درود دوستان
این تاپیک را جهت تفکر بیشتر دوستان باز کردم الاخصوص برای افرادی که ذهنیت اشان این هست که علوم تحلیلی ناکارامد هستند
حقیر صرفاً جهت انگیزه به دوستان یک سری مطالب را به اشتراک خواهم گذاشت که بدانید علوم تحلیلی به صورت ایستا نیستند و شما فرضاً خطوط پیوت پوینت را فرا میگیرید به منزله این نیست دقیقاً طبق آنچه فرا گرفته اید می بایست در بازار پیاده کرد و در نرم افزاری مثل تایم سولیشن امکان تست انواع فرمول ها در انواع زمان ها برای همین یک قلم جنس خوب موجود است که یک فرد معامله گر علاوه بر امور معاملاتی، آموزشی همچنان می بایست در پژوهش و تحقیق باشد چرا که ماهیت بازار هر چند طبق امید آرزو، ترس و حرص و امیال انتظاری انسان ها در حال تکاپو است منتهی الگوهای شکل دهنده می توانند تغییر یابند.
این متون ابتدایی کتاب نظریه مدرن تئوری موجی الیوت حقیر هست که هنوز تکمیل نشده و در ابتدا در حال تلاش هستم که یک کتاب تحلیل بنیادی را به ثبت برسانم سپس مابقی امور اگر خد-اوند همراهی نماید و قلب ما بتپد ( قلب ما همچون ریال ایران هر روز بالا پایین می شود تا کی بیاستد)، کمی در متن تامل و تفکر کنید! هر ماه سعی میکنم یک پست به این تاپیک بیافزایم!
.................................................. .................................................. .................................................. .............
بازار بیشتر از آنکه در روند واقع شده باشد در یک حالت تعادل قرار دارد، شما اگر مفهوم اولیه بازار که محل تجمع دو یا چند از انسان هاست توجه فرمایید به این حقیقت پی خواهید برد، که بازارها متشکل از انسان های است که بر سر ارزش یک دارایی توافق ندارند و بر سر یک قیمت معاوضه آن به توافق می رسند و اقدام به معامله میکنند، به وجود آمده است.
پس زمانی که توافق حاصل می شود بازار قیمت و ارزشی که بایست کشف کند را پیش از ما دست یافته و حرکت خود را انجام داده است که به بیان ساده تر می توان گفت بعد از دادوستد بین انسان ها بازار به تعادل (قیمت تعادلی) می رسد و با برهم خوردن ارزش ها مجدداً قیمت به تکاپو افتاده و همینطور بازار مجدد به تعادل و ثبات می رسد. پس هر آنچه معامله وجود داشته و در حال رخ دادن هست، قیمت کنونی را ساخته است مگر معاملات جدیدی رونق بگیرد و دارایی ها مجدد به نرخ و قیمت جدید ارزشگذاری شوند.
در علم تکنیکال تنها زمانی تعادل نمود پیدا میکند که در الگوهای اصلاحی بازار را بیابیم و این عینیت باشکوهی از رفتار تعادلی خریداران و فروشندگان هست که ما آنها را الگوهای اصلاحی و تثبیتی میخوانیم. در تحلیل بنیادی نیز خوانده ایم که با برهم خوردن داده های مالی و اقتصادی انتظارات انسان ها تغییر میکند که این تغییرات باعث تغییر در ارزش ها و در نهایت قیمت می شود که میتوانیم از طریق نمونه برداری از داده های با اهمیت به اصطلاح آ کلاس این نقاط تعادلی را کشف نمائیم که بازار می تواند در آن نقطه به تعادل برسد.
همیشه خوانده ایم بازار و هر دارایی در طول یک بازه زمانی مثل روزانه دارای یک تلرانس و گرایش به یک تلرانس (به اصطلاح تخصصی فراریت) داراست که همگان دال بر این موضوع دارند که ما در یک حالت تثبیتی و تعادلی قرار داریم که تئوری تعادل و آشوب آن را بازار غیرخطی می نامد..
.................................................. .................................................. .................................................. .............
با مطالعه این رفتارها و توصیه های بزرگان نسبت به عدم تعصب بر روی اصول تحلیلی همچون جناب رابرت ماینر، بیل ویلیامز و ... تعصب کنار گذاشته و تفکرات خود را تغییر داده و ابزارهای ناکارآمد قرن نوزدهم و بیستم را همه به باد فراموشی سپرده تا بتوانیم روابط جدید و فراکتالی جدید و قابل اغماض کشف نمائیم که دارای انحراف معیار در حد یک الی دو پوینت باشد.
