های نفتی و تکنولوژیک امریکا از تجارت با شرکت های نفتی روسی منع شدند و این موانع باعث شد که اقای پوتین دست به تحریم مواد غذایی بزند که باعث افزایش قیمت این کالا ها در کشور خود شد.
عدم واکنش متناسب وزرای مالی این دو کشور باعث شد که نرخ برابری ارز و تورم دستخوش تغییر شود تا انجا که روسیه مجبور به دخالت در بازار ارز شد و پوتین دلالان(سفته بازها) در بازار ارز را مشتی زیان بار خطاب کرد کاری که انگلا مرکل در بحران سال 2008 انجام داد.
در روسیه یک قانون در زمینه کسری بودجه وجود دارد که سطح کسری بودجه می بایست 1 درصد تولید ناخالص داخلی باشد و رقم بیشتر از آن به سیاست های مالی سخت نیاز دارد.
این موضوع باعث میشود که دولت در آمد کمتری داشته باشد و هزینه بخش های عمومی را کمتر کند بانک ها نرخ بهره وام ها را بالاتر می آورند و به بخش خدمات آسیب میزنند .
اما بازار اوراق قرضه نیز موضوع جالبی است روسیه سال پیش نزدیک به 100 میلیارد دلار در بازار اوراق بدهی ضرر کرده است و در 6 ماهه آینده میبایست 90 میلیارد دلار بدهی خود را پرداخت کند و نزدیک به 370 میلیارد دلار بدهی نیز دارد.
در نمودار زیر میزان نرخ تورم و رشد اقتصادی را در سمت راست و نرخ برابری ارز را در سمت راست مشاهده میکنید
نظر