در ابتدای کتاب داینامیک تریدر جناب رابرت ماینر عنوان شده است : از روابط هندسی و ریشه دوم نسبت های وجود دارند که در مقاطع پیشرفته مطالعه نمائید و نقصان های متعدد در برخی امواج مثل موج 5 ناقص ( نارس یا کوتاه شده ) یا موج پنج به صورت دیاگونال ( پنج موج سه موجه ) و حتی شیب های بسیار تند در موج پنجم که هریک در تئوری الیوت به صورت قوانین استثنا و مختلف درآمده است و هیچگاه برای شخص خود قابل قبول نبوده که چنین چیزی رخ دهد و همیشه در حال تلاش برای رفع نمودن آنها بودیم و مطالعات دیدگاه انتظاری بازار و تحقیقات بی شمار توانستیم به ساختاری در فراکتال بازار دست یابیم که با قدرت میتوان گفت اگر جناب رالف نلسون الیوت نیز امکانات امروزی و داده های امروزی در اختیار داشت خود نیز به آنها پی برده بود
این تاپیک را جهت تفکر بیشتر دوستان باز کردم الاخصوص برای افرادی که ذهنیت اشان این هست که علوم تحلیلی ناکارامد هستند
حقیر صرفاً جهت انگیزه به دوستان یک سری مطالب را به اشتراک خواهم گذاشت که بدانید علوم تحلیلی به صورت ایستا نیستند و شما فرضاً خطوط پیوت پوینت را فرا میگیرید به منزله این نیست دقیقاً طبق آنچه فرا گرفته اید می بایست در بازار پیاده کرد و در نرم افزاری مثل تایم سولیشن امکان تست انواع فرمول ها در انواع زمان ها برای همین یک قلم جنس خوب موجود است که یک فرد معامله گر علاوه بر امور معاملاتی، آموزشی همچنان می بایست در پژوهش و تحقیق باشد چرا که ماهیت بازار هر چند طبق امید آرزو، ترس و حرص و امیال انتظاری انسان ها در حال تکاپو است منتهی الگوهای شکل دهنده می توانند تغییر یابند.
این متون ابتدایی کتاب نظریه مدرن تئوری موجی الیوت حقیر هست که هنوز تکمیل نشده و در ابتدا در حال تلاش هستم که یک کتاب تحلیل بنیادی را به ثبت برسانم سپس مابقی امور اگر خد-اوند همراهی نماید و قلب ما بتپد ( قلب ما همچون ریال ایران هر روز بالا پایین می شود تا کی بیاستد)، کمی در متن تامل و تفکر کنید! هر ماه سعی میکنم یک پست به این تاپیک بیافزایم!
.................................................. .................................................. .................................................. .............
بازار بیشتر از آنکه در روند واقع شده باشد در یک حالت تعادل قرار دارد، شما اگر مفهوم اولیه بازار که محل تجمع دو یا چند از انسان هاست توجه فرمایید به این حقیقت پی خواهید برد، که بازارها متشکل از انسان های است که بر سر ارزش یک دارایی توافق ندارند و بر سر یک قیمت معاوضه آن به توافق می رسند و اقدام به معامله میکنند، به وجود آمده است.
پس زمانی که توافق حاصل می شود بازار قیمت و ارزشی که بایست کشف کند را پیش از ما دست یافته و حرکت خود را انجام داده است که به بیان ساده تر می توان گفت بعد از دادوستد بین انسان ها بازار به تعادل (قیمت تعادلی) می رسد و با برهم خوردن ارزش ها مجدداً قیمت به تکاپو افتاده و همینطور بازار مجدد به تعادل و ثبات می رسد. پس هر آنچه معامله وجود داشته و در حال رخ دادن هست، قیمت کنونی را ساخته است مگر معاملات جدیدی رونق بگیرد و دارایی ها مجدد به نرخ و قیمت جدید ارزشگذاری شوند.
در علم تکنیکال تنها زمانی تعادل نمود پیدا میکند که در الگوهای اصلاحی بازار را بیابیم و این عینیت باشکوهی از رفتار تعادلی خریداران و فروشندگان هست که ما آنها را الگوهای اصلاحی و تثبیتی میخوانیم. در تحلیل بنیادی نیز خوانده ایم که با برهم خوردن داده های مالی و اقتصادی انتظارات انسان ها تغییر میکند که این تغییرات باعث تغییر در ارزش ها و در نهایت قیمت می شود که میتوانیم از طریق نمونه برداری از داده های با اهمیت به اصطلاح آ کلاس این نقاط تعادلی را کشف نمائیم که بازار می تواند در آن نقطه به تعادل برسد.
همیشه خوانده ایم بازار و هر دارایی در طول یک بازه زمانی مثل روزانه دارای یک تلرانس و گرایش به یک تلرانس (به اصطلاح تخصصی فراریت) داراست که همگان دال بر این موضوع دارند که ما در یک حالت تثبیتی و تعادلی قرار داریم که تئوری تعادل و آشوب آن را بازار غیرخطی می نامد..
.................................................. .................................................. .................................................. .............
با مطالعه این رفتارها و توصیه های بزرگان نسبت به عدم تعصب بر روی اصول تحلیلی همچون جناب رابرت ماینر، بیل ویلیامز و ... تعصب کنار گذاشته و تفکرات خود را تغییر داده و ابزارهای ناکارآمد قرن نوزدهم و بیستم را همه به باد فراموشی سپرده تا بتوانیم روابط جدید و فراکتالی جدید و قابل اغماض کشف نمائیم که دارای انحراف معیار در حد یک الی دو پوینت باشد.
در ابتدای کتاب داینامیک تریدر جناب رابرت ماینر عنوان شده است : از روابط هندسی و ریشه دوم نسبت های وجود دارند که در مقاطع پیشرفته مطالعه نمائید و نقصان های متعدد در برخی امواج مثل موج 5 ناقص ( نارس یا کوتاه شده ) یا موج پنج به صورت دیاگونال ( پنج موج سه موجه ) و حتی شیب های بسیار تند در موج پنجم که هریک در تئوری الیوت به صورت قوانین استثنا و مختلف درآمده است و هیچگاه برای شخص خود قابل قبول نبوده که چنین چیزی رخ دهد و همیشه در حال تلاش برای رفع نمودن آنها بودیم و مطالعات دیدگاه انتظاری بازار و تحقیقات بی شمار توانستیم به ساختاری در فراکتال بازار دست یابیم که با قدرت میتوان گفت اگر جناب رالف نلسون الیوت نیز امکانات امروزی و داده های امروزی در اختیار داشت خود نیز به آنها پی برده بود
نظر